شعار سال: گزارش ارزیابی عملکرد پنجساله دستگاه قضائی نشان میدهد، آمار ورودی پروندهها به محاکم اطفال در سال 96 در مقایسه با 95 با جهش درخورتوجهی همراه بوده و با رشد 50درصدی از سههزارو 409 فقره در سال 95 به ششهزارو 490 فقره در سال 96 افزایش یافته است. این آمار برای سالهای پیشتر به این شکل بوده است: آمار ورودی پروندهها به محاکم اطفال در سال 92، 10هزارو 503 مورد بوده که این رقم در سال 93 به نه هزارو 910 مورد کاهش یافته است. براساس این گزارش میزان پروندههای وارده به محاکم اطفال در سال 94 در مقایسه با 93، حدود 70 درصد کاهش یافته و از نه هزارو 910 مورد به سههزارو 201 مورد رسیده است؛ اما با وجود کاهش درخورتوجه ورودی پروندهها به دادگاههای اطفال و نوجوانان در سال 94 که دستاورد خوبی محسوب میشود، از سال 95 بار دیگر آمار ورود پروندهها به محاکم اطفال و نوجوانان رو به صعود گذاشته و به سههزارو 409 فقره افزایش یافته است. روند روبهرشد ورود پروندهها در سال 96 نسبت به 95 با جهش درخورتوجهی همراه بوده و با رشد 50درصدی، از سههزارو 409 فقره در سال 95 به ششهزارو 490 فقره در سال 96 افزایش یافته است. کتایون افرازه، از مسئولان طرح طفلان مسلم در جمعیت امام علی (طرح طفلان مسلم شب تاسوعا به همت جمعیت امام علی برگزار میشود و تلاش میکند زندانیانی را که در زیر سن 18 سال مرتکب قتل شدهاند، از طناب دار رها کند) با تأیید اینکه مشاهدات عینی مددکاران نشان میدهد که ارتکاب جرم در میان کودکان رو به افزایش است، تأکید میکند: ما آمار دقیق و مشخصی نداریم که چقدر آمار جرم و جنایت و خشونت در کودکان تغییر کرده است؛ اما چیزی که داریم از نزدیک میبینیم، نشان میدهد که این آمار رو به افزایش است و دلیل اصلی این افزایش چشمگیر هم فقر است؛ فقری که خود معضلات دیگری بازتولید میکند و خشونت و اعتیاد را بیشتر میکند. مطابق دیدههای ما در محلات مختلف تعداد کودکان بزهکار هر روز رو به افزایش است. افرازه میگوید در دو، سه ماه اخیر و در آستانه برگزاری طرح طفلان مسلم چندین پرونده زیر 18 سال به آنها معرفی شده تا شاید بتوانند گرهی از آن باز کنند. او میگوید: تازه اینها زیر 18 سالههایی هستند که جمعیت امام علی و طرح طفلان مسلم را میشناسند و میدانند که چنین طرحی وجود دارد و شما به پروندههای دیگری فکر کنید که اصلا درباره این طرح خبری ندارند. درحالحاضر ما حدود صد پرونده داریم که به جمعیت امام علی برای رسیدگی به پرونده فرزندانشان معرفی شدهاند. این خانوادهها به دلایل مختلفی طلب استمداد میکنند. حالا یا نمیتوانند پیگیری حقوقی پرونده فرزندشان را انجام بدهند و پول وکیل ندارند یا پرونده به رضایت ختم شده و در پرداخت وجهالرضایه دچار مشکل میشوند. افرازه در ادامه با اشاره به اینکه درحالحاضر پروندههای قتل بیشتری به رضایت خانواده مقتول در ازای دیه ختم میشود، تأکید میکند: قبلا در حین رسیدگی به پروندههای قتل، خیلی سخت میشد خانوادهای را برای رضایت در برابر وجهالرضایه راضی کرد؛ اما حالا با بالاگرفتن بحران اقتصادی در کشور که همه خانوادهها را درگیر خود کرده، بسیاری از خانوادهها خیلی سریع سراغ پول میروند و ترجیح میدهند حالا که فرزندشان را از دست دادهاند، بتوانند زخمهای عمیق دیگری را که باعثش فقر است، الیتام بخشند. پیشازاین خانوادهها سعی میکردند درباره دیه صحبت نکنند؛ اما حالا فشار اقتصادی بهسرعت آنها را به وجهالرضایه میرساند. این فعال مدنی تصریح میکند: بحث دیگر این است که بچهها قطعه آخر دومینوی خشم و خشونت در جامعه هستند. در واقع میخواهم بگویم خشونت تنها در میان کودکان افزایش نداشته؛ بلکه این خشم در همه جای جامعه به شدت گسترش پیدا کرده است و کودکان هم از این قاعده مستثنا نیستند؛ اما میشود گفت وقتی کودکی که مرتکب جرم میشود که نمیتواند خشمش را کنترل کند و حتی دوست صمیمیخود را سر یک دشنام به کشتن میدهد، نشاندهنده بالارفتن آمار خشونت در کل جامعه است. بچهها هیچ درکی از اینکه بافت و نسوج بدن به چه طریقی شکل گرفته، ندارند و نمیدانند ساختار بدن چگونه است و با خلافکاران حرفهای که درگیر این ماجرا هستند و بلد هستند چطور با تیزی و چاقو ضربه بزنند که خطی بیندازند و کسی نمیرد، متفاوت هستند. بچهها چون هیچ شناختی نسبت به این قضیه ندارند، با یک ضربه فرد را به کشتن میدهند و این هم میتواند یکی دیگر از دلایلی باشد که آنها بیشتر مرتکب جرم میشوند. از طرفی بخش عمدهای از این جرائم در دوران بلوغ رخ میدهد، بچهها در دوران بلوغ، تمام بحرانهایشان چندین برابر میشود و در چنین دورهای، بحرانها بزرگتر میشود و واکنش کودکان غیرمنطقیتر. از طرف دیگر بچههای ما در محلات حاشیه و معضلخیز بیشتر درگیر این اتفاق میشوند؛ اما این به آن معنا نیست که کودکان دیگر از این ماجرا مبرا هستند، کودکان مناطق معمولی و حتی مرفه هم درگیر این خشم و خشونت هستند. ما درباره محلاتی صحبت میکنیم که یک کودک در آن برای تنازع و بقا جنگیده است و میشود گفت که عوامل مختلفی در تصمیمگیری او تأثیر میگذارد. افرازه در پایان تأکید میکند: اگر همین الان در موقعیتی قرار بگیریم که پول زیادی روی زمین افتاده باشد، بچهای که در محله معمولی و شمال شهر بزرگ شده، با کودکی که از محله حاشیهای میآید، واکنش متفاوتی از خود نشان میدهد. فرد شمال شهری ممکن است به این فکر کند که این پول متعلق به چه کسی است؛ اما یک بچه در محله حاشیهای فقط به این فکر میکند که این پول میتواند تمام بدبختیها و مشکلات او را حل کند و انتخابی که آن لحظه انجام میدهد، کاملا به اختیار او نیست، به گذشته و تمام اتفاقاتی که تجربه کرده بستگی دارد و شاید در آن اتفاق و برداشتن پول مختار نباشد. در واقع میخواهم بگویم بخشی از این اتفاقات زاییده محلات است؛ اما قطعی نیست و وقتی یک کودک در شمال شهر هم در خشونت در امان نیست، قطعا این اتفاق در مناطق آسیبدیده بیشتر خواهد بود. این گزارش منتشرشده میگوید که خروجی یا به عبارتی میزان پروندههای مختومه در محاکم اطفال نیز همواره با میزان پروندههای وارده در هر سال، تا حدودی برابر بوده؛ یعنی در سال 92 که 10هزارو 503 مورد به دادگاههای اطفال وارد شده، 10هزارو 577 فقره پرونده نیز رسیدگی یا مختومه شده است. از دیگر نکات تأملبرانگیز درباره پروندههای دادگاههای اطفال و نوجوانان، تعداد ماندههای این دادگاه در سال 96 در مقایسه با 95 است که افزایش درخورتوجهی داشته و از 180 فقره در سال 95 به 580 فقره در سال 96 رسیده است؛ یعنی بیش از سه برابر افزایش یافته است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 31 شهریور 97، شماره: 3248
واقعا ای تاسف داره که کار ایرانی ها به اینجا کشیده شده! از دست مردم هم فقط دعا برمیاد
باید وازارت اموزش و پرورش برنامه جدی برای این قضیه داشته باشه وگرنه شرایط بحرانی میشه