شعار سال: از صبر و متانت تا برخي حساسيتها، از حميت صنفي تا دغدغههاي معيشتي، از تلاش براي آزادي دوستان و همكاران زنداني تا فراهمكردن امكاناتي مانند سفر و سينما. جلسات روز شنبه مانند كلاس درسي بود كه سبب ميشد از منظري ديگر به مسائل حرفهايام بنگرم. حالا و امروز در آستانه روز خبرنگار، گذشته و خواستهها را مرور ميكنم، سالهايي كه گذشته و تفاوتهايي كه در اين مدت پيش آمده است. بهعنوان يك روزنامهنگار اصلاحطلب، بارها با بحران روبهرو شدهايم؛ نهفقط بحران مادي؛ بلكه بحرانهاي متعدد روحي، فكري و ... . در اين مدت ما روزنامهنگاران تلاشهايي براي بهبود شرايط انجام دادهايم؛ اما به دلايلي خارج از توانمان، در مقاطعي با شكست روبهرو شده است.
بههميندليل اگر بخواهيم چند مشكل اصلي حرفه روزنامهنگاري
را پشت سر هم رديف كنيم، بهسرعت ياد انقطاع نسلي، نداشتن امنيت مالي و حرفهاي،
سانسور، كمبود نيروهاي حرفهاي و در نهايت فاصله زياد بين خواستههاي روزنامهنگاران
و آنچه بهعنوان وظيفه از سوي دولتمردان تعريف ميشود، میافتیم. انجمن صنفي
روزنامهنگاران در همين يكي، دو سال گذشته بارها سعي كرد تا مشكلات را به گوش
مسئولان ردهبالا برساند. عجيبتر اين است که مسئولاني كه
هدايت سكان دولت را برعهده دارند، انگار علاقهاي به شنيدن خواستهها و مسائل
روزنامهنگاران ندارند. برخي از اين دغدغهها در اين چند روز بيش از گذشته مطرح
شده كه اشاره ميكنم شايد نسلهاي بعدي كه روزنامههاي امروز را مرور ميكنند،
قضاوت كنند. ما و همه روزنامهنگاران كف تحريريه با تمام مشكلات از سانسور تا
معيشت و نبود امنيت شغلی، عده زيادي از بزرگان روزنامهنگاريمان در خانه نشستهاند،
بسياري از روزنامهنگاران توانا و مستقل از تحريريه رفتهاند، مطالباتمان را بيان كرديم، براي احقاقش قدم
برداشتيم و بيعمل نبوديم.
هر حرفهاي و هر شغلي نياز دارد جایی باشد كه در صورت بهوجودآمدن
مشكل، بازداشت، بيماري و... بتواند به آنجا رجوع کند. انجمن صنفي تهران در تلاش است
تا اين وظيفه را انجام دهد؛ اما هنگامي كه نوبت به رايزني با مسئولان بالادست ميرسد،
گوش شنوا و دستان همراهي پيدا نميكند.
برخی نگاهها سبب ميشود تا همكارمان مرضيه اميري وقتي براي پوشش خبري
در جمع كارگران حضور پيدا ميكند، صد روز از بازداشتش بگذرد.
گاهي فراموش ميشود سختافزار بر چگونگي فعاليت حرفهاي تأثير دارد،
وقتي مشکل کمبود کاغذ پيش ميآيد، ترس و ناامني بر تحريريه حاكم ميشود، ناخودآگاه
سانسور درونيمان قويتر ميشود.
درحالحاضر از چند طريق امكان دسترسي به اخبار وجود دارد؛ هم ماهواره،
هم شبكههاي اجتماعي. هر دو معيارهايي غير از درستي در انتشار اخبار را مدنظر قرار
ميدهند؛ خبري كه امنيت ايران را و تماميت ارضي كشور را خدشهدار كند. همين وظيفه روزنامهنگاران رسانههاي ايران را
دشوارتر ميكند.
قرار نيست خبري پنهان شود؛ بهویژه اگر صحبت از فساد باشد يا بودجههايي
كه درست استفاده نشدهاند، اگر شفافيت و دسترسي به اطلاعات آزاد در هر شرايطي فراهم
باشد، فرصت از باجنيوزها گرفته ميشود.
مشكلات معيشت، بيمه، قوانين كار، سقف دستمزد، رابطه بين كارفرما و
خبرنگار و همه اين مسائل در مقاطعي حل و در مقاطعي اسباب مشكل شده است.
آيا به دليل نبود اعتماد به رسانههاي مكتوب است كه رؤساي مجريه و ديگر
رؤسا با رسانهها گفتوگو انجام نميدهند و فقط منتظر دوربين صداوسيما ميمانند؟
اين سؤالي است كه هر بار و هر سال و هر چند وقت يك بار مطرح ميكنيم و جوابي برای
اين بياعتنايي پيدا نميشود.
سالي ديگر گذشت و روز خبرنگار آمد. فقط ميتوان آرزو كرد که شايد
روزهاي بعدتر آزادي بيان و امنيت بيشتر و سانسور كمتر باشد. انجمن صنفي روزنامهنگاران
ايران گشوده شود و... .
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 17 مرداد 98، شماره: 3946