پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۲۴۰۶
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۸
تجربه برجام نشان داد که باید حق را گرفت. اگر منتظر باشیم و بخواهیم حق خود را گدایی کنیم نه تنها عزت و استقلال خود را از دست می دهیم بلکه به حق خود نیز نخواهیم رسید.

شعارسال: «سال 94 آمیزه ای از شیرینی ها و تلخی ها و فرازها و فرودها بود.در تجربه برجام، از امیدهایی که برانگیخت تا نگرانی هایی که در کنار آن هست»

از این جمله کوتاه رهبر انقلاب در پیام نوروزی سال 95 شاید بتوان چکیده نگاه رهبر انقلاب نسبت به برجام را استنباط کرد که بر اساس آن اولا برجام یک تجربه بسیار مهم محسوب می شود، ثانیا نسبت به آن، هم برخی امیدواری ها وجود دارد و هم برخی نگرانی ها و ثالثا استفاده از کلمات امید و نگرانی به جای نقاط قوت و ضعف، ناظر به آینده است و مشخص می شود که چگونگی اجرای برجام میزان خوب یا بد بودن آن را رقم می زند.

با توجه به سالروز رسیدن به توافق برجام در چند یادداشت به «تجربه های برجام»، «امیدها و نگرانی های برجام» و «پیشنهادهایی برای آینده در اجرای برجام» خواهیم پرداخت و در این یادداشت تلاش می شود به اختصار به مهمترین تجربه ها در این زمینه بپردازیم.

*قوی باشیم

تجربه 12 سال مذاکره به ما اثبات کرد که اگر می خواهیم از دشمن امتیازی بگیریم راهی ندارد جز اینکه خود را قوی کنیم و با دست پر پای میز مذاکره بنشینیم. برای اثبات این ادعا، کافی است به یاد بیاوریم که در سال 1383 تقریبا با همین تیم هسته ای با مدیریت آقایان روحانی و ظریف، نتوانستیم با همه اعتمادسازی ها و عقب نشینی ها، مجوز داشتن حتی یک سانتریفیوژ را بگیریم اما در سال 94 به دلیل رشد صنعت هسته ای، افزایش قدرت منطقه ای، افزایش توان نظامی، اقتدار سیاسی و تثبیت نظام سیاسی، به اندازه کافی دست پر داشتیم که بتوانیم مذاکره کنندگانی از میان «بچه های انقلاب» را پای میز مذاکره با 6 قدرت برتر دنیا بفرستیم و آن ها نیز با تلاش و خلاقیت، امتیازات قابل توجهی از طرف مقابل بگیرند.

البته اگر در زمانی که فرصت داشتیم با استفاده از میلیون ها دلار درآمد نفتی، خود را از لحاظ اقتصادی نیز «قوی می کردیم» و اگر دولت مردان غیر دیپلماتیک ما در داخل سیگنال های «ضعیف هستیم» به طرف مقابل نمی فرستادند مانند خزانه خالی است به طور قطع به توافق بسیار بهتری می رسیدیم.

*آمریکا همچنان دشمن است و غیرقابل اعتماد

خیلی ها فکر می کردند که مذاکره با آمریکا در مسئله هسته ای می تواند مقدمه ای شود برای حل مسائل فی مابین دو کشور، اما تجربه عینی در مورد رفتارهای آمریکا در طول مذاکرات و بدعهدی هایش در اجرای برجام، نشان داد مسئله این کشور با ایران، یک موضوع و دو موضوع نیست. آمریکا دشمن ما است، آن هم دشمن موجودیت و استقلال ما.

به گفته صریح و علنی آقای دکتر ظریف، رئیس کل بانک مرکزی، خانم موگرینی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و بسیاری از فعالان اقتصادی، تجاری، سیاسی اروپایی و آسیایی، رفتارهای آمریکا مانع اصلی اجرای کامل رفع تحریم های هسته ای(یعنی همان تحریم هایی که مطابق برجام قرار به حذف آن ها بود) است و عقب نشینی و اعتمادسازی ما به هیچ وجه باعث کم شدن این دشمنی ها نشده است. مردم به روشنی می بینند با اینکه ایران به تعهداتش نقدا عمل کرده است، آمریکایی ها برای اجرایی شدن کامل تحریم ها، از ضرورت تجدید نظر در موضوعات دیگری مانند آزمایش های موشکی(بخوانید توان دفاعی) حرف می زنند و همین تجربه نشان می دهد که حتی اگر در آن موضوعات هم نرمش نشان دهیم، باید منتظر توقعات بعدی مانند اجرا نکردن احکام اسلامی به بهانه حقوق بشر باشیم.

*ضعف های برجام

متن برجام توافق نامه ای است که می توان برایند داده ستانده آن را مثبت دانست به گونه ای که به تصویب نمایندگان مردم، شورای عالی امنیت ملی و تایید رهبری انقلاب رسید اما در آن نقاط ضعفی وجود دارد که برای پوشش دادن آن ها شروطی توسط مجلس، شورای عالی امنیت ملی و رهبر انقلاب گذاشته شد، که اگر در مرحله اجرای برجام بر اجرایی شدن دقیق تر آن پافشاری می شد، چه بسا می توانستیم اثر بدعهدی آمریکا را صفر یا حداقل کم کنیم. به نظر می رسد اگر گرفتن نامه مکتوب از رئیس جمهور آمریکا مبنی بر لغو تحریم ها جدی گرفته می شد امروز می توانستیم سندی محکم به بانک های اروپایی بدهیم برای «نترسیدن» از تهدیدها و فضاسازی های لفظی رسمی و غیررسمی وزیر خزانه داری فعلی آمریکا و رئیس جمهور بعدی آمریکا(یعنی کاندیداهای فعلی). تضمینی کتبی که فعالان اقتصادی اروپایی هرچه بیشتر آن را از وزیرامورخارجه و وزیر خزانه داری آمریکا طلب کردند، کمتر به نتیجه رسیدند.

*ساختار نظام مردم سالاری دینی

فرایند طی شده در تصویب برجام در داخل کشور، فرایندی پر فراز و نشیب بود که نشان می داد، ساختار نظام ایران به چنان درجه ای از مردم سالاری رسیده است، که حاضر است در فضایی آزاد و کاملا باز، آن را در معرض جدی تضارب آرا و تعارض موافقان و مخالفان قرار دهد و این ساختار به گونه ای تنظیم شده است که بعد از اینکه نمایندگان مردم آن را تصویب می کنند، رهبر کشور نیز پای خود را ازتایید پرریسک آن کنار نمی کشند و امضای تایید خود را با شروطی پای آن می گذارند. این فرایند تجربه ای بسیار بزرگ برای نظام مردم سالاری دینی ایران بود و باعث ارتقای قابل توجه فرهنگ سیاسی نخبگان و مردم شد.

آرمان خواهی واقع بینانه

تجربه برجام نشان داد که نباید در راه رسیدن به آرمان ها تسلیم واقعیت ها شد اما باید آن ها را در نظر گرفت و متناسب با واقعیت ها با تدبیر، عقلانیت، تلاش و استقامت به آرمان ها رسید. اگر ما در سال های ابتدایی، تسلیم واقعیت فشار دشمنان قدرتمند، مبنی بر برچیدن صنعت هسته ای می شدیم و استقامت به خرج نمی دادیم، امروز نه صنعت استراتژیک هسته ای را داشتیم، نه به چنان جایگاهی می رسیدیم که نمایندگان کشورمان در یک طرف میز و 6 کشور قدرتمند دیگر در طرف دیگرش بنشینند و جهان، قدرت در حال ظهور دنیا را از پشت قاب تلویزیون نظاره کند.

همچنین اگر در طول این مسیر بی توجه به واقعیت ها صرفا بر حقوق آرمانی خود تاکید می کردیم، نمی توانستیم به شرایطی برسیم که یکپارچگی جبهه غرب دچار تزلزل شود، قطعنامه های شورای امنیت بدون حتی یک روز تعلیق فعالیت های ایران لغو و حق و صنعت هسته ای ما تثبیت شود.

*فهم بهتر اصول راهبردی رهبری

برجام برای طیفی از نیروهای انقلاب می تواند تجربه ای باشد برای فهم بهتر اصول راهبردی رهبری در حوزه هایی مانند شیوه های نقد منصفانه به جای اغراق در مخالفت، عدم تخطئه فعالان عرصه دیپلماسی، قانونی و موثرتر عمل کردن برای رساندن پیام به مسئولان به جای تحصن غیرقانونی و داشتن نگاه ملی و به دور از سیاست زدگی.

*توجه به اخم در کنار لبخند و دیپلماسی عمومی

تجربه برجام نشان داد که فقط با لبخند نمی توان به نتیجه رسید، اگر نبود اخم ها و ادبیات مقتدرانه و از سر استغنای رهبرانقلاب، به دست آوردن بخش اصلی امتیازات فعلی برجام ممکن نبود. همچنین تجربه اجرای برجام نشان داد که حوزه دیپلماسی عمومی از اهمیت بسزایی برخوردار است به گونه ای که اگر تیم هسته ای طبق فرمایش رهبری عمل می کردند و به صورتی رسانه ای ( ونه صرفا در جلسات خصوصی) پاسخ ادعاهای آن روزهای مقامات آمریکایی مبنی بر حفظ ساختار تحریم ها در برجام را می دادند، تعلیق وقابل بازگشت بودن تحریم ها در ذهن ها تثبیت نمی شد و ما اکنون شاهد ترس بانک های اروپایی از بازگشت تحریم ها نمی بودیم.

*حق گرفتنی است

و در نهایت تجربه برجام نشان داد که باید حق را گرفت. اگر منتظر باشیم و بخواهیم حق خود را گدایی کنیم نه تنها عزت و استقلال خود را از دست می دهیم بلکه به حق خود نیز نخواهیم رسید و بر اساس این تجربه باید آمریکای غیرقابل اعتماد را مجبور کرد، به تعهداتش عمل کند و باقیمانده تحریم های هسته ای را نیز بردارد.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس ، تاریخ انتشار خبر 26 تیر 1395، کدمطلب: 13950425000847 ،www.farsnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین