بیش از یک ماه از اندازهگیری گذشت و دری که قرار بود ظرف ده روز کاری ساخته و تحویل شود، یک ماه ساختش به طول انجامید. در موعود بالاخره چند روز قبل از راه رسید. همسرم موقع اندازهگیری تأکید کرده بود که اندازههای در بزرگتر از در فعلی باشد تا مبادله هوا و ورود گرد و خاک کنترل شود.
تیم نصّابها امروز آمدند تا در را نصب کنند. متر اندازهگیری را که به کار بستند، تازه معلوم شد دو سانتیمتر از طول و یک سانتیمتر در عرض از در قبلی کوچکتر است. تازه معلوم شد آدمی که آمده بود اندازه بگیرد با چه دقتی اندازه گرفته است، یا کارخانه با چه دقت شاهکاری در را ساخته است.
آنقدر فشار عصبی این یک ماه و نیم جدال با سازنده زیاد بود که ترجیح دادم برای دومین بار، در را به سازنده بازنگردانم و از نصابها خواستم به هر قیمتی شده در را نصب کنند. سرتیم نصابها به قول خودش پنجاه سال هنر نصب در را بهکار گرفت تا فقط زیر در فاصله یک و نیم سانتیمتری باقی بماند تا بشود آنرا با یک سنگ آستانه پر کرد. در نصب شده، اما به قول همسرم، یک بچهگربه راحت از زیر آن وارد میشود، گرد و خاک که جای خود دارد.
نصّابها که رفتند فکر کردم حکایت «مِتر» کردن، معضل فراگیر جامعه ماست. «متر»کنها به اندازه کافی آموزش ندیدهاند، رویه روشنی هم برای کارشان ندارند، و ابزارشان هم ناقص است. این عارضه از در آپارتمان ما تا همه بنیانهای مملکت شایع است. «متر» کردن، نمادی از سنجش است؛ و ما در کشوری زندگی میکنیم که سنجشها مغشوش است.
تورم، رشد اقتصادی و نرخ بیکاری با ابزارهای مختلف سنجیده میشوند، در کارآمدی سنجشگران و کفایت دادههایشان تردید هست، و آخر کار هر عددی اعلام میکنند محل مناقشه میشود. سنجش میزان بارش کشور، آورد سالیانه رودخانهها، آب موجود در تالابها، و هر آمار دیگری درباره آب این کشور نیز محل مناقشه است. آمار حاشیهنشینهای کشور از نه تا هیجده میلیون توسط مقامات رسمی ذکر شده است، بیآنکه مهم باشد کف و سقف این آمار صددرصد با هم تفاوت دارند.
شباهت در آپارتمان ما و اوضاع سیاستگذاری در کشوری که در آن متر کردن با آموزش و مهارت اندک، رویههای نادرست، بیمسئولیتی در قبال سنجش، و ابزارهای ناقص صورت بگیرد، این است که هر دو درز دارند. در خانه ما هم باید با یک سنگ آستانه، وصله پینه شود تا جلوی سرما و گرد و خاک را بگیرد؛ در سیاستهایی هم که با سنجشهای غیرقابل اعتماد وضع میشوند، درز دارد و عاقبتشان وصله و پینههای سیاستی است.
مملکت و دولت مدرن از وقتی آغاز میشود که ظرفیت «متر» کردن و سنجیدن بهبود یابد. یک راه اصلاح امور مملکت آن است که به عوض صرف کردن پولهای کلان برای انجام اقداماتی مبتنی بر سنجشهای نامعتبر، پولهای بسیار کمتری را صرف ساختن مترها و سنجشهای کاملاً معتبر کنیم. ما تا وقتی اندر خم متر کردنیم، جایی درخور در دنیای مدرن نخواهیم داشت.
نوشته محمد فاضلی _ جامعه شناس
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از کانال تلگرامی خبری ، تاریخ انتشار: 23 آبان 1396، کدخبر: - ،
میشه گفت دقیقا تمام مشکلات جامعه ما تو همین جمله متن خلاصه میشه
ن.ف83