شعار سال: یک کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به نقش کشورهایی مثل آمریکا، عربستان سعودی و قطر و همچنین گروههایی نظیر القاعده و داعش در اوضاع فعلی افغانستان، کار دولت اشرف غنی را تمام شده ارزیابی کرد و همچنین در خصوص مذاکره عبدالله عبدالله با طالبان نیز گفت: واقعیت این است که ساختار قدرتی که بقیه قومیتها هم حضور مؤثر دارند و مدعی شراکت هستند برای طالبان قابل قبول نیست.
به نظرم عبدالله هم در این زمینه واقع بینتر از این حرفها است که فکر کند قدرت را به دست او میدهند. اگر دولت موقت تشکیل شود قطعا طالبان رهبری آن دولت موقت را هم بر عهده خواهد داشت.
آنچه در ادامه میآید مشروح گفت و گو با پیرمحمد ملازهی است:
با توجه به سقوط هرات، از نظر شما اوضاع افغانستان چه طور پیش میرود و مردم و دولت این کشور در چه وضعیتی هستند؟
واقعیت این است که در یک هفته اخیر فشار نظامی طالبان باعث شده که چند مرکز مهم از جمله هرات، قندهار، لشکرگاه که مرکز هیرمند است، سرپل و جاهای مختلف سقوط کند، ولی بسیاری از این جاها سقوط تنها تحت فشار نظامی طالبان نبوده بلکه به نظر میرسد یک نوع توافقات پشت پرده هم وجود دارد که به توافق ملا برادر و خلیل زاد در دوحه بر میگردد. البته هیچ چیز قطعی نیست، ولی میشود فکر کرد آنچه الآن در افغانستان میگذرد بخشی از توافق پنهانی است که در دوحه بین آمریکاییها و طالبان به اضافه پاکستان و عربستان سعودی پیش آمده و دارند افغانستان را به مسیری میبرند که برای کشورهای رقیب آمریکا احتمالا در آینده خیلی مطلوب نخواهد بود.
بخش مهمی از نیروهای طالبان با القاعده و داعش کار میکنند
ممکن است این جریان مشکلاتی را برای این کشورها به وجود بیاورد. به ویژه که نشانههایی وجود دارد که بخش مهمی از نیروهای عمل کننده طالبان هم نظامیان پاکستان و هم گروههای قومی هستند که با سازمان القاعده و داعش کار میکنند. مثل اویغورها، نهضت اسلامی ترکستان شرقی اهل چین که در سین کیانگ برای استقلال آنجا میجنگند یا حزب التحریر و نهضت اسلامی ازبکستان و امثال گروه انشعابی از جریان اسلامی در تاجیکستان یا چچنها و گروههای مختلفی که مربوط هستند به جماعتهای اسلامی اندونزی، مالزی، بنگلادش، هند و پاکستان مثل حزب محمد کشمیری همه الآن در کنار طالبان میجنگند.
این نشان میدهد فضای جدیدی دارد در افغانستان حاکم میشود که آن فضا احتمالا در راستای اهداف استراتژیک تری است از آن چیزی که در ظاهر امر به نظر میرسد. واقعیت این است که خیلی جاها شایعاتی وجود دارد که مثلا در قندهار داشت مقاومت شکل میگرفت، اما آقای محق از کابل با مقامات قندهار تماس میگیرد که مقاومت نکنند و خودشان را کنار بکشند و بعد به راحتی طالبان میآید و آنجا را میگیرد. اگر این شایعات درست باشد به نظر میرسد بخشی از حاکمیت کابل هم در این ماجرا دست دارد.
به نوعی شاید بشود گفت از دید قومیت پشتون تقویت پشتون مدنظر هست که اگر در قالب لیبرال دموکرات نشد در قالب طالبان عملیاتی میشود. ولی اگر از دید بقیه قومیتها نگاه کنید، مانع حذف قومیتهای دیگر در ساختار دولت آینده خواهد بود؛ هرچند که ممکن است در متن توافقات به نوعی وجود داشته باشد که قومیتها را هم تا حدی به عنوان کارگزار، نه تصمیم گیر، در ساختار قدرت بپذیرند.
حتی بعضیها این احتمال را مطرح کرده اند که ممکن است به زودی طالبان به کابل بروند و کابل را هم تصرف کنند مگر اینکه پیشنهادی که در قطر به عبدالله داده شده و گفته اند اگر اشرف غنی کنار برود ما حاضر هستیم توافق کنیم.
از یک طرف طالبانیها مدعی هستند که با کابل کار ندارند و از طرف دیگر آمریکاییها پیشنهاد میدهند که اشرف غنی کنار برود. تحلیل شما از این رفتار دوگانه چیست؟
واقعیت این است که در توافقی که بخش محرمانه آن انتشار نیافت، همین چیزی است که دارد عملیاتی میشود. آقای خلیل زاد فقط جمله کوتاهی در مصاحبهای گفته بود که باید یک دولت موقت تشکیل شود و دولت فعلی کنار برود و آن دولت موقت که طالبان هم در آن حضور دارد و دولت فعلی هم حضور دارد، قانون اساسی جدیدی تهیه و یا قانون اساسی جدید را به گونهای اصلاح کنند که گنجایش حضور طالبان و بقیه گروهها را هم داشته باشد. این حرفی است که خلیل زاد در روز اول توافق با ملا برادر زد، ولی دیگر خیلی روی این مسأله مانور ندادند.
الآن به نظر میرسد پیشنهادی که در مذاکرات سه روز اخیر دوحه به عبدالله داده اند این را به صراحت گفته اند که شما آقای غنی را قانع کن که کنار برود و دولت موقت به وجود بیاید. احتمالا در دولت موقت عبدالله عبدالله را میپذیرند. به این دلیل که عبدالله پشتوانه قومی دارد و اشرف غنی پشتوانه قومی ندارد و نیروی لیبرالی بود که از غرب آمده و کل تعداد آنها هم از ۳۰۰ نفر بیشتر نیست که دولت را در دست گرفته اند. در واقع حالتی مثل دولت کمونیستی پیدا کرد که سوار بر تانک روسی قدرت را گرفت، ایشان هم سوار هواپیمای آمریکایی شد و آمد و قدرت را گرفت.
دوران اشراف غنی تمام شده است
بنابر این به نظر من دوران آقای اشرف غنی تمام شده است، ولی بازیگری است که امتیاز میخواهد. آدم لجوج و بازیگر ماهری هم هست و واقعیت این است که تا اینجا برای حفظ خودش خوب بازی کرده و اینکه چه بر سر مملکت میآید برای او خیلی مهم نیست.
با توجه به اینکه چندین سال است عبدالله عبدالله تلاش میکند دولت افغانستان را در دست بگیرد و همواره رقیب جدی رئیس جمهورهای اخیر این کشور بوده است، اگر بر سر به قدرت رسیدن او توافق شود و یا دولت موقت را به او بسپارند، همه این اقدامات به نوعی توطئه عبدالله برای رسیدن به قدرت تلقی نمیشود؟
این طوری نیست که طالبان قدرت را به عبدالله بدهند؛ عبدالله را میپذیرند که در کنار آنها باشد. قدرت اصلی را طالبان خواهند گرفت و این طوری نیست که او را در قدرت شریک کنند. به عنوان ابزار کار به او نیاز دارند نه اینکه قدرت را به او بدهند.
طالبان تمامی قدرت را میخواهد
یعنی طالبان دارد عبدالله را هم بازی میدهد؟
به نظرم این طوری میآید. یعنی اصلا این طوری نیست که قدرت را به دست عبدالله بدهند و خودشان کنار بکشند. عبدالله را به عنوان یک ابزار کار مناسب در این شرایط تشخیص میدهند و در شرایط بعد هم او را حذف میکنند. طالب تمامی قدرت را میخواهد. طالب از دو زاویه انحصارطلب است؛ هم به لحاظ ایدئولوژیک هیچ ایدئولوژی دیگری جز برداشت خودش از اسلام را قبول ندارد و دوم به لحاظ قومی است؛ تجربه تاریخی ۳۰۰ ساله افغانها که همیشه قدرت دست پشتونها بوده را هم دنبال میکنند.
واقعیت این است که ساختار قدرتی که بقیه قومیتها هم حضور مؤثر دارند و مدعی شراکت هستند برای طالبان قابل قبول نیست. به نظرم عبدالله هم در این زمینه واقع بینتر از این حرفها است که فکر کند قدرت را به دست او میدهند. اگر دولت موقت تشکیل شود قطعا طالبان رهبری آن دولت موقت را هم بر عهده خواهد داشت.
بستن مرز ایران و افغانستان اصلا امکان پذیر نیست
طالبان در چند روز اخیر به مرزهای ایران نزدیکتر شده است. در چند سال اخیر عملا کنترل چندانی بر رفت و آمد افغانها از این مرزها صورت نمیگرفته، ولی بعد از تحولات اخیر در افغانستان دولت ایران اعلام کرده مرز با افغانستان را میبندد. به نظر شما بستن مرز ایران و افغانستان امکان پذیر هست؟ دوم اینکه با توجه به پناه آوردن مردم افغانستان به ایران، به نظر شما این بستن مرز چه قدر کار درستی است؟
برداشت شخصی من این است که بستن مرز ایران و افغانستان اصلا امکان پذیر نیست و جز اینکه اعتبار ایران را مخدوش کند چیزی برای ایران نخواهد داشت. میتواند جاهای قابل کنترل را ببندد، ولی ما نزدیک هزار کیلومتر مرز داریم که همه جای آن قابل عبور است و یعنی این طور نیست که کسی بخواهد ببندد. به اضافه اینکه وقتی جمعیت زیادی زن و مرد تشنه و گرسنه کنار مرز بیاید ایران تا چه زمانی میتواند این مرز را ببندد؟
دو راه حل وجود دارد؛ یکی اینکه ایران کمک کند و از سازمانهای بین المللی هم کمک بگیرد در داخل افغانستان، لب مرز اردوگاه بزند و اینها را آنجا مستقر و هزینه را خودش یا سازمان ملل تقبل کند و امنیتشان را ایرانیها بر عهده بگیرند تا طالبان به آنها حمله نکند. راه دیگر این است که مرز را باز بگذارند؛ چون به هر حال فشار میآید به خصوص که اگر طالبان به طرف تضاد شیعه و سنّی برود که خود طالب و شورای کویته در این زمینه کمتر انگیزه دارد، ولی داعشیها انگیزه دارند، در این صورت اکثر شیعیان افغانستان به طرف مرز ایران میآیند. ایران آن موقع چه طوری میتواند توجیه کند که مرز را ببندد و اینها را راه ندهد؟!
به هر حال در داخل هم ایرانیها حداقل نسبت به شیعهها احساس همگرایی دارند. به اضافه اینکه فارسی زبانان هم در حوزه تمدنی ایران هستند و از ایران انتظار دارند. ایران با توجه به شعارهایی که در گذشته داده اگر در این زمینه یک نقش منفی ایفا کند به نظرم میآید که بازنده خواهد بود. اما این جوری نیست. به نظرم تا جایی که فشار خیلی زیاد نباشد میشود مرزها را کنترل کرد و البته این طور نیست که ایران اگر مرز را کنترل کرد از ورود افغانها جلوگیری کند؛ افغانها از جاهای مختلف میتوانند وارد ایران شوند. ما نزدیک هزار کیلومتر مرز داریم و زمانی که اوضاع به این شکل نبود هم افغانها از روزنهها میآمدند و به ترکیه میرفتند و الآن هم همین طور است.
بنابر این کسانی که برنامه ریزی کرده اند مرز را ببندند خیلی شناخت واقعی نه از مرز و نه از شرایط افغانستان دارند. تصمیمی گرفته شده مبنی بر اینکه فعلا منافع ملی ما در این است که اجازه ندهیم اینها بیایند، چون ممکن است در میان آنها آدمهایی باشند که در آینده برای ایران مشکلاتی ایجاد کنند. ولی در هر حال واقعیت این است که نمیشود این کار را کرد.
ایران در خصوص افغانستان با سازمان ملل وارد مذاکره شود
آیا میتوان این طور تحلیل کرد که ایران تهدید به بستن مرزها میکند تا سازمانهای بین المللی هوشیارتر شوند و برای کمک به مردم افغانستان به یاری ایران بیایند؟
ایران میتواند با اینها وارد مذاکره شود و مسأله را طوری پیش ببرد که بشود داخل خاک ایران یا افغانستان یک اردوگاه زد و امنیت آنها را حفظ کرد. میشود این کار را کرد و اصلا وظیفه کمیساریای عالی سازمان ملل این است و جاهای دیگر همین کار را میکند. الآن پاکستان همین کار را دارد میکند. یعنی لب مرز امنیت آنها را ارتش پاکستان بر عهده میگیرد و در مناطق مرزی اردوگاه میزنند. به سازمان ملل هم میگویند غذا و بهداشت اینها را بر عهده بگیرید تا وضعیتشان مشخص شود.
به نظر من ایران میتواند همین کار را بکند. ولی بحث امنیت اینها است که به شدت از طالبان ترسیده اند و رفتار طالبان هم خیلی معقول نیست. مثلا من کلیپ پیرزنی از منطقه هیرمند را دیدم که میگفت شب آمده اند دخترها را به زور از خانه گرفته اند و عقد کرده اند. طبق برداشتی که آنها از اسلام دارند یا غنیمت است و یا خیلی عترت را رعایت و دختر مردم را به زور عقد میکند.
همکاری با طالبان برای آینده ایران مشکل ساز است
علی رغم جنایاتی که اعضای طالبان مرتکب شده اند، تا چند وقت پیش عدهای در ایران سعی داشتند القا کنند که طلبان تغییر کرده و حتی به نظر میرسید که برای همکاری ایران با این گروه زمینه سازی میکنند. نظر شما در این خصوص چیست؟
من فکر میکنم همکاری ایران با طالبان برای آینده ایران مشکل ساز است. یعنی با جریانی وارد معامله شده اید که در بلند مدت هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. شاید ایرانیها در میدان پاکستان بازی کردند و حتی اگر صادقانهتر موضوع را ببینیم از پاکستانیها بازی خوردند. به نظرم اگر برنده و بازنده برای جنگ افغانستان متصور باشیم، پاکستان و عربستان سعودی برنده اصلی و ایران و هند بازنده اصلی قضیه خواهند بود.
این در صورتی است که وارد بازی تعامل با طالبان شوند؟
ایران وارد تعامل شده، ولی طبیعتا این تعامل پاسخ مناسب برای ایران ندارد. وقتی رقابتهای ایدئولوژیک بین ایران و عربستان و روابط سیاسی ایران و پاکستان را در نظر بگیرید ممکن است در کوتاه مدت تأثیری داشته باشد و حداقل اطمینانی به ایران بدهند که مرزهای شرقی ایران را آنها کاری نخواهند داشت، ولی بیشتر کسانی که مناطق مرزی ایران و افغانستان را به تصرف خودشان در آورده اند نیروهای ضد ایرانی هستند. ایران این را چه طور میخواهد توجیه کند؟! نیروهای جندالله او جیش العدل دارند با داعش کار میکنند و اینها نیمروز را گرفته اند و الآن نیمروز دست اینها است.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از جماران نیوز، تاریخ انتشار: ۲۲مرداد ۱۴۰۰، کد خبر: jamaran.news/۱۵۲۱۰۵۸