پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۲۲۵۸
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۰۴:۰۶
تصور این است که ترزا می‌ تنها یک تاجر شارلاتان در لباس تاچر است که می‌خواهد بازی یک بام و دوهوای انگلیسی با بروکسل را به راه ‌اندازد به طوری که بریتانیا به طور یکطرفه و بدون از دست دادن منافع اروپایی‌اش از اتحادیه خارج شود.

شعار سال:

 این روزها به دنبال تحولات شتابان منجر به نیمه‌افراشته شدن پرچم پادشاهی بریتانیا، همه آن چیزهایی که درباره حاکمیت جزیره  بدیهی پنداشته می‌شدند مورد مداقه مجدد قرار گرفته‌اند. از جمله معنای تحت‌اللفظی نام خیابانی که خانه قدرتمند‌ترین فرد دولت بریتانیا یعنی نخست‌وزیر در آن قرار دارد. نسل جدید انگلیسی‌ها از خودشان می‌پرسند چرا مرکز قدرت لندن در خیابانی قرار گرفته که عنوان انگلیسی‌اش تداعی‌کننده سراشیبی و فرو رفتگی و از کار افتادگی است؟
آنها در واکنش به نخست‌وزیری «ترزا می»  59 ساله، به کنایه می‌گویند مارگارت تاچر 3سال پس از مرگش دوباره از قبر بیرون آمده و راه خانه شماره 10 خیابان داونینگ در جوار وست‌مینیستر و برج ساعت بیگ‌بن- 2 نماد امپراتوری سپری‌شده- را در پیش گرفته است. حال پرسش اینجاست: این تاچر موعود زودتر به قبر بازخواهد گشت یا ملکه و آیا در روز رفتن‌شان پادشاهی بریتانیا را هم با خود خواهند برد؟ مردان سیاست هم به نظاره نشسته‌اند که عصر زن‌سالاری انگلیسی به کجا ختم خواهد شد؟ در اینکه می‌ اکنون مقتدر‌ترین زن جزیره آن هم در حضور ملکه الیزابتی است که پایش لب گور است تردیدی نمی‌توان کرد. پس از آنکه اغلب پیش‌بینی‌ها درباره یکه‌تازی خانم وزیر کشور انگلیس طی 6 سال اخیر، در حزب محافظه‌کار درست از آب درآمد، حالا بسیاری از خود می‌پرسند: آیا پیش‌بینی‌ها درباره ظهور عفریته آهنین  دوم در بریتانیا واقعا به حقیقت خواهد پیوست؟ اما نباید درباره مقایسه می‌ و تاچر عجله کرد. با آنکه حزب محافظه‌کار در یک‌دهه اخیر رهبری باثباتی داشته است نمی‌توان در شرایط بحرانی فعلی این را الزاما به نخست‌وزیر زن جدید هم تعمیم داد. البته می ‌شاید تنها مقام سیاسی در حاکمیت جزیره باشد که از زمان ورود به کابینه محافظه‌کار، نمودار اقتدارش همواره رو به صعود بوده به طوری که در پشت پرده، رقبای خود در حزب را که پشتوانه اجتماعی پیروزی در همه‌پرسی  خروج بریتانیا  از اتحادیه اروپایی را هم داشتند، پیش از انتخابات ریاست حزب در ماه اکتبر حذف کرد. پس از رای 52 درصدی بریتانیایی‌ها به بریگزیت در روز 23جولای (سوم تیر) که بلافاصله  اعلام استعفای دیوید کامرون از نخست‌وزیری را در پی داشت، در کمتر از 3 هفته، 3 چهره مهم طیف حامی جدایی از اتحادیه در حزب زلزله‌زده حاکم، متناوبا نامزد شده و کناره‌گیری کردند. ابتدا بوریس جانسون، شهردار سابق لندن و رهبر محبوب کارزار بریگزیت، سپس مایکل گوو،  نومحافظه‌کار بزرگ انگلیسی و متحد تاکتیکی جانسون در بریگزیت و در نهایت آندریا لدسام، وزیر زن دادگستری و دیگر طرفدار پروپا قرص خروج که البته آمدن و رفتنش به این رقابت درون‌حزبی تنها به قوت گرفتن این ظن در افکار عمومی دامن زد که نخست‌وزیر آینده قطعا یک زن خواهد بود و طبیعتا در این تنازع قدرت زنانه آن کسی دوام می‌آورد که بیشتر به الگوی منفور اما باورپذیر «بانوی آهنین» یعنی میراث مارگارت تاچر، شباهت داشته باشد. این در حالی بود که از قبل مشخص بود لدسام برابر رقیبش بختی نخواهد داشت و در عین حال مرد فعال لابی صهیونیستی وست‌مینیستر یعنی مایکل گوو- روزنامه‌نگار و حقوق‌بگیر گذشته و حال «روپرت مرداک»، غول رسانه‌ای یهودی و اینک پدرخوانده پشت پرده سیاسی لندن- نیز ترجیح می‌دهد تخم‌مرغ‌هایش را در سبد یک رهبر باثبات مثل می ‌بگذارد.


  می، تاجری در لباس تاچر


ترزا می ‌سرانجام دیروز رسما به عنوان تنها نامزد باقیمانده رهبری حزب حاکم پس از 10 سال جای کامرون را گرفت و همزمان کلید خانه شماره 10 را نیز از نخست‌وزیر مستعفی دریافت کرد.
البته تردیدی نیست که کامرون و حامیان ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپایی، این جابه‌جایی سریع را یک پیروزی می‌دانند. در شرایط فعلی آنها بیش از هر چیز به نمایش اقتدار حاکمیت در حال فروپاشی لندن نیاز دارند و این چهره «شبه‌تاچر»، اگرچه حتی در اقتدارگرایی سایه نخستین نخست‌وزیر زن جزیره نیز نمی‌شود اما می‌توان گفت در عمل‌گرایی دست کمی از سلف خود ندارد اما مساله اینجاست: می‌ به همان اندازه نیز معامله‌گر است؟
بررسی موضع می‌ درباره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی این عملگرایی توام با معامله‌گری را در منش او روشن می‌کند. با اینکه او از ابتدا در زمره مخالفان ادغام اقتصادی بریتانیا در اروپا و طیف «شکاکان به یورو» بود ولی به‌خاطر مواضع جناحی کامرون، رئیس سابقش در کابینه در همه‌پرسی 23 جولای به جمع موافقان ماندن در اتحادیه اروپایی پیوست اما بلافاصله پس از رای مثبت همه‌پرسی
23 جولای دوباره به سمت آن چرخید و اعلام کرد «معنای بریگزیت، بریگزیت است» یعنی بریتانیا در هر صورت باید خارج شود. اما در عین حال معامله‌های مداوم او با کانون‌های پشت پرده قدرت که به چرخش‌های مداومش منجر می‌شوند باعث شده افکار عمومی دقیقا نداند او در آینده کدام طرفی است؟ همزمان با روی کار آمدن می،  طرح از پیش برنامه‌ریزی شده نامه 1054 وکیل برجسته انگلیسی به نخست‌وزیر جدید مبنی بر الزام‌آور نبودن همه‌پرسی بریگزیت درباره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی منتشر شد. آنها گفته‌اند نمایندگان پارلمان پیش از آنکه درباره اجرای رسمی روند خروج با امضای ماده 50 پیمان لیسبون تصمیم‌گیری کنند، باید درباره الزام‌آور بودن نتیجه همه‌پرسی  رای‌گیری کنند که این معنایی جز به چالش کشیدن دموکراسی انگلیسی توسط «حقوقدان»‌هایش ندارد. البته همه می‌دانند این نامه تنها برای زیر فشار گذاشتن اتحادیه اروپایی برای امتیازگیری بیشتر در روند 2 ساله جدایی جزیره است اگرنه دولت بریتانیا  قبلا تومار 4 میلیون امضایی را که برای برگزاری همه‌پرسی دوم آماده و ارائه شده بود، رد کرده است.
اما در آن سوی کانال مانش، مرکل دیروز شمشیر را برای همتای زنش از رو بست و خیلی صریح به او گفت تکلیفش را با بریگزیت مشخص کند. سران اتحادیه اروپایی با تردید به وست‌مینیستر تحت حاکمیت این شبه‌تاچر نگاه می‌کنند. تصور آنها  این است که ترزا می‌ تنها یک تاجر شارلاتان در لباس تاچر است که می‌خواهد بازی یک بام و دوهوای انگلیسی با بروکسل را به راه ‌اندازد به طوری که بریتانیا به طور یکطرفه و بدون از دست دادن منافع اروپایی‌اش از اتحادیه خارج شود. حق هم دارند؛ می ‌یک تاجر بالفطره است و  به واسطه شوهر بانکدارش «فیلیپ می‌» که نام فامیلش را از او گرفته، خود را نماینده سرمایه‌داری «آنگلو-آمریکایی» می‌داند. خود او هم سابقه کار کردن در رده‌های مدیریتی بانک انگلستان را دارد. بی‌دلیل نیست که روپرت مرداک  از او به عنوان گزینه مورد علاقه‌اش برای ریاست دولت یاد کرده است. افشاگری اخیر «نیل کلاک»، مفسر سیاسی سرشناس انگلیسی در این‌باره نشان داد با وجود استعفای کامرون  بر خلاف ظاهرسازی‌ها تغییر چندانی در رهبری حزب محافظه‌کار رخ نداده است.
البته می ‌در اقتدارگرایی کم نخواهد گذاشت. مثلا او به محض اعلام نامزدی‌اش، مساله تمدید قانون 3 شاخه بازدارندگی هسته‌ای را- که به انگلیس اجازه ادامه  توسل به تسلیحات هسته‌ای می‌دهد- مقدم بر مذاکرات با اتحادیه اروپایی برای آغاز روند خروج دانست. همچنین در زمان تصدی نسبتا طولانی‌اش در مهم‌ترین وزارتخانه امنیتی کشور، می‌ از حامیان قانون شنود همگانی توسط دولت بود و به‌خاطر منع ورود چهره‌های مختلف سیاسی و مذهبی به بریتانیا نیز مشهور است.

نکته مهم دیگر درباره صدارت می ‌این است که او خود را بخشی از جریان


نولیبرال- نومحافظه‌کاری می‌داند که برای تسلط بر کانون‌های قدرت غرب خیز برداشته است. او به عنوان تنها کسی که در کابینه کامرون 2 پست وزارتی داشت،  وزیر زنان و برابری یا به عبارت دیگر رهبر سیاسی جریان نولیبرال اعطای قدرت نامحدود به زنان در حاکمیت انگلستان- به موازات هیلاری کلینتون در آمریکا- بود.  می‌توان گفت به قدرت رسیدن او، صدور نشانه‌ای از سوی نومحافظه‌کاران و سرمایه‌داران آنگلو- آمریکایی از این سوی اقیانوس اطلس به آن سو در واشنگتن است که آماده پذیرش هیلاری به عنوان رئیس‌جمهور جدید هستند. انگلیسی‌ها دهه‌هاست به دنباله‌روی سیاسی از پسرعموهای آمریکایی‌شان خو کرده‌اند به همین دلیل شاید این مایه افتخار ترزا می‌ باشد که صدارتش مطلع زمامداری هیلاری در کاخ سفید تلقی شود. اما مشکل اینجاست که هوا در جزیره به‌قدری پس است که وقتی پای ثبات سیاسی به میان ‌آید  باید این شبه‌تاچر را نه یک  بانوی آهنین بلکه تنها رجاله‌ای جیوه‌ای دانست.


با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار 24 تیر 1395، کد مطلب: 1129659: www. tasnimnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین