پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۶۳۹۱۱
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۱
مي‌توان با زيرکي تحقير کرد هر معماي شگفتي را و نسبت به امر کلان فرهنگ بي‌تفاوت و بي‌مبالات بود و چنين ابرروايت و امر عظيم و عزيزي را با نابخردي و کاهلي تنها يک تفنن يا يک متاع حقير و زائد در جميع فعاليت‌هاي زندگي فرض و توهم کرد. مي‌توان گفت فرهنگ فقط در حيطه تفننات و مرز تجملات و حيطه تشريفات رفته و نهايتا در آن مضيق فرو مي‌ايستد و منطق و کوچک‌ترين محملي به توسعه و الزامات آن ندارد و افعال جهان متجدد در غياب آن ايجابا امکان وقوع يافته و توسعه منهاي آن راه خود را مي‌رود و کار سترگ خود را انجام مي‌دهد! اما و هزار اما چنين قول سخيف و ضعيفي نزد خردمندان جهان وزني نداشته و خريداري ندارد. ناگفته پيداست چنين توهمات و تشبثاتي البته نظرا و عملا هميشه بوده و خواهد بود.

شعار سال: در کسوف فرهنگ همه چيز پست و مقلوب مي‌شود و به تعبير بيدل در ورطه «سلوک کج‌رفتار» فرو مي‌افتد. بي‌هيچ‌ مناقشه و چندوچوني مي‌توان ‌گفت؛ فرهنگ شرط ورود جامعه امروز به عالم انساني است، چنانکه در ذهن و زبان، فرهنگ در تسميه و معناي واژگاني خود، گروش به کمال و نوعي از استعلاجويي را متبادر مي‌کند. فرهنگ پيشرو نه فقط يکي از لوازم و مقدمات پيشرفت بلکه متضمن و مستلزم همه مقدمات و ملزومات ارتقا و اعتلاي جوامع بشري محسوب مي‌شود. در شب ديجور زندگي، بي‌چراغ فرهنگ راه به جايي نمي‌توان برد و گرهي از هزاران هزار گره‌هاي جوامع انساني نمي‌توان‌ گشود! يک نکته در اين‌ معني گفتيم و همين باشد. اساسا و لامحاله، همه چيز در نسبت با فرهنگ است که تعريف و تبيين مي‌شود و هر ريز و درشتي تماما به مدد شايان فرهنگ تکوين و تداوم پيدا مي‌کند و همه واقعيات زير آسمان جهان با داده‌هاي فربه فرهنگ است که بنياد و پشتوانه مي‌گيرد. تحقيقا، فرهنگ نما و نمودي انتزاعي و ذهني نيست بلکه به شکل انضمامي و عملي در صحنه عينيت جامعه حاضر و بس فعال‌ مايشا است. فرهنگ همه رويدادها را در تلو مسائل خود دارد، از کوچک‌ترين مسئله تا عظيم‌ترين ماجرا در سپهر فرهنگ است که پديد و پديدار مي‌شود. در تأييد اين مدعا البته مي‌توان در جاي خود هزاران مثال و شرح امثله، تبويب و تمهيد کرد. کيست نداند انقلاب ايران در بدو تأسيس خود ماهيتي فرهنگي داشته و دارد، بنابراین با اين نظرگاه اهميت فرهنگ و تجليات فرهنگي در آن به اضعف مضاعف رخ مي‌نماياند. شوربختانه پاره‌اي از مديران که سال‌هاي سال در مصادر امور بوده و کماکان هستند، مع‌الوصف، هنوز که هنوز است حقيقتا نمي‌دانند وقتي از فرهنگ سخن مي‌گوييم، دقيقا از چه چيز سخن‌ مي‌گوييم و نظريات مطروحه متقدم و متأخر در اين ارتباط چيست!؟ اين کاهلان نمي‌دانند و شايد هم نمي‌خواهند بدانند فرهنگ، کما هو حقه چيست و رابطه آن با علم، سياست، اقتصاد، حکومت و اساسا، زندگي روزمره چگونه شکل مي‌گيرد؟ و حتي برخي در اين امر کاملا ضرور و بديهي، بر سبيل انکار، همچنان چون و چرا دارند و ترديد روا مي‌دارند! وقتي فرهنگ درخشان يک جامعه و تاريخ به علل و بواعث مختلف در محاق فرو مي‌افتد، رفته‌رفته همه فنومن‌ها و پديده‌ها، اعم از اقتصاد و سياست و اجتماع، بيهوده و بي‌وجه مي‌شود و پديده جهان‌شمول «نيست‌انگاري» نه تنها در آستانه در، بلکه هجمه خود را در اعماق متن و بطن هر چيز نشان مي‌دهد. فرهنگ در ساحت لايتناهي خود، استعدادها و امکان‌هاي بي‌نهايت به همراه دارد که مي‌تواند دنيا و تمدني را به نقطه اوج يا حضيض بکشاند. هر اتفاقي از اتفاقات زندگي لاجرم ضرباهنگ و مقدمات و مؤخرات عديده فرهنگي مختص به خود را به همراه دارد. فرهنگ پسرو، در واقع مولد مناسبات نکوهيده و فرهنگ پيشرو موجب مناسبات انديشيده است. اين بنده، چنانکه به تکرر و تجربت در مقام عمل دريافته‌ام و بارها واقعيت تلخ آن را نيز خدمت پاره‌اي از بزرگان نظام و اخيرا صميمانه با وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي در ميان نهاده‌ام، کثيري از مدعيان و مناديان سينه‌چاک فرهنگ که امروز از متصديان بلامنازع آن هستند کلا، بي‌بهره از فرهنگ و مهمات آن‌اند و اگر فرضا، با همه تنگ‌نظري‌ها و اعوجاجات مثلا، بهره و بضاعتي اندک و ناچيز در شناخت سازوکارهاي فرهنگ در اختيار دارند خودخواهانه و انحصارطلبانه به لطايف‌الحيل از مشاورت و مشارکت‌ دادن ديگران تجنب و تحاشي مي‌کنند تا آزمندانه تنها خود از تصميم‌سازان عرصه‌هاي متنوع فرهنگ در کشور باشند. در حالي که فرهنگ بما هو فرهنگ، خاصه فرهنگ معاصر، ملک مشاع است و براي جاري و نهادينه ‌شدن خود، به تصميمات و سنجه و سياست‌گذاري‌هاي چالاک جمعي فرهنگي حاجت دارد و چنين اقدامات فرهنگي نيز تنها در کنتکس کنش‌هاي فعال آحاد فرهنگ‌دوستان محقق مي‌شود. فرهنگ يک امر عمومي و نهاد جمعي است نه يک فعل خصوصي و آنوميک محبوس‌شده در درون پستوها.

انشراح صدر و شناخت دقيق و جامع فرهنگ جهاني و تعامل سازنده با آن از جمله مختصات و مشخصات فرهنگ پيشرو و فعال است. به‌واقع در پرتو آموزه‌ها و ايستارهاي فرهنگي است که مي‌توان دانايان و نادانان و فعالان و کاهلان فرهنگ را شناخت و از باب تحکيم قانون شايسته‌سالاري، زمام فرهنگ را به دست دانايان و فعالان سپرد، تا امر نابسامان فرهنگ در کشور قدري سامان يابد و بهنجار شود. اما کاهل کيست!؟ به لحاظ روان‌شناختي کاهل کسي است که از فرهنگ و رخدادهاي فرهنگي چيزي نمي‌داند و در رخوت خود نمي‌خواهد هم بداند! کاهلان نسبت به هر نوآور و نوآوري عبوس و بدخلق‌اند و در حيطه مسئوليت‌هاي خويش! به شگردهاي مختلف انحصارگرا و کهنه‌انديش و تنگ‌نظرند! بايد توجه کرد توسعه پايدار و متوازن با همه جوانب و جوامع خود در دل فرهنگ پيشرو و فعال است که اتفاق مي‌افتد و فرهنگ توسعه با توسعه‌انديشان و فعالان نوانديش است که راه را براي هر زندگي بهتر و گشاينده‌تر مي‌گشايد. با اين ديد و داوري؛ مشتغلان و متعاطيان و فعالان فرهنگ بايد در درجه نخست فرهنگ و ادوار و اطوار نظري و تاريخي آن را به نيکي دريابند تا معناي لطيف و رفيع آن را به سطحيت و ابتذال و کژکارکردهاي نهادي فرو نلغزانند. از مدرسه غني و قوي فرهنگ ايراني-اسلامي فعالانه بسيار مي‌توان آموخت و بسيار از آن ره‌توشه گرفت که از جمله اين آموخته‌ها و ره‌توشه‌هاي کثير، گسست و فاصله‌گيري از مباحث مهمل و تکثير مقولات منقضي‌شده است، مسائلي که اکنون ديگر در پيشگاه عقل و جهان نوين محلي از اعراب ندارد و تجديد و بازپروري آن نشانه بيرون‌افتادگي از زمان و تاريخ است. کاهل شخصي است که در زندان‌ مفاهيم محدود، حرف مکرر مي‌زند و متزايد و متکثر، عمل قالبي بي‌ثمر انجام ‌مي‌دهد و نهايتا آشفتگي مزمن و بحران مخاطب مي‌آفريند. مارشال برمن در کتاب «تجربه مدرنيته» آفت جهان امروز را گسست و تکثر نامتجانس مي‌داند! بايد رها از مشغوليت‌ها و بيهوده‌کاري‌هاي مکرر کاذب، متناسب با مقتضيات مدرن هر زمان، همچنان خلاق و فعال و نوآور بود و هميشه براي هر چيزي حرف و جنس و جنمي از جنس زمان در آستان و آستين داشت. درباره فرهنگ پيشرو بشري و گروه فعالان و کاهلان آن، خاصه وجود اين اپيدمي در فرهنگ معاصر ايران مي‌توان بسي بيش از اين، داد معنا داد و به بسط سخن نشست، اما مجال کوتاه اين يادداشت تفصيل آن را برنمي‌تابد.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق تاریخ انتشار 28مهر 97، کدمطلب: 197959، www.sharghdaily.ir


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین