محمد ابراهیم خلیلی: آن چه از شرایط حال در شهرها را میتوان از نگاه شهروندان تصویر کرد، عبارت است از ناخشنودی حاصل از عدم تامین نیازها و برآورده نشدن آمال، برای تحقیق زیست اجتماعی مطلوب، توسط اعضای پارلمانها، و در بحث ما پارلمانهای محلی.
این تفکر از کجا آمده چرا فکر میکنیم باید همه جوابها را نمایندگان مجلس بدهند پس ما مردم کجای کار هستیم؟ چقدر مطالبهگریم؟ چطور ما و با چه مکانیزمی بر عملکرد نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای شهر باید نظارت داشته باشیم.
شعارسال: آقای محمد ابراهیم خلیلی در بخشی از یادداشتی با عنوان *پارلمان محلی، آرمان شهر یا ویران شهر * نوشته اند که *آن چه از شرایط حال در شهرها را میتوان از نگاه شهروندان تصویر کرد، عبارت است از ناخشنودی حاصل از عدم تامین نیازها و برآورده نشدن آمال، برای تحقیق زیست اجتماعی مطلوب، توسط اعضای پارلمانها، و در بحث ما پارلمانهای محلی.
با این دلایل که در طی ۵ دوره گذشته مدیریتهای شهری هر چه جلوتر آمده اند همواره این ابهام را بیشتر ایجاد کردهاند که افق رویکرد نمایندگان محلی شهری کدام پنجره از خدمتگزاری را نشانه رفته به درستی آن را بر روی مردم گشوده شده است؟
آیا آرمان شهرها توسعه یافته اند؟ یا ویران شهرها به شهروندان و مردم تحمیل شدند؟ آنهم با تمسک و واژه زیبا و جذاب ما خدمتگزار شما هستیم
این که حالا عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها مجلس در شورای اسلامی، مدعی میشود که هزار نفر از اعضای منتخب شورای پنجم در بازداشت هستند، پیش از آنکه روشنگری باشد، میتواند ابهام زاتر بنماید. بدین صورت که چرا و برای چه و چگونه این چنین شده است؟ در نهایت پاسخها را نیز بر اساس وظیفهای که قانونا وجود دارد باید خود و همکارانشان در مجلس قبلی انقلابی فعلی تدبیر کنند و بدهند، شنوندگان و خوانندگان خبرها و یا شهروندان در شهرها که با شنیدن این چنین فرمایشاتی، بی اعتمادتر هم میشوند. *
این یادداشت پنجرههای زیادی را در ذهنم ایجاد کرد حداقل در این مورد میتوان دهها یاد داشت نوشت. مثل اینکه چقدر شوراها تا الان موفق بودن، میتوانیم این امر را در شهر خودمان بررسی کنیم، و عملکرد پنج شورای قبلی را با هم مقایسه کنیم که در دوره چهار ساله آنان چه اتفاقاتی در شهر افتاده است، و در سطح بالاتر مقایسه پنج دوره شورای شهر رشت را با کلان شهرهای دیگر کشور بررسی و مقایسه کنیم.
با توجه به اینکه در کشور حدود ۴۵۰ شهر وجود دارد و هزار نفر از اعضای شوراهای شهر پنجم به طور میانگین از هر شهر ۲ نفر در زندان هستند. آیا باید با این تفسیر عضو شورای شهر بودن، را جزو مشاغل سخت و پر خطر در ایران بدانیم.
آیا این هزار نفر آدم همه با قصد و نیت قبلی برای این کار آمده بودند آیا فقط همین هزار نفر بودند یا در آینده زیادتر میشوند، چون در کشور ما خیلی چیزها بعدا صدایش در میآید!
توسعه فرهنگی، عمرانی و اجتماعی شهرها قبل و بعد از ایجاد شورا در کشور چقدر بوده است؟ آیا بهتر شده؟ یا بدتر؟ یا فرقی نکرده است؟ در شهر ما بعد از انقلاب حدود سی شهردار و سرپرست شهرداری داشتیم آیا گزارش عملکردی هست که بتوان روی آنها کار کارشناسی انجام دهیم.
آیا نبود بررسی سختگیرانه در زمان بررسی صلاحیت کاندیداها مثل کاندیداهای مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری منجر به چنین مسئله شده است؟ آیا فقدان فرد و یا سازمانی ناظر بر نحوه عملکرد بر کار شوراها طی دوران ۴ ساله این پیامد را برای آنان رقم زده است؟
یا به طور ریشهای تری به این مسئله نگاه کنیم، به هر حال اعضای این پنج دوره شوراها از دل همین مردم خودمان انتخاب شدند و از جای دیگری نیامده اند. میتوانیم بررسی کنیم از زمان کودکی چقدر به ما یاد دادن که کار گروهی انجام بدهیم از بازیهای کودکانه گرفته تا آموزش در مهد کودک، دبستان، دبیرستان. زندگی اجتماعی و شهری ما چقدر بر اساس کار گروهی شکل گرفته است؟ تمرین شورای شهر شدن و کار گروهی انجام دادن از کجا شروع میشود؟ که به طور حرفهای میخواهیم این را در شورای شهر نشان بدهیم.
هر کدام این مقالهها میتواند جواب این قسمت یادداشت آقای خلیلی باشد که چرا و چگونه این چنین شده است، ولی برایم جالب بود که ایشان نوشته اند* در نهایت پاسخها را نیز بر اساس وظیفه که در قانون وجود دارد باید خود و همکارانشان در مجلس تدبیر کنند و شهروندان و خوانندگان خبرها و یا شهروندان در شهرها با شنیدن این چنین فرمایشاتی به اعتمادشان لطمه میخورد*
این تفکر از کجا آمده چرا فکر میکنیم باید همه جوابها را نمایندگان مجلس بدهند پس ما مردم کجای کار هستیم؟ چقدر مطالبهگریم؟ چطور ما و با چه مکانیزمی بر عملکرد نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای شهر باید نظارت داشته باشیم.
چرا در شهر رشت مشارکت در انتخابات اینقدر کم است؟ این امر در انتخابات شورای شهر خودش را بهتر نشان میدهد، چون در انتخابات مجلس شورای اسلامی مبنای تعیین درصد رای دهندگان جمعیت شهرستان رشت است یعنی شهر رشت به اضافه پیربازار، خمام، سنگر، کوچصفهان لشت نشا و لاکان که مشارکت مردم معمولاً حدود ۵۰ درصد است، ولی در انتخابات شورای شهر، چون فقط شهر رشت ملاک است، این رقم به زیر ۳۰ درصد میرسد.
چرا فکر میکنیم اگر به طور رسمی اعلام کردند که هزار نفر از اعضای شورای پنجم در زندان هستند مردم بی اعتماد میشوند؟ پس نباید یک خبر چند سطری بدونهیچ بررسی و آسیب شناسی نیز انعکاس داده شود؟ فکر میکنید مسائلی که در بالا به آن اشاره شد چند عنوان، پایان نامه داشنگاهی رشتههای مثل جامعهشناسی، روانشناسی، علوم اجتماعی، برنامه ریزی شهری، اقتصاد، علوم تربیتی، حقوق و... میتواند باشد چقدر با عناوین بالا پایان نامه و مقالهای دانشگاهی داریم و این پایان نامهها وارد مسائل شهری و دغدغه شورا و شهردار شده است؟ چقدر شهرداریها روی این مسائل با دانشگاهها همکاری داشتهاند و این چرخه را به وجود آوردند. چقدر جای پژوهش و تحقیق در این میان نادیده گرفته شده است
برخلاف نظر آقای خلیلی عقیده دارم که اکثر خوانندگان و شنوندگان خبر فوق میتوانند با نگاه تخصصی رشته و شغل خود _اری تاکید میکنم*_ *شغل خود، این مسائل را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند.
شعارسال، بااندکی تلخیص و اضافات برگرفته از گیلخبر، تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۰، کد خبر: ۴۷۱۴۲۷، gilkhabar.