شعار سال: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل 25 اکتبر به عمان رفت و با سلطان قابوس، پادشاه این کشور دیدار کرد. یوسی کوهن، رئیس موساد، مئیر شابات، مشاور امنیت ملی و یوفال روتیم، مدیر کل وزارت امور خارجه اسرائیل نیز در این سفر نتانیاهو را همراهی کردهاند. دفتر نخستوزیر اسرائیل مدعی شده است که این سفر به درخواست سلطان قابوس انجام شده و در بیانیهای مدعی شد که این سفر در راستای سیاست تلآویو برای تقویت روابط با کشورهای منطقه صورت گرفته است. هدف نوشتار حاضر واکاوی دلایل و پیامدهای سفر نتانیاهو به عمان است؛ از اینرو پس از بررسی تاریخچه روابط عمان و اسرائیل به دلایل و پیامدهای سفر نتانیاهو به عمان پرداخته میشود.
1. تاریخچه روابط اسرائیل و عمان
اسرائیل و جهان عرب به طور کلی و اسرائیل و عمان به طور خاص از دهه 1980 با یکدیگر همکاری داشتهاند اما اکثر دیدارها و همکاریهای صورت گرفته به دلیل حساسیت افکار عمومی جهان عرب نسبت به اسرائیل، به صورت مخفیانه و پنهانی بوده است. عمان همواره در برابر اسرائیل موضع متفاوتی اتخاذ کرده است. این کشور در سال ۱۹۷۷ از مذاکرات صلح انور سادات، رئیس جمهور مصر با اسرائیل حمایت کرد و بعد از صلح مصر و اسرائیل، یکی از سه کشورهای جهان عرب بود که حاضر نشد برخلاف باقی کشورهای عربی روابط خود را با قاهره قطع کند. سلطان قابوس همچنین از جمله رهبران عرب است که بارها از مذاکرات مستقیم فلسطینیها و اسرائیلیها حمایت کرده است.
در دهه 1990 میلادی و در پی امضای معاهده اسلو، روابط تجاری و سیاسی میان دو طرف قویتر شد به طوری که اتاق بازرگانی اسرائیل یک راهنما به زبان عبری در مورد چگونگی انجام معاملات منتشر کرد. در سال 1994، اسحاق رابین، نخستوزیر وقت اسرائیل در سفر به عمان با سلطان قابوس، پادشاه این کشور، دیدار و گفتوگو کرد. در سال 1995، چند روز پس از ترور اسحاق رابین، شیمون پرز، نخستوزیر موقت وقت، پذیرای یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان شد. در ژانویه سال 1996 نیز اسرائیل و عمان توافقنامهای را در مورد گشایش دفاتر نمایندگی تجاری به صورت دو جانبه امضا کردند. وزارت امور خارجه اسرائیل در آن زمان با اعلام اینکه نقش اصلی این دفتر ایجاد تحول و ارتقای روابط دوجانبه اقتصادی و تجاری با عمان و همکاری در زمینههای آب، کشاورزی، پزشکی و ارتباطات است، اعلام کرد: «دولت مسقط گمان میکند که این گام به تداوم پیشبرد روند صلح منجر میشود و ثبات در منطقه را افزایش میدهد.» چهار ماه بعد، شیمون پرز به عمان سفر کرد تا به صورت رسمی دفاتر نمایندگی تجاری اسرائیل را در مسقط، پایتخت این کشور افتتاح کند.
البته روابط آشکار و گسترده اسرائیل با عمان حتی به نیمه یک دهه هم نرسید. در اکتبر2000 میلادی و در پی وقوع انتفاضه دوم فلسطین، مقامات عمان احساس کردند که افکار عمومی جهان اسلام و جهان عرب در حال جبهه گرفتن علیه اسرائیل است؛ لذا روابط خود را با تلآویو به حالت تعلیق درآورده و این هیات دیپلماتیک را تعطیل کردند. در همین راستا، وزارت خارجه عمان، در 12 اکتبر سال 2000 طی بیانیهای اعلام کرد: «دفتر تجاری اسرائیل را از منظر اصرارمان به حمایت از قضیه فلسطین و ادامه رویکردمان در حمایت مستمر از آرمانهای و حقوق ثابت و مشروع ملت فلسطین، بستیم.» وزارت خارجه عمان افزود: «صلح عادلانه و فراگیر موضع اهتمام پادشاهی خواهد ماند؛ ولی با استانداردهایی که مظلوم را یاری میرساند، از مقدسات حفاظت میکند و حقوق را به صاحبانشان بازمیگرداند.»
وزارت امور خارجه اسرائیل مراتب تأسف خود را در مورد این تصمیم ابراز داشت و تأکید کرد که «توقف روابط و مذاکرات باعث پیشبرد روند صلح میان اسرائیلیها و فلسطینیها نمیشود.» این وزارتخانه در آن موقع اعلام کرد: «در این برهه بحران، این امر از اهمیت و ضرورت برخوردار است که خطوط ارتباطی میان کشورها باز بماند.» با این حال اگرچه دفتر نمایندگی اسرائیل در عمان تعطیل شد، اما دولت مسقط پنهانی از دیپلماتهای اسرائیلی خواست تا زمانی که روابط میان دو طرف محرمانه باقی بماند، از مسقط نروند.
اینگونه روابط مخفیانه اکثرا تحت نفوذ و تسلط سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) است. این سازمان در وب سایت خود آورده که یکی از مهمترین و کلیدیترین اهدافش توسعه و ابقای روبط مخفیانه و دیپلماتیک خاص است و به راحتی میتوان تصور کرد که عوامل اسرائیلی با مقامهایی از چند کشور عربی در منطقه که هیچگاه ارتباط داشتن با اسرائیل را تایید نمیکنند، در تماس هستند.
در سال 2008 یوسف بن علوی، وزیرخارجه عمان با همتای اسرائیلیاش تزیپی لیونی، در دوحه دیدار و گفتوگو کرد. وزارت امور خارجه اسرائیل در بیانیهای اعلام کرد که دیدار لیونی و بن علوی در یکی از هتلهای دوحه صورت گرفته و اولین دیدار رسمی علنی میان دوطرف به شمار میرود. یکی از دستیاران لیونی، وزیر امور خارجه اسرائیل گفته است که هدف از این دیدار، گفتوگو پیرامون مذاکرات با فلسطینیها و بحث درباره نقش جهان عرب در فرایند صلح بود. البته روزنامه یدیعوت آحارونوت در سپتامبر سال 2006 نوشته بود که لیونی و بن علوی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک نیز به طور محرمانه دیدار کردهاند.
در سال 2016 نیز یک هیات از عمان برای مشارکت در تشییع جنازه شیمون پرز به قدس سفر کرد. سفر ناگهانی و غیرعلنی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به پادشاهی عمان و دیدار و گفتوگو با سلطان قابوس در 25 اکتبر بار دیگر بحث و جدلها پیرامون تاریخچه روابط دوجانبه میان تلآویو و مسقط را زنده کرده است.
این سفر که منابع نزدیک به نخستوزیر اسرائیل آن را نخستین مورد از نوع خود پس از سال ۱۹۹۶ توصیف کردهاند در حالی انجام شده که دو طرف روابط دیپلماتیک رسمی با یکدیگر ندارند و خبر انجام آن نیز پس از بازگشت نتانیاهو رسانهای شد. یک مقام ارشد اسرائیل گفته است که دیدار روز پنجشنبه سلطان قابوس و نتانیاهو نتیجه چهار ماه مذاکره و رایزنی بوده و در پی سالها روابط محرمانه میان عمان و اسرائیل، تحت رهبری موساد و سلطان قابوس انجام گرفته است.
2. دلایل سفر بنیامین نتانیاهو به عمان
1. 2. انحراف افکار عمومی جهان از قتل جمال خاشقچی
قتل جمال خاشقچی، روزنامهنگار منتقد سعودی در کنسولگری این کشور در استانبول که گفته میشود به دستور محمد بن سلمان، ولیعهد جوان صورت گرفته است موجب شکلگیری موجی از انتقادات بیسابقه از بن سلمان شده است. به عنوان مثال بسیاری از سناتورهای آمریکایی از جمله لیندسی گراهام، باب کورکر و رند پال در اظهاراتی تند، محمد بن سلمان را عامل و مسئول قتل خاشقچی دانستهاند و خواهان مجازات و برکناری ولیعهد سعودی شدهاند.
این امر تا حدی پیش رفت که رسانههای مختلف خالد بن سلمان، سفیر عربستان در واشنگتن که برادر کوچکتر محمد بن سلمان است را جایگزین وی به عنوان ولیعهد عربستان معرفی کردهاند. این امر وحشت مقامات اسرائیلی را به دنبال داشت. در همین راستا، تسویا گرینویلد، عضو پیشین کنست و سیاستمدار حزب میرتس، معتقد است که اسرائیل باید با محمد بن سلمان در رابطه با قتل خاشقچی با تساهل برخورد کند؛ زیرا عزل وی برای تلآویو ویرانگر خواهد بود.
گرینویلد در مقالهای که در هاآرتص منتشر شد آورده است که «اسرائیل پنج دهه است انتظار ظهور چنین رهبر عرب را میکشید که موافق امضای توافقنامه با تلآویو باشد، شخصیتی که اکنون در بن سلمان ظهور یافته است. بنابراین تلآویو باید با موضوع قتل خاشقچی به صورت حساس برخورد کند، به نظر می رسد، طرح سازش ترامپ موسوم به معامله قرن، اگر روزی در مذاکرهای طرح شود، نتیجه مستقیم فشارهای محمد بن سلمان خواهد بود که تلاش دارد پیش از آغاز همکاری با تلآویو، اسرائیل را به رسمیت بشناسد.» وی در پایان نوشت: «درخواستهای مکرر برای برکناری چنین رهبر عربی که اسرائیلیها مدتهاست، انتظار آن را میکشیدند، برای تلآویو ویرانگر خواهد بود.»
به زعم مقامات اسرائیلی عزل محمد بن سلمان از یکسو موجب تغییر موازنه قوا در سطح منطقه به ضرر اسرائیل و عربستان میشود و از سوی دیگر به افزایش قدرت ترکیه و ایران در منطقه منجر خواهد شد؛ از اینرو میبایست مانع از برکناری و عزل محمد بن سلمان از قدرت شد.
از اینرو میتوان گفت که یکی از اهداف سفر بنیامین نتانیاهو به عمان در این برهه زمانی حساس این است که فشار رسانهای و افکار عمومی جهان بر روی محمد بن سلمان، که هماکنون جایگاه و آینده حیات سیاسی وی به دلیل پرونده قتل خاشقچی به شدت در خطر افتاده است را کاهش دهد و با این سفر ضمن به حاشیه بردن پرونده خاشقچی، افکار عمومی جهان را از قتل این روزنامهنگار منحرف سازد.
2. 2. ازسرگیری مذاکرات صلح
سفر نتانیاهو به عمان که یک هفته پس از ملاقات محمود عباس، رئیس تشکیلات فلسطین با سلطان قابوس در مسقط صورت گرفت، موجب شده است که برخی از تحلیلگران احتمال در پیش بودن مذاکرات مهمی در راستای تحقق فرایند صلح میان اسرائیل و فلسطینیان را مطرح کنند. این مسئله میتواند دو استدلال را به همراه داشته باشد. نخست، به بنبست رسیدن روابط تشکیلات فلسطینی با واشنگتن پس از انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس که رهبران فلسطینی را به شدت خشمگین و نسبت به آمریکا به عنوان یک میانجی بیطرف ناامید کرد؛ و دیگری نقش و جایگاه مورد قبول عمان در میان کشورهای منطقه و جامعه بینالملل. عمان در مناقشات منطقهای همواره سعی کرده است راه میانه و بیطرفی را در پیش گیرد. عمان از این منظر کشوری مورد اعتماد برای کشورهای منطقه و طرفهای ثالث مرتبط با مناقشات منطقهای است.
یوسف بن علوی، وزیرخارجه عمان که یک روز پس از میزبانی از بنیامین نتیانیاهو، در کنفرانس امنیتی «گفتوگوی منامه» حاضر شد گفته است که «عمان ایدههایی برای نزدیک شدن فلسطینیها و اسرائیلیها مطرح میکند... امروز اولویت، خروج از این منازعه و ورود به دنیای جدید است.» در همین راستا، دانیل سریوتی، نویسنده اسرائیل هایوم نوشت: «سفر نتانیاهو به عمان در راستای تلاشهای مسقط برای ازسرگیری مذاکرات سازش میان فلسطینیها و اسرائیلیها است.»
روزنامه سعودی «الحیات» نیز به نقل از برخی منابع فلسطینی نوشت که سلطان قابوس از سرگیری روند صلح بین دو طرف فلسطینی و اسرائیلی را پیشنهاد داده اما طرف فلسطینی اعلام کرده که در سایه وجود کابینه راستگرای نتانیاهو هیچ فرصتی برای تحقق سازش وجود ندارد. این منابع گفتند: «طرف فلسطینی از هر تلاش عربی و بینالمللی برای احیای روند صلح استقبال میکند اما به عقیده ما هیچ فرصتی برای تحقق صلح نیست همچنان که دولت آمریکا به ریاست جمهوری باراک اوباما و حتی قبل و بعد از او نتوانستند این صلح را محقق کنند و فرانسویها، دیگر کشورهای اروپایی و عربی نیز نتوانستند این صلح را که زیر بولدوزرها و شهرکهای صهیونیستی له شده است، محقق کنند.»
3. 2. پیشبرد و عملیاتی کردن معامله قرن
هدف عمده دیگر نتانیاهو از سفر به عمان پیشبرد پروژه معامله قرن میباشد که در حال حاضر به بنبست خورده است. از آنجا که طرح معامله قرن بر واگذاری کامل قدس به اسرائیل، سلب حق بازگشت آوارگان فلسطینی و ضمیمه شدن شهرکهای واقع شده در کرانه باختری به اسرائیل تأکید دارد، لذا تشکیلات خودگردان از پذیرش آن سرباز زده و حاضر به مذاکره در این چارچوب نیست. گروههای مقاومت فلسطین از جمله جنبش حماس و جهاد اسلامی نیز بارها و به روشهای گوناگون، مخالفت خود را با معامله قرن ابراز کردهاند.
در واقع نتانیاهو با سفر به عمان به دنبال آن است که سلطان قابوس را به عنوان میانجی بین دو طرف معرفی کند. ران بن یشای، تحلیلگر اسرائیلی در امور نظامی نیز بر این باور است که سفر نتانیاهو به عمان میتواند تلاشی از سوی آمریکا برای استفاده از عمان برای ایفای نقش میانجیگری بین اسرائیل و فلسطینیان جهت اجرایی کردن طرح صلح آمریکا معروف به معامله قرن باشد.
در همین راستا یوسف بن علوی در کنفرانس امنیتی منامه گفت: «نقش کشورش در صلح میان فلسطین و اسرائیل، مبنی بر نقشی است که دولت آمریکا در چارچوب طرحی دارد که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آن را «معامله قرن» نامید. اکنون برای اندیشیدن جدی به رهایی از مشکلاتی که به کشورهای منطقه اجازه پیشرفت شایسته را نمیدهد، زمان فراهم شده است.»
4. 2. عادیسازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی
نتانیاهو نیاز جدی به زنجیره عادیسازی روابط میان کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و اسرائیل دارد. تلآویو در حال حاضر تحت شدیدترین فشارها در داخل سرزمینهای اشغالی از جمله تظاهرات مردم در نوار غزه تحت عنوان راهپیمایی بازگشت است. بر همین اساس تلآویو به دنبال راهی برای حل این بحران است.
کشور عمان با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک و معروف بودن آن به سوئیس خاورمیانه، با این دلیل که با همه کشورها فارغ از همه اختلافاتی که با هم دارند روابط حسنه دارد، میتواند گام مهمی برای گسترش روابط منطقهای اسرائیل محسوب شود. منابع نزدیک به نخستوزیر اسرائیل در بیانیهای اعلام کردهاند که سفر نتانیاهو «گام مهمی در جهت پیشبرد سیاستهای نتانیاهو برای تعمیق روابط با کشورهای منطقه و بهرهبرداری مناسب از این موقعیت در حوزههای امنیتی، تکنولوژیک و اقتصادی بوده است.»
در حقیقت از اهداف مهم سفر نتانیاهو به عمان عادیسازی و گسترش روابط با سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است. در خبر اعلام شده از رادیو اسرائیل آمده است که هواپیمای نتانیاهو مدت زمان طولانی در آسمان عربستان سعودی به پرواز درآمد تا به حریم هوایی بحرین رسیده و بعد از آن وارد عمان شده است. رادیو اسرائیل میافزاید که بعید نیست که این سفر باب مناسبات علنی میان اسرائیل و کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس را نیز باز کند.
5. 2. تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران
یکی از اهداف دیگر سفر نتانیاهو به عمان انتقال پیام تلآویو به ایران، تحت فشار قرار دادن ایران و اعلام موفقیت در رسوخ به نزدیک مرزهای ایران میباشد. اسرائیل در صدد است در آستانه اجرای مرحله دوم تحریمهای آمریکا علیه ایران که از روز ششم نوامبر اجرایی خواهد شد، با سفر به عمان به نوعی جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار دهد؛ زیرا با این سفر این پیام را منتقل میکند که یکی از معتدل ترین کشورهای عربی که در میان سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس رابطه نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران داشته، به اسرائیل نزدیک شده و سعی در عادیسازی و تقویت روابط با تلآویو دارد، موضوعی که در تضاد با امنیت جمهوری اسلامی ایران است.
نتانیاهو امسال در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل خواهان شکلگیری جبهه واحد منطقهای در مقابل ایران شده بود. با توجه به روابط دوستانه میان ایران و عمان، به نظر میرسد مسقط به صورت هدفمند به عنوان مقصد سفر نتانیاهو قرار گرفته و این سفر پیامی آشکار برای ایران در بر داشته باشد؛ نزدیکی با کشورهای میانهروی عربی و تلاش برای تنگتر کردن حلقه دشمنی علیه سیاستهای منطقهای ایران.
کشور عمان بیش از چند دهه است که با ایران روابط بسیار خوبی در حوزههای اقتصادی و سیاسی دارد و نتانیاهو انتظار دارد با گسترش روابط اسرائیل با عمان تا حدودی سطح روابط عمان با ایران را کاهش دهد. از اینرو برخی تحلیلگران سفر بنیامین نتانیاهو به عمان را در راستای پیشبرد این سیاست تعریف کردهاند که اسرائیل برای اجماع منطقهای بر ضد ایران به حمایت دیگر کشورهای عربی به خصوص آنهایی که روابطی عادی و خوب با تهران دارند نیز نیاز مبرم دارد.
علاوه بر آن یکی از دلایل سفر نتانیاهو به عمان میتواند موضوع سوریه و موقعیت ایران در این کشور باشد. بزرگترین وحشت تلآویو موقعیتی است که اکنون متحدان نزدیک ایران در سوریه به آن دست یافتهاند. این مسئله که ایران با اسرائیل مرز داشته باشد، امتیاز ویژهای است که صهیونیستها وحشت از آن را انکار نمیکنند. ممکن است این سفر با هدف استفاده از موقعیت عمان در منطقه برای میانجیگری باشد. یعنی نتانیاهو پس از ناامیدی از روسیه و سایر کشورها، دست به دامان عمان شده تا واسطهای بین این تلآویو و دمشق باشد. در همین راستا خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشت: «اسرائیل بارها نگرانی خود را درباره فعالیتهای نظامی ایران و حمایت آن از شبهنظامیان شیعه در سوریه اعلام کرده است. اسرائیل همچنین بارها اعلام کرد که اجازه حضور نظامی دائمی به ایران در سوریه نخواهد داد و نتانیاهو در سفر به عمان بار دیگر این پیامها را به ایران از طریق سلطان قابوس منتقل کرده است.»
3. پیامدهای سفر بنیامین نتانیاهو به عمان
3. 1. تقویت جایگاه بنیامین نتانیاهو در اسرائیل
طی چند سال اخیر بنیامین نتانیاهو و همسرش سارا نتانیاهو بارها به اتهام فساد مالی مورد بازجویی قرار گرفتهاند. اتهام اصلی بنیامین نتانیاهو فساد مالی است که حدود دوازده بار مورد بازجویی قرار گرفته است. سارا نتانیاهو، همسر نخست وزیر نیز بارها به اتهام کلاهبرداری، فساد مالی و سوء استفاده از منابع دولتی و هزینه بودجه برای مصارف شخصی در دادگاه حاضر شده است.
این اتهامات جایگاه نتانیاهو در داخل اسرائیل را تقلیل داده است. اما به قدرت رسیدن دونالد ترامپ موجب شد فرصت ایدهآلی برای وی شکل بگیرد تا ضمن تلطیف چهره خود، برنامهها و طرحهای منطقهای خود را پیگیری نمایند. در واقع ترامپ با خروج از برجام و آغاز تحریمها علیه ایران، افتتاح سفارت خود در بیتالمقدس، پیگیری طرح موسوم به معامله قرن و تلاش برای عادیسازی روابط تلآویو با کشورهای عربی با هدف مقابله با نفوذ ایران در منطقه خدمت بزرگی به بنیامین نتانیاهو و صهیونیستها کرد.
بعد از خروج ترامپ از برجام بسیاری از رقبای سیاسی نتانیاهو دیدگاه خود را نسبت به وی تعدیل کردند. همچنین برخی از نظر سنجیها حاکی از آن بود که در صورت برگزاری انتخابات بعد از خروج آمریکا از برجام حزب لیکود به رهبری نتانیاهو قادر خواهد بود 35 کرسی کنست را کسب کند.
در حقیقت نتانیاهو در ابعاد شخصی به دنبال بهرهبرداری از این سفر و دیدار با سلطان قابوس برای تقویت موقعیت خود در عرصه داخلی در آستانه انتخابات زودهنگام در سرزمینهای اشغالی برآمده که قرار است دو یا سه ماه آینده برگزار شود. درگیر شدن نتانیاهو و همسرش در تحقیقات مربوط به فساد با اتهام رشوه خواری در آستانه انتخابات تبعات منفی به دنبال خواهد داشت. در واقع هدف نتانیاهو از دیدار با سلطان قابوس در عمان از جنبه داخلی تلطیف چهره خود و مطرح نمودن خود در مقابل مخالفان است. به بیان دیگر نتانیاهو به نوعی میخواهد به آنهایی که به او به دیده شک مینگرد بگوید که اسرائیل برایم اولویت دارد و من هر کجا که سفر کنم از من استقبال میکنند و من توانایی عادیسازی روابط با کشورهای عربی را دارم. به هر روی این سفر و دیدار ممکن است باعث شود حزب لیکود بتواند موقعیت خود را در کنست تقویت کند.
3. 2. تسریع روند عادیسازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی
تا چند سال گذشته داشتن روابط آشکار کشورهای عربی با اسرائیل قبح داشت؛ از اینرو دیدارهای دوجانبه به صورت مخفیانه صورت میگرفت. اما سفر بلندپایهترین مقام اسرائیلی به عمان، رسانهای شدن آن و به رسمیت شناخت اسرائیل به طور رسمی توسط عمان میتواند موجب قبح زدایی شود. یوسف بن علوی در کنفرانس امنیتی گفتوگوی منامه گفت: «اسرائیل کشوری موجود در منطقه است و ما همه این را میفهمیم... تاریخ میگوید که تورات در خاورمیانه پا به جهان گذاشته و یهودیان در این منطقه از جهان زندگی میکردهاند.»
در همین راستا عبدالرحمن راشد، مدیرکل سابق تلویزیون العربیه در یادداشتی با عنوان «پس از سفر نتانیاهو به عمان چه خواهد شد؟» مینویسد: «بیتفاوتی افکار عمومی جهان عرب و رسانههای عربی نسبت به دیدار بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل با سلطان قابوس پادشاه عمان نشان میدهد که تا چه اندازه منطقه نسبت به آنچه در گذشته بود، تغییر کرده است. فعالیتهای اسرائیل از جلسات سیاسی فراتر رفته و به عرصههای اقتصادی و ورزشی نیز رسیده است. آیا تابوی کشورهای عربی و ممنوعیت رابطه با اسرائیل در حال برداشته شدن است؟ من اینگونه فکر میکنم. به نظر میرسد اعراب درباره اسرائیل شیوه عملگرایانه (پراگماتیستی) را در پیش گرفتهاند.» عبدالرحمن راشد با این ادعا که این سیاست به نفع منافع فلسطینیان است مینویسد: «اکنون دولتهای عربی برخلاف فرهنگ سنتی عربی که عادیسازی روابط با اسرائیل را قدغن میدانست در حال رقابت با یکدیگر برای بهبود روابط با اسرائیل هستند»
هفته گذشته علاوه بر سفر بنیامین نتانیاهو به عمان، دو مقام اسرائیلی به قطر و امارات سفر کرده بودند. میری ریگیف، وزیر فرهنگ و ورزش اسرائیل به بهانه همراهی با تیم ورزشی به امارات رفته و با مقامات این کشور دیدار کرده است. بعد از میری ریگیف قرار است ایوب قره، وزیر ارتباطات اسرائیل نیز به امارات سفر کند. یسرائیل کاتس نیز روز سه شنبه برای شرکت در کنفرانس بینالملل حمل و نقل جادهای به عمان سفر میکند که بر اساس گزارشها قرار است همزمان با سفر او طرح خط آهن صلح که اسرائیل را از طریق اردن به عربستان و سایر کشورهای عربی خلیج فارس متصل کند، مورد بررسی قرار گیرد. سفر رسمی مقامات اسرائیلی که از عمان کلید خورده به نظر نمیرسد به این زودیها متوقف شود. موضوعی که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل بعد از بازگشت از عمان به آن اشاره کرد و گفت سفرهای دیگری در راه است.
رسانههای عرب زبان همدیگر را به عادیسازی روابط با اسرائیل متهم میکنند. امارات و قطر دو کشوری هستند که همدیگر را تحریم کردهاند، اما در کشور امارات میری ریگیف وزیر فرهنگ و ورزش اسرائیل حاضر میشود تا تیم جودوی سرزمین های اشغالی را تشویق کند و در دوحه نیز تیم ژیمناستیک اسرائیل برای حضور در مسابقات آماده میشود. رسانههای قطری با نشان دادن اهتزاز پرچم و پخش سرود اسرائیل در امارات، ابوظبی را به عادیسازی روابط با اسرائیل متهم میکنند و رسانههای محور سعودی - اماراتی نیز پروندهای سیاه برای قطر در همین رابطه تدارک میبینند. البته در عرصه سیاسی شرایط متفاوت است و رقابت شدیدی بین دو محور برای دلجویی از لابیهای صهیونیستی و جلب حمایت آنها جهت نزدیک شدن به تصمیم سازان آمریکایی وجود دارد.
3. 3. کاهش اعتبار و مقبولیت عمان
عمان در میان ملتهای منطقه محبوبیت زیادی دارد؛ زیرا این کشور خود را از بسیاری از جنگها و طرحهای ویرانگر علیه منطقه، بهویژه جنگهای یمن و سوریه و پیشتر عراق، دور نگه داشت و بر برقراری روابط متوازن با ایران تأکید کرده و به طرحهای باجخواهانه و مواجهه آمریکا علیه تهران ملحق نشد. اما سفر بنیامین نتانیاهو و استقبال گرم سلطان قابوس از آن موجب کاهش اعتبار، مقبولیت و مشروعیت عمان خواهد شد؛ زیرا افکار عمومی جهان عرب همچنان اسرائیل را غاصب حقوق فلسطینیان و تهدید اصلی برای خود میدانند.
جدیدترین گزارش نظرسنجی افکار عمومی جهان عرب که بین سالهای 2017 تا 2018 توسط «مرکز عربی پژوهشها و مطالعات سیاسی» صورت گرفته است نشان میدهد که اعتقاد به فراملی و عربی بودن مسئله فلسطین نسبت به نظرسنجی سال 2016 افزایش یافته است. علاوه بر آن 92 درصد افکار عمومی کشورهای مورد بررسی در جهان عرب، اسرائیل را تهدیدی برای امنیت و استقرار منطقه دانستهاند و تنها 3 درصد با این نظر مخالف بودهاند. این آمار نشاندهنده افزایش کمی، نسبت به نتایج سالهای گذشته و بیانگر این است که اسرائیل همواره مقام اول تهدید را برای جهان عرب حفظ کرده است.
علاوه بر آن در این گزارش به رسمیت شناختن اسرائیل، با مخالفتی جدی و سراسری در جهان عرب روبهرو بوده است. در واقع نسبت 87 درصد مخالف در برابر تنها 8 درصد موافق در میان پاسخگویان، نشاندهنده این واقعیت و تأییدکننده صحت دیگر مواضع اعلام شده در این نظرسنجی درباره فراملی دانستن مسئله فلسطین و مخالفت با معاهدههای صلح امضا شده با اسرائیل است. از همینرو میتوان گفت که برقراری روابط رسمی و به رسمیت شناختن اسرائیل به کاهش اعتبار و مقبولیت عمان منجر میشود.
سفر بنیامین نتانیاهو همچنین موجب شکلگیری مخالفتهایی با عمان از سوی برخی دولتها، جنبشهای اسلامی و نهادهای غیردولتی وفادار به آرمان قدس شریف شده است. سفر نتانیاهو به مسقط، واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشت؛ تمامی گروههای فلسطینی این اقدام را محکوم کردند و آن را تلاشی برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی خواندند. جنبش حماس در بیانیهای در واکنش به سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به عمان گفت: «سفر نتانیاهوی جنایتکار به عمان پیامدهای خطرناکی برای مردم ما و مسئله عادلانه فلسطین دارد. ما از کشورهای عربی میخواهیم از مردم فلسطین حمایت کنند و به سیاست تحریم اسرائیل ادامه دهند.» حماس تاکید کرد که بر موضع خود درباره مخالفت با عادیسازی روابط با تلآویو اصرار دارد.
جنبش جهاد اسلامی نیز استقبال از نتانیاهو را مانند خنجر زدن از پشت به ملت فلسطین دانست. از سوی دیگر جنبش فتح به رهبری محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در بیانیهای این اقدام را به معنای «نابودی طرح سازش عربی» دانست و اینگونه روند سازش را بدون حرکت متقابل رژیم صهیونیستی در به رسمیت شناختن کشور فلسطینی «عادیسازی روابط مجانی با رژیم صهیونیستی» خواند.
محمد علی الحوثی، رئیس کمیته عالی انقلاب یمن نیز در پیامی توئیتری به عمان توصیه کرد که از سرنوشت دولتهایی که به عادیسازی روابط با تلآویو روی آوردهاند، درس بگیرد. او هدف از این سفر را دور کردن عمان از ایفای نقش مثبت به همراه همپیمانان و دوستانش در آینده دانسته است.
بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز با انتقاد به سفر نتانیاهو به عمان گفت: «از نظر ما کشورهای اسلامی منطقه نباید تحت فشار کاخ سفید به رژیم غاصب صهیونیستی فضای تحرک برای ایجاد مصائب و مشکلات جدید در منطقه دهند. بیشک این رژیم در پی ایجاد اختلاف میان کشورهای مسلمان و سر پوش نهادن بر ۷۰ سال غصب و تجاوز و کشتار مردم مظلوم فلسطین است.»
3. 4. شکلگیری تهدیدات امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران
یکی از پیامدهای منفی گسترش روابط اسرائیل و عمان برای جمهوری اسلامی ایران شکلگیری تهدیدات امنیتی است. بدون تردید بهبود روابط اسرائیل و عمان، محدود به مناسبات دوجانبه نخواهد ماند و دیگر کشورهای منطقه نیز به تدریج به سمت عادیسازی روابط و گسترش همکاری با اسرائیل حرکت خواهند کرد. برقراری روابط دیپلماتیک و رسمی مسقط و تلآویو موجب تسری این روابط و گسترش همکاری کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با اسرائیل خواهد شد. اتحاد و نزدیکی این کشورها با اسرائیل به معنای نزدیکی تلآویو به مرزهای جنوبی جمهوری اسلامی ایران است. به تعبیر دیگر گشایش سفارت و کنسولگریهای اسرائیل در این کشورها موجب میشود که نفوذ تلآویو در کشورهای همسایه ایران بیشتر شود و این امر باعث میشود که اسرائیل علاوه بر کسب اطلاعات در مورد ایران، روابط کشورمان را با کشورهای همسایه کمرنگتر نماید و ایران را در منطقه منزوی سازد.
تهدید دیگر برقراری روابط رسمی بین کشورهای عربی و اسرائیل به ایدئولوژی ضد صهیونیستی ایران مربوط میشود. ایدئولوژی اساسی جمهوری اسلامی ایران در مورد موجودیت رژیم صهیونیستی و ماهیت درگیریهای دایر در فلسطین اشغالی برای جمهوری اسلامی ایران یک مسئله اسلامی مرکزی و مهم محسوب میشود. از اینرو مطرح شدن اسرائیل در افکار عمومی منطقه به عنوان شریک سیاسی و راهبردی کشورهای عربی میتواند باعث مشروعیتبخشی به سیاستهای تلآویو شده و ایدئولوژی ضد صهیونیستی جمهوری اسلامی را تضعیف کند. در همین راستا، این احتمال وجود دارد که عادیسازی روابط با اسرائیل و خارج شدن آن از حالت تابو ممکن است به انزوای نسبی جمهوری اسلامی ایران در منطقه و حتی در جامعه بینالمللی منجر شود.
از دیگر تبعات منفی گسترش روابط عمان و سایر کشورهای عربی با اسرائیل برای جمهوری اسلامی ایران میتوان به ایجاد تغییر در موازنه قدرت منطقهای به ضرر جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. در صورت برقرای روابط دیپلماتیک و رسمی اسرائیل با عمان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس توازن قوا در سطح منطقهای دچار دگرگونی و دگردیسی خواهد شد. در واقع از آنجا که اتحاد کشورهای عربی و اسرائیل موجب ایجاد انشقاق در جهان اسلام و تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در منطقه میگردد این امر میتواند به ضرر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد.
نتیجهگیری
سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به عمان، که به دلیل اتخاذ سیاست بیطرفی و داشتن روابط حسنه با همسایگان به سوئیس خاورمیانه معروف است را میتوان نقطه عطفی در روابط اسرائیل با کشورهای عربی دانست. از جمله اهدف سفر نتانیاهو به عمان میتوان به انحراف افکار عمومی جهان از قتل جمال خاشقچی، ازسرگیری مذاکرات صلح، پیشبرد و عملیاتی کردن معامله قرن، عادیسازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی و تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. این سفر پیامدهای منفی برای عمان، فلسطین و جمهوری اسلامی ایران دارد و دستاورد مهمی برای نتانیاهو و حزب لیکود محسوب میشود؛ زیرا درگیر شدن نتانیاهو و همسرش در تحقیقات مربوط به فساد با اتهام رشوهخواری در آستانه انتخابات تبعات منفی به دنبال خواهد داشت. اما دیدار با سلطان قابوس در عمان علاوه بر تلطیف چهره نتانیاهو، موجب میشود که در آستانه انتخابات جدید، حزب لیکود بتواند موقعیت خود را در کنست تقویت کند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی تاریخ انتشار 13 آبان 97، کدمطلب: 182324، www.npps.ir