شعار سال: نتانیاهو در چاد گفته که ایران قصد داشته مانع سفر او به این کشور آفریقایی شود. به تبع تلاشهای ایران برای گسترش همکاریها بعد از انقلاب اسلامی، روابطی با برخی کشورهای آفریقایی شکل گرفت و سرمایهگذاریهایی در حوزههای مختلف انجام شد. تلاشهایی که اوج آن در سالهای دولتهای نهم و دهم بود. اما این سرمایهگذاریها مقطعی بود و نتایج مقطعی به دنبال داشت. هرچند بعضا منجر به نتیجه هم نشد و هر کدام از آنها به دلایل مختلف از دست رفت. به طور مثال روابط نزدیک ایران با سنگال در اسفند سال 89 قطع شد؛ آن هم به دلیل اتهام ارسال اسلحه از ایران برای شورشیان جنوب سنگال. بعد از حمله به سفارت عربستان در تهران نیز چند کشور آفریقایی مسلمان با ایران قطع ارتباط کردند. کشورهایی مثل کومور و جیبوتی که پیش از آن روابط خوبی با تهران داشتند. به این کشورها نام سودان هم اضافه شد. کشوری که اتفاقا ایران فعالیتهای زیادی در آن کرده بود. در سالهای اخیر اما تلاشهای ایران برای ارتباط با کشورهای آفریقایی بیشتر شد. محمود احمدینژاد سفرهای زیادی به کشورهایی از قاره آفریقا داشت که پیشتر نام آنها هم در عرصه سیاست خارجی ایران مطرح نبود. به طور مثال سفر احمدینژاد در سال 87 به سه کشور از جمله کنیا، جیبوتی و کومور منجر به 11 سند همکاری شد. اما این سفرها و سرمایهگذاریهای ایران و سندهای بیشمار همکاری ایران با کشورهای آفریقایی به چه نتیجهای منجر شد؟ آن هم در شرایطی که از سال 92 به دلایل مختلف از جمله برجام، سیاست خارجی ایران رویکرد دیگری را دنبال کرد. اینکه سرمایههای ایران و ظرفیتهای همکاری ایران با کشورهای آفریقایی چه سرنوشتی پیدا کرده، سؤالی است که با حجتالله جودکی مطرح کردیم؛ کارشناس مسائل آفریقا و مصر که اعتقاد دارد تاکنون نبود استراتژی مشخص باعث ازدسترفتن همه فرصتها در قاره آفریقا شده است.
در
یک دهه اخیر بهویژه در زمان دولتهای نهم و دهم تلاشهایی برای گسترش روابط ایران
با کشورهای آفریقایی صورت گرفت که دلایل مختلفی هم داشت. سؤال اینجاست که نتایج و
دستاوردهای این تلاشها چه شد؟ چراکه به نظر میرسد در چند سال گذشته حوزه آفریقا
و سرمایهگذاریها در این قاره رها شده.
فقط ایران نبوده که در سالهای گذشته رویکرد مثبتی به آفریقا داشته و
در این قاره فعالیت کرده است. اگر بخواهیم کشورهای اسلامی را که در آفریقا فعالیت
کردهاند، نام ببریم، لیبی معمر قذافی در صدر قرار میگیرد. کشورهای اسلامی دیگر
یعنی عربستان و ایران و مصر هم در آفریقا هدفگذاریهایی کردهاند. هرکدام از این
کشورها انگیزهای داشتند و اهداف متفاوتی را دنبال میکردند. به طور مثال هدف مصر
از فعالیت در آفریقا بیشتر نظامی و امنیتی است. چراکه مصر همواره از حاشیه نیل
احساس خطر میکرده است. رویکرد عربستان استفاده از کارگران مسلمان آفریقایی که
حقوق کمتری داشتند، بود. از طرفی صدور ایدئولوژی وهابی بود و به طور مثال
بوکوحرام بقایای این تفکر در کشورهای آفریقایی است. ایران هم از ابتدای انقلاب در
آفریقا سرمایهگذاری کرده است و در مقاطع مختلف رویکردهای متفاوتی داشته. اوایل
انقلاب رویکرد حمایتی درباره کشورهای آفریقایی داشته و به دنبال یارگیری هم بوده
است. گاهی تلاش داشته ایدئولوژی
انقلابی را با خود ببرد. گاهی هم به دلیل مشکلات بینالمللی و فشارهای جهانی به
دنبال جای پا درستکردن و یارگیری برای خود بوده است؛ چون بههرحال در سازمان ملل
کشور کوچکی مثل جیبوتی هم یک رأی دارد؛ اما فقط کشورهای اسلامی در آفریقا فعالیت
نکردهاند. در رأس همه کشورهای غیراسلامی هم رژیم اسرائیل قرار دارد. تفاوت نفوذ
اسرائیل با کشورهای اسلامی این است که استراتژیک و بر مبنای دانش بوده؛ اما نفوذ کشورهای
اسلامی فصلی بوده است.
یعنی ایران هرگز استراتژی مشخصی برای ایجاد روابط راهبردی با کشورهای
آفریقایی نداشته؟
استراتژی نداشتیم؛ چون توانایی نداشتیم. در آفریقا کشورهایی میتوانند سرمایهگذاری
کنند که قدرت برتر اقتصادی و سیاسی باشند و از تکنولوژیهای روز بهره ببرند تا
بتوانند به نتایج مطلوب و مدنظر برسند. ایران بیشتر به خاطر منافع و مصالح سیاسی
و امنیتی در آفریقا حضور داشته است.
دراینبین کدام کشور آفریقایی برای ایران اهمیت بیشتری داشته و ایران
در آنجا حضور پررنگتری داشته است؟
ایران در سودان فعالیت میکرد؛ اما اکنون روابط با این کشور قطع شده
است. با جیبوتی رابطه خوبی داشتیم که
قطع شد. اوایل انقلاب با اریتره روابط خوبی داشتیم؛ اما به خاطر مصالح جنگ روابط
با جنبش اریتره قطع شد و به جای آن با اتیوپی رابطه برقرار کردیم. کشورهای دیگر هم
بودند. با تانزانیا از گذشته رابطه خوبی داشتیم و این به دلیل حضور پررنگ جمعیتی
ایرانی در این کشور است. در بعضی کشورهای آفریقایی مثل کومور هم روابط به دلایل
مذهبی قطع شد یا روابط ایران با نیجریه که به دلیل گروه شیخ زکزاکی رو به بحران رفت.
براساساین میتوان گفت که همان سرمایهگذاریهای مقطعی ایران هم
بدون حصول نتیجه از بین رفته؟
بله، بهایندلیل که استراتژی درست و مشخصی را دنبال نکردیم. میخواهم خاطرهای
در این زمینه تعریف کنم که مربوط به سالها فعالیت من در مصر است. فردی از همین کشورهای آفریقایی مقالهای گلایهآمیز
نوشته بود. به این نکته اشاره میکرد که بیشتر رهبران کشورهای آفریقایی فارغالتحصیل
اسرائیل هستند. اسرائیل روی بخش نخبه این جوامع و استادان دانشگاه سرمایهگذاری میکند.
این استادان دانشگاه هم بهراحتی وارد دولت یا احزاب میشوند. در واقع به نهادهای
قدرت و ثروت دسترسی پیدا میکنند؛ اما ایران بیشتر هوادار تربیت کرده و همین
هوادارها را هم رها کرده است.
با نگاه به زمینههایی که رژیم اسرائیل برای خود در این کشورها به وجود
آورده، وضعیت جایگاه ایران و اسرائیل در حوزه آفریقایی چطور است؟
ما از آنها جا ماندهایم و عقبتر هستیم. اسرائیل در همهجا برنامههای
دقیقی را دنبال کرده است. اسرائیل به دلیل شاخکهای اطلاعاتی نیروهای خود و بهویژه
سرمایهگذاری استراتژیک روی بخش تحصیلکرده در آفریقا حضور پررنگ و پررونقی در
آفریقا دارد. حتی مصر را از طریق آفریقا کنترل میکند؛ چراکه میتواند در شاخههای
نیل مصر را تحت تأثیر قرار دهد. اسرائیل با شناخت دقیق و نیروهای متخصص در آفریقا
سرمایهگذاری میکند و بههمیندلیل بهراحتی میتواند بهرهبرداری کند.
آقای احمدینژاد در ادامه سرمایهگذاری در کشورهای آفریقایی که نتیجهای
هم نداشت، برای احیای رابطه ایران با مصر هم اقداماتی انجام داد. چرا گره رابطه ایران و مصر باز نمیشود؟
آیا کوتاهی از جانب ما بوده است؟
ما در مقایسه با مصر، نیاز بیشتری به این کشور داریم؛ بههمینخاطر باید
بیشتر تلاش میکردیم. تفاوتی که وجود دارد، این است که در مصر از سال 2000 ماهنامهای
با عنوان «گلچینی از ایران» منتشر میشود و آنقدر موفق بود که در زمان حضور من در
مصر یعنی 1381 تا 1386 فقط در بحرین دوهزارو 500 نسخه فروش داشت. در مصر 18
دپارتمان زبان فارسی وجود دارد؛ اما ما در این زمینهها کار نکردهایم. اطلاعات ما
درباره مصر بههیچوجه روزآمد نیست و ما آنها را نمیشناسیم. دنیای امروز، دنیای
شناخت است و هر کشوری شناخت بیشتری داشته باشد، موفقتر است.
در واقع اگر زمینهها برای شکلگیری ارتباط راهبردی با کشورها فراهم نباشد،
مجبور هستیم دست به اقدامات مقطعی بزنیم که نتیجهای هم برای ما ندارد. مثل کارهایی
که در دولتهای نهم و دهم انجام شد.
البته گاهی اقداماتی هم انجام نشد و آنچه اعلام میشد، مبنای حقیقی
نداشت. آقای حمید بقایی که به مصر رفت و
برگشت، اعلام کرد که 35 پرواز بین ایران و مصر برقرار میشود. این اظهارنظر دروغ
بود و این پروازها هرگز اتفاق نیفتاد.
فکر میکنید اصطکاک ایران و اسرائیل در کدام نقاط اتفاق میافتد؟
ما نمیتوانیم در آفریقا با اسرائیل مقابله کنیم. آنها در مقایسه با ما
برتری علمی، شناختی و اطلاعاتی دارند. مگر اینکه شروع به کار علمی گسترده کنیم.
برای رابطه با هر کشوری نیاز به مطالعات دقیق داریم. ما درباره کشورهای آفریقایی
شناخت حداقلی داریم؛ بنابراین نمیتوانیم بهرهبرداری حداکثری داشته باشیم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 2 بهمن 97، شماره: 3349