شعارسال: در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره های چهارم و پنجم از حوزه انتخابیه بهشهر، نکا و گلوگاه مهندس جوانی به نام علی محمدشاعری با دیگر کاندیدا ها رقابت میکرد هر چند موفق نشد به مجلس راه یابد اما از رقبای جدی به شمار می آمد.
او آن زمان مدیر کل امور اقتصادی و برنامه ریزی استانداری مازندران بود،پس ازآن قائم مقام سازمان جنگلها ومراتع کشور در امور جنگلهای شمال (ستاد چالوس) شد،سپس شهردارمنطقه22تهران شد مدتی معاون وزیر جهادکشاورزی بود سپس استاندار گلستان و بعد از آن معاون وزیرکشور و سپس بعنوان قائم مقام معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست کشور شد.
هم اکنون بعنوان رئیس محیط زیست و توسعه پایدارشهرداری تهران مشغول خدمت میباشد. این روزها بحث حضورش در انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه بهشهر،نکا و گلوگاه داغ شده است.برای آشنایی بیشتر با دیدگاه هایش مصاحبه ای ترتیب داده شدکه می خوانید، دراین مصاحبه ابتدا به دیدگاههای زیست محیطی و توسعه ای و سپس به موضوعات سیاسی پرداخته شد:مصاحبه: اکبر مقدسی
* جناب دکتر ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، بعنوان اولین سئوال بفرمایید چه بلایی بر سر محیط زیست بخصوص در منطقه ما آمده است؟ از وضعیت خشکسالی، تخریب جنگل و ... واقعاً بنظرم این موضوع نگران کننده است. ما داریم به اقلیم استان سمنان نزدیک می شویم نظرشماچیست؟
تشکر از شما و همکاران که این فرصت را مهیا کردید، ضمن عرض سلام و ادب خدمت خوانندگان محترم، سلام و درود میفرستم به روح امام عظیم الشأن انقلاب، مقام معظم رهبری و شهیدان بویژه شهیدان غواص که این روزها فضای شهرمان را عطرآگین نموده اند دعا کنید ادامه دهنده راه شهیدان باشیم.
توسعه سه پایه دارد: پایه اقتصادی، پایه اجتماعی و پایه محیط زیست. محیط زیست یعنی آب، هوا، خاک، طبیعت،جنگل،دریا،کوهها وتنوع زیستی وهر آنچه که پیرامون ما انسانها را احاطه کرده است و ما انسانها و سابر موجودات در تعامل با آن زندگی میکنیم محیط زیست بستر توسعه بشمار میرود، تمامی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی ما انسانها دربسترطبیعت ومحیط زیست صورت میگیرد.خداوند متعال محیط زیست را مهد وگهواره انسانها قرار داده است اگر میخواهیم در بستر زمین به آرامش وسعادت برسیم وظیفه داریم از محیط زیست حفاظت نماییم.
ببینید وضعیت آب در شرق مازندران بحرانی شده است. بر اساس آمارهایی که دارم دشت بهشهر، نکا، گلوگاه از نظر منبع آبی در وضعیت بحرانی وبعنوان دشت ممنوعه معرفی شده است و به همین دلیل اجازه حفاری چاه را دربسیاری از نقاط نمی دهند، وضعیت آب بگونه ای است که در بعضی از شهرها جیره بندی آب داریم. علاوه بر کم شدن آب، کیفیت آب منطقه نیز بشدت درحال شور شدن است.جای تعجب است که منطقه ما با حدود 700 میلی متر بارندگی دچار بحران آب شده است.
بسیاری از چاه های آب منطقه که در گذشته تأمین کننده آب کشاورزی و آب شرب مردم بودند، الان شور و یا درحال خشک شدن هستند، علت این است که ما نتوانستیم با احداث سد یا عملیات آبخیزداری، آب سطحی را مهار کنیم. زمینهای کشاورزی نیز شور شدند و درجه حاصلخیزی آن به شدت کاهش یافته است. هر چه حاصلخیزی کمتر باشد تولید محصولات کشاورزی کمتر میشود و امنیت کشاورزی به مخاطره خواهد افتاد.
بخش عمده ی محیط زیست ما را جنگل و دریا تشکیل میدهد. جنگلهای منطقه بعلت بهره برداریهای بی رویه تخریب شداند و باعث سیلابهایی مخرب در منطقه نکا و بهشهر طی سالهای اخیر شده اند. و این سیلابها خسارات جانی و مالی فراوانی بر مردم وارد کرده است. اگر شما از بالا به جنگل نگاه کنید می بینید جنگل تهی شده وبتدریج از درون درحال خالی شدن است. مراتع ما هم در بالادست بعلت بهره برداری بی رویه تخریب شدند، لذا پوشش گیاهی که در گذشته مثل یک اسفنج باعث جذب آب بود از بین رفته وآب باران بجای آنکه در زمین جذب شود بعلت از بین رفتن پوشش گیاهی تبدیل به سیل میشود، در گذشته میزان بارندگیها در شرق مازندران به مراتب بیشتر از زمان فعلی بوده ولی ما سیلی را در منطقه شاهد نبودیم.اما الآن که بارندگی کم شده سیل روبه افزایش است. ما جنگلها را تخریب کردیم. الان دریای خزر آلوده شده است، ذخایر وماهیان دریا مثل ماهیان خاویاری،کیلکا، ماهی سفیدو...در حال تمام شدن و نابودی هستند، نسل بسیاری از ماهیان دریایی درحال انقراض است. اینجا مدیریت است که میتواند نقش کلیدی خود را برای حل بحرانها ومشکلات ایفا نماید. مدیریت باید بین خواسته های ما انسانها و ظرفیتهای محیط زیست تعادل ایجاد کند. هر موقع این تعادل بهم خورد تخریب اتفاق می افتد. طی 50 سال گذشته مساحت جنگلهای کشور از 18 میلیون هکتار به 12 میلیون هکتار کاهش یافت.
جامعه ای می تواند توسعه خودش را تضمین شده بداند که محیط زیست آن تخریب نشده باشد، امیدواریم با برنامه ریزی درست و مدیریت صحیح این بحرانهایی که در آب و خاک،کشاورزی، جنگل، دریا وزباله و.. است بر طرف شود. مشکل دیگر محیط زیست منطقه زباله ها هستند. که معضل مهم منطقه بشمار می آید، بسیاری از زباله ها در جنگل، رودخانه و سواحل دریا رها سازی می شوند و در اثر تجزیه زباله ها انواع آلاینده های شیمیایی و فلزات سنگین آب و خاک منطقه را آلوده کرده اند و باعث به خطر انداختن سلامت وبهداشت جامعه شده وهرروز جان صدها نفر را میگیرد، براحتی میتوان با احداث نیروگاههای زباله سوز وفن آوریهای نوین مشکل پسماند را در شمال طی دوسال حل کرد. *آیا قبول دارید که همه این بلاهایی که بر سر محیط زیست آمده با نام توسعه بوده یعنی ما فکر کردیم چون به سمت زندگی مدرن پیش می رویم باید اینطور رفتار کنیم؟
توسعه با حفظ محیط زیست منافاتی ندارد ما می توانیم هم توسعه داشته باشیم هم محیط زیست را حفظ کنیم. مگر کشورهای دیگر چکار کردند، آنها هم توسعه را دارند هم محیط زیست خودشان را حفظ کرده اند، مدیریت یعنی همین، توسعه پایدار یعنی همین، هدف ما این است که توسعه بگونه ای درمنطقه رقم بخورد که از منابع موجود به اندازه ای استفاده کنیم که منافع نسل آینده نیز به خطر نیفتد. توسعه ای که دانش بنیان نباشد نتیجه اش همین بلایی است که برسر ما دارد می آید.الآن کشورهای توسعه یافته ای وجود دارندکه مساحت جنگل هایشان را بیشتر کردندضمن اینکه ازدریا بهره برداری میکنند ذخایر آن را هم گسترش میدهند.اگر دانش و سواد لازم در برنامه ریزی ها،در تصمیم گیریها و اجرای برنامه های توسعه داشتیم نه تنها طرحهای عمرانی وتوسعه محیط زیست مان را از بین نمیبرد بلکه میتوانست محیط زیست کشور را نجات دهد.*گفته می شود عمده مشکلاتی که درمحیط زیست داریم مربوط به دولت گذشته است؟
من بحث های این طوری را بحث های سطح پایین می دونم. محیط زیست را نباید سیاسی کرد، نه شما خبرنگار نه من مدیرنباید محیط زیست را سیاسی کنیم. تخریب یا حفظ محیط زیست دریک دوره طولانی اتفاق می افتد. طی چند دهه گذشته از سال 1340 کل جنگلهای ایران 18 میلیون هکتار بود. سالانه 100 هزار هکتار از جنگلهای ایران از بین رفت. این اتفاق در طول 50 سال گذشته افتاده است.در همان سال درشمال ایران حدود سه میلیون ودویست هزارهکتار جنگل داشتیم وبعد از پنجاه سال به یک میلیون وهشتصد هزار هکتار کاهش یافت این چه ربطی به دولت گذشته دارد، این بر میگردد به فرهنگ همه ما ، اینها را نباید سیاسی کنیم و آدرسهای غلط نباید به مردم نشان بدهیم. من آمار دارم بیشترین تخریب و بهره برداری از جنگلهای شمال در دهه هفتاد اتفاق افتاد. دردهه 70 سالانه حدود دومیلیون مترمکعب درختان جنگل را قطع کردند قطع درختان جنگل در دهه 80 بویژه در سالهای اخیر به حدود یک چهارم کاهش یافت، امیدوارم همین روندادامه یابد، آن موقع جنگل و محیط زیست را خوب نمی شناختند، نمی فهمیدند که جنگل چیست؟ مرتع چیست؟ سه برابر ظرفیت مراتع ما الآن دام در مرتع داریم، از 30 سال قبل این اتفاق افتاد و ما باید موضوعات این چنینی را فنی و کارشناسی تحلیل کنیم نه سیاسی. یکی از بیماریهای ما در جامعه همین است که ما مسائل فنی و توسعه ای کشور را هم سیاسی کردیم. همه ما باید مکمل کار هم باشیم وکمک کنیم کشور را بسازیم. مدیریعنی ایفای نقش سازنده در جامعه، و من اینطور بحث ها را اصلاً قبول ندارم ضمن اینکه چه در دولت آقای احمدی نژاد و چه در دولت آقای روحانی چه در دولت اصلاحات و چه در دولت سازندگی ضعف و قوت های بسیار زیادی وجود دارد. ما وظیفه داریم ضعفهای دولتهای گذشته را برطرف ونقطه قوتها را تقویت کنیم.بجای آنکه برعلیه هم باشیم باید باهم باشیم
* با توجه به تجربه وتخصص شما در زمینه توسعه پایدار ومحیط زیست نظر شما درخصوص توسعه صنعتی واستقرار صنایع بزرگ وبالادستی مثل پالایشگاه،خودروسازی ونظایر آن چیست؟
در دهه 60 دولت مصوبه ای داشت که کلاه بزرگی برسر مازندران رفت. آن زمان بخاطر حفظ محیط زیست اجازه ندادند صنعتی به مازندران بیاید آن مصوبه ضربه سختی بر توسعه مازندران وارد ساخت، و از آرزوهایم این بود که یک روزی این مصوبه را لغو کنم و این کار را کردم. زمانی که استاندار گلستان بودم هیئت دولت سفر استانی به گلستان داشت، اولین کاری که کردم این بود که مصوبه محدودیت توسعه صنعتی در شمال را در دولت لغو کردم. چه دلیل دارد که صنعت در استانهای دیگر مثل اصفهان،کرمان و... برود اما استان مازندران را ازصنعتی شدن محروم کنند. مصوبه دهه 60 منجر به عقب ماندگی وبیکاری شدید مازندران شد. الان نه صنعتی شدیم نه کشاورزی ما رونق گرفت نه محیط زیست ما حفظ شد.بنده از طرفداران ومدافعین سرسخت توسعه صنعتی در استان هستم. درسال 1384 که آن مصوبه را لغو کردم صدور مجوز برای استقرار صنایع بزرگ مثل پتروشیمی در گلستان، پالایشگاههای ساری و بهشهر، خودرو سازی سایپا شمال در ساری، کک سازی در سوادکوه و ده ها طرح صنعتی دیگر از سوی سازمان حفاظت محیط زیست آغاز شد اما متأسفانه علیرغم صدور مجوز از سوی محیط زیست به علت عدم حمایت در استان ومنطقه اتفاق خاصی نیفتاد وهیچ یک از سرملیه گذاران موفق به استقرارصنایع بزرگ در استان نشدند.
* شما نقش مجلس را دراداره کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
من همیشه گفتم مجلس ودولت مکمل هم هستند دولت کارآمد نتیجه مجلس کارآمد است مجلس زمانی کارآمد میشود که در موقع انتخاب نماینده دقت کافی نماییم تا نماینده ای انتخاب شود که تجربه لازم، کارآمدی لازم، جامع نگری و نگاه بلند به منافع ملی، توسعه و پیشرفت منطقه داشته باشد. تنگ نظری ها، حاشیه رویها، کم تجربگی، سوء مدیریت ها و سوء تدبیر ها آفت یک کشور است، سیاستمداران معتقدند کشوری را اگر می خواهید ضربه بزنید امورات بزرگ را به دست افراد ضعیف بدهید. افرادی که تجربه، و کارآمدی لازم را ندارند به کشور ضربه میزنند. کشوری که دست مدیران ناکارآمد باشد برباد خواهد رفت. ناشیگری بزرگترین دشمن کشوراست. پیشرفت وتوسعه هر کشور مرهون مدیریت کارآمد،متعهد،آگاه ومسئولیت پذیراست این نوع مدیران در کشور ما کم نیستند ولی ما هنر استفاده ازآنان را نداریم.
معمولاً در انتخاب مدیران اصل شایسته سالاری را رعایت نمی کنیم معیار اصلی انتخاب مدیران ارشد کشور این است آیا به من رأی داده یا نه، در ستاد انتخاباتی من بوده یا نه، کسی که در ستاد انتخابات من تلاش کرده میشود وزیر، میشود معاون وزیر، میشود استاندار، متاًسفانه این شیوه غلط یک رویه شده این دولت و آن دولت ندارد، همه گرفتار این بیماری شدیم. ممکن است مدیری آدم با تجربه و متعهدی باشد به دلیل اینکه به ما رای نداده حذفش میکنیم. شاید به تو رای نداده اما خادم مردم است. انقلاب، امام و رهبری را قبول دارد، چرا ازش استفاده نمی کنید. این بخاطر کوته نظری ما است ما نیابد فکر کنیم مالک وارباب کشور هستیم، ما مدیر این مملکت هستیم اینها درد ماست. من این نگاه را همیشه داشتم که مدیر اگر متعهد بود، مدیر اگر تجربه وصلاحیتهای لازم را داشت ودلسوز نظام ومردم بود ولو اینکه به لحاظ سیاسی سلیقه بنده را قبول نداشته باشد نباید حذف شود، این تفکر که از رییس نهضت سواد آموزی یک شهرستان تا آبدارچی محترم یک اداره همه باید کسانی باشند که به من رای داده باشند این یک نوع انحصار طلبی است وخلاف اخلاق اسلامی و مردم سالاری دینی است.
مجلس نهاد بی بدیل در اداره کشور است. مجلسی کارآمد است که دارای نمایندگانی زبردست و با تجربه وصاحب اندیشه و بینش وسیع و دارای برنامه های جامع در اداره کشور باشد. اگر نخبگان اقتصادی وسیاسی کشور به مجلس راه پیداکنند و مقدرات کشور را بدست بگیرند آنوقت است که شاهد تصویب قوانین مناسبتر وحل سریعتر مشکلات مردم هستیم. من معتقدم اگر مجلس کارآمد شد دولت کارآمد می شود. وقتی دولت کارآمد شد معضلات بیکاری، فقر وآسیبهای اجتماعی حل میشود.مشکلات آب ،خاک،کشاورزی،جنگل و..حل میشود مشکل کارتن خوابها حل میشود، مشکل دختران فراری حل میشود ،مشکل اعتیاد جوانان معصوم حل میشود.
مگرکشورهای دیگر که ازما پیشرفته ترهستند چه چیزی از ما بیشتر دارند؟ کشورهایی نظیر ترکیه،مالزی،اندونزی،چین،هند،کره جنوبی و..نه نفت دارند نه گاز دارند نه اندازه ما معدن دارند. چرا مشکلات صنعتی ،کشاورزی و بیکاری را حل کردند علت اصلی پیشرفت آنان راباید درشیوه مدیریت آنان جستجو کرد.
* ازظرفیتهای گردشگری وطبیعت گردی منطقه بفرمایید چگونه هست؟
ببینید الان چند نفر به استان مازندران برای گذاران اوقات فراغت سفر میکنند؟ حداقل 20 میلیون نفر در سال، از این تعداد چند نفر به شهرهای نکا وبهشهر وگلوگاه می آیند و از جاذبه های اینجا استفاده میکنند؟ مقایسه کنید چند نفر به سمت غرب مازندران می روند چرا؟ اگر غرب مازندران ساحل دارد ما هم داریم اگر آنجا جنگل دارد ما هم جنگل داریم.مردم ما هم بسیار شریف و با فرهنگ هستند چرا گردشگران رغبتی به منطقه ما نشان نمی دهند!؟
علت این است که زیر ساختهای گردشگری مثل هتل، شبکه حمل و نقل مناسب، سواحل زیبا و ساماندهی شده در منطقه ما وجودندارد. شما کدام هتل پنج ستاره و چهار ستاره را در منطقه دارید؟ کجا یک طرح مناسب گردشگری ایجاد کردیم؟ ما نتوانستیم مزیتهای نسبی جدید ایجاد کنیم همه اش تکیه کردیم به امکانات طبیعی. کجا توانستیم سواحل آرام گلوگاه و سواحل بهشهر و نکا را ساماندهی وبرای مسافرین جذاب نماییم،تالاب بین المللی میانکاله یک ظرفیت مهم برای توسعه منطقه ما هست، این مزیت درشهرهای دیگر مازندران وجودندارد، چرا نتوانستیم طرح جامع طبیعت گردی، ساحل گردی، جنگل گردی و...را در منطقه پیاده کنیم؟ چند سایت گردشگری طبیعی و...توانستیم اجرا کنیم؟ اینها ظرفیتهای منطقه ماست، و ملتی که نتوانست از ظرفیت هایش خوب استفاده کند حتماً به اهداف توسعه نخواهد رسید. کلید فهم این مسائل در مدیریت آگاه ومسئولیت پذیر است. مدیر با تجربه وصاحب بینش واندیشه می فهمد ظرفیتها کجاست، می فهمد منابع کجاست، میداند نیاز جامعه چیست، تقاضا چقدرهست، عرضه چگونه باید باشد، وبین عرضه وتقاضا میتواند تعادل ایجاد کند، الآن عرضه نیروی کار درجامعه بالاست، ولی چرا تقاضا وجود ندارد تا بیکاران را جذب کند؟ بیش از 90 درصد محصولات کشاورزی منطقه ما خام فروشی می شود. بیش از 90 درصد آب ما به دریا می ریزد درحالی که مردم ما گرفتار جیره بندی آب هستند. جنگل فقط از چوبش بهره برداری می شود، مدیریت که می گویم اینهاست من فقط بحث نماینده مجلس را ندارم. در شهرستانهای غرب استان سرمایه گذاری خوبی برای جذب گردشگر شده است. از اقامت مسافر گرفته تا تامین نیازهای غذایی و مایحتاج آنها و ساماندهی سواحل.
گردشگری رکن اصلی توسعه منطقه ما می تواند باشد. چون هم ایجاد اشتغال از طریق گردشگری بسیار ارزان و کم هزینه هست. هم مزیت نسبی منطقه ما بشمار می آید.
* آقای دکتر این روزها در محافل سیاسی منطقه گفته می شود که شما قصد کاندیداتوری در انتخابات مجلس از حوزه انتخابیه بهشهر نکا و گلوگاه را دارید آیا شما رسما اعلام حضور کردید؟
جمع کثیری از نخبگان، بزرگان، دلسوزان منطقه از من درخواست کردند و من هم انجام وظیفه میکنم ان شاءالله به لطف الهی و توکل به خدواند و با تکیه بر این مردم شریف بنا دارم دین خودم را نسبت به آنان ادا نمایم. من فرزند این منطقه هستم، اینجا متولد شدم، اینجا درس خواندم و تربیت شدم. در مسئولیتهای مختلف اجرایی و سیاسی در سطح عالی تجربه کسب کردم و مدیون این مردم هستم لذا وظیفه خود میدانم به مردم خودم خدمت کنم.
* اگر ممکنه بفرمایید شما کاندیدای کدام طیف سیاسی هستید؟
من کاندیدای همه مردم منطقه هستم، از اول انقلاب تا بحال همیشه خادم مردم وسرباز ولایت بودم. همواره در چارچوب ارزشهای نظام و وتوصیه های بنیان گذار انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) و رهنمودهای مقام معظم رهبری و درجهت منافع مردم حرکت کردم. وقتی استاندار گلستان بودم در این استان دو جریان سیاسی چپ و راست، سنی و شیعه، ترکمن و فارس و اقوام مختلف زندگی می کنند. بنده بدون تنش و متعادل این استان را مدیریت کردم. گلستان اگر گلستان شد بخاطر نقشه راهی است که در آن زمان تصویب شد و پیاده گردید ولذا الان می بینید استان گلستان در بسیاری ازشاخصهای توسعه از مازندران هم جلو افتاده است،مثل توسعه راه آهن به قزاقستان، احداث فرودگاه بین المللی، احداث دانشگاههای مختلف، توسعه بیمارستانها، افزایش سرانه خدمات درمانی و ده ها اقدام اساسی که باعث شد الآن میزان بیکاری در گلستان به مراتب از مازندران کمتر شود. همان روش مدیریتی را درمنطقه خودم نیز به لطف الهی با همبستگی و وحدت وهمدلی پیاده خواهم کرد.خدمت به مردم وپیشرفت منطقه وکشور سرلوحه کارمن خواهد بود.
برخوردهای حذفی را یک بیماری سیاسی میدانم. زمانی که استاندار بودم حضرت آیت الله نور مفیدی و مرحوم حضرت آیت الله طاهری از دو جریان متفاوت فکری هر دو حمایت جدی از من می کردند. من نیروی انقلاب ونظام وخدمتگزار مردم ومطیع اوامر ولایت و رهبری هستم. شما ببینید حضرت آقا در بحث های مهم مثل بحث هسته ای می فرمایند جامعه را دو قطبی نکنید اصولاً اگر بخواهیم به قله های رفیع پیشرفت برسیم نیازمند وحدت وهمکاری هستیم، نیازمند همدلی هستیم. رفتارهای سیاسی که جریان های مخالف خودرا تکفیر میکنند را قبول ندارم.
* شما تقریباً در تمامی دولتهای بعد از انقلاب حضور فعال ونقش سازنده داشتید. اما ظاهرا» دردولت نهم ودهم حضور شما پررنگ تر بود علت چیست؟
من یک جهادی هستم، بنده منافع مردم وکشور را مهمتر از منافع این دولت یا آن دولت می دانم. من هر جایی که مردم نیاز داشته باشند آنجا هستم. در زمان دولت آقای هاشمی مدیر کل امور اقتصادی استانداری مازندران بودم، مدیر کل منابع طبیعی گلستان بودم قائم مقام سازمان جنگلها و مراتع کشور در جنگل های شمال (ستادچالوس) بودم معاون جهاد سازندگی مازندران بودم. هرچه تجربه ام بیشتر میشد درمسئولیتهای بالاتر ومهمتر انجام وظیفه کردم مثل استاندارگلستان و معاون وزیر، قائم مقام معاون رئیس جمهورو...
بنده تا به حال هردولتی که از سوی مردم انتخاب شده و مورد تایید امام عزیز و مقام معظم رهبری بوده است کمک کرده ام و از برنامه های سازنده ومؤثر آنان حمایت نموده ام.بنده اگربخواهم مدیر خوب را دریک کلمه تعریف کنم میگویم مدیر یعنی سازنده.
* بنظر می رسد که طرح سوالات سیاسی خیلی برای شما خوشایند نیست.
از طرح سوالات سیاسی استقبال میکنم اما از سیاسی کاری دوری می جویم علتش این است که مردم ازکشمکش های سیاسی خسته شده اند، مردم کار میخواهند، خدمت میخواهند، پیشرفت میخواهند، شغل برای جوانان بیکار میخواهند، اما بعضی ها بدنبال مسائل حاشیه ای هستند این به نفع مردم نیست، لذا بنده هم قصد ندارم وارد این نوع مباحث حاشیه ای شوم.
* آقای دکترشاعری کاندیدای دوره چهارم مجلس شورای اسلامی با الآن چه فرقی دارد؟
من اون موقع تجربه کمتری داشتم، خیلی جوان بودم، اکنون با کوله باری از تجربه بهتر میتوانم درخدمت مردم باشم، پس از مسئولیتهای مختلف مدیریتی مثل استانداری گلستان، معاون وزیر کشور، معاون وزیر جهاد ، شهردار تهران وکار در وزارتخانه های اجرایی وسیاسی شایدبتوانم دین خود را بهتر به مردم ادا کنم.احساس می کنم مردم شدیدا» خواهان تغییر وتحول درمنطقه هستند.
همه عزیزانی که طی بیش از 3 دهه گذشته آمدند و نماینده شدند، انسانهای خوبی بودند زحمت کشیدند، من هم تشکر و قدردانی می کنم، ولی باید به دیگران هم فرصت خدمت داده شود تا امکان بهره گیری مردم از همه ظرفیتها فراهم گردد.
* شما به بحث استفاده از ظرفیت گروهها و احزاب مختلف در امور اجرایی اشاره کردید. بنظر می رسد از این حیث در این دولت مقداری فضا بهتر شده است و سلایق مختلف را در دولت آقای روحانی مشاهده می کنیم نظر شما در این باره چیه؟
امیدوارم اینگونه بشود و از همه ظرفیتهای مدیریتی واجتماعی برای اداره کشور استفاده گردد. این کشور متعلق به همه مردم است. مدیران، کارشناسان و نیروی انسانی از سرمایه های اجتماعی کشورمان هستند.
منابع انسانی و مدیران با تجربه و متعهد و مسئولیت پذیر موتور محرکه کشور محسوب میگردند. باتوجه به اینکه شعار دولت یازدهم تدبیروامید و اعتدال بوده است. لذا انتظار میرود در این دولت از افراط و تفریط جدا»خودداری شود و در تصمیم گیریهای راهبردی و عزل و نصب ها و بکارگیری مدیران در اداره کشور اصل شایسته سالاری با رعایت انصاف بیشتر مد نظر قرار گیرد چون اعتقاد دارم اگر مدیریت کشور اصلاح شود کشور اصلاح میشود.
* بعنوان آخرین سوال بفرمایید مشکل اصلی منطقه ماچیست؟ وچه باید کرد؟
مشکل اصلی منطقه را بیکاری و آسیبهای اجتماعی جوانان میدانم، هم اینک بیش از 15000 نفربیکار که اکثریت آنان تحصیلکرده دانشگاهی هستند، در منطقه ما وجود دارند که باید برای آنان چاره جویی گردد هر پنج دقیقه یک نفر بیکار میشود وهرهشت ساعت یک نفر براثر اعتیاد می میرد . سن ازدواج بالا رفته، آمار طلاق افزایش پیدا کرده اینها علامت خوبی نسیتند به نظرم یک هشدار جدی هستند. بیکاری و آسیبهای اجتماعی معلول توسعه نیافتگی و رشد پایین اقتصادی میباشد، هر یک در صد رشد اقتصادی حدود 100هزار شغل میتواند ایجاد کند. کشور در حال رکودسنگینی است، این رکود باید شکسته شود. الان رشداقتصادی کشور حدود صفراست، قطار توسعه خاموش است باید روشن شود کشورنیازمند مدیریت جهادی است. برای حل این مشکل،مسکن ازحالت رکود باید خارج شود، کشاورزی سنتی باید صنعتی شود بویژه در بخش صنایع تبدیلی، صنایع بالا دستی باید درمنطقه استقرار یابد، مشکل آب باید به سرعت حل شود، شیلات ودریا باید ساماندهی واحیا شود، گردشگری بویژه طبیعت گردی (اکوتوریسم)باید مثل غرب مازندران گسترش یابد، دامداری ودامپروری باید توسعه یابد، کسب وکار کوچک با بهره گیری از فن آوریهای نوین و با استفاده از تجارب سایر کشورها باید رونق یابد، ازتالاب بین المللی میانکاله باید استفاده های اقتصادی شود، ظرفیت صادرات و واردات بندر امیرآباد باید به چندین برابر فعلی برسد مثل بندر اوکتائو،بندرباکو وبندرآستراخان، تجارت دریایی با چهار کشور حوزه دریای خزر یکی از محورهای توسعه منطقه باید انتخاب شود. ترانزیت و حمل ونقل از محورهای مهم پیشرفت منطقه باید بشود، توسعه انرژی یکی از اولویتهای مهم و از مزیتهای شرق مازندران باید انتخاب شود، توسعه انرژیهای تجدید پذیر و نو، استفاده از انرژی امواج دریا، باد، خورشید و گرمایش زمین از اولویتهای مهم پیشرفت منطقه قلمداد میگردد، توسعه مزارع پرورش آبزیان واحیای ذخایردریایی ودهها طرح اقتصادی مهم دیگر که با توکل به خداوند بزرگ با توجه به تجربه وتخصصی که دارم در صورت اعتماد مردم شریف منطقه به اینجانب، انشاءالله عملیاتی واجرایی خواهد شد مطمئن هستم پس از اجرای این برنامه ها چرخ اقتصاد منطقه به حرکت درخواهد آمد ومعضلات بیکاری، فقر، آسیبهای اجتماعی وبحرانهای پیش رو یکی پس از دیگری حل خواهدشد.
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از وب سایت خبری مهروان خبر، تاریخ انتشار: 7 شهریور 1394، کد خبر: 907، www.mehravankhabar.ir