شعار سال: پس از پشت سر گذاشتن دوران رکود کنسرتها و اجراهای صحنهای موسیقی، در فصل میانی بهار امسال شاهد به صحنه رفتن ارکستر ملی با حضور رهبران میهمان بودیم. به عبارتی، ارکستر ملی ایران پس از کرونا در اردیبهشتماه ١۴٠١ اجرا داشت. پرسشی را از تعدادی از افرادی که مستقیم یا غیرمستقیم در ارکسترها فعالیت داشته یا دارند، مطرح کردیم. پرسش این بود: «از نظر شما فعالیت ارکستر ملی با حضور رهبر دایم موفقتر است یا رهبر میهمان؟» اگرچه چگونگی فعالیت و اجراهای ارکستر ملی امر مهمی است، اما از آنجا که سخن گفتن درباره اهمیت و جایگاه این ارکستر و اینکه عملکرد آن چگونه است، در مجال مفصلتری میطلبد، این گزارش تنها به تاثیر و حضور رهبر پرداخته و بهطور مشخص، فعالیت ارکستر با رهبر دایم یا میهمان را مورد بحث قرار داده است. در ادامه پاسخ تعدادی از افراد یادشده را درباره این پرسش میخوانید.
ضرورت رهبر دایم
همایون رحیمیان آهنگساز و رهبر ارکستر است؛ او در پاسخ به این پرسش «اعتماد» میگوید: با تجربهای که در این ۴۵ سال کار در ارکسترهای مختلف نظیر سمفونیک، ملی و مجلسی داشتهام، یک ارکستر خوب در وهله اول به رهبر دایم نیاز دارد و بعد با نظر ایشان و شورای ارکستر از رهبر میهمان هم دعوت میشود. من سالها با ارکستر ملی به عنوان کنسرت مایستر همکاری داشتم با رهبری استاد فخرالدینی و در زمانهایی از رهبر میهمان نیز دعوت میشد. به هر حال رهبر دایم نیز باید دارای تجربه و سابقه و تواناییهای لازم برای رهبری ارکستر باشد. لازم به ذکر است که ارکستر ملی باید فقط و فقط موسیقی فاخر ایرانی از آهنگسازان خوب ایرانی اجرا کند. اجرای موسیقی کلاسیک و سمفونیهای آهنگسازان بزرگ فقط با ارکستر سمفونیک تهران است.
لزوم آشنایی به فواصل موسیقی ایرانی
مزدا انصاری آهنگساز و نوازنده پیانوی ایرانی که به عنوان آهنگساز و تنظیمکننده و همچنین دستیار فرهاد فخرالدینی با ارکستر ملی همکاری داشته است نیز عنوان میکند: از بدو تاسیس ارکستر ملی توسط استاد گرانقدر فرهاد فخرالدینی شاهد تمام مراحل ارکستر ملی از زمان تاسیس تا زمان انحلال و بعد از آن دوباره شکل گرفتن آن و رهبری دوباره استاد فخرالدینی و کنارهگیری ایشان و مطالبی که با ارکستر پیش آمد، بودهام. به نظر من هر ارکستری نیاز به یک رهبر دایم، البته رهبرِ توانمند دایم دارد و این خیلی مهم است. رهبر ارکستر ملی صرفا نباید از علم رهبری آگاه باشد، باید به فواصل موسیقی ایرانی نیز آشنا باشد و موسیقی ایرانی را درک کرده باشد؛ با قطعات قوی موسیقی ایران آشنا باشد و با شناخت کافی غیر از علم رهبری با قطعات و نغمات و ردیف موسیقی ایران نیز آشنا باشد و زمانی که با ارکستر این قطعات و فواصل را کار میکند بتواند به اصطلاح درست و با شکل صحیح و با اجرای خوب، کار را اجرا کند. این شاخصههای کلی یک رهبر ارکستر ملی خواهد بود، حالا چه دایم و چه میهمان. ارکسترهای مختلف در دنیا با رهبر دایم و میهمان فعالیت دارند که ارکستر ملی ما هم میتواند شامل این کار باشد و تفکرات رهبرهای مهمان در یک ارکستر میتواند تنوع و نشاط به خصوص در جوانترها ایجاد کند البته باز هم اگر بناست از رهبران میهمان استفاده شود، باید آنها هم رهبرانی باشند که تجارب ذکرشده را داشته باشند و صرفا یک رهبر نمیتواند برای این مورد کافی باشد. چون در موسیقی ما فواصلی وجود دارد که نیاز داریم حتما رهبری که ارکستر را رهبری میکند با شناخت کافی از آن فواصل این قطعات را اجرا کند و به نظر من در هر دو مورد باید یک ارکستر خوب وجود داشته باشد و یکی از شاخصههای ارکستر ملی هم قبل از اینکه راجع به رهبر آن صحبت کنیم باید در مورد نوازندگانی که توانایی اجرای قطعات موسیقی ایرانی و توانایی اجرای فواصل موسیقی ایرانی را داشته باشند، صحبت کرد. فعالیت ارکستر ملی بسیار مهم است و بعد از آن رهبری که بتواند با ارکستر خوب کارکند و آن ارکستر را به شکل مطلوبی ساماندهی کند.
موفقیت در گرو مشورت رهبر دایم با اعضای فنی
بهزاد عبدی آهنگساز به این پرسش چنین پاسخ میدهد: در تمامی ارکسترهای دنیا، یک مدیر هنری و یک رهبر اصلی وجود دارد که این دو با مشورت با اعضای فنی ارکستر، برنامه یا رپرتوار آینده ارکستر را تنظیم میکنند. در این راستا ممکن است رهبران یا سولیستهایی را برای اجراهای این رپرتوار دعوت کنند. رهبر دایم، ارکستر را بیشتر و بهتر خواهد شناخت و با این شناخت از تواناییهای ارکستر قطعات مناسب را برای اجرا انتخاب خواهد کرد و این خود دلیلی است که ارکستر روند رو به رشد پیدا کند. داشتن یک رهبر دایمی از ضروریات یک ارکستر است.
رهبر، نمای اصلی یک ارکستر است
مازیار حیدری که به عنوان رهبر، آهنگساز و تنظیمکننده با ارکستر ملی ایران همکاری داشته، میگوید: مسوولیت رهبر دایم در واقع فقط به آمادهسازی و اجرای کنسرتها خلاصه نمیشود. مدیر هنری و رهبر دایم کسی است که رخ و نمای اصلی یک ارکستر است، کسی که با توجه به تخصص خود قادر به برنامهریزی بلندمدت در جهت بهبود سطوح کیفی و فنی ارکستر نیز هست. بهطور مثال رهبر ارکستر باید این امور را مدیریت کند: برنامهریزی برای کنسرتهای منظم سالانه و ارایه برنامه مشخص با جزییات، حداقل از شش ماه قبل از فصل جدید. ارایه و اجرای برنامه بلندمدت جهت ارتقای سطح موسیقایی و تکنیکی در زمینه همنوازی. قابلیت تشخیص مشکلات تکنیکی و توانایی در رفع این نواقص در طول دوره مدیریت. ارتباط و دعوت از هنرمندان میهمان به عنوان مثال خوانندگان، تکنوازان و رهبران میهمان. ارتباط با آهنگسازان و تنظیمکنندگان برای تولید کارهای تازه که این مورد در ارکستر موسیقی ملی موضوع حیاتی محسوب میشود، چراکه برای این نوع فعالیت رپرتوار کافی در دسترس نیست. بنابراین موضوع اداره یک ارکستر فقط در برگزار کردن یک کنسرت خلاصه نمیشود، چندین موضوع تخصصی و مدیریتی دیگر هم وجود دارند که در درازمدت قابل پیگیری و رسیدگی هستند که این مهم از عهده یک رهبر میهمان در زمان کوتاه برنمیآید.
تحصیلات در آکادمیهای جهانی کافی نیست
بهرنگ آزاده نوازنده ویولن نیز در پاسخ به این پرسش چنین عنوان میکند: اگر بخواهیم اختصاصا در مورد ارکستر موسیقی ملی ایران صحبت کنیم از آنجایی که رپرتوار ارکستر ملی کشور باید به ریشههای موسیقی کشور متصل باشد، صرف اینکه هر فردی فقط دانش و تحصیلات رهبری از بهترین آکادمیهای جهان را هم داشته باشد، نمیتواند برای ارکستر ملی کارآمد باشد. رهبری میتواند ارکستر ملی را به بهترین شکل اداره کند و صدایی دلنشین و پر از حس از ارکستر بگیرد که علاوهبر اصول رهبری، آشنایی کامل و دقیق با ظرایف و لطایف موسیقی ایرانی نیز داشته باشد. در طول همکاریام با ارکستر ملی به رهبری استاد فرهاد فخرالدینی به عینه این موضوع مشهود و ملموس بود و به جرات میتوانم بگویم صدای ارکستر بسیار خاص و با لحنی کاملا ایرانی بود. علت آن، توضیحات تخصصی استاد فخرالدینی درباره حس و بیان صحیح جملات موسیقایی بود. گاهی اوقات ساز به دست میگرفتند یا با خواندن به صورت عملی لحن و بیان بعضی جملات را به ارکستر نشان میدادند، چراکه بسیاری از ظرایف و حالات موسیقی ایرانی قابل نگارش نیستند و تنها از طریق شنیداری درک و دریافت میشوند به این ترتیب رهبری ارکستر موسیقی ملی ایران تنها محدود به فن رهبری نمیشود بلکه رهبر باید احاطه و تسلط کامل به نکات و ظرایف موسیقی ایرانی داشته باشد. درنهایت بهطور کلی در پاسخ به سوال شما باید گفت که ارکستر موسیقی ملی ایران، نیازمند رهبری دایم و توانمند همچون استاد فخرالدینی است که با وجود اکثریت نوازندگان ناآشنا به موسیقی ایرانى، صدادهندگی ارکستر، مطبوع و متصل به اصالت شود.
حضور رهبر مهمان همیشه برای نوازندگان جذاب بوده
پیمان میرآقاسی نیز نوازنده است، او به پرسش «اعتماد» اینطور پاسخ میدهد: از سال ۱۳۷۷ در کنار استاد فرهاد فخرالدینی نوازنده ویولن ارکستر موسیقی ملی ایران بودم و این همکاری تا پایان دوره اول که ایشان رهبری میکردند تا سال ۱۳۷۸ ادامه داشت. حضور رهبر میهمان همیشه برای نوازندگان ارکستر جذاب بوده حتی همه تماشاچیها و علاقهمندانی که آثار ارکستر را میبینند، شاهد تنوع هستند، تحرکی بین دوستان است و جریانی اتفاق میافتد که لازم است رهبر میهمان نیز به ارکستر دعوت شود. ولی چیزی که از همه مهمتر است سازمان ارکستر است و اینکه سازمان دایم با یک تشکیلات و اساسنامه محکم و طبق تجربیاتی که من در موسیقی داشتم، تا آنجا که ممکن است، باید از نظر اقتصادی نسبت به دفتر موسیقی یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خودکفا باشد. اگر دوستان بتوانند از نظر اقتصادی ارکستر را تا حدود زیادی خودکفا کنند و یک سازمان درستی را برای ارکستر داشته باشند، بسیار مهم است. حضور یک رهبر دایم یا حضور یک رهبر میهمان از نظر من، هیچیک ربطی به دوام فعالیت یک ارکستر ندارد. اساسا حضور رهبر دایم میتواند به این سازمان ارکستر کمک کند ولی حضور رهبر میهمان همیشه به تنوع و سرزندگی ارکستر کمک میکند.
جوانها و شیوه رهبری علمی
نوید نوروزی خواننده کنونی ارکستر ملی ایران نیز میگوید: رهبری ارکستر در ایران تاکنون آنطور که باید به صورت آکادمیک نبوده است. از گذشته تا به حال بسیاری از رهبرانی که در عرصه اجرا نقش رهبر ارکستر را ایفا کردهاند، سواد آکادمیک رهبری را نداشتهاند. در حال حاضر هرچه بیشتر به سمت آکادمیک شده رهبری ارکستر پیش میرویم. از این رو وجود رهبران متعدد برای ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک یک امر ضروری و اجتنابناپذیر است. وظیفه رهبر تفسیر و شرح بیان موسیقی است؛ اگر ما از یک وجه کار رهبر را شرح و تفسیر پارتیتور و اثر یک آهنگساز بدانیم، تاویلهای شخصی هر رهبر از یک پارتیتور، ممکن است متفاوت باشد؛ بنا به همین دلیل نوع کار کردن هر رهبر ارکستر با دیگر رهبران ارکستر میتواند متفاوت باشد و ارکستر هر باری که با یک رهبر کار میکند، یکسری خلاقیتها و تواناییهای تازه به دست میآورد که ممکن است با رهبران دیگر تجربه نکرده باشد. به همین خاطر وجود رهبرهای گوناگون از این بابت ضروری است که بتوانند ارکستر را از وجوه مختلف، قدرتمند و متمایز کنند و به نتیجه برسانند. از طرف دیگر به خاطر اینکه در ایران هر شخص به عنوان رهبر با یک ارکستر کار میکند، طیفی از اطرافیان خود را با ارکستر اعم از نوازنده و خواننده، آهنگساز، تنظیمکننده و... همراه میکند، وجود رهبران مختلف در ایران شرایطی را میتواند به وجود آورد که رپرتوارها و قطعات مختلفی توسط ارکسترها اجرا شوند و طیف متنوعی از آهنگسازان و خوانندگان ایرانی را بشناسیم و این یک فرصتی را پیش میآورد که موسیقی در دسترس تعداد بیشتری از افراد صاحب استعداد باشد. از سویی دیگر آهنگسازها تا زمانی که با ارکستر کار نکنند، نقاط ضعف و قوت ارکستراسیون خود را به خوبی درک نمیکنند، چون لازمه کار آهنگساز این است که ارکستر در اختیارش باشد. ارکستر و رهبران ارکستر متعدد این فرصت را پیش میآورند تا آهنگسازی آهنگسازهای ایران نیز رو به پیشرفت و ترقی باشد. در آخر امروزه در بین جوانان ایرانی، نگاه به رهبری ارکستر، شیوه علمی پیدا کرده است. میتوان گفت بهترین رهبران این مملکت جوانانی هستند که سن زیادی ندارند و ارکسترها که در اختیار آنها قرار بگیرد تجارب مختلف پیدا میکنند و نسلی علمیتر، تازهتر، خلاقتر و جوانتری خواهیم داشت.
همه عوامل ارکستر باید فرصت رشد داشته باشند
احمد مقدسیزاده آهنگساز است، او در این باره عنوان میکند: به عقیده من در باب اداره ارکسترهای بزرگ در نظر گرفتن چند نکته ضروری است. در کشوری مثل ایران که تعداد ارکسترهایی که به شکل مداوم فعالیت دارند و شرایط و امکانات تقریبا استاندارد برای برگزاری تمرینات و کنسرتها محدود به ارکستر ملی ایران و سمفونیک تهران میشود، اولین مساله در مورد رشد رهبرهای ایرانی است که بدون تجربه کردن و داشتن فرصت کافی برای کار با ارکستر در یک شرایط استاندارد، چگونه میتوانند رشد کافی را داشته باشند؟ دومین مساله این است که آیا رهبرهایی که به صورت ثابت برای ارکستر ملی انتخاب میشوند، به تنهایی توانایی کافی برای رشد و ارتقای سطح ارکستر در یک بازه زمانی مشخص دارند؟ آیا در این حوزه این میزان از امکانات و فرصت وجود دارد که بتوان با خیال راحت در بازههای زمانی طولانی آزمون و خطا کرد؟ من به عنوان کسی که یک ارکستر متشکل از ۴۰ نوازنده را به صورت خصوصی اداره میکنم، اعلام میکنم که امکانات موجود در بنیاد رودکی همچون غنیمتی است که امثال من که با چنگ و دندان در بهترین حالت میتوانند در سال یک کنسرت برگزار کنند و بابت همان یک کنسرت هم بهشدت تحت فشار هستند. قدر این امکانات را خوب میدانند.ای کاش مسوولان حوزه فرهنگ و هنر هم قدر این امکانات را بدانند و برای خود یادآوری کنند که امکانات دولتی متعلق به عده و اشخاص خاصی نیست و همه نوازندگان، آهنگسازان و رهبران ارکستر از این امکانات که با بودجه دولتی اداره میشود، سهم دارند. ارکستر جامعه کوچکی است که برای رشد آن تمام عواملش باید به صورت جمعی فرصت رشد داشته باشند. به نظر میرسد حضور رهبران حرفهای و با تجربه به صورت میهمان برای ارتقای سطح ارکسترها بسیار ضروری است و در مقابل حضور رهبران جوان برای بالا بردن سطح تجربه رهبران ایرانی نیز نشان از نگاه آیندهنگرانه به این حوزه است.
رهبر ارکستر میتواند دورهای باشد
سرمد انکشافی که سابقه همکاری در چند پروژه با ارکستر ملی را داشته نیز گفت: در ابتدا تاکید کنم که این صحبت صرفا در مورد ارکستر ملی است و در مورد ارکستر سمفونیک صدق نمیکند؛ بدیهی است که با توجه به رپرتوارهای مختص ارکستر ملی، نمیتوان از رهبرهای خارجی استفاده کرد و متاسفانه تعداد رهبرهای با تحصیلات عالی و تجربه مناسب، بسیار انگشتشمار هستند. در کنار این مطالب میتوان ذکر کرد که نباید باگت رهبری را برای همیشه در دستان یک نفر قرار داد، بنا به دلایل بسیار متعدد و باید از دیگر رهبران با تجربه استفاده کرد. مشروط به اینکه تمامی فاکتورهای لازم جهت کنداکتوری را داشته باشد. در انتها به نظر من رهبر به صورت دورهای (بر فرض مثال هر ٣ یا ٦ ماه) جابهجا شود و هر کدام عملکرد بهتری هم از نظر نوازندهها و هم از نظر مخاطب داشتند، دوره بیشتری ارکستر را تمرین بدهد.
انتخاب رهبر ارکستر از میان جوانان
بهناز ذاکری که نوازنده سنتور در ارکستر ملی ایران بوده نیز عنوان میکند: ارکستر در حال حاضر از جوانان تشکیل شده که اتفاق بسیار خوبی است. من هم وقتی خیلی جوان بودم در واقع سال سوم هنرستان موسیقی، در ارکستر فعالیت داشتم. اگر رهبر ارکستر از جوانانی که در این رشته یعنی رهبری ارکستر باشد که البته تحصیلکرده باشند و از تخصص کافی بهرهمند و مدیریت اداره ارکستر را نیز داشته باشند، بسیار رخداد خوبی خواهد شد. با توجه به اینکه این رهبران جوان نیازمند تجربه هستند اگر به صورت میهمان باشند، بهتر است، چراکه رهبر ثابت باید ویژگیهای زیادی داشته باشد تا بتواند عنوان رهبری دایم را داشته باشد که آنهم در حال حاضر شرایط آنچنان که باید مهیا نیست.
تشکیل شورای ارکستر ملی اتفاق مبارکی بود
عادل اصغرزاده نوازنده کنترباس که با ارکستر ملی ایران همکاری داشته؛ میگوید: به نظر من یکی از اتفاقهای بسیار خوشحالکننده تشکیل شورای ارکستر ملی ایران بوده که چندین عضو دارد و به عنوان مدیر هنری ارکستر عمل میکنند که شورای ارکستر رپرتوار اجرایی و رهبر هر اجرا را مشخص میکند و در مدتی که گذشته ارکستر اجراهای باکیفیتی با رهبران مختلف داشته از جمله آقای نصیر حیدریان و آقای بردیا کیارس و... که نقطه عطفی برای ارکستر بوده است و تجربههای جدیدی رقم خواهد زد. ارکستر با رهبران میهمان قطعا عملکرد بهتری نسبت به زمانی که رهبر ثابت سکان ارکستر را هدایت میکرد، داشته است.
رهبر دایم سطح هماهنگیها را بالا میبرد
سیدمحمد تنکابنی، آهنگساز و مدیر هنری ارکستر پارسوآ اینطور بیان میکند: حضور رهبر مهمان از یک جنبه خوب است و از یک جنبه بد. از سویی وجود رهبر مهمان و چرخشی در ارکستر ملی موجب برقراری ارتباط بیشتر با طیف گستردهای از آهنگسازان و موسیقیدانهای خارج از ارکستر میشود. رپرتوار ارکستر ملی متنوعتر خواهد شد و شاید فنیتر. اما جنبه بد آن میتواند آسیب رساندن به جنبههای فنی ارکستر باشد. رهبر دایم یکی از مهمترین کارهایی که انجام میدهد این است که سطح همکاری را در ارکستر بالا میبرد و با انتخاب رپرتوار مناسب، نه فقط برای جذب مخاطب بلکه برای ارتقای استاندارد ارکستر تلاش میکند تا از این طریق سلیقه مخاطب را بهتر کند. این موضوع تمرکز میخواهد و نیاز به زمان دارد. دقیقا مثل یک تیم فوتبال. ما در تیم ملی ایران، مربی مهمان و چرخشی برای هر بازی نداریم. با معیارهای نسبتا فنی (حتی با بستن قرارداد با مربیان خارجی) یک فرد را برای یک دوره مشخصی انتخاب میکنند تا به یک نتیجه مطلوب برسند. در این دوره مشخص، بازیکنان سطح فنی خود را پیدا میکنند و به کمک مربی آن را ارتقا میدهند. حال اگر قرار بود در هر بازی فوتبال یک مربی وجود داشته باشد، از جنبه فنی کمی کار پیچیده میشد و مشکلات بزرگتر. در مورد ارکستر ملی شاید بهتر باشد که به صورت دورهای، نه برای هر اجرا، رهبران تغییر کنند و بدنه مدیریتی ارکستر در تلاش برای ایجاد برقراری بیشتر با جامعه فعال موسیقی باشد و با کمک رهبر، اجازه دهد تمام موسیقیدانها از این امکان دولتی برای ارتقای سطح شنیداری مردم استفاده کنند.
رهبر مهمان تاثیر بهتری داشته است
سارا نادری که با ارکستر سمفونیک تهران همکاری داشته، بیان میکند: به نظر من رویکرد ارکستر ملی نسبت به قبل بسیار مثبت بوده و شاهد پیشرفت ارکستر و اجراهای بسیار تاثیرگذار با رهبران مهمان بودهایم. از نکات مثبت وجود رهبران متفاوت میتوان به این مورد اشاره نمود که هر رهبر نکات مثبت مختلفی را به ارکستر ارایه میدهد که باعث میشود در طولانیمدت پیشرفت چشمگیری در این ارکستر نمایان شود، در نتیجه با توجه به سابقه فعالیت ارکستر، رهبر میهمان تاثیر بهتری داشته است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه اعتمادآنلاین، تاریخ انتشار:۱۳ مهر ۱۴۰۲، کدخبر: ۱۸۶۱۸۹، www.etemadonline.com