قانون تبدیل وضعیت کارگران در دولت دهم اجرا شد و تعدادی از کارگران تبدیل وضعیت شدند و تعدادی دیگر از این قانون جا ماندند و صدایی از این انجمن در نیامد.
لیدرهای این انجمن در سال 90 در اعتراض به انتخاب مدیرعامل غیربومی برای این معدن بزرگ معرکه گردانی حساب شده ای می کردند و با برنامه ریزی قبلی به آتش زیرخاکستر مطالبات مردمی و کارگری دمیدند و اتفاقات سال 90 رخ داد.
مدیر بومی مورد نظر آنها شخصی بغیر از دکتر بود که در آن ایام هنوز حکمی برای کسی زده نشده بود ناگهان شبانه سطح شهر پر از پارچه های یک دست تبریک به مدیر مورد نظرشان شد اما در کمال تعجب وقتی متخصص معدن بسمت مدیرعاملی انتخاب شد تاکتیک خود را برای به کرسی نشاندن شخص مورد نظرشان عوض کردند.
مدیرعامل جدید دست انها را خوانده بود.بر خلاف عموم مردم ریشه تحرکات را شناسایی کرده بود و قراردادهای کلانی که با بعضی شرکتهای تازه به دوران رسیده منعقد شده بود لغو کرد.
سطح اول این انجمن طبق دستوری که از لیدر یکی از احزاب سیاسی شهر گرفته بودند وارد تخریب رقبای خود شدند.
هنوز چند ماهی از مدیریت مدیرعامل بومی جدید نگذشته بود که تخریب های خود را شروع کردند اما در کنار آن از واژه دلسوزی استفاده می کردند.
بررسی شد و معلوم شد چون آن مدیر باج نمی داد صدای این افراد در آمد.
اواخر سال 90 ناگهان خبر برکناری این مدیر بومی منتشر شد.افرادی که به نام کارگران انجمن زده بودند تا مشکلات آنها را پیگیری کنند و در سال 90 به دستور بعضی افراد معرکه گردانی می کردند سکوت مرگبار گرفتند.
دیگر نمی گفتند مدیر بومی می خواهیم.دیگر نمی گفتند یک متخصص باید امورات معدنی را مدیریت کند .مدیر بومی دیگری بر صندلی این شرکت معدنی بزرگ نشست.وعده ها شروع شد.لیدرهای این انجمن که از کارگران پله ترقی برای خود ساخته بودند هر کدام به منصبی در شرکت رسیدند.بعضی از آنها چندین منصب را اشغال کردند.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری یزدرسا، تاریخ انتشار: 22 دی 1395، کدخبر: 25970947، www.yazdrasa.ir