شعار سال: امید کاجیان روزنامه نگار و فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: موضوع حمله به یک خبرنگار و ضرب و شتم او توسط محافظان حسن خمینی همان طور که پیش بینی میشد با گسترش انتشار در رسانهها و واکنشهای شبکههای اجتماعی با عذرخواهی حسن خمینی همراه شد، اما این عذرخواهی بیشتر از آن که حس مسئولیت پذیری در خود داشته باشد نوعی ابراز برائت ازحادثه رخ داده بود و اینکه وی اطلاع و نظارتی برتیم محافظان خود ندارد و مسئول کار آن هانیست. حسن خمینی این بار هم تلاش دارد تا خود را از ماجرایی دیگر برهاند.
پیش از هرچیزی آنچه در این میان حائز اهمیت است اینکه اساسا حسن خمینی کیست و چه نقشی در عرصه سیاست ایران دارد که باید محافظ داشته باشد؟ حسن خمینی در تمام این مدت یکی از چهرههای ثابت روزهای ۱۴ خرداد بوده و اساسا هر یک سال یکبار به شکلی تشریفاتی در همین ایام سرو کله اش پیدا میشود و بعد از آن هم هیچ. حسن خمینی و نقش او به مراتب منفعلتر از چهرههای سیاسی اصلاح طلب که خود از منفعلترین هاهستند، بوده. بی تاثیرتر از حتی بیانیههای دوسویه و دوگانه امثال خاتمی. حسن خمینی دراین سالها هیچ گاه صریح نبوده. حتی نتوانسته خطی و مشی سیاسی خود را به جماعت چپ پیوند دهد، چون در رویای نقش فراجناحی خویش بوده، اما وقتی در میانه سخنرانی هایش برخی راستیها او را لعن و نفرین کرده اند و مانع صحبتهای او شده اند تازه میفهمید که باید به همان چپیها دلخوش باشد، وگرنه کسی برای او نقشی فراجناحی قائل نیست. حسن خمینی در کارنامه کاری خود همیشه در بزنگاههای حساس تاریخی که باید از خویش واکنش نشان میداده سکوت را برگزیده تا نه سیخ بسوزد و نه کباب. او به معنای واقعی کلمه هیچ کاره بوده است.
اکنون پرسش این است که او به واسطه نوه امام بودن در این مدت محافظ داشته؟ آیا داشتن این تعداد محافظ برای باقی نوههای امام نیز صدق میکند؟ مخصوصا در باره آن نوه مغضوب؟ خمینی جز رد صلاحیت شدن برای مجلس خبرگان، کدام فعالیت سیاسی یا اکت موثری داشته که باید این همه محافظ هم داشته باشد؟ باید پذیرفت که او تنها یک چهره است که به واسطه نسب فامیلی اش در رسانهها گاه مطرح میشود.
او و فرزندش با بهره گیری از مطبوعات و سایتها گاهی سوژه میشدند، سوژههایی با طعم رپرتاژ البته بدون پرداخت هزینهای. درست مثل سلبریتی ها. در رسانهها و روزنامههای زرد.
نکته مهم دیگر این که حسن خمینی نه تنها درباره محافظانش اعلام بی اطلاعی کرده و مسئولیت را از خود سلب، بلکه پیشتر پیرامون مسائل دیگری هم خود را بی اطلاع نشان داده مثلا در قبال فرزند خود و بعضا تصاویری اشرافی و اعیان گری که از او منتشر میشد نیز همین کار را میکرد، کسی آن مراسم عمامه گذاری فرزند وی را یادش نمیرود که بی شباهت به تاج گذاری نبود، یا حاشیههای تصاویراو در میدان اسب دوانی، یا حضورش در یک مراسم مذهبی از پشت اتاقهای شیشهای در محل میهمانان خاص با آن سن کم، یا حضور متفاوتش در شبکههای اجتماعی، حسن خمینی هیچ گاه مسئولیتهای فرزند را به گردن نگرفت. همان طور که از مسئولیت ساخت و سازهای پر هزینه و خاص و اشراف گرایانه مرقد امام، میگریزد. همان طور که در قبال خیلی از اتفاقات دیگر همین طور.
مسئله این است او هرچه قدر هم بخواهد خود را از معرکهها دور نگهدارد و به خنثی بودن خویش در عرصه سیاست ایران ادامه دهد، اما باید پاسخگو بودن را بیاموزد. پاسخگویی در قبال مسائلی که در باره اش مطرح میشود و این ربطی به منفعل بودنش در قبال سایر مسائل کشور ندارد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت دیدبان ایران، تاریخ انتشار:۱۴ خرداد ۱۴۰۲، کدخبر: ۱۵۶۵۱۸، www.didbaniran.ir