شعار سال: علی امیدوار کارشناس روابط بین الملل درباره موضع گیری رئیس جمهور آمریکا علیه قرار داد تجاری ایران و چین گفت: «ترامپ با خروج از برجام، انتظار داشت که ایران به زانو در آمده و مجبور به امضای معاهده بهتری شود که در راستای اهداف استکباری رژیم آمریکا و به ضرر جمهوری اسلامی ایران باشد. او در این مسیر بسیار تلاش کرد که ایران را مجبور به مذاکرهای جدید کند که خود، رژیم آمریکا را از این میز کنار کشیده بود. بدنبال مخالفت ایران با انجام هر گونه مذاکرات جدید خارج از چارچوب برجام و برای انعقاد معاهده دیگر، آمریکا جنگ اقتصادی شدید و گستردهای را با عنوان فشار حداکثری بر مردم کشورمان تحمیل نمود که آن هم نتیجهی مطلوب ترامپ را نداشته است.
از سوی دیگر ترامپ بواسطه راه اندازی جنگ تجاری با کشورهای مختلف بویژه چین، روابط آمریکا با آنها را دگرگون ساخت. رشد اقتصادی فزاینده چین و پیشرفت این کشور در صنایع مختلف و نگرانی ترامپ از عقب ماندن آمریکا در رقابت با چین در عرصه اقتصاد جهانی، موجب شد تا آمریکا سیاستهای سختگیرانه را در قبال چین اجرا نماید. رقابت دو کشور در عرصه اقتصادی و تجاری تا به آنجا پیش رفت که دولت ترامپ چین را به ساخت ویروس کرونا بطور بیولوژیک جهت فروپاشی اقتصاد آمریکا متهم نمود.»
این کارشناس در ادامه ضمن تاکید بر شکست سیاستهای امریکا پس از خروج برجام علیه ایران گفت: «ماحصل فشار چند ساله آمریکا به جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان فشار حداکثری برای کشاندن ایران بر سر میز مذاکره به منظور تنظیم معاهدهای جدید به جای برجام و نیز فشار اقتصادی آمریکا به چین برای کند کردن رشد اقتصادی این کشور، به نتیجه ناخواستهای برای آمریکا منجر شد که در قالب تمایل ایران و چین برای تنظیم موافقت نامه استراتژیک ۲۵ ساله متجلی گردید. در واقع سیاستهای آمریکا در قبال ایران و چین منجر گردید تا این دو کشور به فکر تامین کاستی و خللهای ناشی از تحریمهای آمریکا افتاده و تحریمهای آمریکا در حوزههای مختلف را بی اثر نمایند.
قرارداد استراتژیک ایران و چین موجب پیوند خوردن و در هم تنیدن پتانسیل و ظرفیتهای فوق العاده دو کشوری است که میتواند در کوتاه مدت کاستیهای کنونی آنها را که به علل تحریمهای آمریکا بوجود آمده رفع نموده و در دراز مدت موجب ایجاد یک قطب اقتصادی در منطقه و جهان گردد.
به همین دلیل هم اکنون بحث قرارداد استراتژیک ایران و چین در محافل غربی با نگرانی پیگیری میشود و تاثیر آن در مقابله با سیاستهای آمریکا علیه ایران موجب شده تا برخی از کارشناسان وابسته به دولت در آمریکا خشم خود را بطور آشکار در این زمینه نشان دهند. آنها «کاسهی داغتر از آش» شده اند و تلاش میکنند که با تحلیلهای سفارشی خود، با استعماری خواندن توافقنامه، مردم ایران را تحریک کرده و در نتیجه آن را در نطفه خفه کنند. برای نمونه مایکل روبین، کارشناس امور ایران و پژوهشگر برجسته موسسه «آمریکن اینترپرایز» در واشنگتن، میگوید که شرایط گزارششده توافق راهبردی میان ایران و چین دارای «خطر چشمگیری» برای مردم و رهبران ایران است.
روبین در مطلب تحلیلی خود که روز دوشنبه مورخ ۲۳ تیر در مجله «نشنال اینترست» چاپ شد، مینویسد: «هرگونه توافقی میان دولت ایران و چین که اجازه اجاره بلندمدت خاک ایران را بدهد، موجب برانگیخته شدن خشم عمومی مردم ایران و بخش عمدهای از طیف سیاسی آن کشور خواهد شد.»
این تحلیل درحالی ارایه شده است که بسیاری از صاحبنظران حتی برخی از رسانههای رژیم صهیونیستی ناخواسته بر خنثی شدن سیاست فشار حداکثری علیه ایران بواسطهی چنین توافقنامهای تاکید کرده اند. به نظر میرسد همکاری استراتژیک و دراز مدت ایران و چین در حوزههایی که میتواند راههای برون رفت از تحریمهای آمریکا را بگشاید و نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهد، ماحصل اشتباه راهبردی آمریکا میباشد که بطور ناخواسته موجب پیوند خوردن استراتژیک دو قدرت مخالف خود گردید.»
علی امیدوار در نهایت افزود: «باید گفت: بررسی نموداری که اخیرا توسط نشریه اکونومیست منتشر و به سرعت "وایرال" شد، نشان میدهد که اقتصادهای بزرگ دنیا نظیر آلمان، انگلیس، استرالیا، ژاپن، فرانسه و حتی کل جهان (world) طی سالهای اخیر از حجم همکاریهای تجاری خود با امریکا کاسته و بر حجم همکاریهای تجاری خود با چین افزوده اند.
در شرایطی که همه دنیا با سرعت به سمت افزایش همکاریهای تجاری با چین پیش میرود این همه جار و جنجال و صحنه سازی و دروغ پردازی فقط یک معنا دارد: همکاری ایران و چین، کمپین فشار حداکثری آمریکا را در هم شکسته و موجب بهبود وضعیت معیشت مردم خواهد شد. اگر نمیخواهیم فشار آمریکا علیه ایران تداوم یابد، باید راههایی مثل همکاری استراتژیک با چین و کشورهای مستقل دیگر را برگزینیم.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین، تاریخ انتشار: 27 تیر 1399، کد خبر 1410489، https://www.khabaronline.ir