در همین راستا در گفتوگویی با محمدرضا منصوریان ـ کارشناس و مجری باسابقه برنامههای ورزشی ـ دلایل بروز چنین فضاهایی ـ فارغ از درستی یا نادرستی خبر ـ و لزوم حفظ نیروی انسانی باتجربه تلویزیون به عنوان یک سرمایه را مطرح کرده است.
منصوریان در این زمینه اظهار کرد: جدای از اینکه ایشان به کشور دیگری کوچ کرده باشند یا نه، این ماجرا کلیتی دارد. احساس میشود یک نوع فقدان مراقبت لازم برای خیلی از مهرهها در ورزش وجود دارد. این اتفاق مختص خبرنگاران و گزارشگران نیست، به نظر میرسد این لجام گسیختگی را در مورد ورزشکاران هم داریم. یکدفعه باخبر میشویم، فلان قهرمان ما خیلی راحت جذب فلان کشور شده و یا فلان مربی ما با کشوری قرارداد بسته است. متاسفانه ما هیچ برنامهای نداریم که موظف به مراقبت و نگهداری از افرادی باشند که به هرحال به نظر میرسد سرمایههای واقعی این مملکت هستند.
این کارشناس سپس مطرح کرد: سرمایه فقط این نیست که ما معدن مس و طلا داشته باشیم. این نیست که ما نفت و گوگرد داشته باشیم. بخشی از سرمایه کشورمان ما این افراد هستند. ما گاهی اوقات میبینیم که افراد نخبه در ایران، خیلی راحت جذب کشورهای بیگانه میشوند و میروند. اما قبل از اینکه این اتفاق بیفتد معتقدم که هر سازمانی در هر ارگانی و در هر تشکیلاتی باید یک سیستم و دستگاه مراقبتی داشته باشد. وقتی میگوییم دستگاه مراقبتی، صرفا دستگاه امنیتی ـ اطلاعاتی نیست که ۲۴ ساعته مراقب فرد باشد. منظور این است که تشکیلاتی باید وجود داشته باشد که مرتبا با این افراد در ارتباط باشند و به معنای واقعی از آنها مراقبت کنند.
باید از امثال مزدک میرزایی و عادل فردوسیپور مراقبت میشداین گزارشگر باسابقه ورزشی با بیان اینکه متاسفانه مراقبت از این افراد وجود ندارد، درباره حواشی انتشار خبر خروج مزدک میرزایی از ایران و فعالیت در شبکهای خارجی که البته هنوز تایید رسمی نشده است، گفت: فرض کنید با آقای مزدک میرزایی و امثال ایشان، مانند دیگران رفتار میشد. من انتظار دارم از افرادی مثل مزدک میرزایی، عادل فردوسیپور و ... که به نظر میرسد سرمایههای اصلی مملکت هستند، مراقبت میشد. احساس میکنم اگر آقای مزدک میرزایی دست به این کار زده باشد، به جایی رسیده است که همهی درها را به رویش بسته دیده است؛ از تشکیلاتی که در آن کار میکرد بگیرید، تا جاهای دیگر.
منصوریان سپس گفت: مزدک میرزایی نیروی جوانی است که باید رو به جلو حرکت کند. او برای آینده خود برنامهریزی کرده است و در این برنامهریزی میبیند که هیچ جریان و سیستمی وجود ندارد که از او حمایت کند. برایشان السویه است که مزدک میرزایی باشد یا نباشد، پس این اتفاق میافتد. هر آدمی ظرفیت معین و مشخصی دارد. او هم در این مقطع دست به ریسک زده است. این مسئله پشتوانه و جریان سیاسی ندارد. ما باید ضعف را در خودمان پیدا کنیم؛ یعنی در تشکیلاتی که مزدک میرزایی و امثال او کار میکردند، باید شخص و اشخاصی وجود میداشتند که به شدت از اینها مراقبت میکردند و زمینههایی را ایجاد میکردند که بتوانند به کار خود ادامه دهند.
نمیپذیرم پشت رفتن یا نرفتن مزدک میرزایی جریان سیاسی وجود داشته باشدوی همچنین درباره این گزارشگر فوتبال گفت: مزدک میرزایی از دوستان و همکاران نزدیک من بود. پدرش در رادیو و تلویزیون سالها با من همکاری میکرد. به هیچ وجه نمیپذیرم که پشت رفتن یا نرفتن مزدک میرزایی جریان سیاسی وجود داشته باشد. این را با اطمینان میگویم که رفتن احتمالی مزدک به هیچ عنوان شکل سیاسی ندارد. او در امورات زندگیاش احساس کرده است میتواند بیشتر از اینها تلاش کند و دیده شود؛ بنابراین فضای جدیدی را میخواهد تجربه کند. مزدک میرزایی کشورش را به شدت دوست دارد. حتما مستاصل شده است. جوانان ما به فضا و کار نیاز دارند. وقتی فضا بسته و این موارد فقط برای یک عده خاصی میشود، طبیعی است که این نارواییها هم ایجاد میشود.
وی در پایان گفت: ما در این ۱۰ سال گذشته بسیاری از نیروهای درجه یکمان را در حوزههای ورزش، نجوم، ریاضی و فیزیک و خیلی بخشهای دیگر حفظ نکردیم. اینها چون درست مراقبت و حمایت نمیشوند و فضا برایشان کوچک است، دست به این ریسک میزنند.
محمدرضا منصوریان