آمریکاییها سالهاست که به دنبال قرار دادن نام گروههای مقاومت فلسطینی و لبنانی در لیست گروههای تروریستی هستند. حمله ماه گذشته صهیونیستها آنقدر برای واشنگتن سنگین بود که «نیکی هیلی»، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل قطعنامهای را برای محکوم کردن شلیک موشکهای حماس، مقاومت مردم فلسطین و متهم کردن مقاومت به تروریسم بهمنظور تشدید فشار بر فلسطینیها به سازمان ملل برد.
شعار سال: آمریکاییها سالهاست که به دنبال قرار دادن نام گروههای مقاومت فلسطینی و لبنانی در لیست گروههای تروریستی هستند. حمله ماه گذشته صهیونیستها به خان یونس و پاسخ دندانشکن حماس به آنها که به کشته شدن یکی از فرماندهان بلندپایه اسرائیل منجر شد و شلیک حدود ۵۰۰ موشک به سرزمینهای اشغالی که کابینه نتانیاهو را در آستانه فروپاشی قرار داد، آنقدر برای واشنگتن سنگین بود که «نیکی هیلی»، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل قطعنامهای را برای محکوم کردن شلیک موشکهای حماس، مقاومت مردم فلسطین و متهم کردن مقاومت به تروریسم بهمنظور تشدید فشار بر فلسطینیها به سازمان ملل برد.
مجمع عمومی سازمان ملل با قطعنامه پیشنهادی آمریکا علیه حماس مخالفت کرد، این حرکت بهاصطلاح دیپلماتیک را عقیم گذاشت و مهر «باطل شد» دیگری بر توطئههای ضدفلسطینی نظام سلطه کوبید. رد قطعنامه پیشنهادی آمریکا در حالی اتفاق افتاد که هیلی پیشازاین نشست، کشورهای مخالف قطعنامه را تهدید کرده و گفته بود رای منفی به این پیشنویس برای آنها دارای پیامد و تبعاتی خواهد بود.
این اولین بار نیست که آمریکا در ایجاد فشار و محدودیت بر دفاع مشروع ملت فلسطین و مقاومت در صحنههای بینالمللی ناکام مانده و رسوا شده است. سازمان ملل در آذرماه سال گذشته با اکثریت آرا، قطعنامهای در محکومیت تصمیم آمریکا مبنی بر انتقال سفارت این کشور در سرزمینهای اشغالی از تلآویو به بیتالمقدس تصویب کرد که طی آن ۱۲۸ کشور به آن رای مثبت داده بودند. نکاتی پیرامون این رویداد بسیار مهم و تاریخی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
۱- کنگره و کاخ سفید پس از قرار دادن حزبالله لبنان در لیست گروههای بهاصطلاح تروریستی، تقلای بسیاری کردند تا حماس و دیگر گروههای مقاومت را به این لیست اضافه کنند. واکنش مجمع عمومی به قطعنامه اخیر آمریکا، سند محکمی است که ثابت میکند اکثر کشورهای دنیا، مقاومت مردم فلسطین را «مشروع» و «قانونی» میدانند و با هرگونه ارعاب و تحریم آنها مخالفاند.
۲- تمام اعضای اتحادیه اروپا در رایدهی به این قطعنامه، مشارکت فعال داشتند و همه آنها به آن رای مثبت دادند! اروپاییها همیشه خود را مخالف شهرکسازیها نشان داده و حتی در قاره سبز تحریمهایی علیه صهیونیستها به خاطر همین موضوع اعمالشده است اما در بزنگاهی که باید از مقاومت مشروع و قانونی آنها در برابر اشغالگران حمایت میکردند، پشت سر کاخ سفید قرار گرفتند. نگاهی به مواضع اروپا در پسابرجام نیز موید این واقعیت است. تروئیکای اروپا تنها در مقام سخن و صدور بیانیه از سیاستهای ضدایرانی آمریکا انتقاد میکرد اما در جایی که باید مخالفت جدی و عملی خود را نشان میداد و با تحریمهای غیرقانونی مقابله میکرد، سکوت اختیار کرده و حرفهای صد من یک غاز تحویل دادند.
تاریخ گویای این واقعیت است که کشورهای اروپایی که داعیهدار تمدن و حقوق بشر هستند، خود حامی و مدافع سرسخت صهیونیستها بودهاند و پساز انگلیس که نطفه ناپاک آنها را در این منطقه قرار داد، همیشه در صف اول حمایت از آنها قرار داشتهاند.
در این میان شاید این شبهه به وجود آید که پس فلسفه برخی تحریمهای ضداسرائیلی در اروپا چیست؟ اول اینکه این تحریمها از جانب دولتها نبوده، بلکه از طرف جنبشهایی بوده است که بهطور خودجوش شکلگرفتهاند و حامیان آنها چهرههای دانشگاهی، اعضای اتحادیههای کارگری و احزاب سیاسی هستند.
نکته بعدی، اینکه اروپا با وضع قوانین بسیار سرسختانه برای مجازات فعالیتهای ضدصهیونیستی از قبیل قوانین تنبیهی در ارتباط با انتقاد یا تحقیق از چندوچون ماجرای هولوکاست، در زمین اسرائیل بازی کرده و نقش بسیار برجستهای در حمایت از کیان اشغالگران داشته است. بنابراین، سیاستهای کلان اروپا در خصوص آرمان قدس، ذرهای از اهداف آمریکایی انحراف ندارد و ازاینرو نباید فریب ژستهای روشنفکرانه آنها در دفاع از حقوق مسلم و اولیه انسانها را خورد.
۳-هر تصمیم آمریکا در مخالفت، تهدید و تحریم مقاومت فلسطین قطعاً بیارتباط با کلید زدن توطئه شکستخورده «معامله قرن» نیست و این حرکت نیز در همین راستا قابل واکاوی است. بعضی گمانهها حاکی از آن است که ترامپ بنا دارد پیش از آغاز سال میلادی جدید، اجرای این طرح را رسماً اعلام کند و بر این اساس، آمریکا قصد داشت با اخذ نظر مثبت کشورهای جهان برای تحریم حماس، یکی از مهمترین موانع کلید خوردن معامله قرن را از پیش پای خود بردارد. در این خصوص یک احتمال دیگر نیز وجود دارد.
واشنگتن پیشبینی این شکست را با توجه به مخالفت قاطبه کشورهای جهان با انتقال سفارتخانه آمریکا به قدس اشغالی مدنظر داشت و بر این مبنا قصد دارد در گام بعدی، زمینه پشتیبانی بیشتر و کمکهای مالی هنگفتتر به اسرائیل را فراهم کند، چراکه دریافته است با جمیع جهات ذکرشده – از مقاومت مثالزدنی حماس و مردم فلسطین تا هواداری اکثر کشورهای جهان از آنها – شانسی برای موفقیت معامله قرن وجود ندارد. این نکته بسیار مهمی است که حتی مسئولین صهیونیست نیز به آن اذعان دارند
در اواخر ماه گذشته، «آیلت شاکد»، وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی با اذعان به بیفایده بودن هرگونه مصالحه با فلسطینیها تاکید کرد که اختلافات اسرائیلیها و فلسطینیها بسیار بزرگ است و افزود: «باور ندارم که توافقی قابل دستیابی باشد. من به ترامپ میگویم: وقتت را تلف نکن.» شاکد در خصوص آتشبس غزه نیز پیشبینی کرد که چندماهی بیشتر دوام نداشته باشد و تصریح نمود که پسازآن «چارهای جز جنگ با حماس با همه ابزارهای موجود نیست.» «گیلعاد اردان»، وزیر امور راهبردی کابینه صهیونیستها هم پیش از اظهارات خانم وزیر مدعی شده بود که «اسرائیل از هر زمانی به کنترل بخشی از نوار غزه یا تمام آن نزدیکتر است.»
با این حساب و از منظری دیگر، باید گفت که آمریکاییها میدانستند این قطعنامه رای نمیآورد و برای اینکه جوابی در پاسخ به جامعه جهانی در خصوص حمایت از سبعیت صهیونیستها در کشتار مردم فلسطین داشته باشند، این نمایش دیپلماتیک را به روی صحنه بردند. به این مفهوم که در جنگ بعدی اسرائیل با حماس وقتی واشنگتن برای حمایت از توحش اشغالگران مورد سرزنش بینالمللی قرار گیرد، بهاحتمالزیاد مدعی خواهد شد که ما میخواستیم از طریق قطعنامه محکومیت حماس، مانع جنگ و خونریزی شویم اما جامعه جهانی باید بداند که صلح و ثبات در منطقه از هر چیزی مهمتر است و ما برای تامین ثبات غرب آسیا و دفع گروههای تروریستی، وظیفهداریم به اسرائیل کمک کنیم! اگر این اتفاق بیفتد، جنگ آتی بهطور حتم، به نبردی سرنوشتساز تبدیل خواهد شد که دودمان صهیونیستها را به باد خواهد داد، چون اقتدار و قدرت بسیار بالای حماس در جنگ اخیر دو روزه در برابر فناورهای فشل نظامی اشغالگران به اثبات رسید.
برخلاف آنچه ممکن است در نگاه اول به نظر آید، گستردهتر شدن چتر حمایتی آمریکا از رژیم جعلی و کودک کش صهیونیستی به معنای تقویت امنیت اشغالگران نیست، بلکه بهعکس، حاکی از ضعف مفرط اسرائیل است. اگر صهیونیستها را به بیماری تشبیه کنیم که نفسهای آخر خود را میکشد، آیا میتوان نتیجه گرفت که رسیدگی مضاعف به وی، به معنای قدرت بخشی در حالت عادی است؟! پاسخ روشن است. صهیونیستها از توان تهاجمی خود سالهاست که فاصله گرفتهاند، به زیر صفر رفتهاند و آمریکا و اروپا تلاش میکنند که تلآویو را با تنفس مصنوعی حداقل به بالای صفر برسانند درحالیکه روند نابودی و زوال اسرائیل مدتهاست آغازشده و در آیندهای نهچندان دور به وقوع خواهد پیوست.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی الف، تاریخ انتشار: 17 آذر 1397، کدخبر: 3970917036 ، www.alef.ir