شعار سال: بعد از اینکه سیر بازی شدند با آنها همکلام میشوم دو دختر ده ساله که دستمال سفره و جوراب میفروشند و صبحها هم به مدرسه میروند و تکالیف شان را تا حد ممکن انجام میدهند اما خیلی هم پیش میآید که از زور خستگی تا به خانه رسیدند، خوابشان میبرد و صبح دستخالی یا با تکالیف نصفهکاره به مدرسه میروند.
در مساله تحصیل کودکان کار به درستی تمرکز روی کودکانی است که از تحصیل
جاماندهاند و راهحلی که بتوان آنان را به کلاس های مدرسه بازگرداند و همین گاهی
باعث میشود که از موقعیت کودکان کار محصل در مدارس غفلت شود.
در دنیای واقعی اما مشکلات بزرگی پیش پای چنین کودکانی که مدرسه میروند
نسبت یک روند نرمال تحصیلی وجود دارد.
اولین مشکل بسیار واضح است:
آنها کار میکنند و فرصت کافی برای انجام تکالیف درسی نسبت به همسالان خود را ندارند و همین باعث میشود علیرغم برابری استعداد با سایر محصلان از درسها عقب بمانند و یا به غلط کم هوش یا کم استعداد به نظر برسند که در واقعیت چنین نیست.
دومین مشکل کیفیت درس خواندن آنهاست که بریده بریده و بعضا میان کار کردن انجام میشود و باعث میشود کیفیت یادگیری آنان به نسبت دانشآموزان معمولی افت کند.
سومین مساله این است که این کودکان به طور کلی و نسبتا از حمایت کمتر خانواده برخوردار هستند و از کمک و نظارت کمتر برای درس خواندن نسبت به سایر محصلها رنج میبرند.
مساله بعدی هم این است که تغذیه این کودکان نیز نسبت به سایر دانشآموزان معمولی ضعیفتر است و با توجه به رابطه تغذیه مناسب با گیرایی فراگیران از این جبهه نیز تحت آسیب قابل توجه هستند.
مشکلبسیار
بزرگ آخر در واقع زاییده سایر مشکلات است؛
کار کردن، وضعیت خانوادگی گاه آشفته، تغذیه نامناسب و...باعث
میشود کودک کار از ابتدا با بر چسب وارد کلاس شود و ناخوداگاه با بیتوجهی
اطرافیان خود در مدرسه مواجه شود به بیان دیگر از زمان پاگذاشتن به مدرسه کودک کار
در شرایط نامساوی نسبت به سایرین قرار دارد.
در مدرسه-سوای موارد استثنا که مورد احترام و ستایش نویسنده است-
معمولا بچههای فوق درسخوان منظم با والدین حساس و اگر بخواهیم واقع بین باشیم دارای وضع مالی مناسب-که به مدرسه همیاری
و کمک بیشتری میدهند- بیشتر مورد توجه هستند و کودک کار در مدرسه عادی از روز اول
خود را از این گردونه بیرون میبیند ، بدون اینکه تقصیری متوجه او باشد.
این احساس رهاشدگی و مورد توجه نبودن بدترین آسیبها را به روان کودک
کار در حال و آینده میزند و به نظر میرسد فاصله کودک کار را از سایر دانشاموزان
نسبت به قبل از تحصیل اگر نه بیشتر،که با این شرایط کمتر نمیکند.
بنابراین مواجهه با کودک کار محصل در مدارس -در عین خوشحالی از
جانماندن از تحصیل-نه پایان کامل یک دغدغه که آغاز آسیب شناسی و ارائه راهحل
برای مشکلات و نگرانیهای جدید برای یک مشکل است.
مسالهای که اقدام موثر نهادهای مسوول از جمله آموزش و پرورش و بهزیستی
و توجه تمام جامعه را میطلبد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت سلامانه، تاریخ 17 مهر 98، کد مطلب: 76222: www.salamaneh.com