شعار سال:«در دنیایی که به سرعت در حال حرکت است شما برای آنکه در جایی که هستید بمانید، باید تا آخر عمر بدوید و برای اینکه از جایی که هستید جلوتر بروید، مجبورید سرعت خود را از این هم تندتر کنید.»[۱]
از دیرباز گفتهاند که زمان و سرعت امری برساخته و نسبی هستند. امروزه همه میدانند یکی از ویژگیهای دنیای معاصر، سرعت گرفتن سرعت است. پیش افتادن مضمون اصلی زندگی و هنر تلقی میشود. شیء مطلوب به فراوانی یافت نمیشود و آن چیزی که آسان و فراوان باشد، شیء مطلوب نیست. شیء مطلوب همواره به نایاب یا کمیاب بودنش تعریف میشود و به همین دلیل لازم است برای کسب آن از دیگران پیش افتاد. برای پیشی گرفتن، باید عناصری مهیا گردد؛ از مهمترین آنها انتخاب مسیری درست، پیوستگی در حرکت و سرعت است. بنابراین سرعت از لوازم زندگی رقابتی امروزی محسوب میشود.
در جهانی که سرعت آن به سرعت در حال افزایش است، اگر عادت به کندی وجود داشته باشد، نهفقط پیشروی وجود ندارد، بلکه حفظ جایگاه کنونی نیز ممکن نیست. لوییس کارول این موضوع را بهخوبی در قرن نوزدهم، که قرن آغاز علمگرایی و سرعتگرایی است، در داستان «آلیس در سرزمین عجایب» طرح میکند. همانطور که در بخش آغازین یادداشت به نقل از این داستان آمده است، سرعت در مقابل «کندی» قرار میگیرد. حکما برای کندی حرکت، از وجود موانعی درونی یا بیرونی یاد میکنند. برای مثال، اگر فردی بخواهد خود را با سرعت به مقصدی برساند، دو عامل وی را تهدید به کندی میکند: نارساییهای درونی مانند بیماریها یا معلولیتها و یا موانعی طبیعی یا انسانی در بیرون، مانند کوه یا عدهای از آدمها. برای حرکت و سرعت داشتن، توانایی، انگیزه و شرایط مناسب لازم است. برای همه اینها نیاز به نظم و قاعده ضروری مینماید. فقط در یک وضعیت قابل پیشبینی میتوان امید و انگیزه داشت و در وضعیتی آشوبناک و غیرقابل پیشبینی که بر پایه تصادف و روابط شکل بگیرد، نمیتوان انگیزهای را انتظار داشت. در این صورت، تکرار، کندی و کجی پیش میآید و افراد نیازی نمیبینند برای رسیدن به شیء مطلوب، مراحل و ضوابطی را طی نمایند و به خود زحمت حرکت بدهند، چه برسد به سرعت و یا شتاب. با این حال، جهان با شتابی روزافزون، در عرصههای گوناگون علمی، صنعتی، اجتماعی، شهری، ... در حرکت است. بی دلیل نیست که از واژه شتاب و شتابدهنده تا این حد در جهان معاصر استفاده میشود. امروزه شتابدهنده یکی از واژههای پربسامد در حوزه زندگی علمی و کسبوکار به شمار میرود؛ زیرا موضوع، سرعت دادن به فکرهای مستعد برای تبدیل شدن آنها به شرکتهای بزرگ سودمند برای جامعه است. بنابراین، سرعت عنصری مهم در همه جنبههای زندگی انسان معاصر است و گریز و گزیری از آن نیست.
حذف از مهمترین عناصر سرعت محسوب میشود. در روایتشناسی با حذف حشو و زواید است که روایت سرعت پیدا میکند و با شتاب پیش میرود؛ برعکس، هنگامی که روایت نه به رویداد، بلکه معطوف به توصیفات میشود، کند و آهسته پیش میرود. روایتشناسان بزرگی مانند ژنت در این خصوص مطالب زیادی را مطرح کردهاند. این اصل روایتشناسانه به همه امور زندگی قابل تعمیم است. در صناعت ادبی نیز ایجاز موجب سرعت میگردد، همانطوریکه اطناب سبب کندی میشود. در این مورد پالایش کردن، یعنی حذف هدفمند عناصر و پدیدههای زاید، از شیوههای مهم و اصلی بهشمار میرود.
تراکم نیز از لوازم سرعت محسوب میشود. سرعت فقط با حذف صورت نمیگیرد، بلکه بهترین نوع سرعت شکل تراکمی آن است. چکیده کردن همه آن چیزی که ضروری است، موجب شتاب میشود. لازم است اشاره شود که سرعت و شتاب با شتابزدگی فرق دارد. شتابزدگی همراه با فقدان تفکر و تأمل تعریف میشود، اما شتاب الزاماً بدون برنامه یا تأمل نیست و در صورتیکه همراه با دانش و اندیشه، برنامه و هدف باشد کارساز میگردد. در سرعت همهچیز متراکم میشود.
آینده از آن کسانی است که بتوانند سرعت را در مناسبترین جنبههای زندگی و شغل بیشتر در اختیار داشته باشند. سرعت کسب و انتقال اطلاعات، امروزه با میلی ثانیه سنجیده میشود و رقابت میان سرویسهای مجازی بر سر کمتر کردن آن با شدت ادامه دارد. دیگر، عرصه رقابت در سرعت، انواع خودرو نیستند، بلکه دستیابی و انتقال اطلاعات است. هرکس زودتر بتواند به اطلاعات مورد نظر دسترسی داشته باشد و آن را منتقل نماید، پیروز میدان خواهد بود. به عبارت دیگر، نبرد سرعت نبردی جدی و تعیینکننده به شمار میآید. به همین دلیل، یکی از عناصری که در آموزش نسل آینده در برخی از کشورها مورد تأکید قرار میگیرد، آموزش سرعت است.
به گفته یکی از صاحبنظران، «جهان، سرعت را برگزیده است.» امروزه، هرکس سرعت بیشتری دارد فرصتهای مناسبتری را کسب میکند. بسیاری از آزمونهای دوره معاصر، مانند امتحانات مدارس و کنکورها، بیش از پیش بر سرعت متمرکز شدهاند. هرکس با سرعت بیشتر پاسخ پرسشها را بدهد امکان موفقیت بیشتری دارد. همهچیز در برخی از کشورها بسیج شدهاند تا از موانع سرعت بکاهند و بر تسهیلات آن بیفزایند. مهم این است که ادوات و لوازم امروزی برپایه سرعتی خاص ساخته میشوند و ابزارآلات تسهیلگر سرعت بیشتر هستند. هرکس بتواند از تمام قابلیتهای آنها، برای مثال گوشی همراه، با سرعت بیشتری بهره ببرد، از امتیاز ویژهای در مقایسه با دیگران برخوردار خواهد بود. هرکس بتواند نسبت به دیگران پاسخی صحیحتر و در عین حال سریعتر ارائه نماید، پیش افتاده است.
اگر در گذشته سرعت براساس جابهجایی صورت میگرفت و تعریف میشد، امروزه شاید بتوان گفت سرعت بیشتر بدون جابهجایی مادی تعریف میشود. این درست است که سرعت در حمل و نقل مهم و اساسی است، اما سرعت در فضای مجازی به مراتب مهمتر تلقی میگردد و هرآینه نیز بر اهمیت آن افزوده میشود. بنابراین موضوع و فضای سرعت نیز بسیار تعیینکننده است. عرصه رقابت از یک دوره به دوره دیگر میتواند متفاوت باشد یا کاملاً متحول گردد. امروزه عرصه فضای مجازی بیش از دیگر فضاها، میدان رقابتها، ازجمله رقابت در سرعت شده است.
سرعت نیز برای خود قواعدی دارد و براساس مکانیسمی خاص شکل میگیرد. همانطوریکه کندی متأثر از عوامل اصلی درونی و بیرونی است، سرعت نیز با دو عامل درونی و بیرونی میسر میشود. اگر جامعه ای یا یک بخش از آن دچار کندی شده است باید علت آن را جست. اگر ما در پارهای از موارد مانند تولید هنری دچار مشکل کندی هستیم، باید عواملی را که موجب این کندی شدهاند، شناسایی و با اتخاذ تمهیداتی چون موارد زیر، برطرف نماییم:
•دادن انگیزه کافی.
•رفع نارساییهای درونی حوزه هنر.
•برطرف کردن موانع قانونی.
•ایجاد شرایط هموار برای توسعه خارجی
بیشک در این زندگی پرشتاب، انسان معاصر نیازمند لحظات آرامبخشی نیز هست که به دور از شتاب و سرعت به خویش بپردازد. به این پرسش که آیا سرعت گرفتن سرعت موجب خوشبختی است یا نه، نمیتوان بهراحتی پاسخ داد؛ اما میتوان گفت که بیگمان کندی و جاماندگی، شوربختی را در پی خواهد داشت؛ زیرا یافتن شیء مطلوب، فرصتی است که از دست میرود. در هر صورت برای اینکه کشورها بتوانند وضعیت فعلی خود را حفظ کنند لازم است بدوند و اگر خواسته باشند به پیش روند باید با سرعت زیاد و هوشمندانه بدوند، زیرا اگر جهت و مسیر را اشتباه بروند این بیم وجود دارد که از صحنه رقابت برای همیشه حذف شوند. در این صورت، فقط باید امید داشته باشند رقبا نیز اشتباه کنند تا اشتباه آنها جبران شود. بهتر است یادآوری شود که موضوع، شتابزدگی نیست، بلکه شتاب بدون شتابزدگی مورد توجه است. هیچ معلوم نیست این سرعت تا چه اندازه پیش میرود، اما این موضوع مشخص و مبرهن است که هر جامعه یا قشر یا فردی که نتواند خود را با سرعت زمان خود هماهنگ نماید، جا میماند. جا ماندن یعنی از دست دادن فرصتهای بیشمار. [۱] - برنامهریزی سناریووار، حلقه پیوند میان آینده و استراتژی. متس لیندگرن و هانس بندهولد. ترجمه هایده هادوی. دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۹۵، ص۲۱.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری ایران آنلاین ، تاریخ انتشار: 15 تیر 1400، کدخبر: 720440، www.ion.ir