داستان امروز پتروشيميها
بيژن نامدار زنگنه، وزير نفت در ابتداي دوران خود در دولت يازدهم خوراك پتروشيميها را به مدت 10 سال 13 سنت اعلام كرد. پتروشيميها اعتراض كردند و گفتند كه اين نرخ بسيار بوده و رقابتي نيست. دولت در پاسخ به اين اعتراضها 13 سنت را براي آنها با نرخ ارز مبادلهاي تعيين كرد. حتي دولت اعلام كرد كه پتروشيميها ميتوانند پرداختي خود را به دولت پس از صادرات تسويه كنند. پتروشيميها حتي اين اقدام را انجام ندادند. آنها محصول خود را صادر كرده و ارز خود را به بازار تزريق نميكردند. پتروشيميها با صادر كردن محصولات به شكلي دلار خود را در بازار وارد ميكردند؛ به همين خاطر هر ماه شاهد نوسانات نرخ ارز بوديم. ارزي كه پتروشيميها به بازار آزاد تزريق ميكردند با تاخير صورت ميگرفت يا چند روز تزريق نميشد و قيمتها بالا مي رفت و بعد تزريق ميشد؛ به طوري كه سرانجام دلار به 6 هزار تومان رسيد. اتفاق ديگري كه در خصوص پتروشيميها صورت گرفت، اين بود كه با گراني دلار دولت ارز 3600 تومان را خط كشيد و خوراك پتروشيميها را 4200 تومان تعيين كرد. با اين اتفاق پتروشيميها از ابتداي امسال دلار را وارد كشور نكردند. سرمايهاي كه ماهانه حدود يك ميليارد دلار است وارد بازار نشد. به اين ترتيب از ابتداي امسال دلار را وارد بازار نكردند كه بيش از سه ميليارد دلار تخمين ميخورد. در اين ميان دولت عقب نشيني كرد و خوراك را با ارز 3800تومان به پتروشيميها ارائه داد به شرط اينكه دلار خود را در سامانه نيما ثبت كنند. سامانهاي كه بانك مركزي براي صادركنندگان ايجاد كرده است تا دولت بداند دلاري كه توسط صادر كننده ثبت ميشود در نهايت به دست چه كساني مي رسد (به دست واردكنندگان) اما اين اقدام هم عملي نشد. پتروشيميها دلار خود را در نيما ثبت نكردند. آنها 91 درصد از ارز خود را در صرافي دبي فروختند و تنها 9 درصد را به ايران آوردند. برخي رسانهها در حمايت از پتروشيميها نوشتند كه قرار است، ارز پتروشيمي وارد بازار ثانويه (با نرخ هشت هزار تومان) شود. اين درحالي بود كه دولت هيچ مصوبهاي براي اين موضوع نداشت و هنوز هم بانك مركزي مطلبي در اين خصوص اعلام نكرده است.گفتني است كه بازار ثانويه براي ساير واردكنندگان است، نه براي پتروشيميها. پتروشيميها به نوعي توافقي راكه با دولت داشتند،ناديده گرفتند. اكنون بسياري از كارشناسان و فعالان بازار افزايش قيمت ارز و رسيدن دلار به 11 هزار تومان را از چشم پتروشيميها ميبينند. به اين خاطر كه شنبه هفته گذشته ورود ارز به كشور توسط پتروشيميها متوقف شد و دلار به 11 هزار تومان رسيد. باوجود اينكه برخي رسانهها اعلام ميكنند كه ارز پتروشيمي به بازار ثانويه سرازير شده اما هيچ مصوبهاي توسط هيات دولت در اين باره وجود نداشته و در حقيقت اين اخبار اشتباه است.
تعيين قيمت منطقي براي خوراك پتروشيمي
راه حل معضلات و مشكلات موجود در پتروشيميها اين است كه دولت بايد يكبار براي هميشه قيمت منطقي براي خوراك پتروشيمي در نظر بگيرد و آن را به دلار از پتروشيميها سر زمان مشخص دريافت كند. ارز حاصل از صادرات اين پتروشيمي نيز بايد به صورت الزامي به كشور وارد و به بازار تزريق شود. دولت بايد پتروشيميها را مجبور به اين اقدامات كند. متاسفانه در حال حاضر هيچ شفافيتي در پتروشيميها وجود ندارد. 90 درصد مواد اوليه پتروشيمي(به صورت خام) به چين صادر ميشود. بخش بزرگي از پتروشيميهاي كشور در دست شركتهاي خصولتي اداره ميشود. به گفته بسياري از كارشناسان اين حوزه، مدل خصوصيسازي و شكل واگذاريهاي صنعت پتروشيمي اشتباه بوده است. به همين خاطر در پي آن نيز عدم شفافيت مالي به زنجيره مشكلات پيوسته است. از طرفي مشكلات ارزي كه پتروشيميها براي كشور به وجود آوردند و حتي مشكلاتي كه خودشان براي اين صنعت به وجود آوردهاند، قابل تامل است. در حقيقت آنها نميتوانند زنجيره توليد را در داخل كشور تكميل كنند. حالا بايد به سمت ادغام پتروشيميها رفت. از سوي ديگر پتروشيميها بايد به سرعت تراز نامهها خود را ارائه داده و شفافسازي كنند تا بتوانند ادغام شوند. در حال حاضر متاسفانه پتروشيميها با خود رقابت ميكنند.
بايدها و نبايدهاي پتروشيميهاي ايران
شركت ملي پتروشيمي ميتوانست وارد بازار سرمايه و بورس شود و سهام خود را واگذار كند. چرا اين اتفاق رقم نخورد و پتروشيميها تبديل به قطبهايي شدند كه در جهان با يكديگر رقابت ميكنند. جنس ايراني ارزان فروخته ميشود؛ به اين خاطر كه شركتهاي ايراني در خارج از كشور در حال رقابت با يكديگرند، در حالي كه بايد با شركتهاي خارجي به رقابت بپردازند. اين به نوعي خود زني است. هيچ جاي دنيا اين اقدام صورت نميگيرد. محصول آلماني با آلماني در هيچ كجا رقابت نميكند اما محصول ايراني با ايراني رقابت ميكند. اين به دليل واگذاري اشتباه پتروشيميهاست، البته بايد تاكيد كرد كه خصوصيسازي اين صنعت كار اشتباهي نبود.
دولت درگير اقدامات اجرايي
محمدعلي خطيبي، نماينده سابق ايران در اوپك نيز در خصوص واگذاري پتروشيميها به «قانون» ميگويد: پتروشيميها واگذار شدند اما در اين واگذارهايها بحثهاي زيادي وجود دارد. واگذاريها كار درستي بود منتها سياستگذاريها اشتباه است. متاسفانه دولت آنقدر درگير اجرا شده است كه در بخش سياستگذاري و نظارت وقت نميگذارد. دولت بايد تصديگري كند و تمام وقتش را صرف سياستگذاري كند. سياست گذاري تعطيل است. وظيفه حاكميت سياستگذاري نظارت و كنترل است. اين اصل مديريت است. در اين بخشها ما به شدت ضعيفيم. حتي مجلس كه بايد بهدنبال سياست گذاري باشد به دنبال دلالبازي و ... است. دچار روزمرگي شدند و به همين خاطر درهمان نقطه اي كه بوديم، ايستادهايم. دولت در جايگاه اصلي خود كه سياست گذاري است، قرار ندارد.
دوري از تكنولوژي روز دنيا
او در ادامه خاطرنشان ميكند: يكي از مشكلات پتروشيميها دور بودن از تكنولوژي روز دنياست. اين موضوع موجب شده كه اكثر آنها زيانده باشند. پتروشيميها براي اينكه زيان خود را بپوشانند و خود را سودآور نشان دهند، مجبورند خوراك ارزان قيمت از دولت دريافت كنند. به همين خاطر هميشه بر روي قيمت خوراك بحث دارند تا دولت به آنها خوراك ارزان قيمت اختصاص دهد. همان طور كه ميدانيد در آن رانت است و با گرفتن اين خوراك خود را سودآور نشان ميدهند. اين در حالي است كه اگر قيمت خوراك آنها همچون خوراك ساير پتروشيميها در كشورهاي مختلف دنيا باشد، پتروشيميها دچار مشكل ميشوند. مشكل اصلي اين است كه اين پتروشيميها تكنولوژي روز را ندارند و از آن فاصله گرفته اند. در حال حاضر در بازار صادراتي رقابت وجود دارد و سعي ميكنند هزينه توليد را پايين بياورند تا حاشيه سود افزايش پيدا كند و به همين خاطر ناچارند از تكنولوژيهاي پيشرفته استفاده كنند. پتروشيميها در ايران تكنولوژي پيشرفته اي ندارند. به همين دليل هزينه توليد آنها بالاست. براي اينكه اين موضوع را پنهان كنند، خوراك رانتي دريافت ميكنند. روي محصولات نهايي سرمايهگذاري صورت نگرفته است و تمام اين محصولاتي كه توليد ميشوند، بيشتر محصولات واسطهاي هستند. بر روي محصولات با ارزش نهايي كه مصرفكنندگان قيمت بالايي براي آن پرداخت ميكنند سرمايهگذاري نشده است. در حالي كه ميدانيم با نفتوگاز صدها محصولات نهايي با ارزش افزوده بسيار بالا توليد ميشوند. اين زنجيره در ايران ديده نميشود. پتروشيمي ها با قيمت هاي خوبي واگذار شدند؛ يعني براي افرادي كه آن را دريافت كردند، سود زيادي به همراه داشت. ما بايد روي زنجيره محصولات با ارزش افزوده (با تكنولوژي و كيفيت بالا) سرمايهگذاري كنيم تا بتوانيم با قيمتهاي بين الملل نيز اين زنجيره را سودآور و قدرتمند بسازيم. در تمام دنيا پتروشيميها سود بسيار زيادي را نصيب كشور ميكنند اما در ايران ما ضررها را مي پوشانيم و به دنبال اين هستيم كه دولت خوراك ارزان قيمت بدهد و پتروشيميها با اين روش سود ببرند.
حمايت نابه جاي دولت
اكنون در بازارهاي بين المللي پتروشيمي رقابت وجود دارد، چرا پتروشيميهاي ما نميتوانند جايگاه خوبي داشته باشند؟ به اين خاطر كه هزينه توليد بالاست.به اين خاطر كه تكنولوژي روز را نداريم. تكنولوژي ميتواند هزينه توليد را كاهش دهد و سود بيشتري را نصيب كشور كند. مرتب در پتروشيميها بايد به سمت بهبود كيفيت راندمان باشيم با تكنولوژي روز كار كنيم و در اين زمينه اتفاقي صورت نميگيرد. لازم است ازتكنولوژي كه هزينه كمتر و بهرهوري بالاتري دارد، استفاده كنيم. بايددانش فني را بالا ببرند، دانش روز را بو ميكنند، تكنولوژي قوي بايد داشته باشند كه متاسفانه ندارند. با تكنولوژي قديمي كار كرده وخوراك ارزان قيمت دريافت ميكنند، بازار انحصاري داخلي را در دست دارند و روزگار خود را به همين شكل ميگذرانند؛ مانند خودروسازي . دولت هم واگذار كرده و سعي ميكنند كه تعطيل نشوند و آنها را روي پا نگه داشتهاند اما واقعيت اين است كه پتروشيميها زيانده هستند. سالهاي سال از ماليات هم معاف هستند. اغلب امتيازها را براي پتروشيميها قايل شدند. خوراك ارزان، معافيت مالياتي و... اما اگر بدون ملاحظه با آنها رفتار شود و مانند مابقي پتروشيميها در جهان رفتار شود، از آنها ماليات گرفته و خوراك را به قيمت بينالمللي بدهند، نمي توانند سرپابايستند و تعطيل ميشوند. چون خودشان را با دانش روز همراه نكرده و بهرهوري بالا را باهزينههاي پايين همراه نكردند.
مسكن تزريق ميكنيم
نماينده سابق ايران در اوپك ادامه ميدهدپتروشيميها بايد به شكل مداوم سيستمهاي خود را به روز كنند و ارتقا دهند. صنعت خودروسازي هم به همين شكل است. بهخاطر اينكه كارگران بيكار نشوند، خودروهاي بيكيفيت با كارايي پايين و مصرف بالا توليد ميكنيم و مردم مجبورند خريد كنند. به نوعي مسكن تزريق ميكنيم. بالاخره يك روزي بايد با زبان اقتصاد با آنها حرف بزنيم و از خواب بيدار شوند و خود را با واقعيت اقتصاد بين المللي روبهروكنند و محصولاتي با كيفيت بالا و هزينه هاي پايين توليد كنند تا بتوانند در بازار بين المللي رقابت كنند. صادراتي كه انجام ميدهند، پول آن را به بازار تزريق نكردند و براي خود برداشتند و در تحريم ها كمكي نكردند. گفتند قرار است وارد بورس شوند و ارز را به واردكنندگان و با قيمت رقابتي ارائه دهند. ارز خود را در بيرون حساب هايي دارند. محصول خود را با حمايتهاي داخلي به دست مي آورند، مي فروشند و ارز خود را در حساب هاي جاري نگه مي دارند و در اين شرايط سخت به كشور كمكي نميكنند. پتروشيميها مانند بچهننرها هستند، از هر لحاظ آنها را حمايت كردند از گل نازك تر به آنهانگفتند و ماليات نميدهند. به اين صورت خود ساخته نمي شوند و نمي توانند در بازار رقابتي حضور داشته باشند. دولت بايد مرتب از آنها حمايت كند تا سر پا بمانند. در تمام دنيا بخش پايين دستي را به بخش خصوصي تحويل ميدهند. دولتها در بخشهاي حاكميتي حضور دارند. بخشهايي مانند پالايش و پتروشيمي كه پاييندستي هستند از همان ابتدا به بخش خصوصي واگذار ميكنند و با آنها برخورد جدي دارند. براي مثال شركتهاي نفتي نروژ در كشورهاي ديگر سرمايهگذاري ميكنند و هيچ امتيازي به آنها نميدهند. اين به نفع خودشان است. اگر شركتهاي نروژي امروز با شركتهاي بزرگ مانند شل رقابت كنند، فردا ميتوانند روي پاي خود بايستند. همچنين تسهيلاتي كه به آنها داده ميشود به همان صورت است كه به شركتهاي آمريكايي ارائه ميشود. هيچ ملاحظه اي صورت نميگيرد زيرا معتقدند كه بايد با اين سختگيريها روي پاي خود بايستند. اگرچه در ظاهر اينها سختگيري به نظر ميرسد اما به نوعي لطفي به اين شركتهاست. در ايران اين طور نيست ما امروز اگر حمايت كنيم تا آخر بايد حمايت كنيم. بنابراين هيچ زمان نميتوانند در بازار رقابتي حضور داشته باشند. در حقيقت واگذاري پتروشيميها كار اشتباهي نبود اما طريقه واگذاري آنها اشتباه بود. اگر چتر حمايتي روزي از سر شركتهاي پتروشيمي برداشته شود، آنها زمين ميخورند و نميتوانند مقاومت كنند.
ناكارآمدي در پتروشيميها بيداد ميكند
حسين راغفر يكي از اقتصاددانان كشور نيز چندي پيش در اين باره گفت: پتروشيميها جز اينكه مواد خام را تبديل و صادر ميكنند، چه اقدام ديگري انجام ميدهند؟ به نوعي خام فروشي ميكنند. در سال 90 هر تن نفت خام دلار 780 و هر تن مواد پتروشيمي را كه قرار بود ارزش افزوده ايجاد كند با 740 دلار صادر كرديم. متاسفانه در پتروشيميها ناكارآمدي بيداد ميكند و بسياري از پتروشيميها به اصطلاح به بخش خصوصي واگذار شدند اما تمام منابع و سودشان را ميان خود و سهامداران توزيع ميكنند. به همين دليل است كه امروز شاهد نوسانات نرخ ارز هستيم. اتفاقاتي كه در پتروشيمي رخ مي دهد به خاطر اين است كه سرمايهگذاري صورت نگرفته است و ايمنيها را تكميل نكردند. بخش فولاد نيز به اين شكل است و ميگويند به بخش خصوصي واگذار شده، در حالي كه تمام اينها خصولتي هستند و با نفوذي كه دارند، كشور را به اينجا رساندهاند. دولت نيز تسخير اين بخشها شده است. سياستهايي كه امروز معاون اول رييس جمهور اعمال ميكند و با وجود منابع محدود كشور به پتروشيميها مجوز دريافت ارز دولتي را ميدهد، يك اقدام اشتباه است. دستفروش جنوب شرق كشور و كسي كه كليه خود را براي تامين زندگي خود ميفروشد در اين ارز سهم دارد و اين ارز تنها متعلق به پتروشيميها و مافيايي كه در بدنه قدرت شكل گرفته، نيست و متعلق به تمام مردم اين سرزمين است. به دولتمردان بايد گفت كه پاسخ مردم را چه ميدهيد؟ ما اكنون نگران چيزي جز وحدت ايران نيستيم. اگر نظام سياسي لطمه ببيند، ايران تجزيه خواهد شد. نگران بازسازي اقتصاد كشور هستيم كه در آن بايد به حقوق آحاد مردم توجه شود. ما با بخش به اصطلاح خصوصي(خصولتي) مخالفيم و طرفدار بازار رقابتي صنعتي هستيم.
منبع : قانون
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از پایگاه خبری تحلیلی 55 آنلاین، تاریخ انتشار: 11 مرداد 1397 ، کدخبر:141001 ،www.55online.ir
وقتی صحبت از ناکارامدی میشه یاد تموم مدیران ایرانی ای میفتم که تو سراسر جهان دارن به بهترین شیوه مدیریت میکنن و ما اینارو به هیچ و پوچ فروختیم و رفتن