شعارسال: اولین نشست كارگاهی، دومین روز كارگاههای سیاستگذاری فرهنگی ویژه مدیران مراكز استانی حوزه هنری، صبح امروز چهارشنبه 5 آبان ماه، با موضوع «ارزیابی سیاستهای فرهنگی» با سخنرانی داوود ضامنی معاون برنامه ریزی نظارت و ارزشیابی امور استان ها و مجلس حوزه هنری، پژوهشگر حوزه فرهنگی و با حضور مدیران استانی حوزه هنری در سالن كنفرانس دفتر ریاست این نهاد فرهنگی برگزار شد.
ضامنی در ابتدای صحبت هایش و برای تبیین اهمیت سیاست گذاری فرهنگی در سطوح مختلف سازمانی، بیان كرد: وقتی مدیر مدرسه ای تصمیم میگیرد كه دانش آموزی را به یك موزه یا پارك ببرد، یا موسسهای اجازه ضبط و تكثیر یك آلبوم موسیقی را میدهد یا سازمانی اجازه اكران و ساخت فیلم سینمایی را می دهد، به نوعی در فرایند تصمیم گیری تا اجرای سیاستگذاری فرهنگی قرار گرفته است. سیاستگذاری فرهنگی مختص وزارت فرهنگ و ارشاد نیست و عموم موسسات و نهادها در سطوح مختلف در این موضوع ورود پیدا میكنند.
وی با اشاره به تعاریف متفاوتی كه از سیاستگذاری فرهنگی وجود دارد، گفت: سیاستگذاری فرهنگی را میتوان كوشش آگاهانه، سنجیده و سازمان یافته دولت برای حل مسئله فرهنگی دانست. این سیاستها در جهت تغییر وضع موجود و ایجاد و دستیابی به اهداف مطلوب در حوزه های مختلف فرهنگی ارائه میشود.
این پژوهشگر حوزه فرهنگی با بیان انواع گفتمان در سیاستگذاری فرهنگی، گفت: در گفتمان دولتی سیاستگذاری فرهنگی، فرض را بر این میگذارند كه عرصههای فرهنگی در دولت متمركز باشد و همه دستگاههای دولتی ذیل سیاست های فرهنگی حاكمیت، فعالیت كنند. در این گفتمان حاكمیت علاوه بر جهت گیری فرهنگی، در تمام مراحل تصمیمگیری، اجرا تا نظارت، ورود میكند. بر اساس این گفتمان، سازمانی مثل حوزه هنری، سیاستهای فرهنگی را تبیین نمیكند و تنها مجری سیاست های حاكمیتی خواهد بود.
ضامنی با بیان شكل دوم گفتمان سیاستگذاری فرهنگی با عنوان گفتمان بازار، توضیح داد: فرض گفتمان بازار در سیاستگذاریهای فرهنگی عین امر اقتصادی است و رقابت و تقاضای اجتماعی در این گفتمان شرط است. عرضه، تقاضا، بازارهای خارجی، تولید و توزیع محصول فرهنگی، تعیین كننده قوانین و سیاستهای فرهنگی هستند.
وی با اشاره به گفتمان سوم سیاست فرهنگی گفت: درگفتمان جامعه مدنی، انواع سازمانهای اجتماعی كه از طریق آن ها كنش های فرهنگی شكل می گیرد باعث می شوند كه سیاستهای فرهنگی شكل بگیرند. خرده فرهنگها بر این نوع سیاستگذاری تاثیرگذارند.
ضامنی اضافه كرد: مدل سیاستگذاری فرهنگی در كشور تلفیقی از گفتمان دولتی و گفتمان جامعه مدنی است و مدیران فرهنگی با نگاه به خرده فرهنگهای جامعه ایرانی، سیاست های فرهنگی دولت را اجرا میكنند.
این پژوهشگر حوزه فرهنگی در ادامه «كارگاه ارزیابی سیاست های فرهنگی» بیان كرد: كارشناسان مدیریت فرهنگی برای سیاستگذاری فرهنگی، شش مرحله را تعریف كردهاند كه این مراحل خط مشی سیاست های فرهنگی مدیران سازمان را مشخص میكند.
وی ادامه داد: اولین مرحله شناخت و درك و بیان مشكل فرهنگی است. در این مرحله باید چهار ویژگی را لحاظ كرد. از جمله اینكه مساله فرهنگی علاوه بر اینكه باید قابل احساس باشد، می بایست فراگیری هم داشته باشد و فقط دغدغه یك فرد یا گروه نباشد. سومین ویژگی اینكه دولت و مردم در مورد آن مسئله موضعگیری داشته باشند. ویژگی چهارم اینكه اگر مشكل فرهنگی حل نشود باعث بحران فرهنگی و اجتماعی شود.
ضامنی در مورد مراحل دیگر سیاستگذاری فرهنگی گفت: دومین مرحله سیاستگذاری فرهنگی، پیدا كردن یك متولی فرهنگی برای حل مسئله است. مثلا برای حل مشكلی در حوزه نشر و توزیع كتاب، باید مسئله را به سازمان مربوطه حوزه كتاب ارجاع داد.
وی ادامه داد: شكل گیری و تدوین خط مشیهای فرهنگی، مشروعیت بخشی به خط مشی فرهنگی توسط مدیران و اجرا و ابلاغ سیاست ها، از دیگر مراحل ششگانه سیاست های فرهنگی است. مرحله ششم ارزیابی و نظارت بر حسن اجرای سیاست های فرهنگی است كه این مرحله در تمام فرایند سیاستگذاری فرهنگی با طرح سوالات راهنما باید اجرا شود.
ضامنی در بخشی از كارگاه «ارزیابی سیاستهای فرهنگی» مجموع سوالات راهنما برای هر كدام از مراحل سیاستگذاری فرهنگی را مطرح كرد و گفت: پاسخ دادن به این سوالات، برنامه ریزی، شكلگیری خط مشی فرهنگی، واكاوی و حل مساله توسط مدیران فرهنگی را تسهیل میكند.
وی در انتهای كارگاهش گفت: در سیاستگذاری فرهنگی چهار الگوی عقلایی، تدریجی- جزئی، بحران و الگوی اجتماعی داریم. بر اساس الگوی عقلایی باید منافع خط مشی فرهنگی بیشتر از هزینهها باشد. این الگو، در مرحله اجرا سخت و گاهی غیر واقعی خواهد بود.
ضامنی اضافه كرد: بر اساس الگوی تدریجی- جزئی یك مدیریت محافظه كار را خواهیم داشت كه با ایجاد تغییرات جزئی در خط مشی های مدیران گذشته، سیاست های فرهنگی را ارائه می دهد.
وی در ادامه به الگوهای سوم از شیوه اجرای سیاست گذاری فرهنگی كه در بخش نظارت و ارزیابی كاربرد دارد اشاره كرد و گفت: مدیر فرهنگی در الگوی بحران، سازمانی كه با بحرانهای متعدد مواجه است را مدیریت میكند. در این الگو مدیر ریسك نمیكند و قرار نیست كه با همه از جمله كارمندان و ارباب رجوع مشورت كند بلكه با نظر مشاوران متخصص تصمیمگیری میكند و بدون ملاحظههای دموكراتیك، مراحل اجرایی را پیش میبرد.
ضامنی در مورد الگوی چهارم سیاست گذاری فرهنگی گفت: الگوی اجتماعی بیشترین كارایی را در نهادهای فرهنگی دارد. فرض این الگو بر یادگیری اجتماعی است و چارچوب كلی تصمیم گیریها با توجه به جنبههای علم و هنر و متغیرهای اجتماعی شكل میگیرد. اینكه كلاس های آموزشی برای كاركنان یك سازمان گذاشته شود یا شیوههای اجراهای هنری و آموزشی بین مخاطبان سازمان پیاده شود از جمله نمونه های این الگو است.
این پژوهشگری حوزه مدیریت فرهنگی در بخش پایانی كارگاه به سوالات و مسائل فرهنگی مدیران استانی پاسخ داد و گفت: در تمامی مراحل سیاست گذاری فرهنگی، نظارت و ارزیابی فرهنگی مهم و ضروری دارد و ارزیابی صحیح، شاخص مناسبی برای استمرار اجرای سیاست های فرهنگی خواهد بود.