شعارسال:گفتم؛ "برادرجان! تحویل گرفتن یا نگرفتن آنها چه تاثیری روی معیشت و کیفیت زندگی شما داشته است"؟! و تنها جوابش این بود؛ "به هرحال ما به قوم خودمان رای میدهیم".
عبدالغفور، اهل شهرستان دشتیاری در جنوب سیستان و بلوچستان است. ما فقط مورد عبدالغفور را نداریم. فکر کرده اید طایفه گرایی در گزینش نامزد انتخاباتی به ویژه نامزد شورای شهر یا روستا فقط در چابهار است؟ اصلا اینطور نیست.
مثلا میتوانیم به لادیز میرجاوه برویم. یاسر ریگی از اهالی همین منطقه است. اظهارات او در خصوص انتخاب نامزد شورای شهر چنین است: "من حتما در انتخابات شرکت خواهم کرد هر چند برایم مهم است که نامزدهای با عُرضه انتخاب شوند، اما اگر کاندیداها از طایفه خودمان باشند و از همه مهمتر ریش سفید طایفه، او و ایمانش را تایید کند حتما به او رای خواهم داد".
محمداکبر شیرانی از معتمدان و ریش سفیدان جنوب سیستان و بلوچستان میگوید: در تمامی این استان حدود ۸۰ درصد رای شورا و مجلس قومی و قبیلهای است، البته فردی انتخاب میشود که تا حدودی دارای مدیریت و شانس اقبال برنده شدن را داشته باشند. بهطور مثال من میدانم فلان نامزد از طایفه دیگر به مراتب خیلی بالاتر از فرد یا کاندیدای طایفه من در تمامی زمینهها بوده است، اما کاندیدای خودم هم گرچه از نامزد طایفه دیگر ضعیفتر است، ولی شانس رای آوریش هم تا حدودی به خاطر نفوذ در طوایف و منطقه بالا است پس من به فرد طایفه خودم رای میدهم، چون شانس پیروزیاش بیشتر است.
ادیسون امیر جوانی اهل چابهار با تفکری مدرن است. او این امید را دارد طایفه گرایی در انتخابات روزی رخت بربندد. او میگوید: انتخابات متاسفانه عرصهایی برای معرفی خودِ شخص به یک جامعه شده است. بیشتر نامزدهای یک انتخابات، دچار حجم بالایی از خودبزرگبینی هستند و اعتماد بنفس کاذب دارند. مثلا افرادی که در پستهایی قرار دارند و در همان پست یا مقام میتوانند کارهای خوبی انجام دهند، اما میآیند و نامزد انتخابات شورای شهر میشوند و این یعنی دنبال کار برای مردم نیستند و فقط به دنبال منافع دیگری هستند که خودشان بهتر میدانند.
او از یکی از نامزدهای انتخابات سخن میگوید که چندین دوره عضو یک پارلمان محلی بوده و نتوانسته است مشکلات را حل کند، اما باز هم آمده و نامزد شورا شده است و میگوید که این دوره مشکلات را حل میکنم.
امیری اظهار میدارد: کاش میشد به آن نامزد گفت، شما چندین دوره عضو شورا بودید و چرا چیزی از مشکلات ما کم نمیشود و از عضو شورا به عضو دیگری یا از شهردار به شهردار دیگری یا از نماینده مجلسی به نماینده مجلس دیگر منتقل میشود، چون برخی از این افراد منافع خود را در حل نکردن مشکلات مردم میبینند تا برای دورههای بعد با قولهایی در مورد حل همین مشکلات، مردم را منحرف کنند تا بتوانند حداقل چندین کرسی پارلمان محلی شورا را به تصرف طایفه خود درآورند که در تصمیمها حرفِ آخر را بزنند.
نظر جعفر رئیسی فعال فرهنگی بلوچستان نیز چنین است: در سیستان و بلوچستان بیشتر مردم به طور قومی و طایفهای و بدون در نظر گرفتن آسیبهای اجتماعی به فرد مورد نظر خود رای میدهند در حالی که حتی از مشکلات هیچ سخنی نمیگویند.
رئیسی ادامه میدهد: از زمانی که رایگیری را به یاد میآورم فقط اشخاص خاصی یا ریشسفید طایفه، نزدیک صندوق رای به مردم میگفتند به فلان شخص رای بدهید؛ اما امروزه با بصیرت و روشنایی ذهنها، یک خانواده یا چند خانواده قوم یا فامیل فرد یا افراد مورد نظر خود (لیست کاندیدها) را میخوانند و با تحقیق، بهترین را انتخاب میکنند و با توجه به کارکرد قبلی وی کارآمدی او را بیشتر مد نظر قرار میدهند و هر شخصی حتی رای برادر با پدر، مادر و خواهر، فرزند و همسر فرق میکند و از تقلید یا فرضا به گفتار ریشسفید تا جایی عمل میکنند که به جامعه ضرر وارد نشود.
طایفه گرایی در انتخابات فقط مخصوص خطه سیستان و بلوچستان نیست. مثلا یک شهروند ساکن شهرکرد (استان چهار محال وبختیاری) هم اینطور اظهار میدارد: در شرایطی که نتوانم تشخیص بدهم که کدامیک از کاندیداها از صلاحیت بیشتری برخوردارند و میتوانند موثر باشند، به کاندیدای قوم خود رای میدهم چراکه تخصص و تعهد نامزدهای دیگر، برایم محرز نشده است.
او ادامه میدهد: در انتخاب بین یک فرد متخصص غیربومی با یک فردی که دارای وابستگی فامیلی باشد، کاندیدای فامیلی را انتخاب میکنم. سپس اگر افراد غیرفامیل متخصص و متعهد باشند، در گزینههای بعدی قرار میگیرند.
استان خراسان شمالی هم از دیگر مناطقی است که دارای قومیتها و طوایفی مختلفی است. کرد کرمانج، فارسی، تات، رازی، ترکمنها و ترکها از جمله قومیتهایی به شمار میآیند که در خراسان شمالی زندگی میکنند.
در بجنورد (خراسان شمالی)، نگاه قومی و قبیلهای بر شایسته سالاری به خصوص در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در خراسان شمالی میچربد. به عبارت دیگر گاهی مصلحت سنجی ریش سفیدان جایگزین انتخاب اصلح از سوی رای دهندگان میشود.
نگاه مصلحت سنجی قومی و قبیلهای حاکم بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و حتی عشایر شاید در تمام انتخابات ادوار گذشته مشارکت در این رویداد بزرگ سیاسی و اجتماعی را افزایش داد، ولی بررسیها نشان میدهد که فیلتر بزرگی برای افراد اصلح و شایسته به خصوص جوانان تحصلیکرده و دارای برنامه در قامت نامزدهای انتخاباتی شد.
نمونه روشن و مستدل برای نگاه قومیت گرایی بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر در این خطه شمال کشور، اجماع ریش سفیدان یکی از طوایف و قبایل مناطق مرزی بر روی یک نامزد شوراهای شهر بجنورد است که از قضا کمترین شانس را برای انتخاب شدن دارد، ولی مصلحت سنجی قومی و قبیلهای ریش سفیدان منطقه باعث شد تا این فرد در لیست نهایی قرار گیرد و سایر نامزدها با وجود وابستگی قومی و طایفهای به ناچار باید بدون سرپیچی از این دستور انصراف دهند و حتی در صورت حضور در میدان رقابت انتخاباتی نیز شانسی برای انتخاب شدن نخواهد داشت.
چنین مسائلی را در لرستان هم مشاهده میکنیم. به گزارش خبرنگار ایرنا در مرکز لرستان، انتخابات طایفهای به حدی در لرستان مرسوم و عادی است که حتی یک شوخی مصطلح نیز در رابطه با آن وجود دارد، با توجه به اینکه بسیاری ازطوایف بزرگ و تیرههای آن در این استان پسوند " وند" دارند، افراد در زمان نزدیک به برگزاری انتخابات از همدیگر سوال میپرسند؛ طرفدار کدام " وند" هستی؟!
امیر هاشمی، اهل خرم آباد است او میگوید: متاسفانه در استان لرستان بویژه شهرستان خرمآباد مردم براساس طایفه گرایی و قومیت به فرد مورد نظر رأی میدهند و به نوع حزب و گروه داوطلب یا اینکه چه برنامههایی دارد توجهی ندارند و یکی از معضلاتی که هر دوره شورای شهر با آن مواجه هستیم تصمیمات احساسی مردم برای انتخاب داوطلبان است.
رای جمع کردن با سفره و قسم
چیزی تحت عنوان "سفره" و " قسم" در لرستان هم هست به عبارت دیگر سفره و قسم، از جمله آسیبهای اجتماعی و فرهنگی رویداد سیاسی انتخابات در برخی استانها از جمله لرستان است که از دیرباز مورد توجه کاندیداها و طرفداران آنان بوده است و به نظر میرسد قرار نیست به این زودی از سبدهای "رای جمع کن" حذف شوند.
همه با مقوله شام و ناهار و هدیه دادنهای انتخاباتی آشنا هستند و در مناسک قسم نیز افراد به قرآن و یا مقدسات قسم یاد میکنند که به فلان نماینده رای دهند تا به نوعی راحتی خیال نامزد مورد نظر ایجاد شود که فضای مجازی افسار گسیخته به ترویج این رفتارها دامن میزند.
به گزارش خبرنگار ایرنا از خرم آباد، از طرفی نیز مردم لرستان روحیه هیجانی و عرق ملی بالایی در انتخابات دارند که همین امر باعث ایجاد شور و تکاپوی جدی در این عرصه سیاسی شده و در هر دوره لرستان به استانهایی با مشارکت نسبتا بالا و حضور پرشور واجدین شرایط تبدیل شده است.
در این میان به نظر میرسد نامزدهای انتخاباتی و حلقه نزدیکان آنها بدون توجه به آسیبهای اجتماعی نسبت به تکرار و تقویت الگوهای رایج و تقویتی اقدام میکنند تا سبد رای آنها درجه اطمینان بالایی داشته باشد. سفرههای رنگین شام و ناهارهای تبلیغاتی، توزیع کارت هدیه و کالا و البته روی آوردن به آیین " قسم" از رفتارهای تبلیغاتی است که نتیجه آن دامن همه مردم را گرفته است و چیزی بجز پسرفت و عدم توسعه نخواهد بود.
چراکه این رفتارها موجب تحریک احساسات و عواطف مردم میشود و بدون شک انتخابی که بر این مبنا باشد مهر پایانی بر آغاز توسعه یافتگی خواهد بود.
طایفه گرایی، خوب یا بد؟
ممکن است این سوال پیش بیاید که آیا طایفه گرایی به طور کلی خوب است یا بد؟ قدر مسلم آن است که نمیتوان به طور مطلق بگوییم چیزی خوب است یا بد. چرا که بستگی دارد طایفه گرایی را در چه شرایط و موقعیتی ارزیابی کنیم. در این میان میتوانیم به اظهارات فرهاد طهماسبی، جامعه شناس اهل لرستان توجه کنیم.
به گفته طهماسبی در تعاریف جامعه شناسی، خوب یا بد مطلق وجود ندارد و این مهم به شرایط و موقعیتهای اجتماعی هر پدیده در جامعه بستگی دارد بنابراین طایفه گرایی یا گرایشهای طایفهای در انتخابات نیز ممکن است در مقاطعی از زمان خوب یا بد باشد.
وی سوگواری و سختیهایی را که برای یکی از خانوادهها پیش میآید مثال میزند و میگوید: در این موارد افراد بسیاری از طایفه و یا حتی وابستگان سببی این افراد با حضور در منزل فرد مشکل دار برای کمک به او و رفع مشکلش همراهی و همفکری میکنند و این یکی از مزایای جوامع طایفه گرا است.
وی افزایش مشارکت را مهمترین مزایای انتخابات طایفه گرایانه میداند و اعتقاد دارد در انتخابات، طوایفی که ریشه و منافع مشترکی دارند از طریق پیوندهای سببی و نسبی اتحادیههای ایلی ایجاد میکنند تا برگزیده شدن گزینه مورد نظر آنها هم موجب پیشرفت امور زندگی باشد و هم گام مثبتی در راستای وفاق، امنیت و همبستگی ایلی برداشته شود.
طایفه گرایی و به حاشیه رفتن نخبگان
همان طور که گفته شد طایفه گرایی را نمیتوان مطلقا خوب یا بد ارزیابی کرد. قدر مسلم آن است که طایفه گرایی دارای کارکردهای مثبتی مثل اظهارات بالا هست، اما باید دید در انتخابات هم همین کارکرد مثبت را دارد یا پیامدهای منفی و آسیبهایی منتظر جوامع طایفه گرا خواهد بود.
ادیسون امیری از جوانان چابهاری است و درباره این نوع نگرشها میگوید: نخستین آسیب یا پیامد انتخابات براساس روابط قومی و طایفهایی نادیده شدن افراد توانمند در مدیریتهای شهری یا روستایی است و دومین آسیب، انتخاب افراد صرفاً بدون توجه به کارایی، میزان توانمندی از روی تعصب قومی و طایفهایی است که تعصب خشک و خالی همیشه بیشترین میزان عقب افتادگی را به دنبال دارد.
وی در خصوص راهکارها برای کاهش نگاههای قومی قبیلهای و طایفهگرایی در انتخابات میافزاید: برای کاهش نگاه قومی در انتخابات، انجام اموراتی توسط مدیران حوزههای مختلف شهری و روستایی که منفعت عمومی را به دنبال دارد میتواند مفید باشد. یعنی افراد باید تلاش کنند و با نشان دادن توانمندی واقعی خود به مردم ثابت کنند که نگاه قومی و طایفهایی به انتخابات، در عصر حاضر معنا ندارد.
وی با اشاره به افزایش آگاهی مردم نسبت به موضوعات مختلف و دردسترس بودن تلفن هوشمند و فضای مجازی تصریح میکند: در حد کمی تغییراتی ایجاد شده، اما هنوز نیازمند زمان است تا جامعه به درک کلی این مسئله برسد که انتخاب براساس شایسته سالاری و توانمندی باشد، چون تا به امروز نگاه قومی و طایفهای، غالب است.
رضا رئیسی از اهالی نیکشهر در جنوب سیستان و بلوچستان نیز نظرش مثل امیری است و میگوید: مهمترین آسیبِ طایفهگرایی در انتخابات، کنار رفتن افراد متخصص و در حاشیه رفتن آنهاست، چون اگر بنا باشد انتخاب بر اساس روابط قومی و قبیلهای باشد افرادی که جزوی از طوایف کوچک هستند، اما متخصص و کاردان نیز هستند امکان ظهور و بروز پیدا نمیکنند و در جامعه درونگرای بلوچستان بدون هیچ اثر مثبتی سوخت میشوند و آسیب آن در دراز مدت متوجه جامعه بلوچستان میشود.
وی تاکید میکند: باید تلاش کرد که نگاه درونگرایی را به حداقل رساند و آن ایجاد اعتماد در اقشار جوان جامعه است که با انتخاب آزاد از افراد توانمند خصوصا جوانان راه را برای شکستن دیوار قبایلی و طوایفی هموار کرد و بدون شک با ایجاد یک تجربه موفق از انتخاب فردی آزاد و بدون وابستگی طوایفی میتوان امیدوار بود که روند انتخابات در استان خصوصا بلوچستان به سمت تعهد و تخصص هدایت بشود.
عبدالله ملازهی یکی از نویسندهها و محققان بلوچستان نیز این نظر را دارد: به نظر من مهمترین آسیب نگاه قومی به انتخابات و استفاده ابزاری از آن برای منافع گروهی خاص، باعث عقبماندگی و محقق نشدن پیشرفت، و نتیجه آن پیدایش نگاهی مبنی بر ناتوان بودن مسوولان در میان مردم است. «یعنی اشتباه در نوع انتخاب کردن خود را به گردن مدیران دولتی میاندازند». این نگاه را به نظر من اول از همه افراد باسواد و تحصیل کرده میتوانند با گفتگو با آحاد ملت از بین ببرند.
احسان هوشمند دانشجوی دکترای جامعه شناسی و فعال فرهنگی، میگوید: نگاه قوم و قبیله ای، ایجاد حصارکشی و انحصارطلبی، نادیده گرفتن سایر اقوام و طوایف در انتصابات موجب ایجاد بدبینی و کینه در بین اقشار و طوایف گشته و از جمله معضلات و پیامدهای چنین انتخابهایی هستند.
هوشمند بر این باور است که یکی دیگر از مهمترین پیامدهای قوم گرایی در انتخابات، پس از پیروزی، نادیده گرفتن نخبگان آن جامعه است، نخبگانی که استعداد و تلاششان در سایه سنگین قومگرایی اندک اندک محو گشته و چه بسا یکی از عواملی که باعث فرار نخبگان از آن منطقه و یا گرایش آنان به سمت کارهای خلاف عرف است، در ذیل همین موضوع قومگرایی باشد.
معایب طایفه گرایی بیشتر از محاسن
همانطور که دربالا گفته شد طایفه گرایی را نمیتوان مطلقا بد یا خوب دانست، اما بالاخره یک جایی باید یک نفر نظری در خصوص میزان کارکردهای منفی و مثبت طایفه گرایی بدهد که کدام به کدام میچربد.
طهماسبی، جامعه شناس اهل لرستان، معایب انتخاب طایفهای را بسیار بیشتر از مزایای آن میداند و معتقد است، چون در این نوع انتخاب، گرایش و منافع گروهی و فردی به اجتماعی ارجحیت داده میشود، بخشهایی از جامعه نادیده گرفته و فراموش میشود و همین هم باعث خواهد شد تا " نافرمانی اجتماعی" شکل بگیرد.
به گفته طهماسبی ممکن است این نافرمانیهای اجتماعی به یک خشم نهفته تبدیل شود بنابراین انتخابات باید از شکل طایفهای خارج و به سمت لیاقت و شایسته سالاری سوق داده شود.
چگونه میتوان با طایفه گرایی مقابله کرد؟
به نظر میرسد جامعه شناسان میتوانند پاسخ خوبی به این سوال بدهند. به اعتقاد هوشمند، یکی از بحثهای مرتبط با علم جامعه شناسی دروننگری است. درون نگری در اینجا به معنای به خود نگریستن و آغاز از خود است. بنظرم یکی از اصلیترین راهها برای کاهش گرایشات قومی و قبیلهای این است که ابتدا مردم خواهان تغییر باشند تا تغییر را برای تعالی آغاز کنند. متاسفانه قدرت قوم گرایی در عرصههای سیاسی و اجتماعی، بیشتر در راستای کسب قدرت برای حفظ جایگاه و یا منافع بوده است و تقریبا دیگر اقشار از لمس این قدرت بینصیب مانده اند.
ببینیم نظر طهماسبی دراین خصوص چیست؟ او معتقد است: میتوان برای شروع از کمرنگ شدن انتخابات طایفه ای، گزینه شایستهتر و توانمندتر را از بین نامزدهای هر طایفه انتخاب کرد تا دست کم نتایج بهتری از عملکرد این افراد در پارلمانهای شهر و روستا حاصل شود.
این جامعه شناس معتقد است باید به مرر زمان، جایگزینهای قوی برای اتحادیههای ایلی در زمان انتخابات پیدا کرد و تا زمان تحقق کامل این مهم، چند طایفه میتوانند با هم متحد شوند و بهترین و لایقترین داوطلب هر قوم را راهی شوراهای اسلامی شهر و روستا کنند.
به نظر طهماسبی باید تقویت کنندههای مثبتی جایگزین اتحادیههای ایلی در زمان انتخابات شود، شکل گیری و تقویت نهادهای مدنی، تدوین سیاستهای منطقهای مناسب و اجرای آن و نیز تقویت احزاب از مواردی است که میتواند با ساز و کار درست، جایگزین انتخابات طایفهای شود.
وی میگوید: نهادهای مدنی قوی و با پشتوانه علمی بسیار خوبی در استان لرستان وجود دارد، اما مردم از وجود آنها اطلاعی ندارند و برخی هم با وجود آگاهی از فعالیت این نهادها، نمیخواهند ساز و کار درست آنها را در رابطه با انتخابات بپذیرند چراکه همچنان گرایش خود را به گرایش عمومی ارجح میدانند.
طهماسبی میگوید رفتارهای جمعی ما هیجانی، بدون شناسنامه و سازمان نیافته هستند و چنانچه میخواهیم طایفه گرایی در انتخابات تضعیف شود باید تشکلهای مدنی را جایگزین اتحادیههای ایلی کنیم تا ملاک انتخاب، شایسته سالاری باشد که البته باتوجه به سخت بودن این تغییر در استانهای قوم گرا مثل لرستان میتوان در گام اول، طوایف با هم متحد شوند و کاندایداهای مشترکی بر اساس توانمندی انتخاب کنند.
وی با بیان اینکه نظام حکومتی باید بر مبنای قانون اساسی به انجام این تغییرات در جامعه کمک کند ادامه میدهد: باید سیاست گذاریهایی در راستای تضعیف گرایشهای نامطلوب اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد، به طور مثال در حال حاضر این سیاستها کمتر به صورت منطقهای تدوین میشود، بلکه کلی ابلاغ میشود و استانها تنها مجری سیاستهای کلان هستند.
این دکترای جامعه شناسی تدوین و اجرای یک نسخه فرهنگی و اجتماعی برای همه مناطق را نیازمند گذشت زمان میداند و اعتقاد دارد: البته مردم هم همیشه در مقابل تغییر مقاومت میکنند بنابراین باید مواظب بود، این تغییرات منجر به شورشهای اجتماعی نشود به همین دلیل تغییر در فرهنگهای غلط به زیرساخت مناسب و گذشت زمان نیاز دارد.
طایفه گرایی و نسل نو
طبق گفتهها، دیدهها و نظرات کارشناسان و جامعهشناسان، در هر صورت طایفهگرایی و منطقهگرایی، یکی از اصلیترین موانعی است که برای رسیدن به پیشرفت باید زدوده شود؛ بنابراین آیا بهتر نیست چشمان خود را بشوییم و در انتخابات بدون در نظر گرفتن قوم و طایفه نگاه دیگری به نامزدها داشته باشیم؟ در زمانهای که تخصص و تعهد از مهمترین شاخصهای نامزدهای انتخاباتی به شمار میآید واقعا طایفه گرایی چه محلی از اعراب دارد؟
جوانی اهل چهار محال و بختیاری میگفت: پس از سالها به این نتیجه رسیدهایم که انگیزههای قومیتی بدون در نظر گرفتن تعهد، دانش و تخصص نمیتواند آبادانی شهر و روستا را به دنبال داشته باشد. در انتخابات دورههای گذشته شوراهای شهر و روستا معیاری اصلی خود را بر اساس خانوادگی قرار داده بود و با همین انگیزه رای دادم، اما این دوره به انگیزههای قومی کمتر توجه کرده ام و بنای انتخاب خود را بر شاخصهای منطقی قرار میدهم حتی اگر بزرگ خاندان بخواهد که ما به طایفه خود رای دهیم.
به نظر میرسد این جوان و بسیاری ازجوانهای ایران به این نتیجه رسیده اند تا زمانی که ملاکهای قومی و احساسی معیار افراد جامعه برای انتخاب اعضای شوراهای اسلامی باشد بیشک به شورای قوی و کارآمدی دست نخواهیم یافت.
انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری به همراه ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، میان دورهای مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری روز جمعه هفته جاری ۲۸ خردادماه به صورت همزمان برگزار میشود.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایرنا، تاریخ انتشار ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، کد خبر: ۸۴۳۶۹۴۰۳، www.irna.ir