پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۸۱۹۶۶
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۰
داریوش شایگان: نیچه معتقد به بازگشتِ ابدی همان است، یعنی من و شما دوباره برمی‌گردیم و همین برنامه مجدداً پیشِ‌رو است؛ خیام هم همانند نیچه اولاً دنیای اخلاقی ما را وارونه کرده و دوم اینکه به بازگشت حوادث اعتقاد دارد. دینانی: زندگی یک تراژدی است و نیچه به این امر آگاه است.

شعار سال: نیچه معتقد به بازگشتِ ابدی همان است، یعنی من و شما دوباره برمی‌گردیم و همین برنامه مجدداً پیشِ‌رو است؛ خیام هم همانند نیچه اولاً دنیای اخلاقی ما را وارونه کرده و دوم اینکه به بازگشت حوادث اعتقاد دارد. دینانی: زندگی یک تراژدی است و نیچه به این امر آگاه است. او ماجراجویانه در حال طی کردن مسیر زندگی است و این ماجراجویی با کار فیلسوفان گره خورده است؛ ابن‌سینا و ملاصدرا اگر ماجراجو نبودند، متکلم می‌شدند، نه فیلسوف! این ماجراجویی در نیچه به اوج می‌رسد. فولادوند: نیچه تلفیقی از ادبیات، شعر و فلسفه است. او با بازی کردن در میان سنت و اسطوره‌ها، به نقد مدرنیته می‌پردازد و شاید همین وجه وی است که به جذابیت خوانش آثارش برای ما می‌افزاید. داریوش آشوری: نیچه ده بار از نام حافظ در آثارش استفاده کرده است و او حافظ را یکی از نمونه‌های عالی خردمندی بینای «دیونوسوسی» (از خدایان اسطوره‌ای یونان) قلمداد می‌کند. همچنین نیچه با اشاره به این روایت سعدی که می‌گوید: «لقمان را گفتند حکمت از که آموختی؟ گفت: از نابینایان که تا جای نبینند، پای ننهند.» از خردمندی نابینایان یک نکته‌پردازی فلسفی برداشت می‌کند

علیرضا شیرازی‌نژاد-بابک معین‌زاده

25 شهریور ماه، تهران میزبان شماری نیچه‌پژوه شد تا هم‌اندیشی «نیچه و جهان ایرانی» در کانون زبان فارسی شکل گیرد. شاید تأسی به آثار و اندیشه‌های نیچه به سبب درک افسون‌زدگی‌های متجددی باشد که تا حدودی به معنا و عینیتش در چارچوب دنیای تجددمآبانه امروز دست یافته‌ایم. به قول دکتر داریوش شایگان، ما با بدل شدن به انسانی مدرن، دیگر دارای سبک و روش واحد و خاصی نیستیم و جرأت نمی‌کنیم خودمان باشیم. اما درکنار مسائل مربوط به سنت و تجدد، مدرنیته و پست‌مدرنیته، وقتی می‌بینیم که در آثار نیچه (فیلسوف آلمانی قرن 19) نام سعدی و حافظ نیز به چشم می‌خورد، با وی احساس نزدیکی بیشتری می‌کنیم. هنگامی که این فیلسوف آلمانی، دست به نقد مدرنیته می‌زند و در برابر ارزش‌های جانشین‌شده توسط تفکر غربی، سخن از زرتشت به میان می‌آورد، واکاوی چرایی تعلق خاطر وی نسبت به این موضوع در دورانی که پست‌مدرن می‌نامندش برای ما ایرانیان دوچندان می‌شود.

وارونه ساختن دنیای افلاطونی

داریوش شایگان، پژوهشگر و استاد فلسفه، معتقد است که خیام و نیچه در وارونه‌ساختن دنیای افلاطونی وجه اشتراک دارند.
استاد شایگان، در روز دوم هم‌اندیشی «نیچه و جهان ایرانی»، در سخنرانی خود به مقایسه اندیشه نیچه و خیام پرداخت. او در ابتدای بحث خود از سابقه طولانی آشنایی خود با آرای نیچه و اشتیاقی توأم با حیرت نسبت به ایده‌های مبتکرانه او سخن گفت و در این راستا، تصریح کرد: «مفاهیمی چون نیهیلیسم که مطابق آن تمامی ارزش‌های متعالی بی‌اعتبار می‌شوند و فرض وجود هرگونه غایتی منتفی است، برای پرسش «چرا؟» هیچ پاسخی ارائه نمی‌کنند. نیچه جهان افلاطونی را واژگون می‌کند زیرا به باور او هیچ مفهوم قائم به ذاتی وجود ندارد.»
فارغ از شخصیت نیچه که برای شایگان تأمل‌برانگیز بوده است، آنچه در تفکر نیچه همواره برای او سرشار از ابهام بود، مفهوم «بازگشت ابدی، همان» است. به زعم شایگان، نیچه نخست هرگونه غایت‌شناسی را با قطعیت رد می‌کند؛ نه آغازی هست نه پایانی نه پیشرفتی. بدون غایت نه روحی در تاریخ هست، نه خلقتی و نه پایانی برای دنیا... . ابدیت این‌جهانی نیز ناگزیر تکراری دائمی است که صورت «دوار» دارد نه صورت «خطی».
شایگان با بیان اینکه مفهوم «بازگشت ابدی» برای من طنین آشنای سخنان عمر خیام را دارد، کوشید تا به مقایسه آرای این دو متفکر بپردازد و در این راستا گفت: «خیام مفهوم بازگشت ابدی را هفت قرن پیش از نیچه، از زاویه‌ای دیگر طرح می‌کند که به عقیده من معقول‌تر است. او بازگشت مدام حوادث و وضعیت‌های مشابه را با ضرباهنگ جنون‌آمیز استمرار نهیب می‌زند. این دو متفکر در وارونه‌ساختن دنیای افلاطونی و انکار هرگونه غایت‌شناسی نیز وجه اشتراک دارند. درک تفکر خیام، به‌‏رغم سادگى گمراه‌کننده آن، سخت دشوار است؛ اما پیام او روشن است: همه‌چیز گذرا است. مرگ در هر لحظه و آن در کمین است و در سرشارترین آنات زندگى بی‌رحمانه از کمینگاه خود برون می‌‏جهد. همه‌چیز محکوم به فنا است، حتی از شکوهمندترین کاخ‌ها که زمانی به آسمان فخر می‌فروختند چیزی باقی نمی‌ماند مگر تلّی از خاک.»
به نظر می‌رسد که جهان‏بینى خیامی از وارونه‌سازى کامل نظام هستى‌شناختى جهان حکایت دارد. شایگان معتقد است که جابه‏‌جاسازى خیام نوعى به‌تعلیق درآوردن «آن»ى است که از استمرار مى‏‌گریزد؛ استمرارى که تکرار و بازگشت ابدى پدیده‌هاى مشابه است. اما آنکه بى‏‌وقفه تکرار مى‏‌شود و بازمى‏‌گردد، انسان نیست. خیام مدام تکرار مى‏‌کند که ما دیگر هرگز بر صحنه تماشاخانه جهان بازنمى‏‌گردیم؛ «بازگشت ابدی همان» چنانکه نیچه می‌پندارد در اندیشه خیام جایی ندارد، بلکه حوادث مشابه در تکرار مدام و ابدی‌اند. همچنان‌که کوزه امروز، در گذشته انسانى چون من بوده است، من نیز روزى چون‏ او خواهم شد، همان‌گونه که آن دیگرى که مرا در دست گرفته به‌نوبه خود کوزه‌‏اى در دست دیگرى خواهد بود و این وضع ادامه مى‌‏یابد؛ و در این تکرار مکرر، که رشته استمرار را مى‏‌بافد وقفه‏‌اى وجود ندارد.

نگاه نیچه به حافظ

مشتاقان اندیشه‌ نیچه تا در ورودی ساختمان نشسته و ایستاده بودند و شنیدن سخنرانی دکتر داریوش شایگان، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و دکتر حامد فولادوند را انتظار می‌کشیدند. در ابتدای نشست، علی دهباشی که مدیریت جلسه را عهده‌دار بود، مقاله‌ای از «داریوش آشوری» در باب «نیچه و ایران» قرائت کرد. در مقاله آشوری عنوان شده بود که نیچه ده بار از نام حافظ در آثارش استفاده کرده است و او حافظ را یکی از نمونه‌های عالی خردمندی بینای «دیونوسوسی» (از خدایان اسطوره‌ای یونان) قلمداد می‌کند. همچنین نیچه با اشاره به این روایت سعدی که می‌گوید: «لقمان را گفتند حکمت از که آموختی؟ گفت: از نابینایان که تا جای نبینند، پای ننهند.» از خردمندی نابینایان یک نکته‌پردازی فلسفی برداشت می‌کند و خردورزی بی‌باک و نابینامآبانه خود را بر اساس آن شکل می‌دهد.
مقوله «بازگشت» در اندیشه نیچه و خیام
در ادامه انتظار می‌رفت تا تحلیل‌ها و گفتارهای شایگان و دینانی در کنار یکدیگر، که می‌توانست بیانگر طرح دیدگاه‌ها و تحلیل‌های مدرنیته و فلسفه اسلامی درباره نیچه باشد، شب نیچه را بسیار جذاب کند، اما برنامه سخنرانی اصلی دکتر شایگان با عنوان «تأملی چند در مورد نیچه، خیام و بازگشت» به نشست تخصصی‌ روز دوم همایش (26 شهریور) موکول شد اما شایگان در شب نخست هم حضور بهم رسانیده بود و در توضیح مختصری از مقاله خود گفت: نیچه معتقد به بازگشتِ ابدی همان است، یعنی من و شما دوباره برمی‌گردیم و همین برنامه مجدداً پیشِ‌رو است؛ خیام هم همانند نیچه اولاً دنیای اخلاقی ما را وارونه کرده و دوم اینکه به بازگشت حوادث اعتقاد دارد.

فیلسوف بی‌باک

سپس دکتر دینانی گفتار خود را با این بیت از اشعار حافظ که به باور وی شباهت به کار فلسفی نیچه دارد، آغاز کرد:
آسوده در کنار چو پرگار می‌‌شدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
این استاد فلسفه اسلامی ادامه داد: چهارده قرن است که در اندیشه اسلامی جنگ بین دو گروه اشاعره و معتزله یا «عقل» و «اراده» وجود دارد. اینها نیچه‌ای نیستند ولی چنین جنگی وجود دارد؛ با این تفاوت که نیچه خدایش مرده است، اما در اینجا نسبت به اراده خدا بحث می‌شود و حکما از علم و آگاهی خدا سخن به میان می‌آورند. بنابراین نوعی کارزار میان «علم» و «اراده» وجود دارد. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا «اراده» همیشه تابع «آگاهی» است؟
نویسنده کتاب «اسماء و صفات حق» بیان داشت: این مسأله را طوری دیگر نیز می‌توان بیان کرد؛ همه شما دارای دو ویژگی «خواستن» و «دانستن» هستید، حال آیا همیشه خواستن‌هایتان با دانستن‌هایتان برابر است یا گاهی اختلاف پیدا می‌کنند؟ این جنگ بین «خواستن» و «دانستن» خصلت هر آدمی است و نیچه سمبل کامل این بحث است. او بی‌باک است، اراده‌اش همانند دیونوسوس معطوف به قدرت است.
دینانی در توضیح اینکه مراد از این قدرت چیست، به دو تشبیهی که نیچه در آثارش به کار برده اشاره کرد؛ یکی آنجا که نیچه عنوان می‌کند این تعبیر کانت که می‌گوید «راست بگو، هر چه باشد»، بوی خون و شمشیر می‌دهد. حال آنکه کانت معلم مطلق اخلاق است و سپهر اندیشه او تا امروز روی سر همگان سایه افکنده است اما کانت از «عقل» صحبت می‌کند و نیچه از «اراده» و «خواستن» دم می‌زند. اکنون باید دید کدام یک اولویت دارد؛ «بخواهم» یا «بدانم»؟ اگر هم خواستن باشد و هم دانایی خوب است، اما خواستن تندتر پیش می‌رود یا دانستن؟
نویسنده کتاب «از محسوس تا معقول» با اشاره به تشبیهی دیگر از نیچه که بیان می‌کند: «مردم رمه‌وارانه زندگی می‌کنندَ و «زندگی» طنابی است بین مردم عادی و اَبَر انسان»، گفت: باید بندبازی بلد باشیم تا به زعم نیچه از روی این طناب طولانی (زندگی) عبور کرد و از حیوانیت به اَبَرانسانیت رسید و اگر نه خطر سقوط وجود دارد. نیچه از خطر نمی‌ترسد و ریسک‌پذیر است. باز باید پرسید آیا زندگی «عافیت‌طلبی» است یا «خطر» است؟ «تراژدی» است یا «کمدی»؟ یا هیچ کدام؟
وی ادامه داد: چون نیک بنگریم، زندگی یک تراژدی است و نیچه به این امر آگاه است. او ماجراجویانه در حال طی کردن مسیر زندگی است و این ماجراجویی با کار فیلسوفان گره خورده است؛ ابن‌سینا و ملاصدرا اگر ماجراجو نبودند، متکلم می‌شدند، نه فیلسوف! این ماجراجویی در نیچه به اوج می‌رسد. نیچه پدیده‌ها را تاریک و روشن می‌بیند و در اینجا نیچه کمی به فروید نزدیک می‌شود، یعنی تعبیر ضمیرآگاه و ناخودآگاه. البته شاید نیچه کلمه ناخودآگاه به‌کار نبرد، چراکه محرّک او نوعی «آگاهی مرموز» و «ریسک‌پذیر» است که با ناآگاهی تفاوت دارد. بدون انجام محاسبات ریاضی، وقتی خطر وجود دارد، حکم به رفتن می‌دهد. به قول حافظ:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
در اینجا نیچه به حافظ نیز نزدیک می‌شود و می‌توان از وی تفسیری عارفانه ارائه داد؛ هرچند باید توجه داشته باشیم که از نیچه هم می‌توان تفسیری عارفانه و مؤمنانه و هم تفسیری ملحدانه داشت. نیچه در دریای زندگی شنا کرده است و با فراز و فرودهایی که طی می‌کند، انسانی شگفت‌انگیز به شمار می‌رود. او می‌گوید باید بخواهیم و برویم.

ناقد مدرنیته

پس از سخنرانی دکتر دینانی، دکتر حامد فولادوند (نیچه‌پژوه و مترجم) به ایراد سخنرانی و به معرفی جیولینا کامپونی، ایزا چیانی (از ایتالیا)، دوریان آستور و مریم کریشی (از فرانسه) پرداخت که میهمانان خارجی این نشست بودند و قرار بود در روز دوم این هم‌اندیشی (26 شهریور) به ارائه سخنرانی و مقالاتشان بپردازند.
فولادوند با بیان اینکه نیچه تلفیقی از ادبیات، شعر و فلسفه است، اظهار داشت: براساس کتاب «حکمت شادان» اثر نیچه که آن را ترجمه کرده‌ام و بار شاعرانه و ادبی و حتی عارفانه‌ای که در آثار نیچه دیده می‌شود، معتقدم که نیچه خردگریز است. البته همان‌طور که هایدگر می‌گوید او خرد را قبول دارد، اما نیچه خود را فیلسوف تراژیک وارث هراکلیتوس می‌داند، نه کانت.
وی ادامه داد: نیچه با بازی کردن در میان سنت و اسطوره‌ها، به نقد مدرنیته می‌پردازد و شاید همین وجه وی است که به جذابیت خوانش آثارش برای ما می‌افزاید.
بدین ترتیب پرونده سیصد و هفتمین شب از «شب‌های بخارا» که درصدد بود تا «نسبت نیچه و جهان ایرانی» را با دیالکتیکی بین‌المللی بیان کند با اجرای موسیقی سنتی ایرانی به پایان رسید تا شاید تسلای روحی باشد برای نیچه که خود اهل نوازندگی و موسیقی بود.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از موسسه مطبوعاتی ایران ، تاریخ انتشار 29 شهریور96، کدمطلب:200536، www.iran-newspaper.com


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین