پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۰۶۲۲
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۸
دانش بدن و یا علم اشراف به امراض از سالیانی بسیار دور جزء تخصصی ترین رشته های ست که همواره دستمایه ی دانشمندان کهن ما برای اثبات نبوغ واستعدادهای شگرفشان در این زمینه بوده است. اینکه چگونه میشود با مطالعه، تجربه و تجزیه و تحلیل بعد از آن نوع بشر از ورطه ی درد ونابودی رهانیده شود از دانشمندان دیرین به پزشکان و دانشمندان اکنون رسیده است پزشکان بیشماری که هم اکنون ودر این لحظه که این متن نگاشته میشود در حال تکاپو و هزینه کردن دانش خود برای نجات نوع بشر از بیماری می باشند.

شعارسال : و اما منظور بحث و هدف نگارنده از این متن آن دسته از استثناءاتی ست که متاسفانه و بازهم متاسفانه دارد این روزها از محدوده ی استثنا به دور میفتد. روی سخن نه آن دسته از پزشکانی را شامل میشود که در حال ساخت وساز و خراشیدن آسمان بوسیله ی ساختمانها هستند ونه آن گروه که اعتیاد داردوتمام آنچه که سالها برایش مرارت کشیده را نیست میکند ونه .جانب صحبت گروهی از پزشکان،پیراپزشکان و پرستارانی راشامل میشود که تنها علم بدن را از جزوه های سرد وسنگین دانشگاهیشان از حفظ کرده اند و بیماران را جز یک نمونه ی مطالعاتی و یک کالبد استمدادگر نمی بینند.شاید در پنداشت آنها بیماران فیزیک های بیجان ونیمه جانی اند که نه می بینند نه میشنوند نه توجیه میخواهند و نه گاه سواد وشعور دارند.

اینکه چگونه یک نوجوان سرزنده ی بهسرشت پس از ورود به دانشگاه طب، تبدیل به یک چنین ماشین هوشمند و به درد بخوری میشود شایان بسی تفکراست.برخی بیمارستانها تبدیل به محیط های ابزورد (پوچ، بی‌معنی)کاری برای پرستاران شده اند که آدمی را به یاد اردوگاههای کار اجباری فیلمها می اندازد انگارکه گویی برخی ها امیدی به دریافت اجرت در پایان هر ماه و دریافت اجر در پایان عمر ندارند و بیماران این بی طاقتان از درد و اضطراب پناه به چنین مکانی را بازهم غنیمت میشمارند وبارها و بازهم بارها رجعت میکنند.

مگر جناب نظام آموزش عالی کشور، دانشجویان پزشکی و پرستاری خود را از نحوه ی برخورد با بیمار، مصدوم و البته همراهان آنان توجیه نمیکند؟ آیا نو پزشکان و نوپرستاران ما تنها با توشه ای ازعلم برخورد با بیماری به وادی خدمت پا می نهند یا اینکه نه خود مرور چنین اصولی را در اذهان خود به نسیان میسپارند که مسلما چنین اتفاقی برای برخی از پرستاران رخ داده، چرا که نظام آموزش عالی دروسی را بر همین معیارها در رشته ی پرستاری پیش بینی کرده دروسی مانند فرآیند یادگیری و اصول آموزش به مددجو،روانشناسی فردی اجتماعی و پرستاری بهداشت روان،که در مجموع هشت واحد را به خود اختصاص میدهند اما متاسفانه در ذهن بعضی از این عزیزان این دروس اصولی و البته انسانی در ورطه ی فراموشی،گم و ناپیدا میشود . واین اصل نادیده گرفته میشود که پرستاری چیزهایی فراتر از تزریق،پانسمان و مراقبتهای پرستاری تکلیف است که در تاریخ مذهبی وشفاهی ملی ما نمونه هایی از پرستاریهای بی تکلف مثال این نکته است. در بسیاری از بیمارستانهای ما نحوه ی برخورد با بیمار،مصدوم ومهمتر از آنها همراهانشان تاسف بارمیباشد.

وظیفه یک پزشک تنها ایجاد شکاف برای بیرون کشیدن امعاء واحشاء وتشخیص ودرمان نیست، همواره مشاوره جز مهمترین بخش درمان برای بیمار به حساب می آید که بازهم نظام آموزش عالی دروسی از قبیل کارآموزی روانپزشکی، تاریخ و اخلاق پزشکی و همچنین کارورزی به مدت یک ماه در همین خصوص را برای دانشجویان رشته پزشکی تبیین نموده اما متاسفانه برخی پزشکان گاه حوصله گاه الزام و گاه سواد توجیه کردن بیماران خود رانداشته واهمال می نمایند چرا که علم تازمانی که از دهان پزشک خروج نیابد به بار نمی نشیند و یک مشاوره را موفق نمیگرداند در موارد زیادی مشاهده گردیده که پزشکان نمیتوانند وگاه نمیخواهند که حتی ارتباط چشمی چه موفق وچه ناموفقی با بیمار وهمراهانشان برقرار کنند که متاسفانه عکس چنین رفتاری در پزشکان کشورهای توسعه یافته بخوبی و به نحو قابل تقدیری مشاهده میشود. بیمارانی که شاید با عنوان بیمار در بیمارستانها پذیرش شوند اما در بیرون از آن هرکدام صاحب عنوانی شایسته در خانه جامعه و محل کار خود میباشند. شاید نقص در چگونگی جذب دانشجویان رشته های پزشکی باشد زیرا گزینش سراسری دانشجو تنها بر اساس میانگین علمی دانشجویان بوده وهیچ سنجشی ازلحاظ سلامت روحی،فن بیان، روابط عمومی و اجتماعی از دانشجویان بعمل نمی آید چرا که گاه برخی پزشکان مهارت برقراری ارتباط از طریق چشم یا کلام را به رغم سواد پزشکی ندارند که این مورد بخش کوچکی از این استثناها را شامل میشود. در اکثریت، این غرور نالازم و ظرفیت محدود شخصیتی برخی پزشکان است که مانع ادای تکلیفشان به نحو مطلوب میشود.

و اما راهکار و پیشنهاد برای رفع این معضل اجتماعی در چنین طبقه ی اجتماعی میتواند آن باشد که نظام پزشکی کشور این دسته از استثناعات را در جامعه ی پزشکی شناسایی و کلاسهایی رادر جهت رفع ناتوانی مهارتی و بعضا شخصیتی این گروه از پزشکان و پرستاران ترتیب دهد چرا که عافیت یافتن جامعه از بیماری محقق نخواهد شد جز با سلامت روحی و روانی جامعه ویک جامعه چگونه میتواند به سلامت جسمی خود

ادامه دهد درحالیکه روح بیماری دارد که متاسفانه اگر تدبیری اندیشیده نشود بزودی بیمارستانهای ما تبدیل به تعمیرگاههایی زبر وخشن خواهد شد.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی دریا ، تاریخ انتشار چهارشنبه 21 بهمن 1394 ، کد مطلب :4247-2 : www.daryanews.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین