این سخنان ولایتی تقریبا همزمان شده است با فیلمی جنجالی از رئیس جمهور مادورو که کشورش را با بحرانی بزرگ در حوزه مالی رو به رو کرده تا جایی که پول ونزوئلا به بی ارزشترین چیز ممکن تبدیل شده است.
در آن فیلم مادورو و همسرش در بازگشت از سفر چین به یک رستوران گران قیمت و معروف در ترکیه رفته و استیک میخورند. این در حالی است که مردم کشورش به خاطر شرایط بد، در گروههایی چند هزار نفره به سمت کلمبیا فرار میکنند تا شاید راه نجاتی پیدا کنند.
البته این مقایسه ابدا بدان معنا نیست که ایران در شرایط ونزوئلا قرار دارد و یا حتی به زودی دچار آن خواهد شد چرا که قرائن متعدد علمی نشان میدهد که ایران توانایی بسیار بیشتر نسبت به ونزوئلا دارد و با آن قابل مقایسه نیست.
وجه اشتراک این دو ماجرا، اما نه به کشور و مردم بلکه به شباهت دو سیاستمدار بر میگردد.
علی اکبر ولایتی مانند مادورو شعار مقاومت میدهد، اما عملش نه تنها کمکی به آن نمیکند که بسیاری را از این مفهوم زده میکند. او با ماشین گران قیمت خود، در یکی از بهترین نقاط تهران زندگی میکند، انواع پستها و مسئولیتها را اشغال کرده و اصلا به نظر نمیرسد که در ۷۳ سالگی خیال بازنشسته شدن را داشته باشد.
واقعیت آن است که مردم جمهوری اسلامی مقاومت را بلدند. مگر همین مردم نبودند که در زمان جنگ، از جان خود که عزیزترین دارایی انسان است گذشتند تا کشور آسیبی نبیند؟
همان طور که قابل انتظار بود، پس از سخنان ولایتی غالب واکنشها به این مساله منفی بود. وجه مشترک همه این واکنشها نیز یک چیز است: تنها کسانی میتوانند از مقاومت دم بزنند که خود زجرهای این مقاومت را بچشند. نمیتوان در بهترین نقطه تهران سکونت کرد، چندین پست را در دهه هشتم زندگی اشغال کرد، خلاف قانون در مطب پزشکی از مردم ویزیتی بالاتر از حق خود گرفت، اما برای مردم نسخه مقاومت و نان خشک خوردم نوشت.
آقای ولایتی! مردم ما مقاومت کردن را بلدند، شما اگر حرف زدن بلد نیستید، سکوت را بیاموزید!
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از پایگاه خبری فردا ، تاریخ انتشار: 8 مهر 1397 ، کدخبر: 876661 ، www.fardanews.com