شعار سال: این هفته به مناسبت روز دختر فراخوان اصلی صفحه را به این مناسبت اختصاص داده و پرسیده بودیم: فکر میکنید معنای تکریم دختران ایرانی چیست؟ اگر دختران ایرانی را در گروه جوانها قرار دهیم آنها در مقایسه با همسالان جنس مخالف خود یعنی پسران از چه محدودیتهایی رنج میبرند و این محدودیتها چقدر پایه منطقی و عقلانی دارد؟ فکر میکنید در حوزه عرف و برداشتهای ما از دین چه تحولاتی باید روی دهد که کمتر شاهد تبعیضهای جنسیتی درباره دختران باشیم؟ بهعنوان مثال آیا سهم دختران تحصیلکرده از بازار کار و سرگرمی و تفریح از الگوهای تبعیض جنسیتی تبعیت میکند؟ اگر این اتفاق روی میدهد ریشههای آن کجاست؟ آنچه در ادامه میآید پاسخهای مخاطبان «ایران» به این پرسشهاست.
عطیه جعفری در کانال تلگرام ایران، دختران دهه 70 را به خاطر تسلیم نشدن و دنبال خواستههایشان رفتن تحسین میکند: من 36 سالم است. جوانی نکردم، ازدواج هم نکردم. هرگز جرأت داد و بیداد کردن و پا کوبیدن به زمین نداشتم تا به کمترین حقوقم برسم. پدر من از دنیا رفته است. خواهرزادهای دارم متولد 75 که برای خواستههایش تلاش میکند به حرف دیگران در مورد ظاهرش اهمیت نمیدهد هر چه میخواهد میپوشد هر جا بخواهد برود میرود چون خواستههایش را خودش برآورده میکند و نمیگوید زشت است. من این نسل را تحسین میکنم. شاید به او بگویند پررو اما حداقل خوشحال است.
معصومه کریمنژاد در تماس تلفنی با «ایران» گفته، نیازی به نگاه ویژه به دختران نیست حق طبیعی آنها را بدهید: دختران همان چیزی را میخواهند که هر انسانی میخواهد. اینکه هر فردی برای خودش تصمیم بگیرد خواسته هر انسانی است. شاید احتیاجی به این نباشد که نگاه ویژهای به دختران داشته باشیم همین که آنها را مثل همه انسانها دارای حقوق برابر بدانیم کافی است. سوزان گیرهارت میگوید: واکنشهای زن خر کن، تا بیان جملات قصار و بیمعنا و موهوم درباره نقش و مقام زن که منافعش به سود زنها نیست. منظور اینکه گاهی پشت کلمات بزرگ متوقف میشویم بدون اینکه به آنها عمل کنیم. مصداق ایرانی: جنس زن لطیف است و همه این محدودیتهایی که ما برای او در نظر میگیریم به نفع اوست، که این خودش از همه بدتر و اعصاب خرد کنتر است.
نسترن – 190... 0917 از شهرستان قیر و کارزین استان فارس به صراحت گفته اگر روزی بچهدار شود نمیخواهد بچهاش دختر باشد: اگر روزی بچهدار شوم دلم نمیخواهد دختر باشد. در کنار همه خوبیهای دختر بودن، محدودیتهایی که خودم تجربه کردهام، نمیخواهم به دخترم منتقل شود. محدودیتهای تحصیلی در شهر من و نبود رشته ریاضی برای دختران و به ناچار تجربه خوابگاه و... مصاحبههای کاری غیرمنصفانه که اولویت با پسران بود در صورتی که شایستگیهایم بالاتر از رقیبان پسر بود؛ دلیلی که خیلی واضح اعلام کردند که اولویت با پسران برای کسب این شغل هست. نبود یک پارک ویژه دختران در شهرم که دوچرخه سواری برایش یک رؤیا باشد. فوتبال بازی کردن و لذت بردن از آن برایش یک رؤیا باشد. دختر بودن شاید به درد شهرهای بزرگ ایران بخورد؛ نه برای شهر کوچک من.
آزاده مختارپور، اصلیترین مطالبهاش بهعنوان یک دختر ایرانی را کنار نیامدن با تصویر موجودی ضعیف و ناقص دانسته و در کانال تلگرام ایران نوشته: یکی از بزرگترین مطالبات من بهعنوان یک دختر این است که دوست ندارم به من به چشم یک زن ضعیف و ناقص عقل نگاه شود که فقط باید بتواند زیبا، خوش هیکل و سر به راه باشد. سر به راه هم یعنی اینکه هر کی هر چی گفت بگوید چشم، در غیر این صورت آن یک دختر ناسازگار است که دیگر به درد نمیخورد. بهترین تکریم از دختران ایرانی این است که به آنها حق انتخاب داده شود تا آنها بتوانند انتخاب کنند چه رشته تحصیلی را بخوانند چه تفریحاتی داشته باشند. چه نوع پوششی مناسب حال آنهاست. بزرگترین تکریم از یک دختر احترام به فهم و شعور اوست. احترام به انتخابش است. دختر ایرانی نیاز به اعتماد به نفس دارد. یک مادر که اعتماد به نفس ندارد فردا چه بچه موفقی را به جامعه تحویل میدهد؟ هیچ!
مریم رضوانی در تماس تلفنی با ما از یک تجربه تلخ اجتماعی گفته، از اینکه گاه حتی خنده یک دختر در خیابان تحمل نمیشود: من یک دختر محجبه هستم با اعتقادات خودم و اخلاقیاتی که به آن پایبندم. دیروز وقتی همراه خواهرم در پیاده روی یک خیابان شلوغ بودم و راجع به چیزی میخندیدم در حد معقول و نه با صدای بلند فردی کنارم رد شد (با قیافه یک آدم خیلی خیلی معقول) و گفت: باید صدای اینها را بُرید تا نخندند... چقدر در دلم ناراحت شدم. چه فرقی هست بین پسر و دختر برای خندیدن؟ برای شاد بودن؟ یا برای لباس رنگ روشن؟ هر کشوری قوانینی دارد قابل احترام ولی این قوانین باید منصفانه بین مرد و زن تقسیم شود، نباید تبعیض شود نباید خنده برای من دختر زشت باشد و برای یک پسر بیعیب.
عادله مرادی در تماس تلفنی با ما گفته درد آن است که یک زن در رسانه ملی علیه زنها حرف بزند: وقتی یک مادر و یک زن در رسانه ملی میگوید زنها عقل درست ندارند و این مرد است که باید زندگی را بچرخاند، به حال چه کسی گریه کنیم. حداقل خانمها در مورد هم نباید قضاوت کنند. دختری که موهایش را قرمز میکند شاید فقط عاشق مد باشد و عاشق رنگ موی قرمز و دختر پاک و نجیبی باشد. ما نیاز داریم کاری به کار هم نداشته باشیم.
نازنین مقصودی در کانال تلگرام ایران با چند مثال درباره تکریم دختران به فراخوان ما پاسخ داده: تکریم یک دختر این است که مثلاً تا رانندهای بد رانندگی میکند نگوییم حتماً رانندهاش یک خانم است. تکریم دختر یعنی اینکه نگوییم تو دختری تو را چه به تماشای فوتبال. تکریم یک دختر یعنی اینکه یک دختر با خیال راحت در خیابان راه برود نه اینکه گونههایش سرخ شود از شرم و خجالت شنیدن انواع متلکها.
نگین علیزاده – 362...0921 گفته از دختر بودن خودم کاملاً راضیام: از اینکه یک دختر هستم خوشحالم. از شنیدن نامم لذت میبرم برای پدر و مادرم دلسوزم و مورد مهرشان قرار میگیرم. دردسرهای یک پسر را ندارم. فرهنگ و زمانه تغییر کرده. الان یک دختر دهه هشتادی یا هفتادی اعتماد به نفسش مسلماً بیشتر از من دهه شصتی هست. و من وقتی جسارت و سرزندگیشان را میبینم لذت میبرم. فکر میکنم دخترهای امروزی خودشان دارند حقوق خودشان را به دست میآورند و برایشان آرزوهای دور از دسترس معنی ندارد؛ هر چیزی را میتوانند به دست بیاورند.
893... 0917 از تبعیضهای رنگارنگی که بر دختران تحمیل میشود نام برده: تبعیض یعنی یک دختر برقصد و در تلویزیون مثل یک مجرم سابقهدار که قتل مرتکب شده گریه کند، بغض کند و یک زخم تا همیشه در دلش بماند و خاوری نامها و به اصطلاح مردان با خیال راحت پول مملکت و بیتالمال را چپاول کنند بدون ترس از اعتراف تلویزیونی. تبعیض همین است که در ایران ما مردان، نژاد برتر هستند. تبعیض این است که وقتی از شخصی بپرسند چند بچهداری فقط تعداد پسرانش را بگوید و این فاجعه است برای دختری که روزی مادر خواهد شد.
فاطمه دهقان در کانال تلگرام ایران از یک تجربه و مشاهده در دوران دبیرستانش گفته از تصمیم به طلاق به خاطر دخترزایی: یادم میآید دوره دبیرستان پدر و مادر دوستم میخواستند طلاق بگیرند چون تمام فرزندان زن، دختر بودند. همسایهمان زن دوم گرفت تا بعد از ۴فرزند دختر، زن جدید برایش پسر بزاید. اینها عمق یک نگاه تبعیضآمیز هستند که زمان میبرد تا اصلاح شود.
حسنیه بهرامی در کانال تلگرام ایران، ریشه تبعیض میان دختران ایرانی و رواج پسرسالاری را در قرون گذشته میداند و معتقد است: زنان و دختران ایران در طول تاریخ از بیعدالتی و تبعیض جنسیتی رنج بردهاند. این فقط یک شعار نیست. نگاهی به زندگی خودمان و نحوه رفتار مادرانمان با ما و برادرانمان گواه این مطلب است که پسرسالاری و ظلم در دختران ریشه کهن دارد. اگر دخترانی را امروز میبینیم که هنجارها را به نوعی ناهنجارگونه شکسته و سعی در تابوشکنی و طلب حق و حقوق خود به شیوهای غیرمتعارف دارند باید ریشه آن را در ظلم تاریخی به زنانی دید که خود این زنان هم بعدها علت و باعث ظلم و سرکوب دخترانشان شدهاند. دختر امروزی چیزی جز برابری جنسیتی و حق کار و حقوق مدنی برابر با مرد نمیخواهد. اگر این حق طبیعی زنان به آنها داده شود میتوان انتظار جامعهای سالم تر، پویاتر و برابرتر داشت.
زهرا سادات موسوی – 667...0939 گفته فعالیت اجتماعی دختران پس از ازدواج کمتر میشود: اگر بخواهم دختران 27 ساله را با پسران در این گروه سنی مقایسه کنم دختران از نظر تحصیلات عالی و اشتغال موفقتر هستند اما همین گروه دختران موفق وقتی ازدواج میکنند و تشکیل خانواده میدهند کم کم حضورشان در کار و فعالیتهای اجتماعی کم رنگتر میشود تا جایی که بعد از اولین زایمان دیگر کار نمیکنند و ترجیح میدهند به پرورش کودکشان مشغول شوند. عدهای هم بعد از زایمان کارشان را از دست میدهند و تعداد باقیمانده با سختی فراوان هم کار در خانه و هم مشغلههای کاری را جلو میبرند. در صورتی که پسرانمان نه مرخصی زایمان دارند که سبب از دست رفتن شغلشان شود نه مشغله بزرگ کردن بچه. با این همه مشکلات روز مادران آینده مبارک.
ناهید به صفحه خوانندگان ایمیل مفصلی درباره مطالبات دختران ایرانی فرستاده است که خلاصه آن را میخوانید: بزرگترین مطالبه من بهعنوان یک دختر ایرانی آزادی است. من دوست دارم در انتخاب نوع زندگی، نوع پوشش حتی نوع حرف زدن آزاد باشم. دوست ندارم دیگران فکر کنند از من بهتر هستند و میتوانند خیر و صلاح من را تشخیص دهند. دوست ندارم من را یک دختر جوان بیتجربه بدانند که برای هر کاری احتیاج به نصیحت و سرپرستی یک مرد دارد. من دست و پا چلفتی و خرابکار نیستم. من دوست ندارم که قبل از انجام کاری در موردم قضاوت شود و هنوز کاری را انجام نداده دیگران بخصوص مردها با خودشان فکر کنند که این یک دختر است. از اینکه میبینم دخترها در جوکهای شبکههای اجتماعی بهعنوان موجوداتی کم عقل نشان داده میشوند خشم تمام وجودم را فرا میگیرد مخصوصاً وقتی میبینم خود دخترها به این جوکها میخندند...
ستاره منفرد در تماس تلفنی با ما درباره احکام دینی و ضرورت تدوین احکام متناسب با شرایط زمان و مکان میگوید: اصولاً محدودیت پایه عقلانی ندارد. محدودیت برای کسی گذاشته میشود که در میزان عقل و شعور او شک وجود دارد. اگر ما به عقلی که در یک دختر هست به همان اندازه ایمان داشته باشیم که به عقل یک پسر ایمان داریم هیچ گاه از محدودیت حرف نمیزنیم. از آنجایی که احکام دینی در کشور ما حکم مقدسات را پیدا کردهاند و هر گونه مخالفت با این احکام پیگرد قانونی دارد آدم به خود جرأت نمیدهد که وارد مسأله تغییر احکام شود. احکام دینی باید با تغییر زمان تغییر کند اما اینگونه که ما احکام دینی را تقدس بخشیدهایم دیگر چگونه میتوانیم آنها را تغییر بدهیم. پس برای تغییر احکام ابتدا باید آنها را از هاله تقدس بیرون بکشیم. بعد از اینکه اجازه یافتیم از احکام ایراد بگیریم قطعاً میتوانیم آنها را تغییر بدهیم.
زهرا هرانده در تماس تلفنی با «ایران»، تبعیض جنسیتی در فضای اشتغال کشور را مورد توجه قرار داده: در کشوری که چند میلیون بیکار دارد چگونه میشود که تبعیض جنسیتی در بازار کارش وجود نداشته باشد. ما برای مردها که در جامعه ما بیکارند، کار درست و حسابی نداریم بعد میخواهیم برای زنها کار با حقوق برابر درست کنیم. اگر هم حقی بدهیم در حد کارمند جزء بودن است. در سازمانهایمان چند مدیر زن داریم؟ یا اصلاً چرا در کار به جنبههای ظاهری زنان اهمیت میدهیم؟ معمولاً در کشور ما کارهایی را که مردان انجام نمیدهند به زنان میدهند. برای رفع تبعیض بازار کار بین دختران و پسران باید ابتدا یک بازار کار فعال و پویا داشته باشیم بعد به فکر تنظیم حقوق عادلانه بین زن و مرد باشیم. برای ایجاد بازار فعال و پویا باید از اقتصاد آزاد آدام اسمیت استفاده کنیم.
مونا یونسی – 358...0914 از زاویه دیگری به تبعیض میان دخترها و پسرها پرداخته و معتقد است: چرا بازخوردها در مورد عملکرد دخترها چه خوب و چه بد اینقدر غیرواقعی و فرافکنانه است. مثلاً آقای فغانی داور بینالمللی فوتبال با همکار زن خود دست داده و در صفحه مجازی خود گفتهاند برایشان مهم نیست که این عکس پخش شده است. کاری بدرستی یا غلط بودن این کار ندارم اما اگر یک زن مشابه این کار را انجام میداد قطعاً توبیخ و محروم میشد. اصولاً چیزهایی که برای مردان بلامانع است برای زنان ممنوع است.
و بالاخره شیما نائینی – 729...0919 درباره نامگذاری این روز میگوید: تنها چیزی که نصیبمان شده، همان نامگذاری روز دختر برایشان است که پسرها شاکی هستند که چرا هیچ روزی در تقویم به نامشان نیست. در نیروی کار، دخترها چندین کار را با هم انجام میدهند و جای چند پسر در کارهای مدیریتی و دیگر کارهایی از این قبیل کار میکنند اما نصف یا شاید یک سوم پسرها حقوق میگیرند، چون نانآور حساب نمیشوند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران ، تاریخ انتشار ------، کدمطلب: 474588، www.iran-newspaper.com