شعار سال: در روزهای اخیر برخی رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان انتقاداتی را متوجه شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان کرده اند که گاهی این نقدها رنگ و بوی تخریب پیدا کرده و به نوعی خودزنی اصلاح طلبان تبدیل شده است.
اینکه هر تشکیلاتی برای ادامه حیات نیاز بهنقد درونی دارد بر هیچکس پوشیده نیست و سران اصلاحطلب نیز از این قاعده مستثنا نیستند زیرا نقد باعث آشکار شدن توقعات مردم یک جامعه از آن گروه سیاسی و همچنین ضعفهای حرکت سیاسی میشود و آنان میتوانند برنامهریزیهای خود را برهمان اساس بهپیش ببرند و عدم آن نیز سبب کند شدن روند پیشرفت خواهد شد.
اما تخریب با نقد متفاوت است. در این سالها نشان دادهشده که هرگاه تخریب بهجای نقد نشسته نهتنها اصلاحطلبان را به هدف موردنظر نرسانده بلکه از آن نیز دور ساخته است. علاوه براین امروز که رقیب اصلاحطلبان هنوز نتیجه انتخابات را ضربهای به خود میداند و به فکر انتخابات 1400 است، قطعاً بیشترین سود را از این موارد خواهد برد و درصورتیکه وضع به همین شکل پیش برود، میتوان گفت که انتخابات بعدی را بهسادگی از آن خود خواهد کرد.
محمدصادق جوادی حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتوگو با رویداد24 درباره رویکرد جدید نقد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان که به تخریب تبدیل شده است گفت: نقدهایی به شورای سیاستگذاری وارد است، اما شیوه نقد تخریبی را قبول ندارم. اگرچه باید تلاش کنیم و تلاش کنند آفاتی که پیرامون آن حوزه قرار دارد از بین برده شود و معتقدم در این ماجرا یک مسئله بسیار تعیینکننده و مهم نقش آقای خاتمی است.
وی در ادامه اضافه کرد: درصورتیکه نقش آقای خاتمی کمرنگ و یا بیرنگ شود، به نظر میرسد حلقه اتحاد و عامل پیروزیهای اصلاحطلبان از بین خواهد رفت.
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درباره نیاز بهنقد درون تشکیلاتی اظهار داشت: درصورتیکه به گذشته برگردیم و انتخاباتی مانند سال 76 که برای ما پیروزی به همراه داشته را مرور کنیم، عدهای از دوستان مطرح میکنند بدون شورای عالی سیاستگذاری هم توانایی کسب این موفقیت را داشتیم و شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب میتوانست نقش شورای عالی سیاستگذاری را بر عهده گیرد.
جوادی حصار در این خصوص مطرح کرد: موضوع فوق قابل رد نیست ولی نیاز به ریشهیابی دارد. باید دید که بعد از خرداد 76 و پس از پیروزی اصلاحطلبان ذیل عنوان شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب چه عواملی باعث شد که در مراحل بعدتر شکست خوردیم و مجبور شدیم شیخوخیت و حکمیت افراد تأثیرگذاری مانند آقای خاتمی یا مرحوم آقای هاشمی، مهندس موسوی یا آقای کروبی را پررنگتر سازیم.
وی با اشاره به اینکه عوامل را در دو یا سه شکل میتوان جستجو کرد، توضیح داد: اول اینکه پیروزی دوم خرداد 76 را عدهای در انحصار خود درآوردند و مطرح کردند در میان اصلاحطلبان عامل اصلی پیروزی ما بودیم و این انحصار در انتخابات بعدی خود را به شکلهایی از وزنکشی و خودمحوری نشان داد.
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در ادامه تصریح کرد: در آن شرایط بهطور طبیعی وقتیکه انحصار تمامیتخواهی چهره نمایی کرد در حاشیه شورای هماهنگی اتفاقاتی افتاد ازجمله اینکه احزابی که در آن زمان متولد نشده بودند و بعدها به وجود آمدند به شورای هماهنگی اضافه شدند، البته حرکت مناسبی بود ولی افزودن این احزاب به معنای اینکه یک اکثریتسازی در شورای هماهنگی به وجود آید که در قالب رفتارهای دموکراتیک از قبل نتیجه معلوم باشد کار را بهجایی رساند که در داخل آن فراکسیونی با محوریت احزاب قدرتمند دوران بعد از دوم خرداد و فراکسیونی هم با احزابی که منتقد بود، تشکیل شد.
جوادی حصار یادآور شد:گروهی که به احزاب قدرتمند نقد داشتند، براین اعتقاد بودند که بر اساس دموکراسی باید هر عضو شورای هماهنگی مانند سایر اعضا دارای یک رأی باشد. بهطور نمونه در مجلس شورای اسلامی وقتی نماینده تهران با یکمیلیون رأی و نماینده شهرستانی مانند خواف و رشتخوار هم با 50 یا 40 هزار رأی باهم به خانه ملت ورود پیدا میکنند ازنظر دموکراتیک داخل حوزه تصمیم سازی مجلس دارای یک رأی هستند. در شورای هماهنگی هم باید به همین شکل باشد که این خود نوعی اختلافنظر را به وجود آورد و احزاب بزرگتر مدعی بودند، آنها باید پاسخگو تصمیمات این مجموعه باشند، بنابراین نمیتوان چنین به آرا نگریست.
وی در این رابطه اضافه کرد: زمانی که داخل این مجموعه احزاب همگی دارای یک رأی شدند و وزن آنها تفاوتی نداشت، احزاب اقماری به وجود آمد. برفرض جبهه مشارکت که دیگر وجود خارجی ندارد 7 یا 8 حزب جدید را تحت عناوین دیگرمانندسازمان عدالت و آزادی، مجمع زنان نواندیش یا اتحاد و... سازماندهی کرد و به نام گروههای مستقل در شورای هماهنگی حضور پیدا کردند که باوجود آنها اکثریت سازی همشکل گرفت و منتقدان در اقلیت قرار گرفتند و اظهار نظراتشان بینتیجه بود، همین امر سبب شد تا تصمیمات کلی را آنها بگیرند.
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با ذکر نمونهای در این رابطه گفت: تصمیم دراینباره که شورای هماهنگی به شورای عالی سیاستگذاری تبدیل شود و با محوریت آقای خاتمی لیست ارائه دهد را شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب اخذ کرد. ترکیب هم به این شکل باشد که اعضای شورای هماهنگی بهعلاوه اعضای حقیقی مؤثر چه در تهران و چه شهرستانها با نسبتی شورای عالی سیاستگذاری را در کشور و استانها شکل دهند. اعتراضات از همینجا در گرفت که عدهای گفتند در ترکیب نهایی شورای عالی سیاستگذاری چینش نیروهای بهگونهای است که رأی ما حداقلی بهحساب میآید و بی تاثیرخواهد بود و حضور تنها نقش زینتی دارد زیرا آرا از قبل مشخص است.
جوادی حصار در ادامه تأکید کرد: زمانی هم که از همراهی اکثریت اطمینان حاصل کردند با یک جانبهنگری و توجه کمتر بهضرورتهای یک لیست تأثیرگذار اجتماعی، اسامی را معرفی کردند که از همان ابتدای امر اعتراضاتی را در پی داشت. ازجمله آن این بود که برای دستیابی به این فهرست ایرادهای جدیتری نسبت به قبل در آن دیده میشد که یکی از آنها کاندیداتوری کسانی در شورای عالی سیاستگذاری که خود صاحبرأی هستند، بود. این افراد نباید کاندید میشدند یا درصورتیکه اخذ چنین تصمیمی از شورا باید استعفا میدادند که پاسخ داده شد در صورت خروج از شورا نفر جایگزین از همان حزب خواهد بود بنابراین در اصل رأی آوری تفاوتی به وجود نمیآید.
وی افزود: افراد موردنظر کنار نرفتند، اما مسئله اجتماعی آن این بود که موضوع فوق پسندیده نبود که آدم درباره صلاحیت خود داوری کند زیرا اگر آن فرد خود را مناسب برای شورا نمیدانست، کاندیدا نمیشد. این ایراد در کنار آن اکثریت سازی به شورای عالی سیاستگذاری وارد بود که البته عیب دوم برای این دوره کم شد.
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد: یکی از مسائل بسیار تعیینکننده در این ماجرا در لیست قرار نگرفتن عدهای که آنان این مسئله را بر اساس کسب تجربه و توانایی حق خود میدانستند و به خاطر تعامل و لابی پشتصحنه که یک مقدار جفا و ظلم را نسبت به آنان تداعی میکند، این روزها اعتراضات خود را علنیتر بیان میکنند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری رویداد 24 ، تاریخ انتشار 25 تیر 96، کدمطلب:۶۵۹۴۲، www.rouydad24.ir