شعارسال: بررسیها نشان میدهد که قیمت هلو از خرداد پارسال تا امسال تقریبا دو برابر شده است. مرکز آمار ایران اخیرا میزان افزایش قیمت هلو در یک سال گذشته را ۹۸/۱ درصد اعلام کرده که از هر خوراکی دیگری بیشتر است. البته افزایش نسبتا ناگهانی قیمت هلو، بهانه است و هربار که قیمت یکی از میوهها مخصوصا میوههای تابستانی اعلام میشود یا یکی از ما برای خرید میوه مراجعه میکند این سوال در سرمان میچرخد که چه اتفاقی برای بازار میوه افتاده؟ میوههایی که چندان هم نوبرانه نیستند و الان دقیقا در فصل فراوانیشان قرار دارند، چرا اینقدر گران هستند که کمکم در حال حذف از سبد خانواده به نظر میرسند.
وقتی سراغ دلایل این گرانی میرویم، غیر از بحث تورم عمومی و افزیش عمومی قیمتها که طبیعتا بازار میوه را هم در برمیگیرد، دلایل دیگری هم به چشم مان میخورد. چالشهایی که بعضی از آنها واقعی بوده و برخی دیگر، بهانهای بیش نیستند و صرفا با توجیه گری، قصد منطقی نشان دادن تداوم دست درازی به جیب شهروندان را دنبال میکند. بعنوان نمونه یکی از این توجیه گریها، بحث افزایش قیمت نهادههای کشاورزی است. چالش نهادههای کشاورزی که شاید اسمش هم به گوشتان نخورده باشد. نهادههایی مانند کود و سم که اغلب آنها وارداتی هستند و نه تنها سال گذشته با افزایش ناگهانی قیمت متاثر از نرخ دلار مواجه شده بودند؛ بلکه به دلیل تخصیص پیدا نکردن ارز مورد نیاز برای تمام واردکنندهها، بازار با کمبود و بحران هم مواجه شده بود. از طرفی گزارشها میگویند که وفور سم و کود تقلبی هم خسارت زیادی به کشاورزان زده است. از افرادی که چالش افزایش قیمت نهادهها را بعنوان عامل افزایش قیمت محصول نهایی میدانند، باید پرسید که مگر هزینه کود و سم یک اصله درخت مثمر در سال چقدر است؟
مهمترین علت این امر، حضور پررنگ دلالی در بازار میوه است. حلقهای از زنجیره تامین میوه که نقشش در این بازار کمی با بازارهای دیگر متفاوت است. میوه، مخصوصا میوه تابستانی یک محصول به سرعت فاسد شدنی است و کشاورزان در اغلب موارد زیرساخت انبار کردن آن را ندارند؛ پس دلالان و دلالی چند دستی، نقش تعیینکنندهای در تعیین قیمت نهایی میوه دارند. در بازار میوه و در شرایط بسیار نرمال، اولین دلال، وظیفه جمع آوری میوه از منطقه را برعهده دارد. این دلال، خودش شبکهای از خرده دلالها در سطح منطقه را تحت پوشش میگیرد. عملکرد این گروه، افزایش حدود سی درصدی روی قیمت میوه است. دومین و سومین دلال بازار میوه در سطح شهر تهران و یا میادین مرکزی استانها مستقر هستند. این دو گروه از دلالها بجای بنکداری و دست به دست کردن میوه با حاشیه سود پائین، عملا تا ۵۰ درصد دیگر روی قیمت میوه میکشند. آخرین حلقه این زنجیره ناکارامد و بعضا استثماری کثیف را هم فروشندگان محترم میوه (اهم از فروشندگان در غرفههای میادین و یا فروشگا ههای میوه فروشی در سطح شهر)، تکمیل میکنند. متاسفانه به راحتی قابل مشاهده است که میوه فروشیهای سطح شهر، فاقد درجه بندی، قیمتگذاری بر اساس منطقه شهری و درجه میوه عرضه شده به بازار هستند.
عمده عامل بوجود آمدن این حلقه نیز، کم توجهیها و برخی اهمالهای وزارت جهادکشاورزی و بعضی دیگر از سازمانهای متولی است. موضوعی که الزاما باید در قالب سوال از وزیر جهادکشاورزی و مکلف سازی برخی از سازمانهای تابعه وزارت جهادکشاورزی نظیر تعاون روستایی حل و فصل شود.
بعضیها هم پای سیاستهای صادراتی دولت را وسط میکشند و میگویند که، چون صادرات بخش بزرگی از میوهها ممنوع نیست؛ به دلیل افزایش نرخ ارز، صادرات میوه بهصرفهتر از فروش داخلی آن به نظر میرسد و همین تفاوت قیمت، حتی اگر باعث کمبود در بازار نشود، روی قیمت فروش میوهها در بازار تاثیر میگذارد. موضوعی که ردپای آن را به راحتی میتوان در بحث برخی صیفی جات نظیر سیب زمینی و پیاز در سالهای ماضی دید. ضعف مشهود نظام آماری وزارت جهادکشاورزی و ارایه بعضی مجوزهای صادراتی بعضا مسئله دار و قابل پرسش را باید بعنوان عاملی مهم در این خصوص در نظر گرفت.
جدا از تورم بازار میوه، نکته جالب، تفاوت قیمت میوهها در ساعتهای مختلف روز است. جالبتر اینکه، اسدالله کارگر، رئیس اتحادیه میوه و ترهبار هم آن را تایید میکند و میگوید: «در حالحاضر، نرخ محصولات در میدان بارفروشان در ساعتهای مختلف، متفاوت است؛ در حالیکه، نه زمان عرضه مشخص است و نه قیمتها؛ اینکه مثلا عنوان شود از ساعت ۲۲ تا ۸ محصولات با نرخ مصوب عرضه شود و بعد از آن متغیر باشد، درست نیست؛ بنابراین قیمتها در بازار بارفروشان ساعت ۱۶ یک قیمت است، ساعت ۱۸ یک نرخ دیگر و همین قیمتها در ساعت ۲۲ تغییر میکند.». طبیعتا تاثیر این اتفاق را در بازار میوه هم میتوان دید با یک تفاوت کوچک. اینکه قیمت تمام شده در بازار معمولا سقف قیمتی است که در روز قبل به فروش رفته است و همین موضوع یکی از دلایل چند قیمتی بودن و افزایش قیمت میوه است.
در نهایت شاید واقعیترین عامل اثرگذاری برای افزایش قیمت میوه آنهم در چند چند هزار تومان را در بحث گرانی هزینه حمل و نقل در دو سال اخیر جستجو کرد.
سوال مشخص ما از نمایندگان محترم مجلس این است که چرا باید بعضا شاهد پنج برابر شدن قیمت میوه از باغ تا سفره مصرف کننده باشیم؟ باید پرسید که نمایندگان محترم مجلس میدانند چه گروهی از افراد در وزارت جهادکشاورزی ممکن است پتانسیل سود بردن از این چرخه ناسالم را داشته باشند؟ از وزیر جهادکشاورزی بپرسید که چرا قیمت موز مناسب و خوب در تمام دنیا در حدود کیلویی یک دلار در سطح خرده فروشی است و در کشور ما به قیمت ۷۵-۸۵ هزار تومان فروش میرسد؟ از آقای نیکبخت بپرسید که افراد دارای سهمیه موز وارداتی را به تفکیک ماه اسم ببرند (البته اگر جرات این کار داشته باشد. مردم عزیز توجه کنید که چه گفتیم. تاکیدا میگوییم، اگر جرات این کار را داشته باشد). چرا بحث ورود تعاون روستایی و اتحادیههای تعاونی در سامان دهی بازار میوه به کنار نهاده شده است و دست دلال بازی کاملا باز گذاشته شده است؟ از وزیر جهادکشاورزی بپرسید که چرا بحث واگذاری غرفههای عرضه مستقیم در میادین میوه و تربه بار دنباله گیری و اجرا نمیشود؟ برای درک عمق این چرخه کثیف و فاجعه بار، ساعت ۲ صبح سری به میدان مرکزی میوه و تره بار تهران بزنید و ملاحظه کنید که یک کامیون میوه، ممکن است چند دست بچرخد و دست به دست شود؟ امری واضح است که بازار بی صاحب و کم نظارت، دلال پایه میشود و اعتراض عمومی مردم بلند میشود.
مسئله گرانی میوه و مهمترین ادله اثرگذار بر آن، مورد تحلیل قرار گرفت، حال باید دید که غیرت و پایبندی نمایندگان محترم مجلس دوازدهم به پیگیری موضوع به چه میزان است؟
دست درازی به جیب مردم بنظر شما مسئله شاخ و دم داری است؟ یک سوال در حاشیه دیگر میپرسیم. مدیرکل دفتر آقای وزیر جهادکشاورزی (جناب مهندس نیکبخت)، چه کسی است؟ با چه مکانیزمی برای انتصاب در این پست پیشنهاد شد و مکانیزم تائید صلاحیت او چطور دنباله گیری گردید؟ میزان رضایت از عملکرد او چقدر است؟ نوع برخورد او با نمایندگان مجلس یازدهم به چه صورتی بوده است؟ دوستان و تشکیلات امنیتی کشور، خوب میدانند از چه کسی و به چه دلیلی صحبت میکنیم.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون