شعار سال: معاون محترم سیاسی استاندار کردستان در چندین نطق پیاپی ظرف ماههای اخیر ضمن برحذرداشتن منتقدین دولت از آنچه که او سیاهنمایی مینامد، در آخرین اظهار نظر خود در جمع اصحاب سیاست، به تاکید از آنان خواست که «امید» را به جامعه تزریق کنند!! او پیشتر نیز همین درخواست را از خبرنگاران داشته بود.
برای از بین بردن فضای یاس و ناامیدی که متاسفانه بر بخشهای وسیعی از جامعه سایه افکنده است باید به سراغ علتها و ریشههای ایجاد چنین فضایی رفت؛ واقعا چه کسانی منشا ناامیدی در جامعه هستند و این ناامیدی از کجا آغاز شد؟!
نقطه آغاز ناامیدی آنجا بود که مقامات طراز اول کشور، ازجمله رئیس دولت امید، برای کسب منصب ریاست جمهوری، اخلاق و همه اعتبارات نظام را زیر پا نهادند (موضوع مناظرههای انتخاباتی).
بیاعتمادی آنجا آغاز شد که رئیس جدید دولت، وعده ۱۰۰ روزه برای بهبود اقتصاد داد اما به سادگی از کنار آن گذشت.
بیاعتمادی آنجا آغاز شد که مقامات دولت، نقدهای سازنده روزنامهنگاران را نادیده گرفته و آنرا بهحساب اغراض سیاسی گذاشتند؛ بیاعتمادی آنجا آغاز شد که فاصله طبقاتی در این سالها به سرعت نور، جامعه را درنوردید؛ درحالیکه قاطبه ملت از تامین مخارج زندگی و هزینه بهداشت و تحصیل فرزندانشان عاجز بودند، بسیاری از دولتمردان زندگی شاهانه برگزیدند.
ناامیدی آنجا آغاز شد که برخی مقامات دولتی در محافل عمومی شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند اما فرزندانشان در آمریکا تحصیل میکنند؛ بیاعتمادی آنجا آغاز شد که مردم گرسنه دیدند که حقوقهای نجومی سر بر آسمان سایید و قیمتها چندبرابر شد اما دولتمردان سکوت کردند.
بیاعتمادی آنجا آغاز شد که مناصب دولتی، نه به اقتضای نیاز کشور و مصالح ملی و شایستگی ها، بلکه ازسوی «پیران دولت» بنا به مصلحت فردی و گروهی، چون گوشت قربانی بین عدەای خاص توزیع شد.
اما به کردستان خودمان برگردیم
قبول فرمایید، مردم کردستان، به سبب تجربه رفتارهای خارج از عرف و قانون مسئولان، حساس شدهاند، به مردم حق بدهید که حرفهای شما را لااقل با شک بنگرند چرا که معتقدند شما نه براساس شایستگی که به اقتضای وابستگی در چنین جایگاهی منصوب شدهاید؛ لذا بر همین «میزان»، حرفهایتان را میپذیرند.
این چه منطقی است که برخیها با غارت بیتالمال، بدبینی ایجاد کنند آن وقت انتظار داشته باشیم که احزاب و خبرنگاران گرسنه با دست خالی به جنگ ناامیدی بروند؟!
یادش به خیر در همین دولت امید، مدیرکلی داشتیم که می گفت "جانباز است” و «جانبازی» را برای غیبتهای مکرر خود بهانه قرار میداد درحالیکه فلسفه مقام جانبازیی در فرهنگ انقلاب، ایثار و گذشت است؛ جانباز جانش را میدهد تا امور بر مدار قانون بچرخد و گرەای از مشکلات مردم گشوده شود. آیا این سوءاستفاده از مقام جانبازی و مصادره ارزشها و مزایدە اعتمادها به نفع شخصی نیست؟!
توجهتان را به بخشنامه همین دولت در امر کنارهگیری بازنشستگان جلب میکنم. ممکن است شما و تعدادی از بزرگان دولت در کردستان بنابه تبصرههایی، مشمول این قانون نشوید ولی مردم پیش از اینکه این تبصرهها را ببینند و بخوانند محاسن سفید شما را میبینند و براساس آن قضاوت میکنند. گیرم که تبصرهها هم دو سه روز به شما اجازه ماندگاری در چنین منصبی بدهند اما پس انصاف کجاست؟ آیا این امر مصادره اعتبار «مسئولیت» در افکار عمومی نیست؟ آن وقت به مردم حق نمیدهید که بدبین شوند؟
جناب معاون؛ حق بدهید که مردم وعظ شما را به حساب مصلحت جمعی و منافع ملی نگذارند و از آن تعبیری دیگر داشته باشند.
و اما یک پیشنهاد: اگر صادقانه دنبال اعتمادسازی هستید، بیایید تزریق امید را از خود شروع کنید، چگونه؟ عرض میکنم:
در برنامهای تلویزیونی اعلام فرمایید، اگرچه من طبق فلان تبصره، هنوز موعد بازنشستگیام مانده و میتوانم طبق قانون دو، سه یا چند سال دیگر در این منصب بمانم اما صرفا به دلیل اینکه حضور اینجانب در افکار عمومی، مغایر با ابلاغیه دولت تعبیر نگردد و برای اینکه از من، شایستهتر و جوانتر و کاراتر در میان جوانان تحصیلکرده همین استان وجود دارد، لذا داوطلبانه از سمت خود کنارهگیری میکنم و چند نفر جوان تحصیلکرده مورد اطمینان خودم را به وزارت کشور پیشنهاد میدهم.
باور کنید این بهترین وعظ و تنها راه تزریق امید به جامعه است وگرنه، حضور شما در فلان کافه شهر برای مشاهده بازی فوتبال، به امید بازگرداندن اعتبار ازدست رفته، جز به بدبینی و ناامیدی بیشتر مردم نخواهد انجامید
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری کردستان فردا تاریخ انتشار ------، کدخبر: ------، www.kurdistanefarda.ir