معظمله در تاریخ 27 مرداد 89 در دیدار جمعی از کارگزاران نظام، فرمودند: «ما عرض کردیم جذب حداکثری، دفع حداقلی؛ البته معیار و میزان، اصول و ارزشهاست. باید راه بیاییم. نمیشود ضعیفالایمان را دفع کرد، نمیشود فقط به کسانی چشم دوخت که قویالایمانند.» برای بررسی و موشکافی بیشتر نوع نگرش رهبر انقلاب به امر جذب نیروهایِ با نگرشِ متفاوت و لزوم عمل به آن برای پیشبرد اهداف عالیه انقلاب اسلامی، به سراغ عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران رفتیم. او در این گفتوگو موکدا ابراز میدارد که برای درک جهانبینی رهبری، کافی است موضوعات و مسائل را از منظر و مأوای حکومتمحورانه ببینیم. سلیمینمین باور دارد که بهرهمندی از توانمندیهای جامعه در گرو تاکید بر اشتراکات است. در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر خواهید گذراند.
رهبر انقلاب در دیدار اخیر دانشجویی ضمن تاکید بر گسترش جبهه انقلاب، مخاطبانشان را از حذف یکدیگر برحذر داشتند. ایشان چند سال پیش نیز کلیدواژه «جذب حداکثری، دفع حداقلی» را بیان و روی آن تاکید کردند. به نظر شما دلیل پرداختن مداوم رهبر انقلاب به موضوعاتی از این دست، چیست؟
ما اگر نگاه حکومتمحورانه داشته باشیم، تاکید رهبر انقلاب را بهخوبی درک خواهیم کرد، منتها بسیاری از افراد، نه نگاه حکومتمحورانه بلکه نگاه قبیلهای و گروهی به موضوعات و مسائل دارند. در نگاه گروهی، شما نیاز چندانی به جذب دیگران نخواهید داشت بلکه خودتان را به یک گروه همراه و همفکر خود، محدود و محصور خواهید دید. من فکر میکنم که نسل جوان ما نیازمند درک دقیق ابعاد حکومتداری است. اگر درک کنیم به چه امکاناتی نیاز داریم و باید چه ظرفیتی را بسازیم، تا بتوانیم موانع مختلف در داخل و خارج کشور را از پیشپا برداریم و بتوانیم خودمان را هم در داخل تقویت کنیم و هم در بیرون گسترش دهیم، طبیعتا این توصیه[جذب حداکثری] را درک خواهیم کرد والا عمدتا به اختلافات و وجه تفاوتها خواهیم پرداخت و طبیعتا خود را از افزودن توانمندیهایمان محروم خواهیم کرد.
آیا جذب حداکثری صرفا مختص جبهه انقلاب است یا تمامی نیروهای حاضر در ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، فارغ از نوع دیدگاهشان را شامل میشود؟
طبیعتا تاکید ایشان به کل نیروهای جامعه بازمیگردد و محدود به یک تفکر و قشر خاص نیست؛ با این محوریت که شما باید بتوانید همه یا حداکثر استعدادهای جامعه را به خدمت بگیرید و در وجوه اشتراکی که دارید، با آنها کار کنید. ما در جامعه خود با بعضی نیروها اشتراکات و افتراقاتی داریم و اگر روی اشتراکات کار کنیم، میتوانیم افزودهای برای جامعه داشته باشیم والا اگر محدود به خودمان و آدمهای همگون خودمان بمانیم، هرگز قادر نخواهیم بود جامعه را از تمام توانمندیهایش برخوردار کنیم.
جامعه، مشکلات فراوانی دارد و اینگونه نیست که بشود و بتوان صرفا با نیروی یک بخش از جامعه، از پس این مشکلات برآمد یا رشد قابل ملاحظهای به دست آورد. با این روش[روش معطوف به گروه و قبیله] شاید مشکلات بهطور مقطعی حل شوند اما رشد و جهش حاصل نخواهد شد. جامعه، زمانی جهش خواهد داشت که بتواند از تمامی یا اکثریت استعدادهای خود بهره ببرد. چه زمانی میتواند از اکثریت استعدادها بهره ببرد؟ زمانی که نیروهای حاضر در یک جامعه، همدیگر را در وجه اشتراکات اقناع کنند. فرضا اگر در این وجه اشتراکات، نگاه به ایران وجود دارد، باید واقعا ثابت بشود که این نظام سیاسی[جمهوری اسلامی ایران] بیش از همه نظامهای سیاسی در تاریخ ایران، به ایرانیت توجه دارد و به ایرانیت خدمات برجستهای ارائه کرده و خواهد کرد؛ بنابراین وجه اشتراک در این یک موضوع[نوع نگاه به ایران] باید باعث بشود که ظرفیت همه نیروها برای پیشبرد امور، به کار گرفته شود.
امر توجه به اکثریت جامعه و کنارگذاشتن نگاه محدود گروهگرایی، امروز در نوع خود یک ضرورت است والا در جهان معاصر که باید در زمینه اقتصاد و صنعت و علوم مختلف، جهشگونه گام برداریم، این جهش دستنایافتنی میشود، مگر اینکه دیگران را اقناع کنیم که آرزوهای آنها برای این مرز و بوم، جز در پناه مبانی نظام جمهوری اسلامی، حاصل نخواهد شد.
در رواداری با گروههایی که مانند ما نمیاندیشند، جایگاه اصول و مبانی چگونه تعریف میشود؟
این اصول مهم هستند و تغییری در آنها ایجاد نمیشود. در نگاه به اصول، باید ثابتقدم باشیم و هیچ بنا نیست که از آن اصول، عدول کنیم. از طرفی این اصول، فراگیر است و میتواند به همه بخشهای جامعه خدمات بدهد و خواستها و آرزوهای آنها را محقق کند؛ منوط به اینکه ما توان تبیین این مساله برای جامعه را داشته باشیم.
یعنی به نوعی خودمان را به لحاظ تئوری اقناعسازی، قوی کنیم؟
این بحث تئوری نیست بلکه بحث قدرت تبیین و اقناع است.
خب! بالاخره این قدرت تبیین، معطوف به زبان و تئوری است.
معطوف به رویکرد است. یک زمان رویکرد ما این است که صرفا با کسانی کار کنیم که با ما همگونند، یعنی در تمام زمینهها، شبیه ما هستند؛ اما یک موقع هم هست که مشکلات کشور را میفهمیم و نیازهای آن را درک میکنیم و بعد میفهمیم که خیلی باید فراتر بنگریم و خیلی بیشتر از توان محدود گروه اطراف خودمان، توجه کنیم. اینجا لازم است که شما بتوانید اندیشه خودتان را برای دیگران تبیین کنید؛ با این رویکرد که اندیشه انقلاب اسلامی، بهتر از تمام اندیشههای دیگر میتواند آمال و آرزوی گروههای دیگری که البته مثل ما نمیاندیشند را محقق کند. این، عدول از اصول نیست بلکه روشنکردن و عرضهکردن صحیح مبانی آن اصول برای دیگران است.
الان در بعضی صحنهها، اساسا به ضرورت عرضهکردن این اصول نرسیدهایم؛ چنین افراد و گروههایی اساسا نمیتوانند ابعاد حکومتداری را درک کنند و بفهمند حکومتداری چیست چون از دایره محدود خودشان، هیچگاه خارج نشدهاند. برای افراد قبیلهگرا، جذب حداکثری معنایی ندارد و برعکس، دنبال این هستند که افراد غیرهمگون را از خود دور کنند چون تصور میکنند با این کار، مسیر و مسائل برایشان هموارتر خواهد شد و با کسانی که سر یک موضوعی ناسازگار باشند، تحمل آن ناسازگاری را ندارند. چنین افرادی نگاه کاملا معیوب، محدود و ناقص به کشورداری دارند. تعبیر امام ره درباره این افراد، کاملترین تعبیر است که میگفت شما[افراد محدودنگر] نمیتوانید حتی یک مغازه را اداره کنید، یعنی فهم مدیریت یک مغازه را هم ندارید. اساسا برای اداره یک جامعه وسیع و گسترده با سلایق مختلف، باید این آمادگی وجود داشته باشد که اصولی را که ما به آن باور داریم، بتوانیم بهخوبی به دیگران منتقل کنیم.
چالش تصلب و رواداری
امروز در آستانه روز قدس قرار داریم. ما زمانی میتوانیم به وحدت میان شیعه و سنی دست پیدا کنیم که جامعه جهانی را خوب بشناسیم و مسائل و معادلات بینالمللی را بفهمیم و درک کنیم، یعنی بفهمیم که دشمن، چه ابزارها و امکانها و قدرتهایی دارد و ما برای مقابله با این دشمن که چتر سلطهاش بر همه امور پهن شده، نیازمند بهرهگیری از توانمندی تکتک مسلمین هستیم.
از سوی دیگر، افراد تمامیتخواه در داخل، اساسا نمیتوانند داعیهدار و پرچمدار وحدت شیعه و سنی در جهان اسلام باشند.
بله، دو تا برادر شیعه که متفاوت میاندیشند هم نمیتوانند یکدیگر را تحمل کنند. شما ببینید چقدر برای برخی گروههای ما سخت است که با هم وحدت کنند، یعنی یک نوع تصلب را دنبال میکنند که البته این تصلب، معلول عدم درک صحیح از مسائل، چه در بحث حکومتداری و چه در بحث حرکت در صحنه معادلات بینالمللی است. بسیاری از کسانی که امروز داعیهدار امورند و مدعی کسب مدیریتها هستند، اساسا درک لازم در این زمینهها را ندارند که اگر داشته باشند، در مسیر اقناع و تولید فکر قرار میگیرند، در حالیکه بسیاری از این آقایان، در مسیر راهاندازی توپخانه توهین به دیگران و دفع آنها هستند. فردی که مسائل حکومتداری را میفهمد، به راحتی افرادی که اندیشه مخالف و متفاوت[در چارچوب قانون و نظام اسلامی] دارند و برای حل مسائل، نسخههای متفاوتی ارائه میکنند را از خود نمیراند.
برخی معتقدند که در صورت سازش و سازگاری، خلاف قواعد حسینی و عاشورایی رفتار خواهد شد. این را چگونه تحلیل میفرمایید؟
این نوع اظهارات، به دلیل شناخت اندک از تاریخ اسلام است. شما ببینید حضرت حسین بن علی(ع)در سفرشان از مکه به طرف کربلا، چقدر از وقت خودشان را صرف تبیین مسائل برای دیگران کردند، یعنی حتی از دشمن فرصت خواستند تا مسائل را تبیین کنند. آیا حضرت حسین بن علی؟ع؟این فرصت برای تبیین مسائل را به خاطر ترس طلب کردند یا برای اینکه بتوانند حتی در سپاه دشمن، تولید آگاهی کرده تا بدینوسیله، خیلی از کسانی که فریب خورده بودند یا اشراف کامل به اطلاعات نداشتند را جذب خود کنند؟ تولید آگاهی از سوی ایشان تا جایی بود که باعث نجات و جذب افرادی از سپاه دشمن نظیر جناب «حر» شد.
به عنوان سوال پایانی، اهمیت جذب حداکثری و دوری از حذف و طرد دیگران، در گام دوم انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در ایران، اقشار و گروههای مختلف با سلایق متفاوت زندگی میکنند که آرزو دارند جامعه ایرانی در حل مسائل مختلف، رو به جلو و سرفراز باشد و مشکلاتش، روزبهروز کمتر شود. وقتی دستاوردی پیش میآید، این اقشار خوشحال و وقتی مشکلی پیش میآید، ناراحت میشوند، منتها راهحل و نگاهشان به مسائل متفاوت است که ما باید این توانمندیها را در یک جایی با هم پیوند بزنیم. این پیوندزدن، وابسته به این است که بفهمیم وجه اشتراکها کجاست تا بتوانیم روی این وجوه، کار کرده و در نهایت، نقاط افتراق را کم و کمتر کنیم.
الان یکی از دلایلی که جامعه ما نمیتواند چندان از تواناییهای خود استفاده کند و بهره ببرد، «دیپلماسی عمومی» غرب است که با ارائه اطلاعات ناقص و دروغ و مخدوش، افتراق و چنددستگی را القا میکند و سعی دارد اقشار مختلف جامعه را در اصطکاک و در تقابل با یکدیگر نشان بدهد اما وقتی ما بتوانیم روی اشتراکات تاکید کنیم، آرامآرام میتوانیم این ذهنیتهای غلط تولیدی از سوی دشمن را خنثی کنیم.