اقتباس در سینما شیوه ای است که از طریق آن یک فیلم برمبنای آثار مکتوب از جمله رمان، کتاب کمیک و نمایشنامه یا آثار تصویری و شنیداری مانند مجموعه تلویزیونی و برنامه رادیویی ساخته می شود.از روزهای آغازین پیدایش سینما، اقتباس به عنوان شیوه ای معمول برای نگارش فیلمنامه های اصلی آثار سینمایی به کار می رفته است
شعار سال: شیوه معمول در اقتباس برای ساخت یک فیلم، استفاده از رمان به عنوان اساس یک فیلم است. تاکنون آثار سینمایی بسیاری با اقتباس از رمانها ساخته شده اند. آنچه درباره اقتباس از رمان در ساخت یک فیلم اهمیت بسیار دارد، وفاداری به داستان آن است؛ به طوری که هرچه داستان رمان گستردهتر باشد، وفاداری به آن اهمیت بیشتری دارد. با وجود این، در اقتباس از یک رمان، تغییرات در داستان غیرقابل اجتناب هستند، اما درباره میزان این تغییرات و ایجاد تعادل در اقتباس، عقاید نظریه پردازان سینما متفاوت است.
سیدرضا اورنگ، فعال پیشکسوت رسانهای و منتقد سینما، با اشاره به ویژگیهای سینمای اقتباسی عنوان کرد: ما، در گذشته مردم قصهگو و قصهشنوی خوبی بودهایم درحالی که امروزه شرایط فرق کرده و دیگر چنین نیستیم.
اورنگ درباره اقتباس در فیلمنامهها گفت: اثر باید قابل اقتباس باشد که مورد استفاده قرار بگیرد. کسی هم که میخواهد کار اقتباسی انجام بدهد باید به این مهم وارد باشد. نگاه کنید ادبیات قدیمی ما بیشتر تصویری است حتی شاهنامه را هم که نگاه کنید اصلا به شما دکوپاژ میدهد.
الان سریالهای تلویزیونی را شما نگاه کنید یک صحنه نشستند هیچ اتفاقی نمیافتد یک ربع است که نشستند حرف میزنند که اصلا دیالوگ هم نیست نه اطلاعاتی به ببیننده میدهند نه افشاگری در راه باز گشایی گرههای فیلمنامه انجام میشود هیچی نیست مشکل از ادبیات ما نیست ادبیات ما اتفاقا ادبیات قوی است منتهی نویسندههای قصههای ما فکر میکنند هر چی که میتوانند حرف بزنند را باید بنویسند وقتی شما میخواهید یک فیلمنامه بنویسید تازه متوجه میشود در این کتابها هیچ ما به ازای تصویری وجود ندارد مخصوصا کتابهای گفتگو محور اصلا نمیشود تشخیص داد آدمی که حرف میزند چند سالش است؟ چه قیافهای دارد؟ کجا زندگی میکند؟
وی ادامه داد: اتفاقی که فارابی انجام داده و من به شدت به آن نقد دارم و اعتراض کردم فارابی قرار است از قصهها و اقتباس حمایت کند نقد من این است اصلا آدمهایی هستند که بدانند اقتباس یعنی چی؟ که بخواهند کارشناسی کنند و تصمیم بگیرند که اصلا فلان اثر قابل اقتباس هست یا نه؟ نزدیک هشتاد در صد از فیلمهای سینمایی و سریالهای آمریکایی از روی کتابها ساخته شده و میشود هنوز هم ادامه دارد در جایزه اسکار یک جایزه خاص برای فیلمهای اقتباسی وجود دارد اینقدر جایگاه اقتباس مهم است.
این مدرس دانشگاه در ادامه افزود: اقتباس این نیست که واو به واو را بخواهی برگردان کنی و در فیلمنامه بیاوری فیلمنامه نویس میتواند شخصیتها را کم و زیاد کند، فضا را عوض کند، تا جایی که به محتوای قصه صدمهای وارد نشود ما الان در تئاترمان خوب از کتابهای مختلف اقتباس شده، ولی کلا از کتابهای خارجی وکمتر از آثار ایرانی استفاده شده، چون نمایشنامه نویسهای تئاتر هم همین مشکل رو دارند. تئاتر بر اساس دیالوگ و حرکت است شما نمیتوانید اگر قرار است مخاطب بیایید یک کتاب را نگاه کند خب چرا به تئاتر بیاید همان کتاب را میخواند به تئاتر آمده تا تصویر داشته باشد. میخواهد کتاب را متفاوت کند.
وی گفت: مثلا فیلمبرداری و کارگردانی فیلم محمد رسولالله بزرگترین ضعفی که دارد این است که اصلا فیلمنامه ندارد! چیزهایی که بارها در کتابهای درسی خواندهایم را یک ما به ازای تصویری ضعیف به جایش گذاشته خب این که نشد اقتباس، اقتباس باید جذاب باشد.
وی با اعلام اینکه اقتباس ازیک اثر ادبی به معنای کپیبرداری از آن اثر مکتوب نیست ادامه داد: الان کتاب بینوایان هم به صورت فیلم هم سریال هم نمایشنامه چندین بارتا به حال مورد استفاده کارگردانها قرارگرفته است. داستان همان داستان است محتوا همان محتوا است یک جاهایی تغییر پیدا کرده است. این تغییرات به اصل داستان ضربهای نمیزند این نوشتن فیلمنامه اقتباسی خیلی سخت است. دقیقا خیلی از نویسندهها هم همین فکر را میکنند که یک کتاب را بر میدارند و از روی آن فیلمنامهشان را مینویسند نه اتفاقا این طور نیست نویسنده یک فیلمنامه باید شخصیت پردازی بداند و کلا هم چهار چوب فیلمنامه را بشناسد و هم با چارچوب داستان آشنایی داشته باشد.
وی به حجم بالای آثار اقتباسی سینمای هالیوود اشاره کرد و گفت: بخش فیلمنامه اقتباسی و فیلمنامه اورجینال همواره در سینمای هالیوود دارای اهمیت بوده و هست.
این مدرس سینما گفت: در فیلمنامه شخصیت وشخصیت پردازی خیلی مهم است. اگر شخصیت خوب نداشته باشید نمیتوانید قصه را درست تعریف کنید. شخصیتها مثل خود ما سه بعد ظاهری، درونی یا عاطفی و اجتماعی دارند.
اورنگ گفت: اقتباس مبحث مهمی در فیلمنامه است. چرا ما در سینمای ایران سینمای اقتباسی نداریم یا کم داریم؟ دو دلیل عمده دارد، اول اینکه اکثر کتابها و رمانهایی که ما داریم تصویری نیستند و حتی دیالوگ مناسب و جذابی نیز ندارند. دوم اینکه اقتباس به معنی برگرداندن نعل به نعل قصه به فیلمنامه نیست، میشود برخی از شخصیتها و قصههای فرعی را اضافه یا کم کرد، ولی فیلمنامه نویس حق ندارد محتوای قصه را تغییر دهد، در این صورت کل قصه از بین میرود.
این منتقد سینما عنوان کرد: در اقتباس اختیار کم و زیاد کردن شخصیتها و کاراکترها توسط فیلمنامه نویس وجود دارد، ولی حق ندارد به محتوا دست بزند، زیرا ساختار قصه بهم میریزد. در فیلم «دزد کتاب» آشناییها توسط کتاب صورت میگیرد و جنگ در فیلم تنها بهانهای برای روایت قصه است.
این منتقد سینما دیالوگ نویسی را هنر برشمرد و ادامه داد: حرف زدن هنر نیست، اما دیالوگ نویسی هنر است. وظیفه دیالوگ دادن اطلاعات، افشای درون و بیرون شخصیتها و پیشبرد داستان است. بنابر این هر حرف زدنی در فیلمنامه یا فیلم را نمیتوانیم دیالوگ بنامیم.
این مدرس سینما افزود:حرف زدن در کتاب به معنی دیالوگ نیست، دیالوگ چارچوب مشخصی دارد و باید شخصیت پردازی داشته باشد و داستان را پیش ببرد. رمانهای ما دیالوگ و تصویر ندارند، بنابراین نمیتوان از آنها اقتباس کرد.
اورنگ عنوان کرد: شاید یک شخصیت در کتاب اضافی باشد و لازم باشد فیلمنامهنویس آن را حذف کند و شخصیت دیگری اضافه کند. ما وقتی یک رمان میخوانیم باید بدانیم کجا و با چه کسی همراه هستیم و مکانها و افراد را به خوبی تصور کنیم.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری برنا، تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۳۹۹، کدخبر: ۱۰۲۹۸۳۵، www.borna.news