شعار سال: چهلمین جشنواره فیلم فجر منطبق بر شعار آگاهیبخشی، امیدآفرینی و اخلاقمداری برگزار شد. اینکه تولیدات سینمای ایران حاضر در جشنواره فیلم فجر امسال تا چه اندازه در تراز انقلاب اسلامی قرار میگیرند و مبانی و نظام فکری دینی تا چه میزان در این آثار تجلی داشته است و همچنین چه تحلیلی از فیلمهای ژانر انقلاب و دفاع مقدس میتوان داشت، موضوعی بود که در شبهای پایانی جشنواره پس از تماشای نزدیک به کل آثار، با "محمد رضا شاه حسینی" نویسنده سینمایی و پژوهشگر حوزه فرهنگ و هنر در خانه جشنواره، سالن مرکز همایشهای بینالمللی برج میلاد راجع به آن به گفت و گویی مفصل نشستیم. این مصاحبه را که قبل از اعلام نتایج جشنواره فیلم فجر انجام شده است، در اینجا با هم مرور میکنیم.
با عرض سلام و تقدیم احترام و تشکر از اینکه دعوت ما را برای شرکت در این گفتگو پذیرفتید، بفرمایید آیا میتوان گفت منصفانه این است که، چون فیلمهای حال حاضر جشنواره در دوره مدیریت قبلی سینما ساخته شده اند به همین جهت بایستی برای ارزیابی عملکرد مدیران حال حاضر سینما تا سال آینده و جشنواره چهل و یکم و حتی چهل و دوم منتظر ماند؟
- بسم الله الرحمن الرحیم. بنده هم به شما و مخاطبانتان سلام میکنم. این صحبتی که میفرمایید کاملا صحیح است. در بحث فضای کلی جشنواره امسال، فیلمها و آثاری که در حال عرضه و نمایش است را نمیتوانیم به هیچ عنوان حاصل ارزیابی عملکرد مدیریت فعلی سینما بدانیم. البته در کیفیت برگزاری جشنواره، مدیران حال حاضر دخیل هستند و خوبیها و اشتباهاتی داشتند که قابل بحث میباشد.
نکتهی حائز اهمیت اینکه در اعطای مجوز پروانه نمایش که برای این آثار صادر خواهد شد، میتوانیم خروجی عملکرد این مدیران جدید را مشاهده کنیم. تا به اینجا معاونت اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمایی اعلام داشتند تنها به ۲ تا ۳ فیلم از آثار به نمایش درآمده، پروانه نمایش دائمی داده اند و مابقی فیلمها دارای پروانه نمایش موقت میباشند.
کلیت آثار بخش سودای سیمرغ را چگونه ارزیابی میفرمایید؟
-برای قضاوت در خصوص کلیت آثار میبایستی زمان بگذرد تا ببینیم برندگان سیمرغها چه کسانی میباشند. اینکه مانور از جهت جوایز سودای سیمرغ و نگاه ملی و پیرامونی بر روی چه فیلمهایی میباشد و بعد بررسی کنیم که این کیفیتها لازم بوده است یا خیر؛ که در واقع مبتنی بر جایزه است.
اما اگر کلیت این ۲۲ اثری که در جشنواره فیلم فجر امسال عرضه شده است را بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم باید بگویم که بنده خیلی نگران بقیهی آن حجم فیلمهایی هستم که ساخته و به دبیرخانه جشنواره ارائه شدند؛ اما در میان آثار راه یافته قرار نگرفتند! از سبد محصولات ۶۴ اثر به گلچین این ۲۲ فیلم رسیدند. باید ببینیم آنها دیگر چه فیلمهایی بودند که قابلیت عرضه در این جشنواره را نداشته اند! که تازه خوبهای شان شده اند اینها و باید بررسی جامع تری برای آنها صورت گیرد!
جایگاه نظام دینی و مبانی انقلاب اسلامی در جشنواره چهلم فجر چگونه است؟
- بحث فجر انقلاب اگر بخواهیم به آن معنای تئوریک در نظر بگیریم که مستقیما به سراغ ژانر انقلاب و دفاع مقدس رفته باشند، میتوان از چند اثر نام برد. اما اینکه مبانی و تفکر انقلاب اسلامی در آثار، بررسی شده و کلیت آثار را شکل داده باشد باید بگوییم خیر اینگونه نیست. معدود اثری را در جشنواره میتوانیم ببینیم که رایحه و رنگ و بویی از آرمانهای انقلاب اسلامی در آن وجود داشته باشد. آن آثار و تولیدات، عملا فراغت و جدایی خاص و ویژهای با ارزشهای انقلاب اسلامی و حتی با جمهوری اسلامی و قوانین و سبک زندگی ایرانی - اسلامی دارند و این قابل تامل میباشد که ما چه مسیری را در بحث تولیدات سینمایی میپیماییم.
آن دوستانی که در شوراهای کلان برای تصویب فیلمنامه نشسته اند، با چه رویکردی ملاحظه و بررسی میکنند و خروجی آن به طور نمونه فیلمهای "بی رویا" و "علف زار" میشود که حالا میخواهند در انتهای فیلم با یک کَپشِن یا نَرِیشِن، کل فیلم و مجوز پروانه نمایش را درست کنند! آن آقایانی که در دوره مدیریت گذشته در شوراها نشسته بودند و از حقوق و امکانات دولتی استفاده میکردند باید به نحوی مواخذه شوند؛ چرا که وظیفه داشتند نظارتی جدی را صورت دهند.
نظارت و محصول خروجی اعضای شوراهای مدیریت گذشته سینما، منتج به ساخت فیلمی الحادی همچون "بی رویا" و یا اثر ویژهی "علف زار" در ژانر فلاکت که اشاعه فحشا میکند شده است و آیا ما باید اینها را در جشنواره فجر ببینیم؟! باید به این مدیران گفت متاسفیم.
چه ارزیابی از آثار سینمای دفاع مقدس در جشنواره فجر امسال میتوان داشت؟
- برای ژانر دفاع مقدس باید یک مقدار ویژهتر متاسف شد. دوستانی که در خارج از مجموعه سازمان سینمایی متولی امر بودند و بابت آثار دفاع مقدس هزینه کردند و ما عملا میبینیم که ایدئولوژی زدایی در آنها شده است!
اثر مجعولی، چون "۲۸۸۸" در جشنواره نمایش داده میشود و کارگردان گریه میکند و میگوید من عشق داشتم و آثاری ساختم، اما عملا سوژه بکر و ناب از رشادتهای نیروی هوایی را تحت فیلم بازی، زایل میکند. انگار تئاتر رادیویی است. تکلیف کارگردان مشخص نیست؛ اگر فیلم هنری میخواهید بسازید، خب بروید خودتان زحمت بکشید بسازید و ما هم تقدیر میکنیم! اما زمانی هست که ۲ تا ۳ نهاد قدرتمند متولی فیلمسازی را پای کار آوردید و بودجه و امکانات گرفتید و اثر سیاه در شب تولید کردید که چند سالی است مد شده است. خصوصا اینکه برای تولید این فیلم سیاه و سفید، بیش از آنکه به وجه هنری اثر کمک کند، نخواسته است برای طراحی صحنه و گریم هزینه کند.
یا به صورت ویژهتر فیلم "هناس" را میبینیم که به طور مستقیم هم نمیتوانیم بگوییم در ژانر دفاع مقدس قرار میگیرد؛ اما به شکل غیر مستقیم در بحث انقلاب اسلامی میگنجد. آن موضوعِ بسیار خوب و بسیار بکر شهدای هستهای را ضایع کرده است؛ چون شما آنقدر توانمند نیستید که بیایید ژانر جنایی و ژانر حسی و عاطفی و دراماتیک را با ژانر انقلاب اسلامی جمع کنید و اثر قابل قبولی به نمایش بگذارید. بلکه سرگشته اید و مدام به فضای درام و روابط عاشفانه میپردازید، اما دست مخاطب را خالی میگذارید.
از این شهید چه چیزی به ما معرفی میکنید؟ نه مظلومیت جمهوری اسلامی را نشان میدهید که شخصیتهای علمی و دانشمندان آن را شهید کردند و نه یک فضای پرتره را به درستی خلق میکنید که زندگانی این شهید را از دوران کودکی تا شهادت، به درستی به نمایش درآورَد. آن صحنههایی که از عالم رویا و حرکت دست به تصویر کشیدید چه هست.
"موقعیت مهدی" خوب و حس برانگیز است، اما آن را هم الان به عنوان یک اثر مستقل سینمایی نمیشود قضاوت کرد؛ چرا که یک سریال است. کمبودها و اضافات خاص خودش را دارد.
کارگردان "موقعیت مهدی" در نشست خبری فیلم گفت برای نسخه سینمایی یک فیلمنامه جداگانه نوشته است.
- پس فیلم بدیست؛ چون آن چیزهای اولیه از شناخت شهیدی همچون مهدی باکری به ما عرضه نمیشود.
اپیزود اول فیلم، سرگشتهست. اپیزود آخر هم که مربوط به شهادت شهید باکریست باید حس برانگیزد و به جای آنکه شهیدی که در قاب دوربین نشان میدهید، در ذهن مخاطب حک شود، تصاویر یخ است و تماشاگر چیزی را حس نمیکند.
نهادهایی که در تعیین کیفیت این اثر به عنوان تهیه کننده نقش داشتند باید توجه میکردند آن اندازه که در فیلم بر روی مجاهد خلق بودن اینها تاکید میشود، میتوانست به جای آن به پدر و مادر ایشان و اینکه اینها از چه جایگاهی میآیند و به مقام فرمانده لشکر میرسند و لشکر اینها چگونه شکل گرفته است و در چه قالبی به جنگ میروند پرداخت. اگر بگویند وقت نداشته که اینها را مطرح کند، آن وقت است که من میگویم چطور وقت داشته است که مجاهد خلق بودن شان را مطرح کند!
یک بخش آن بر میگردد به آن ذوق، و دیگری به آن طیفی باز میگردد که بایستی به عنوان مشاور در تولید، کاملا تسلط و اشراف ویژهای داشته باشند و کار را هدایت کنند؛ چون پول تولید آن را از بیت المال پرداخت میکنند.
درست است که یک اثر برای کارگردان است و اوست که باید جلو رود، اما وقتی یک اثر ملی شد، دیگر برای ملت است. ما تنها یک بار میتوانیم شهید باکری را نشان دهیم؛ هر سال که نمیتوانیم. میگویند تکراری است.
روزی همسر شهید آقا مهدی باکری قصد داشتند سفارش خرید سبزی را با نوشتن لیستی به ایشان بدهند، اما شهید باکری ایشان را از استفاده خودکاری که متعلق به قرارگاه لشکر بود حتی برای نوشتن چند کلمه منع کردند و گفتند این خودکار متعلق به بیت المال است و نمیتواند مورد استفاده شخصی قرار بگیرد؛ و موارد بسیاری مانند این نقل میکنند... حال با حساسیتی که شهید باکری روی بیت المال داشتند، ساخت این اثر را با بودجه ۳۰ میلیارد تومانی، یا ساخت فیلم "دسته دختران" با بودجه هجده میلیارد تومانی، چگونه میتوان تفسیر کرد؟- من ۳۰ میلیارد تومان را در شرایط فعلی که هزینههای تولید بالا رفته است رقم بالایی نمیدانم؛ چون هم یک فیلم سینمایی و هم یک مینی سریال ۷ قسمتی از آن در آورده است. البته اگر ۳۰ میلیارد صِرف باشد و کمکهای معنوی که به لحاظ لجستیکی ارتش پای کار آورده است نباشد.
صحبت شما هم صحیح است. چرا ما یک چنین مبالغی را خرج فیلمی همچون "دسته دختران" میکنیم و اثری سینمایی برایمان تولید میشود که محدود است. شما در نهایت چه چیزی تولید کردی؟!
پر واضح است که ما در اینجا با مِدیوم سر و کار داریم و فیلم میبایستی برای ما انسان، شخصیت، فضا و در واقع سینما بسازد. آیا این پذیرفتنی است که، چون ما فیلم دفاع مقدسی میسازیم پس باید خودمان را از نقد مبرا بدانیم و قداست خون شهدا را که صد البته برایمان مقدس و قابل احترام است به فیلم سینماییمان تعمیم دهیم و توقع نقد ساختار ضعیف آن را نداشته باشیم؟- اینکه در شرایط حاضر که همهی فضای سینما پر از ژانر اجتماعی شده است و غلبه بر سایر گونهها دارد، یک هنرمندی پیدا میشود و در ژانر دفاع مقدس ترجیحا فیلم میسازد آدم خوبی است و نه مقدس بلکه باید به او ارج نهاد و به وی احترام گذاشت. خانم "قیدی" زحمت کشیده است و فیلم اول او "ویلایی ها" خیلی خوب است. خیلی هم اذیت و بایکوت شد. حال در آن فضا آمده است فیلم دوم خود را هم در ژانر دفاع مقدس ساخته است. باید قدر و شأن او را دانست و احترام گذاشت.
ولی در "دسته دختران" ما شخصیت نمیبینیم و تیپ میبینیم. این به همان نهادها برمی گردد. من کارگردانی اثر را قابل قبول میدانم. من خانم "قیدی" را هنرمند میدانم و سینما را میفهمد و دکوپاژ و میزانسن میداند و دغدغه هم دارد؛ چون اگر دغدغه نداشت بعد از "ویلایی ها" به سراغ این فیلم نمیآمد. منتها در اینجا ضعف از آن سازمان و نهادی است که پای این کار آمده است. نویسنده در اینجا نقش اصلی را دارد.
اگر شما قرار است از کتاب "دا" اقتباسی صورت دهید، خانم "حسینی" را شخصیت پردازی کنید. محلهی "جنت آباد" را بررسی کنید؛ در آنجا هر گامی که این خانم برمی دارد، یا زینب و یا زهرا میگوید، اما در این فیلم کجا اینها را میگویند؟! شما آمدید نویسندگی اثر را به کسانی داده اید که در ژانر دفاع مقدس تبحر ندارند و در ژانر امنیتی فعالیت میکنند و بازنویسی فیلمنامه را به خانمی داده اید که فمینیست است! یعنی تولیدات تئاتری این خانم را داریم میبینیم و قابل قضاوت است؛ اما نجابت کارگردان باعث شده است که غلظت مایههای فمینیستی اثر را بگیرد. اثر خیلی فمینیستی جلو میرود، اما در کارگردانی اثر جلوی این دُزِ فمینیستی گرفته میشود. شاید هم کارگردان جلوی این را نگرفته باشد. نمیدانم.
اثر در بعضی جاها طعنه میزند و با واقعیتها مشکل دارد. مگر میشود رزمنده لخت، در جبهه بجنگد! حداقل سواد نظامی حکم میکند وقتی حمایل میبندید، پوست آسیب میبیند و نمیتواند لخت باشد. لخت کردن مرد در فیلم دفاع مقدسی خیلی بد است. یا آن صحنه فجیع که در حال خواندن دعای توسل، آن دختر میرود موهایش را با گریه میتراشد. این خیلی صحنه بدی است. آن شورا و نهادی که پول تولید این اثر را داده و فیلمنامه آن را خوانده و صحنههای گرفته شده را بازبینی کرده است، واقعا غیرتشان از این صحنه جریحه دار نشده است؟!
خیلی چیزها هست که شما را متاثر میکند و میتوانست بهتر باشد. چرا اثر بار ایدئولوژیک ندارد و حرف نمیزند. میلیاردها تومان از بودجه بیتالمال خرج کرده است و بایستی ما میفهمیدیم که در خرمشهر چه شده است! چرا ما هیچ نمیفهمیم و نمیبینیم. یعنی مختصر سواد نظامی حکم میکرد که در پیکان استیشنی که تازه نصف آن هم با ترکش خمپاره رفته است، نمیتواند بار این همه جوانهای ما را بر خود حمل کند. میخواهد سینما خلق کند و من تقصیر کارگردان نمیدانم و کم کاری را از آن مشاورانی که هستند میدانم و این اشتباه باید اصلاح شود.
اما باید توجه داشت اینکه به صرف تولید اثر، نقد نشویم، بی معناست. خیلیها از ژانر دفاع مقدس برای خودشان امکاناتی فراهم کردند و حال، بدترین فیلمها را در ژانر اجتماعی میسازند و دور هم «شیشلیک» میخورند و «مرد بازنده» میآورند!
پس نمیتوانیم بگوییم، چون سمت ژانر دفاع مقدسی رفته است خیلی عالی است. باید نقد شود و ایرادات اثر را به او گفت. آن فرد هم اگر واقعا دغدغهمند است و از زور بی بودجگی و فراهم نشدن امکانات از جاهای دیگر، لاجرم به سمت ساخت فیلم دفاع مقدس نیامده است، از این نقدها استقبال میکند؛ چون میخواهد در کار پیشرفت کند و تعهدش بیشتر بُروز نماید و اتفاقات جدیدی برایش در حوزه شهدا و این اقدامات رقم بخورد. وقتی هنرمندی از این نقدها استقبال نمیکند، شک برانگیز میشود.
آیا میتوان گفت که برخی به قصد درو کردن جوایز است که فیلم جنگی و دفاع مقدس میسازند؟- چه ایرادی دارد. اگر بخواهم یک فیلم خوب در ژانر دفاع مقدس بسازم و ملاکهای انقلاب اسلامی در آن رعایت و ادای دِین شده باشد و باعث شود جو جامعه به سمت فیلمِ من اقبال نشان دهد و من برنده جوایز شوم، ولو اینکه نیت من خدایی نباشد و دنیایی است، ایرادی ندارد. البته که از اجر معنوی خود میکاهد و معمولا هم چنین آثار و افرادی در این ژانر دفاع مقدس دوام نیاورند، اما امر قبیحی نیست. آنجا قبیح میشود که شما بودجه بیتالمال را خرج کنید، این ادعا را هم داشته باشید و بگویید من لطف کرده ام که این کار را میسازم، از این راه ارتزاق کامل کرده باشید و اجازه نقد اثرتان را هم ندهید! نپذیرید که اثر بدی ساخته اید.
آیا ما که فیلمهای زنده یاد ملاقلی پور و حاتمی کیا و درویش را با آن ساختار قوی در ژانر دفاع مقدس دیده ایم، چنین فیلمی راضیمان میکند؟- یک مشکلی که هست این میباشد که میخواهیم مقایسه کنیم. اینها اصلا با آنها قابل مقایسه نیستند. ملاقلی پور و حاتمی کیا و درویش که فیلم میسازند، خودشان در جنگ بودند و تیر و ترکش را دیده اند؛ و این فرق میکند با آقا و خانم کارگردانی که یک گلوله در صد متریشان هم نخورده است و همه را در فیلم دیده اند. پس نگاهش از فیلم سینمایی میآید و نمیشود به او خرده گرفت. اما بنده میگویم شمایی که در آن نهادها و سازمانهای خاص نشسته اید آیا نمیتوانستید چهار نفر را کنار این فیلمساز برای مشاوره بگذارید؟! نمیتوانستید بودجه را طوری خرج کنید که من یک خرمشهر ببینم و واقعیتِ گرفتار شدن خرمشهر را در فیلم بفهمم؟! اگر حتی آقایان مینشستند و فیلم ساخته شده را بررسی میکردند، آن وقت این طور نمیشد که سال گذشته کسی فیلم مجعول "مصلحت" را بسازد و فیلم آن قدر افتضاح باشد که خودِ آن سازمانِ تهیه کننده، فیلم را کنار بگذارند و بگویند اکران نمیکنیم؛ اما سال بعد باز هم به همان تهیه کننده و کارگردان و تیم تولید، پول بدهند تا یک فیلم دیگر به نام "هناس" بسازند! اگر چرخه سالمی بود میگفتند دست شما درد نکند؛ زحمت کشیدید. یک تجربه بود. ضعف ما بود و چند سال فیلم نساز و به خود آنتراکت بده تا بعد با شما فیلم دیگری بسازیم. اما طرف میبیند یک کار خاص ساختم و همه کارهایش را انجام دادم، بودجه اش را هم گرفتم و فیلم را هم کنار گذاشته اند و باز امسال هم دارم فیلم میسازم؛ اصلا اشتیاقی برای اصلاح خودش به کار نمیبرد و ضعفهای خود را اصلاح نمیکند
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از فاش نیوز، تاریخ انتشار:۸ اسفند ۱۴۰۰، کدخبر: ۸۸۷۹۷، fashnews.ir