شعارسال: اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics) از جمله رشتههایی است که طی سالهای اخیر به شدت مورد استقبال دانشگاهیان و نیز مخاطبان عمومی قرار گرفتهاند.
البته بحثها و تحقیقات اقتصاد رفتاری و حوزه مالی رفتاری (Behavioral Finance) که به آن نزدیک است، چند دهه قدمت دارند.
اما شاید بتوان گفت تلاشهای دانیل کانمن از یکسو و اعطای جایزه نوبل اقتصاد به ریچارد تیلر از سوی دیگر باعث شد که این رشته بین عموم مردم نیز بیشتر شناخته شده و جدیتر گرفته شود.
ما در این مطلب دو هدف را دنبال میکنیم. نخست اینکه برخی تعریفهای ابتدایی و کلیدی دربارهی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری را ارائه خواهیم کرد. دومین هدف هم این است که سایر درسها و بحثهایی را که با این حوزه ارتباط دارند، معرفی کنیم.
تعریف اقتصاد رفتاری و چند اصطلاح مرتبط با آن
مفهوم مطلوبیت و عقلانیت اقتصادی
برای درک موضوع اقتصاد رفتاری لازم است ابتدا دو مفهوم مطلوبیت (Utility) و عقلانیت اقتصادی (Economic Rationality) را بشناسیم.
اقتصاددانها مفهومی به نام مطلوبیت تعریف میکنند و معتقدند که انسانها هنگام تصمیم گیری و انتخاب میان گزینههای مختلف، میکوشند کاری کنند که مجموع مطلوبیت برای آنها افزایش یابد.
البته مطلوبیت یک مفهوم کیفی و ذهنی است؛ اما همهی ما کمابیش درکی از آن داریم.
مثلاً اگر بگوییم حقوق پنج میلیون تومانی برای ما A واحد مطلوبیت ایجاد میکند، فرض بر این است که حقوق ده میلیون تومانی، برای ما به اندازهی دو برابرِ A مطلوبیت ایجاد کند.
وقتی از عقلانیت اقتصادی حرف میزنیم منظورمان این است که انسانها، مطلوبیت را به همان شکلی که اقتصاددانها "تعریف کردهاند” محاسبه میکنند و بر همان اساس نیز تصمیم میگیرند.
پس باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که وقتی میگوییم رفتارهای اقتصادی انسانها عقلایی نیست منظورمان این نیست که رفتارهایشان نادرست است؛ یا اینکه دیوانهاند.
صرفاً منظورمان این است که عقل و منطق و خرد انسانها، با آن عقل اقتصادی که اقتصاددانها فرض میکنند تفاوت دارد.
اقتصاد رفتاری به چه موضوعاتی میپردازد؟
اقتصاد رفتاری دانشی است که با ترکیب دانستههای اقتصادی ما و دستاوردهای دانش روانشناسی و به طور خاص روانشناسی شناختی، میکوشد رفتارها و تصمیمهای اقتصادی ما را بهتر توصیف کرده و تحلیل کند.
اقتصاددانان رفتاری بر این باور هستند که تصمیم های اقتصادی انسانها آنقدر ساده و مکانیکی نیست که با معادلات اولیهی ریاضی و فرضِ عقلانیت اقتصادی قابل درک باشد.
به عنوان یک مثال ساده، اگر برای دو کالای نسبتاً مشابه، قیمتهای متفاوتی در نظر بگیریم، اقتصاد کلاسیک به ما میگوید که با افزایش قیمت، مطلوبیت کالا و به تبع آن تقاضا کاهش پیدا میکند.
این در حالی است که همهی ما مثالهای بسیاری در ذهن داریم که این نوع قیمتگذاری، الزاماً به فروش بیشتر کالای ارزانتر منتهی نشده است.
اقتصاددانان رفتاری برای مطالعات خود از روش علمی استفاده میکنند. یعنی فرضیههایی را مطرح کرده و سپس با مطالعات دقیق تجربی، آن فرضیهها را میآزمایند. بنابراین، اقتصاد رفتاری از نظر میزان علمی بودن نزدیک به سایر علوم تجربی محسوب میشود.
مالی رفتاری (Behavioral Finance) چیست و چه تفاوتی با اقتصاد رفتاری دارد؟
مالی رفتاری یا Behavioral Finance چیست
گاهی اوقات به اشتباه فکر میکنیم که موضوع علم اقتصاد، صرفاً پول است.
در حالی که علم اقتصاد به مدیریت منابع توجه دارد و به این نکته میپردازد که ما انسانها هنگامی که با محدودیت منابع روبرو میشویم چگونه تصمیم میگیریم و رفتار میکنیم. البته پول یکی از منابع ماست؛ اما ارزش آن ذاتی نیست و اتفاقاً به علت اینکه به ما در تأمین منابع دیگر کمک میکند ارزشمند است.
اگر این نکته را در ذهن داشته باشیم، به سادگی میتوانیم درک کنیم که اقتصاد رفتاری یک حوزهی بسیار گسترده است که به همه تصمیمهای انسان درباره مدیریت منابع میپردازد. اما مالی رفتاری یا Behavioral Finance یکی از زیرمجموعههای اقتصاد رفتاری است که بیشتر به تصمیمهای انسانها در بازارهای مالی توجه دارد.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت متمم، تاریخ انتشار: - ، کدخبر: - : www.motamem.org