شعار سال: محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی نوشت: خبر اینکه چاه آب ژرف (در عمق چند هزار متری زمین) به نتیجه رسیده، و تصویر هم فواره شدن آب است (چاه آرتزین)، آبهایی که گفته میشود از هندوکش به سمت ایران میآیند و از اعماق زمین در سیستان و بلوچستان میگذرند و از دریای عمان خارج میشوند. حجم آب کشفشده ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب ذکر شده و آنرا بر هفت میلیارد متر مکعب مصرف آب شرب سالیانه کشور تقسیم کرده و گفتهاند برای ۱۷۳ سال مصرف آب شرب کشور کافی است. خبر دست به دست میچرخد و امروز صبح شنیدم که کسانی گفتهاند چه نشستهاید که این آب را هم و به فلان کشورها که دوستشان نداریم فروخته شده است، واخیانتا!!
داستان آب ژرف مثنوی هفتاد من است، اما من فقط میخواهم چند مجموعه سوال بپرسم و از نگاه «عقل سیاستگذاری عمومی» در آن نظر کنیم. دو نکته هم قبل از طرح سوالات ذکر میکنم. اول، عدد ۱۰۰۰ را بر هفت تقسیم کنید. خواهید دید که حاصل ۱۴۲.۸ میشود. یعنی نویسندگان چنین متنی حتی در تقسیم نیز دقت به خرج ندادهاند. آدمیانی که به این میزان هم دقیق نبودهاند چگونه صلاحیتی برای اظهارنظر درباره آب ژرف یافتهاند؟
دوم، ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب معادل چقدر آب است؟ کارون بزرگترین و پرآبترین رودخانه ایران است. کل آب سالیانه رودخانه کارون اکنون به روایت برخی اطلاعات و آمار به حدود ۱۴ میلیارد متر مکعب کاهش یافته است، اما کارون در پرآبترین سالهایش نیز بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد متر مکعب و حدود ۲۳ میلیارد متر مکعب آورد داشته است. ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب معادل آورد ۴۳ رودخانه کارون در پرآبترین سالهای آن است. عبور این میزان آب در اعماق زمین، و خروج این میزان آب از دریای عمان در کدام گزارش کارشناسی و اثر علمی منتشرشده نشان داده شده است؟
اولین مجموعه سوالات، به فرض که این میزان آب در سیستان و بلوچستان کشف شود. این آب دارای چه کیفیتی است؟ آیا حاوی فلزات سنگین نیست؟ آیا شوری آب برای استفاده انسانی استاندارد است؟ هزینه استخراج آب از عمق سه تا پنج هزار متری زمین چقدر است؟ چه میزان برق برای استخراج این میزان آب ضروری است؟ آیا آب ژرف از طریق یک چاه قابل استحصال است یا هزاران چاه برای استخراج آب ژرف ضروری است؟ هزینه حفر هر چاه چقدر است؟ چاه فعلی تاکنون چقدر هزینه در برداشته است؟ هزینه لازم برای انتقال آب به سایر نقاط ایران چقدر است (تا ۱۷۳ سال آب شرب ایران را تامین کند)؟
دومین مجموعه سوالات، آیا کشوری که با مدیریت ناصحیح، منابع آبی خود را مسرفانه به سوی نابودی کشانده، منابع آب جدید را نابود نخواهد کرد؟ آیا هزینهای به اندازه هزینه لازم برای اکتشاف، استحصال و توزیع آب ژرف، برای بهبود مصرف آبهای موجود هزینه شده است؟ آب ژرف در چه بازه زمانی، برای چه مقاصدی و با چه قیمتی به دست خواهد آمد؟
سومین مجموعه سوالات، مگر نه این است که جامعه ایرانی از فقدان ارزیابی اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی سدها شکایت دارد و ساخت آنها را باعث بروز مشکلات عدیده برای کشور و تخریب منابع آبی میداند؟ خب، ارزیابی اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی آب ژرف کجا صورت گرفته؟ توسط چه کسانی منتشر شده؟ و توسط کدام کارشناسان و نخبگان تایید شده است؟ چه تضمینی هست که آینده آنچه امروز درباره آب ژرف گفته میشود، همان چیزی نباشد که امروز درباره سدسازی بیان میشود؟
چهارمین مجموعه سوالات، چرا دستگاههای رسمی اخبار آب ژرف را تایید یا تکذیب نمیکنند؟ چرا گزارش مطالعات درباره چنین پدیده شگرفی که به عنوان نجات یک ملت تصویر میشود در دسترس نیست؟ آیا این فقط بازی رسانهای برای جا انداختن پدیدهای مشکوک است؟
پنجمین مجموعه سوالات، آیا در دنیای سیاستگذاری راهکارهای معجزهآسا امکانپذیر هستند؟ آیا کشوری که چند دهه با بدمصرفی و بیتدبیری در مدیریت منابع آب مواجه بوده، قادر است با اتکا به یک عامل، به شکلی معجزهآسا نجات یابد؟ آیا آب ژرف – به فرض واقعیت داشتن – خشکیدن تالابها و رودخانهها، فرونشست زمین، ریزگردها، موج مهاجرت بر اثر خشکی، کوبیده شدن آبخوانها و ... را نیز جبران میکند؟
هر تصمیم درباره آب، تصمیم درباره سرنوشت این کشور است. سیاستگذاری عرصه دل بستن به معجزهها نیست، بلکه عرصه پاسخ گفتن به سوالات بسیار و درافتادن با پیچیدگیهای بسیار است. سیاستگذاری آب ژرف، ژرفای بسیار بیشتری مطالبه میکند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت انرژی امروز، تاریخ انتشار 6 آذر 97، کد مطلب: 970905، www.iranenergy.news