شعار سال: در ایران به زودی انتخابات دیگری از راه خواهد رسید و هشتمین رئیس جمهوری کشور در سال ۱۴۰۰ معرفی خواهد شد. جریان اصلاحات در ایران که از نظر شکلی در میانه دهه ۷۰ ظهور کرد همواره برای ابراز وجود درانتخابات، جامعه هدف خود را طبقه متوسط قرار میداد.
اصلاح طلبان طبقه متوسط را اهرمهای بوروکراتیک (دیوان سالارانه) و تکنوکراتیک (فن سالارانه) رشد و توسعه جامعه میدانستند تا از این طریق مهمترین گفتمان خود را که توسعه سیاسی بود به پیش ببرند.
طبقه متوسط
اما واقعیت جامعه ایران میگوید این طبقه دیگر حال و روز خوبی ندارد و هیچ زمانی مانند امروز زمین گیر نبوده است. اگرخلاصهترین ویژگی طبقه متوسط را همان که در تعریف "وبر" آمده است بدانیم، طبقه متوسط ایران دیگر سه ویژگی "قدرت، منزلت و ثروت (سطح متعارف) " را از دست داده است و در وضعیت بد معیشتی به سر میبرد و خود را سرخورده و غیر موثر میبیند.
این طبقه زمانی که حال و روز بهتری داشت بارها در بزنگاههای مختلف به کمک اصلاح طلبان در انتخابات آمد. حتی وقتی از طبقه متوسط خواسته شد از حسن روحانی که یک اصول گرای میانه رو است حمایت شود، باز این طبقه خواسته اصلاح طلبان را اجابت کرد تا مانع از قدرت گرفتن تندروها شود.
برای همین است که برخی گروههای سیاسی از زمین گیر شدن طبقه متوسط در فقر و نداری خوشحال هستند و این وضعیت را در انتخابات پیش رو به نفع خود میدانند. آنها میدانند در نظامهای غیردمکراتیک، رشد طبقۀ متوسط میتواند هزینه ساز باشد.
طبقه متوسط امروز ایران ذهن درگیری دارد ودیگر به نفع هیچ رویداد سیاسی "ابتکار عمل" نخواهد داشت. ابتکارعمل نداشتن طبقه متوسط و زمین گیر ماندن آن، اگر چه ممکن است خوشحالی کوتاه مدتی برای منافع برخی افراد و گروههای سیاسی باشد، اما خسرانی بزرگتر برای یک سیستم و جامعه است و حکایتی تلختر از یک انتخابات را به دنبال خود خواهد داشت.
اگر شرایط به گونهای ادامه یابد که رئیس جمهوری آینده نتواند یا نخواهد در تحقق سه عنصر " قدرت، منزلت و ثروت"برای طبقه متوسط تلاش کند باید آیندهای تاریکتر را به انتظار بنشینیم.
پویایی و کنشگری سیاسی طبقه متوسط همواره برای بسیاری از کشورهای توسعه یافته محل اعتناء بوده است. تمام کشورهایی که در دنیا پیشرفت کرده اند، اعم از غرب، آسیا و حتی آمریکا لاتین عموماً طبقۀ متوسط دارند. گفته میشود "طی ۲۰ سال آینده حدود ۵۰۰ میلیون نفر در آسیا و آمریکای لاتین به طبقۀ متوسط اضافه میشوند. این کشورها به این نتیجه رسیده اند از نظر علمی تقویت طبقۀ متوسط ضامن پیشرفت یک کشور است.
بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا نیز در مراسم تحلیف خود با اشاره به وضعیت این طبقه درجامعه آمریکا گفت "ما باید طبقه متوسط آمریکا را زنده کنیم". بایدن میداند که این طبقه، موتور محرکه توسعه و تولید کشورش خواهد بود. او گفت "طبقه متوسط را دوباره خواهیم ساخت و پیشتازان عدالت و قدرت پارلمان (دموکراسی) خواهیم بود".
کشور چین نیز تنها در یک دهه گذشته از ۱۰۰ میلیون نفر از جمعیت خود فقرزدایی کرده است که یک دستاورد بزرگ و بی سابقه در طول تاریخ فقرزدایی بشر محسوب میشود. اگر چه فقر زدایی در چین با امریکا متفاوت است و الزاما به معنای تحقق خواستههای مهمتر طبقه متوسط نیست، اما همین که ۱۰۰ میلیون نفر، آن گونه که در گزارش خبرگزاریها آمده است "دیگر هیچ نگرانی در مورد معیشت خود ندارند و از فرصت دریافت آموزش همگانی، خدمات پزشکی پایه، مسکن امن و آب آشامیدنی سالم و ایمن برخوردارند"، آغاز خوبی برای تحقق منزلت و دیگر آزادیهای مورد نظر طبقه متوسط خواهد بود.
برخلاف چین و بسیاری از مناطق دیگر دنیا، در کشور ایران طی یک دهه گذشته، روزگار تلخی برای طبقه متوسط رقم خورده است. آمارها میگوید "از سال ۲۰۱۰ میلادی به این سو، نرخ فقر در مناطق روستایی دو برابر شده و در مناطق شهری ۶۰ درصد رشد کرده است. این مساله سبب شده است حدود ۸ میلیون شهروند ایرانی که در طبقه متوسط دستهبندی میشدند، به "طبقه متوسط پایین" بروند.
اگرطبقه متوسط در جامعه ایران زمین گیر بماند شایستهها رئیس جمهور نخواهند شد. این طبقه آن گونه که ارسطو میگوید خود "شایسته فرمانروایی هستند" و اگر حذف شوند هیچ شایستهای فرمانروا نخواهد شد.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از عصر ایران، تاریخ انشار: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: ۷۸۱۴۱۷، www.asriran.com