شعار سال: نهاد دانشگاه روزبهروز ضعيف و ضعيفتر
شد. دانشگاهي که زماني قلب تپنده سياسي و اجتماعي کشور بود، به گفته بسياري از
دانشجويان به دبيرستاني بزرگ تبديل شد. از همان زماني که مصطفي معين، وزير علوم
دولت اصلاحات، براي استقلال دانشگاه طرح انتخاب رؤساي دانشگاه را از داخل خود دانشگاه
و بهوسيله هيئت علمي داد، تا زماني که حادثه کوي دانشگاه پيش آمد تا همين امروز
که تلاش کردهاند مطالبات دانشجويان را به بهبود غذاي سلف دانشگاه تقليل دهند، بحث
استقلال اصليترين نهاد علمي کشور که وظيفهاش تربيت روشنفکران است، بر سر زبانها
افتاده؛ اما ارادهاي براي اين استقلال وجود ندارد. در دو روز گذشته دوباره صحبتهاي
جدي وزراي علوم و بهداشت درباره استقلال دانشگاه، بحثي قديمي را از داخل کشوي
بايگاني دانشگاه بيرون آورده است.
وزير بهداشت در صحبتهايي عنوان کرده است: «همهجا که انقلابي صادر شده
از طريق علم بوده. بهتر است سياستگذاران ما اين را باور کنند که همهچيز از طريق
علم و دانش صورت ميگيرد. بايد دخالتها در دانشگاه کم شود. مجلس و دولت گاهي در
کار دانشگاهها دخالت ميکنند که آسيبزننده است». همچنين او با اشاره به اينکه
بخش عمدهاي از تحقيقات ما به درد مردم نميخورد، گفت: «امروز
دانشگاه نسل چهارم به درد مردم ميخورد، زيرا در حوزه مشکلات و گرفتاريهاي مردم
خواهد بود. همچنين نياز است که شايستهگزيني در مديريت کشور شاهبيت انتخاب باشد.
ما بايد مشکلات مردم را حل کنيم و ببينيم در تحقيقات ما چقدر به حل مشکلات مردم
پرداخته شده است. متأسفانه تحقيقات ما در راستاي حل مشکلات مردم نيست، مشکلات محيط
زيستي دردهاي امروز جامعه است که بايد به آن فکر کرد و ما هرچه بيشتر بتوانيم با
مردم معاشرت داشته باشيم بهتر ميتوانيم پيش برويم.»
ماجرا اما به همينجا ختم نشد، روز گذشته منصور غلامي، وزير علوم نيز درباره
استقلال دانشگاه در سخناني گفت: «دانشگاهها و مراکز دولتي زيرمجموعه دولت هستند و
تحت پوشش و قوانين دولتي اداره ميشوند، اما اگر بحث مورد نظر درباره استقلال
دانشگاهها باشد، ما هم اعتقادمان اين است که تمام مجموعههاي علمي در دنيا مستقلاند
و به تعبير ديگر از يک استقلال نسبي برخوردار هستند. البته اين استقلال نيز در
مجموعههاي علمي و دانشگاهي ما وجود دارد، اما بايد تقويت شود». او درباره چگونگي
تقويت استقلال در دانشگاهها توضيح داد: اين تقويت استقلال ميتواند با برنامهريزي و سياستگذاري درباره اداره امور دانشگاهها
باشد که صرفا بر عهده مجموعه مديريت دانشگاهها و وزارتخانههاي مسئول باشد، البته
آن هم بايد در چارچوب قوانين ملي انجام شود». غلامي گفت: «در برخي مواقع به نوعي
ورودهايي در بعضي از مسائل دانشگاهها اتفاق افتاده که باعث ايجاد محدوديت در دانشگاهها،
کُندشدن روند کاري يا حتي تغيير جهت دانشگاهها شده و اينها مواردي هستند که حتي
موردنظر وزير بهداشت هم بوده است.»
تعيين ميزان استقلال در دانشگاهها يکي از پرمناقشهترين مسائل در نظام
آموزشي کشور است. مسئلهاي که هربار به حدود و اختياراتي ميپردازد که ساختارهاي
داخلي دانشگاه دارند و همچنين دخالتهايي که نهادهاي قانوني خارج از دانشگاه ميتوانند
در مسائل آموزش عالي داشته باشد و از اين مسئله به حکمراني در آموزش عالي ياد ميشود.
اين حکمراني حدود و اختيارات را براي توصيف ساختار دانشگاهها و فعاليت آن مشخص ميکند.
حقيقت استقلال مؤسسات آموزش عالي يکباره به دست نميآيد و در واقع يک فرهنگ
منحصربهفرد اجتماعي است و حق يا قدرتي است که مشخصا ميتوان براي دانشگاهها در
نظر گرفت.
فرشته طوسي، فعال دانشجويي، درباره استقلال
دانشگاه و اظهارنظر وزراي علوم و بهداشت دراينباره ميگويد: «من فکر ميکنم سياستهايي
براي اينکه دانشگاه مستقل نباشد، سياستهايي است که مربوط به يکي، دو سال وزارت
آقاي غلامي نميشود و ايشان هم نميتواند در اين مدت کاري انجام دهد. بهصورت کلي
آنقدر ساختارهايي از پيش وجود دارد که اجازه استقلال دانشگاه را نميدهد. اين
ماجرا از جذب و ارتقاي استادان تا نوع ورود و جذب دانشجو به دانشگاه وجود دارد تا
اينکه اصلا سرفصلهاي رشتههاي دانشگاهي چطور انتخاب شوند، اينکه دانشجو اصلا چقدر
در محيط دانشگاه تأثير ميگذارد. البته بايد اين نکته را هم بگويم که خدا را شکر
در اين چند سال دوره حسن روحاني، قوانين کميتههاي انضباطي تغيير کرد و دانشجويان
در کميتههاي انضباطي نماينده دارند و وضع کمي بهتر شد.»
اين فعال دانشجويي دانشگاه علامه طباطبايي تصريح کرد: «مسئله اين است
که حتي وقتي يک تکه از اين مسائل هم حل و پيشروي حاصل ميشود، در جاي ديگري دوباره
يکسري نهادهاي موازي ممکن است که دخالتشان را بيشتر کنند. من ديدم که وزير
بهداشت و وزير علوم درباره دخالت دولت و مجلس در دانشگاه صحبت کردهاند، نميدانم
آنها چرا به شوراي عالي انقلاب فرهنگي اشاره ميکنند؟ متأسفانه بهتر و بدتري وجود
ندارد که بگوييم مجلس و دولت يا شوراي عالي انقلاب فرهنگي، بحث اين است که دانشگاه
بايد از کدام نهاد دستور بگيرد؟ اگر دانشگاه خودش بهتنهايي اين خودکفايي را دارد
(که ميتواند داشته باشد) که درباره خودش تصميم بگيرد، ممکن است نهادهاي مشورتي در
بيرون از دانشگاه هم وجود داشته باشند و به دانشگاه مشورت بدهند، اما کار از مشورت
گذشته و اين نهادها، بيشتر نهادهاي تصميمگير محسوب ميشوند تا مشورتي.»
طوسي تصريح کرد: «من فکر نميکنم حتی اگر عزم مشخصي مبني بر گرفتن این تصميم
باشد که دانشگاه مستقل شود، اين اتفاق بيفتد. يادم ميآيد زماني که دکتر معين وزير
بود، ميخواست شرايطي مهيا کند که رؤساي دانشگاهها از درون دانشگاه انتخاب شوند
که اين اتفاق هم نيفتاد. استادان هم تمام اين مشکلات را دارند و به آن واقف هستند،
اما دربارهاش صحبت نميکنند.»
او همچنين با اشاره به پوليسازي دانشگاهها و ورود افراد باسواد و دانشهاي
مختلف به واحدهاي ممتاز آموزش عالي کشور نيز خاطرنشان کرد: حتي وقتي بحث پوليسازي
دانشگاه را مطرح کردند، از آن بهعنوان استقلال دانشگاه نام بردند. در واقع هيئت
امنايي در هر دانشگاه وجود دارد که وظايف و اختيارات عريضوطويلي هم برايشان
تعريف شده است. آنها بهصورت مشخصي اين اختيار را دارند که جريمههايي را براي
دانشجويان تعيين کنند که گاهي مقدار اين جريمهها بسيار زياد است. از طرفي با
ساختن پرديسهاي بينالمللي هرکسي که پول داشته باشد ميتواند در کنار دانشجويان
نخبه درس بخواند که اينهم به يک امر عادي براي دانشجويان بدل شده است. من فکر ميکنم
با شرايط فعلي هنوز زمان زيادي لازم است تا استقلال در دانشگاهها عملي شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ 27 آذر 97، کد مطلب: 3319