شعارسال: این روزها بحث قطعنامه ۲۲۳۱، برجام و مکانیسم ماشه بحث داغ رسانههای خبری جهان است. برخی میگویند مکانیسم فعال میشود برخی میگویند آمریکا چنین ارادهای ندارد، اما عمده بحث تحلیلگران و حتی قانونگذاران آمریکایی میگویند که آمریکا از نظر حقوقی امکان فعال کردن مکانیسم و یا بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را ندارد. حتی جان بولتون ضدایرانیترین سیاستمدار آمریکایی که سودای حمله نظامی به ایران را در سر داشت معتقد است که امریکا قدرت بازگرداندن تحریمها را ندارد چرا که اجازه چنین کاری را ندارد.
در همین باره دیاکو حسینی کارشناس مسائل استراتژیک و سیاست خارجی گفت: «اساسا بندی حقوقی به نام مکانیسم ماشه که بتواند تحریمهای گذشته لغو شده در قطعنامه ۲۲۳۱ را بازگرداند وجود ندارد. منظور از مکانیسم ماشه که صرفاً جنبه تبلیغاتی برای ایالات متحده داشته ساده سازی از یک روند حقوقی بسیار پیچیده و بی سابقه در شورای امنیت سازمان ملل متحد است. اینکه واشنگتن بتواند به صورت یکجانبه تحریمها علیه ایران را احیا کند، به نتیجه یک مجادله حقوقی بستگی دارد که تاکنون آمریکا در آن دست پایین و موضع ضعف را داشته است. البته باید منتظر بود و دید که در ۳۰ روز آینده چه اتفاقات دیگری رخ خواهد داد. آنچه که در قطعنامه پیش بینی شده این است که یکی از شرکت کنندگان برجام یا همان ۱+۵ میتوانند درصورت عدم حل اختلافات با ایران در کمیسیون برجام اخطاریهای را صادر کنند که در آن تحریمهای سابق بازگردند. این اخطاریه مهلت ۳۰ روزهای برای بررسی در شورای امنیت دارد و اگر طی این مدت قطعنامهای از سوی یکی از اعضای شورای امنیت مبنی بر تداوم لغو قطعنامههای پیشین صادر شود مشروط به عدم وتوی یکی از اعضای دائم شورای امنیت، اتفاقی رخ نخواهد داد.
اما اگر وتویی از سوی طرفی که شکایت کرده است صورت گیرد، تحریمهای پیشین خودبه خود معتبر محسوب میشود. همانطور که میدانیم آمریکا بنا به اعتراف خودش دیگر عضوی از برجام نیست و این ادعا با مخالفت قاطع اعضای شورای امنیت نیز مواجه شده است. از همین رو این کشور بنیان حقوقی لازم را برای استفاده از این بند ندارد؛ هرچند که با قلدری و زورگویی میتواند خود را صاحب این حق بداند.
حسینی با تاکید بر اینکه مکانیسم ماشه تنها ابزاری است که آمریکای برای پیشبرد اهدافش از آن استفاده میکند درباره نقش کشورهای دیگر و اینکه آیا با امریکا همراهی خواهند کرد، گفت: «اعضای دیگر شورای امنیت میتوانند به اخطاریه آمریکا بی اعتنایی کنند و استدلال کنند که ایران همچنان به تعهداتش پایبند بوده و طرح آمریکا برای بازگرداندن قطعنامههای لغو شده، بی اعتبار است. در این شرایط دو احتمال وجود خواهد داشت: اول اینکه اعضای شورای امنیت بی اعتنایی در پیش بگیرند و در مدت ۳۰ روزی که از اخطاریه آمریکا گذشته برای ارائه قطعنامهای مبنی بر تداوم لغو قطعنامههای پیشین اقدامی نکنند. اما این راه حل چندان موثر نیست، چون در این صورت با گذشت ۳۰ روز تحریمهای پیشین خودبه خود اعتبار پیدا کنند و یا حداقل آمریکا میتواند چنین ادعایی داشته باشد. احتمال دوم این است که آمریکا خود قطعنامهای صادر کند که طی آن قطعنامههای پیشین همچنان معلق باقی بمانند و لغو تحریمها همچنان پابرجا بمانند، اما خودش این قطعنامه پیشنهادی خود را وتو کند. در این صورت زودتر از ۳۰ روز تحریمها باز خواهند گشت.
ماجرا به اینجا ختم نمیشود. اگر قطعنامههای پیشین صرفا بخاطر خواست یکجانبه آمریکا دوباره اعتبار پیدا کنند و تحریمها علیه ایران اعمال شوند، ضروری است تا کمیتههایی برای پیگیری اجرای تحریمهای همان قطعنامهها تشکیل شود. کمیتههایی که قبلا نیز شاهد بودیم؛ برای مثال در قطعنامه ۱۷۴۷ و ۱۹۲۹ وجود داشت، اما به واسطه قطعنامه ۲۲۳۱ آن کمیتهها منحل شدند. درصورت احیای تحریمها این کمیته و پنل تخصصی که زیر نظر دبیرکل سازمان ملل متحد است باید احیا شود. البته تشکیل آن به تصویب بودجهای نیاز دارد که باید در کمیته پنجم سازمان ملل تصویب شود. بر این اساس روسیه و چین میتوانند در این کمیته مانع از تصویب این بودجه شوند و در روند بازگشت قطعنامهها و تحریمها اخلال ایجاد کنند.
با شناختی که از آمریکای ترامپ داریم این کشور میتواند استدلال کند که بدون نیاز به چنین کمیته هایی، دایرهای در خزانه داری آمریکا تشکیل خواهد داد که مسئولیت رصد تحریمهای پیشین را برعهده بگیرد و خاطیان این تحریمها را مجازات کند. در این صورت کاری از شورای امنیت ساخته نیست و کشورها میتوانند به مخالفتهای سیاسی خود ادامه دهند و ادعای آمریکا را رد کنند و یابیانیههایی صادر کنند مبنی بر آنکه در آن تحریمهای پیشین همچنان ملغی باقی بمانند. این شرایط یک آشفتگی را نه تنها در شورای امنیت بلکه در سراسر جهان ایجاد خواهد کرد و در آن تکلیف بسیاری از کشورها نامعلوم خواهد بود که آیا باید از قطعنامههای تحریمی پیروی کنند یا خیر.
به همین دلیل است که عدهای در آمریکا استدلال میکنند که چنین وضعیتی نباید شکل گیرد؛ چرا که نظم بین المللی برخاسته از قوانین بین المللی مندرج حتی در منشور سازمان ملل متحد نیز را برهم خواهد زد و متعاقبا شرایطی ایجاد میشود که میتواند آینده ثبات بین المللی را در مقیاسی بی سابقه با خطر مواجه کند.»
این کارشناس مسائل راهبردی در پاسخ به اینکه با این تفاسیر آیا مکانیسم ماشه تنها یک مانور سیاسی محسوب میشود؟ بیان کرد: «بله دقیقا. یک اصطلاح کاملا تبلیغاتی و خودساختهای است که فقط مصرف داخلی دارد تا بتوانند استدلال کنند که واشنگتن تمامی جنبهها را در نظرگرفته و به سادگی میتواند تمام تحریمها را علیه ایران احیا کند. اما ادعاهایی که مطرح میشود اینگونه نیست و فعال سازی آن به این آسانی نیست و دارای روندی پیچیده و حقوقی است. در این بین باید توجه داشته باشیم که تا حد ممکن به این موضوع وجاهت حقوقی ندهیم و نباید این باور را جا بیندازیم که عملا چیزی به نام مکانیسم ماشه وجود دارد که تنها با اشاره آمریکا میتواند فعال شود.»
دیاکو حسینی کارشناس سیاست خارجی در نهایت با تاکید بر اینکه آمریکا با ایران یک جنگ روانی به راه انداخته است، افزود: «آن اتفاقی که قرار است بیفتد و از همان ارزش حقوقی و مشروعیت بین المللی برخوردار است که تحریمهای یکجانبه و زورگویانه آمریکا از آن بهرهمند است، به عبارت دیگر کاملاً بی ارزش و بی پشتوانه است. اما در جنبه عملی ایران تا امروز تحت همه آن تحریمهایی است که در قطعنامههای پیشین لغو شده اند و آمریکا به طور یکجانبه آن را اجرا میکند؛ بنابراین فشار چندان تازهای به ایران وارد نخواهد شد و تنها نکتهای که وجود دارد تحریمهای تسلیحاتی است و هدف آمریکا از اقدامش علاوه بر تلاش برای نابودی برجام و تحریک ایران برای رفتارهای رادیکال و خروج از برجام، بازگرداندن تحریمهای تسلیحاتی است. یعنی هدف همان پیش نویسی که در جلسه قبلی شورای امنیت رای لازم را بدست نیاورد.
وقتی که اقدام آمریکا از لحاظ حقوقی فاقد مشروعیت است و عمده کشورهای شورای امنیت این رفتار را نمیپذیرند، طبیعی است که آمریکا در آینده تنها به صورت یکجانبه اعلام کند که تحریمها علیه ایران را احیا خواهد کرد و با زور و تهدید تلاش کند تا بقیه کشورها را از معامله با ایران منصرف کند. اما بلحاظ حقوقی، ایران مجاز خواهد بود که معاملات تسلیحاتی اعم از خرید و فروش تسلیحات انجام دهد.
نکته دیگر اینکه اگر ایالات متحده آمریکا در این سه هفته باقی مانده بتواند فرآیند حقوقی را با هر ترفندی جلو ببرد و پس از ۳۰ روز اعلام کند که قطعنامههای پیشین بار دیگر احیا شده اند؛ در حالی که از نگاه جامعه بین المللی و اعضای شورای امنیت چنین نباشد؛ همه کشورها در معرض یک آزمایش قرار خواهد گرفت. اینکه تحریمهای گذشته آمریکا را بقیه کشورهای اجرا میکنند یا نه مهم است. اگر ایران بتواند با کشورهایی، چون روسیه و چین و یا هر کشور دیگری که مایل باشد، معامله تسلیحاتی انجام بدهد، بدان معنا خواهد بود که سایر کشورها همچنان اعتقاد دارند که آمریکا نتوانسته تحریمها را علیه ایران بازگرداند و روندی که آغاز کرده بی اعتبار است. اگر هم تعدادی از کشورها از تحریمهای آمریکا پیروی کنند اینجا ایران است که میتواند این کشورها را پاسخگو کند که بر خلاف قطعنامه ۲۲۳۱ عمل کرده اند و به تحریمهای غیرقانونی آمریکا و روند غیرقانونی آن در شورای امنیت تن داده اند. برای جمع بندی باید گفت که پیروزی حقوقی این ماجرا، تحت هر شرایطی در آینده با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.»
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرآنلاین، تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۹۹، کدخبر: ۱۴۲۵۳۳۳، www.khabaronline.ir