پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۸۴۲۰
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۴۰

دستگیری ترامپ در فومن؛ خطای ادراکی در پیامی رسانه‌ای + قبلا هم آتش جهنم فومن خبرساز شده بود؟!

در فومن گیلان بعد از همه حاشیه های داستان آتش جهنم، یک مانور نمادین با حضور بازیگران محلی برگزار شد که در آن «ترامپ» و «ایلان ماسک» در نقش متهمان جهانی، سوار بر وانت زباله‌دان تاریخ، دستگیر شدند.از منظر رسانه‌ای، چنین تولیداتی در دسته‌ نمایش‌های آیینی قرار می‌گیرند؛ یعنی پیام‌هایی که نه بر منطق روایت و باورپذیری، بلکه بر تخیل و نمادسازی استوارند. در اینجا مخاطب نه برای درگیر شدن با یک داستان منطقی، بلکه برای تأیید یک احساس آماده شده است. اما مشکل همین‌جاست؛ فضای امروز رسانه، به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی، نسبت به این‌گونه نمادپردازی‌های ساده‌انگارانه حساس است.در منظر غربی‌ هم این کلیپ بی‌محتواست. در نگاه غربی، تبلیغات مؤثر باید مبتنی بر روایتی حداقل نیمه‌واقعی باشد یا با عناصر هویتی مخاطب هم‌راستا باشد. کلیپ دستگیری ترامپ نه تنها از این معیارها فاصله دارد، بلکه به عنوان نشانه‌ای از عقب‌ماندگی رسانه‌ای خوانده می‌شود و در بهترین حالت ممکن است در قالب برنامه‌های طنز شبانه استفاده شود.

شعارسال: کلیپی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن، فردی درشمایل ترامپ در فومن دستگیر می‌شود. نمایشی خیابانی، که بیشتر روایتی خطی و تخیلی است تا بازنمایی هنری از قدرت یا عدالت. سوال اینجاست که هدف از ساخت چنین کلیپ‌هایی چیست؟ آیا این تصاویر به تقویت غرور ملی کمک می‌کنند، پیامی اثر گذار به داخل یا خارج دارند یا سوژه جدید و گذرای مفرح در فضای مجازی است؟

تعداد بازدید : 2

از منظر رسانه‌ای، چنین تولیداتی در دسته نمایش‌های آیینی قرار می‌گیرند؛ یعنی پیام‌هایی که نه بر منطق روایت و باورپذیری، بلکه بر تخیل و نمادسازی استوارند. در اینجا مخاطب نه برای درگیر شدن با یک داستان منطقی، بلکه برای تأیید یک احساس آماده شده است. اما مشکل همین‌جاست؛ فضای امروز رسانه، به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی، نسبت به این‌گونه نمادپردازی‌های ساده‌انگارانه حساس است. کاربران به‌سرعت فاصله‌ی میان «واقعیت» و «تظاهر» را تشخیص می‌دهند و همین باعث می‌شود کلیپی که با نیت نمادین قدرت‌نمایی ساخته شده، به سرعت دست‌مایه‌ی طنز، تمسخر و نقد اجتماعی شود. در نگاه جامعه‌شناختی، چنین آثاری زمانی مؤثرند که بتوانند با افق ذهنی مخاطب هم‌افق شوند. اما مخاطب امروز، در دنیایی زندگی می‌کند که در آن روایت‌ها پیچیده و پر از تردیدند. دستگیری نمادین رئیس‌جمهور آمریکا در فومن، بدون هیچ پیوندی با جهان واقعی یا التزام به عناصر هنری، برای مخاطب نه‌تنها باورپذیر نیست، بلکه حتی حس تحقیر به‌همراه می‌آورد؛ گویی سازنده‌ی اثر، به شعور مخاطب یا سلیقه هنری او بی‌اعتماد بوده و او را ساده‌لوح فرض کرده است.

در منظر غربی هم این کلیپ بی‌محتواست. در نگاه غربی، تبلیغات مؤثر باید مبتنی بر روایتی حداقل نیمه‌واقعی باشد یا با عناصر هویتی مخاطب هم‌راستا باشد. کلیپ دستگیری ترامپ نه تنها از این معیار‌ها فاصله دارد، بلکه به عنوان نشانه‌ای از عقب‌ماندگی رسانه‌ای خوانده می‌شود و در بهترین حالت ممکن است در قالب برنامه‌های طنز شبانه استفاده شود. اگر هم کلیپ برای مصرف داخلی ساخته شده باشد بازهم به هدف خود نرسیده است، زیرا چنین تولید‌هایی به‌جای رساندن پیام، بیشتر «ضدپیام» تولید می‌کنند. نه تنها باور نمی‌آفرینند و خلاقیتی هنری در روایت نشان نمی‌دهند، بلکه شکاف میان رسانه‌ی رسمی و افکار عمومی را بیشتر آشکار می‌سازند.

نتیجه نهایی، نه القای قدرت، که تأکید دوباره بر فاصله‌ی عمیق میان تصویرسازی و واقعیت است که در نهایت به عنوان سوژه جدید تمسخر در فضای مجازی بکار گرفته خواهد شد.

پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون

خبرهای مرتبط
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین