این الگو برداری ایرانیان از کشورهای اروپایی تا جایی پیش رفت که کم کم حیواناتی نظیر سگ، همقدم انسان در کوچه و خیابانها ، گربه همبازی کودکانی شد که والدین آنها وقت کافی برای بازی با آنها نداشتند، شیر و پلنگ و تمساح شد حیوان خانگی و مار و عقرب و حیوانات خزنده شده کلکسیون اشیا و حیوانات عجیب و غریب مردم مرفه!
اما تمامی این رفتارها به بهانه حس حیوان دوستی بروز یافت و این حس تا جایی پیش رفت که بیش از ۵۰ شیر در یک قفسه آهنی در کنار هم به گونهای قرار میگیرند که تنها جایی برای خوابیدن دارند و یا سنجابهای نادری که دیگر نسلی از آنها باقی نمانده به جای بازی بر تنه درختان جنگل به واسطه احساسات بشر، در یک قفس زندگی میکند.
همه این موارد از یک مد و تیپ شخصیتی، از الگو برداری غیر منطقی، توجیه غیر عقلانی از یک آزادی بیحد و حساب در ورود و خروج حیوانات، بیقانونی از عدم اجرای قانون حمایت از حیوانات و عدم مدیریت و نبود ناظران قوی شکل گرفت و رشد کرد.
به بهانه حیوان دوستی گام برداشتن با حیوانات در کوچه و خیابانها، اسیر کردن پرندگان در چارچوبهای آهنی و بر شانه گذاشتن حیوانات برای قدرت نمایی که تاکنون ضربههای سنگینی از آن بر جامعه وارد شده اخیرا گروهی از انسانها را گرفتار خود کرده و مدرن و به روز بودن دلیلی برای به اسارت کشیدن حیوانات برای این دسته از افراد شده است.نگهداشتن شیر، پلنگ، خرس، پرورش تمساح ، و حیواناتی که تا چندی پیش در اماکنی دور از سکنه و آدمیان زندگی میکردند اما امروز همجوار انسان شدهاند با چه بینش و تفکری صورت میگیرد، جای بسی تامل دارد.
* خلاء ارتباطی عامل گرایش جوانان به نگهداری حیوانات است
در سالهای اخیر نگهداری از حیوانات از قبیل سگ و گربه و ایگوانا و ... در منازل مسکونی بسیار متداول شده است. البته برخی شهروندان با هدف حیوان دوستی و حمایت از حیوانات بیپناه اقدام به نگهداری حیوانات میکنند در حالی که این پدیده رو به رشد به زیست طبیعی حیوان آسیب میزند و حتی در برخی موارد مشکلاتی برای سایر شهروندان ایجاد میکند.
برخی از مردم نگهداری و پرورش حیوانات را برای تفریح و سرگرمی انتخاب کردهاند و آن را نشانه طبقه اجتماعی بالا میدانند و برخی دیگر از این راه امرار معاش و کسب درآمد میکنند. نگهداری سگ و گربه در این چند سال در بین برخی افراد به نوعی مد تبدیل شده و با تقلید از فرهنگ غرب و تهران نشینها سعی دارند رفتارهایی را بروز و ظهور دهند که با فرهنگ ایرانی هیچ تناسبی ندارد.
غلامرضا علیزاده استاد دانشگاه علامه طباطبایی در مورد ویژگیهای شخصیتی افرادی که علاقمند به نگهداری حیوانات در منزل هستند، اظهار کرد: افرادی که اقدام به نگهداری حیوان در منزل میکنند به چند گروه تقسیم میشوند؛ گروه اول افرادی هستند که معمولا دورههایی را در خارج از کشور زندگی کردند و این نوع زندگی با حیوانات را در آن کشورها تجربه کردهاند بر همین اساس در زمان بازگشت به کشور شیوه زندگی اروپایی را در ایران بازتولید میکنند زیرا در آن کشورها زندگی با حیوانات به عنوان یکی از عوامل رفتار اجتماعی پذیرفته شده است.
وی افزود: گروه دیگر افرادی هستند که احساس تنهایی شدید دارند و ارتباطات اجتماعی و کنش متقابل اجتماعی در آنان ضعیف است به طوری که همواره احساس خلاء ارتباطی و یا ترس از روابط انسانی دارند
این افراد احساس میکنند که ارتباط با یک حیوان میتواند بیضرر و بیخطر باشد، بنابراین از حیوان به عنوان عامل جایگزین روابط انسانی استفاده میکنند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: این افراد برای پر کردن خلاء ارتباطی خود گرایش به زندگی با حیوانات دارند زیرا عواطف و محبت به غیر را از طریق انسانی نمیتوانند انجام دهند و سابقه قبلی ناخوشایندی در این زمینه داشتهاند بر همین اساس به نگهداری حیوانات روی میآورند و حیوان را جایگزین ارتباطات اجتماعی خود با گروه همسالان قرار میدهند.
این جامعه شناس ادامه داد: بخشی از نگهداری حیوانات در افراد نیز ناشی از خلاء عاطفی افراد است. به طوریکه آنان خلاء عاطفی خود را با حضور حیوانات پر میکنند.
علیزاده نبود برنامه ریزی برای گذران اوقات فراغت جوانان را یکی دیگر از دلایل گرایش افراد به نگهداری حیوان دانست و گفت: در جامعهای که فرد سرگرمی و امکاناتی برای گذران اوقات فراغت خود ندارد و با توجه به اینکه حضور دوستان در کنار فرد همیشه امکانپذیر نیست اما حیوان همیشه در دسترس است. قدم زدن با حیوانات در پارک و خیابان برای برخی از افراد جایگزین اوقات فراغت میشود و حتی در مراکزی تعدادی از این افراد با حیوانات خود حاضر میشوند و حضور این سگها باعث پیوند و دوستی این افراد میشود.
* نگهداری حیوان ناشی از چشم و هم چشمی
با دوری جوامع غربی از دین و پاشیده شدن نظام خانواده، امروز شاهد آن هستیم که بسیاری در غرب به زندگی با حیوانات روی آورده اند که این امر خود به معضلی در غرب تبدیل گردیده و ایران نیز از گسترش نگهداری و زندگی با حیوانات در امان نمانده است.
تغییر روند سبک زندگی در ایران در سایه عدم ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی معضلی است که این روزها نماد بیرونی بیشتری پیدا کرده است و رسانههای فارسی زبان ماهوارهای نیز به ترویج فرهنگ منحط غرب دامن میزنند.
به عنوان مثال شبکههای ماهوارهای برای کسانی که لذت داشتن حیواناتی مانند سگ و گربه و... در خانه را درک نمیکنند ابراز تأسف میکند و در این زمینه رپرتاژ خبری وسیعی میدهد که»: کسانی که حیوان خانگی در خانه ندارند نمیتوانند احساس علاقه به حیوان را درک کنند و دست خودشان هم نیست، چون تجربه اش را نکردند. ولی وقتی یک حیوان خانگی در خانه داشته باشید آنقدر به آن عادت میکنید و انس میگیرید که یکی از اعضای خانواده تان میشود!
این گونه رفتارهای بيمارگونه حتی در بين اقشار خاص جامعه نيز نفوذ كرده است. بازيگران از اين جمله هستند؛ متاسفانه كساني كه خود را الگو و قشر روشنفكر و فرهيخته میپندارند، در اوج بیفرهنگی با یک حیوان حرام گوشت یا بدتر از آن با یک سگ، انس میگیرند تا جایی که به طور علنی اعلام میکند که او را از بقیه اعضای خانواده شان بیشتر دوست دارند!
در همین زمینه علیزاده در ادامه گفت: بخش دیگری از افراد نیز نگهداری از حیوانات را از روی چشم و هم چشمی انتخاب کردهاند مثلا در یک دبیرستان وقتی دانش آموزی از سگش تعریف میکند دانش آموز دیگری تصور میکند که نداشتن سگ، وی را از تمدن و فرهنگ دور کرده است بنابراین عاملی میشود که تحت تاثیر مغناطیس حرفهای گروه همسالان قرار گیرد. بر همین اساس داشتن سگ برای آنان نوعی تشخص اجتماعی محسوب میشود زیرا میتوانند از سگهای خود عکس بگیرند و در شبکههای اجتماعی قرار دهند.
وی افزود: همچنین این چشم و هم چشمی به دلیل نداشتن الگویی مناسب برای نوجوانها و جوانها رخ میدهد به نحوی که جوان الگوی خود را فلان بازیگر انتخاب میکند و تلاش میکند از هر لحاظ شبیه او شود.حالا اگر آن بازیگر عکس با فلان حیوان داشته باشد آن جوان هم سعی میکند الگو سازی کند و به نگه داشتن حیوان خانگی راغب میشود.
* نداشتن حیوان خانگی بیکلاسی است!!
از دید روانشناسان اجتماعی نگهداری از حیواناتي مانند سگ و گربه در منزل، نشانهای از نابودی فرهنگ و گوشهای از عقدههای روحی و رفتاری و نیز کمبودهای عاطفی در زندگی شخصی افراد است به طوری که آنان با بهانه مختلف همچون «تنهاییهای امروزی و ناهنجاریهای جامعه خویش»، سعی در سرپوش گذاشتن همنشینی خود به عنوان یک انسان با حیوانات دارند.
محققان اجتماعی بر این باورند، که هم غذا شدن با این گونه حیوانات و آنها را با خود به مراکز عمومی آوردن ضمن آنکه نشانگر کمبود محبت شدید افراد است، از عدم برقراری ارتباط فرد با خانواده و جامعه نیز حکایت میکند و بعضاً افراد تحت الشعاع، خود تحت تأثیر تفکرات چنین افرادی قرار میگیرند.
ازنظر روانشناسان این یک واقعیت است که با شیوع زندگی فانتزی و با کم عمق شدن روابط انسانی، تمایل به داشتن حیوانات خانگی بالطبع افزایش پیدا میکند و انسانهای دوران پست مدرن به صورت عمومی حیوانات خانگی را به دلیل علاقه به بازیگوش بودن و یا صدای زیبای آنها نگهداری میکنند.
اما نکته مهم اینجاست که خرید و نگهداری از حیوانات خانگی در سالهای اخیر رنگ تازهای به خود گرفته است و بیشتر از قبل، چهره زشت تجملگرایی به آن اضافه شده است به طوری که این روزها برخی تنها برای خودنمایی و فخر فروشی از این حیوانات نگهداری میکنند و نداشتن یک سگ خانگی میتواند نشان از بیکلاسی باشد! این معضل قبلا فقط در میان خانوادههای مرفه جامعه وجود داشت ولی با گذشت زمان، خانوادههای متوسط نیز به آن گرایش یافتهاند که میتواند یک زنگ خطر جدی برای شکل گیری فرهنگهای جدید در جامعه باشد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه یالثارات صفحه 9، تاریخ انتشار: چهارشنبه 30 تیر 1395، شماره 843.