به اعتقاد کارشناسان امور عربستان، اگر بخواهیم کاملاً بیطرفانه از زمان روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز به پادشاهی تا به امروز به سیر تحولات نگاهی بیندازیم، باید گفت گرچه او و پسرش بیشترین مخارج را صرف ادامه بقای خود کردهاند، اما روند تضعیف این ساختار نسبت به دوره پادشاهان قبلی سرعت بیشتری به خود گرفته است.
شعارسال: به اعتقاد کارشناسان امور عربستان، اگر بخواهیم کاملاً بیطرفانه از زمان روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز به پادشاهی تا به امروز به سیر تحولات نگاهی بیندازیم، باید گفت گرچه او و پسرش بیشترین مخارج را صرف ادامه بقای خود کردهاند، اما روند تضعیف این ساختار نسبت به دوره پادشاهان قبلی سرعت بیشتری به خود گرفته است.
مگر دوشیده شدن صرفاً به رژیم سعودی و دوره پادشاهی سلمان محدود میشود؟ چرا باید رسانهها صرفاً در مورد سلمان و ولیعهد و پسرش این مساله را مطرح کنند؟ چرا طی این دوره این مساله بیش از هر زمان دیگری مطرح شده و چرا علاوه بر مخالفان دولت سعودی، نگرانی از افول قدرت این خانواده حتی به شاهزادههای آن هم سرایت کرده است؟
به اعتقاد کارشناسان امور عربستان، اگر بخواهیم کاملاً بیطرفانه از زمان روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز به پادشاهی تا به امروز به سیر تحولات این کشور نگاهی بیندازیم، باید گفت گرچه او و پسرش بیشترین مخارج را صرف ادامه بقای خود کردهاند، اما روند تضعیف این ساختار (اگر نگوییم فروپاشی) نسبت به دوره پادشاهان قبلی سرعت بیشتری به خود گرفته است به طوری که میتوان امروز عربستان را ساختاری ورشکسته یا در آستانه ورشکستگی توصیف کرد.
از زمان روی کار آمدن سلمان تاکنون، تحولات بسیار قابل توجهی در عربستان و منطقه رخ داده است و گرچه بنسلمان تلاش زیادی برای نشان دادن حرکت عربستان به سوی مدرنیته و آزادی زنان و... از خود نشان داد، اما برای توصیف شرایط فعلی آنها ذکر همین جمله ترامپ بس است که: «اگر آمریکا دست از حمایت عربستان بردارد، آنها بیشتر از چند روز دوام نخواهند آورد.»
به گفته تحلیلگران امور منطقه، شرایط امروز عربستان شباهت زیادی به شرایط اتحاد جماهیر شوروی در سالهای آخر عمرش دارد که گرچه هزینههای بسیار زیادی خرج ادامه بقای خود میکرد، سرعت فروپاشیاش بسیار بیشتر از هزینههایی بود که برای ادامه بقایش میپرداخت.
اگر تا چند سال گذشته عربستان با استفاده از اهرم دین و تکیه بر ستون وهابیت همچنان خود را سرپا نگه میداشت، بنسلمان به تدریج این ستون را هم تخریب کرده است، چنانکه میبینیم اکنون عربستان نقاب دین را هم از چهره برداشته تا این ابزار فریب هم از دست دولت خارج شود.
به گفته برخی از شاهزادههای سعودی، بنسلمان آنقدر به روند غربگرایی سرعت داده که حتی روحانیون وهابی را که حامیان سنتی و سوپاپ اطمینان ادامه بقای آل سعود در قدرت بودند نیز علیه دولت شوریدند، و اعتراضاتشان به حدی رسید که شماری از آنها راهی زندان شدند.
به بیانی دیگر، اگر تا چندی پیش دین اسلام برگ برنده آل سعود برای ادامه بقا در قدرت محسوب میشد، عملکرد بن سلمان باعث شد ساختار حاکم بر عربستان با اسلام وهابی هم دچار زاویه شود.
یکی دیگر از بزرگترین خطرات تهدیدکننده ادامه حکومت آل سعود چنددستگی بزرگی است که خانواده آل سعود به آن گرفتار آمده است. این چنددستگی به دلیل کودتاهای داخلی بن سلمان علیه عموها و عموزادههایش به وجود آمد و همچنان این گسست در حال افزایش است.
عملکرد بن سلمان نه تنها در بعد خانوادگی برای خانواده حاکم بر عربستان خطرآفرین است، که در سایه بازداشتهای شخصیتهای برجسته اجتماعی و مذهبی، به تهدیدی برای جامعه این کشور تبدیل شده است، بلکه در بعد منطقهای نیز مشکلآفرینی با کشورهای شورای همکاری، منطقه را وارد معضل بزرگی کرد که تا به امروز لاینحل باقی مانده است.
با وجود این، به گفته برخی از کارشناسان آمریکایی، اقدامات نابخردانه محمد بنسلمان در حال حاضر به تهدیدی برای منافع دولت آمریکا در منطقه و جهان تبدیل شده است.
یکی از نمادهای این خطرآفرینی در پرونده قتل جمال خاشقجی نمود پیدا کرد؛ این احساس خطر به حدی بود که باعث شد در یک اقدام کمسابقه 2 حزب جمهوریخواه و دموکرات در رابطه با محکومیت اقدام بنسلمان همنظر شوند.
به گفته کارشناسان، امروز حکومت آل سعود با تکیه بر 2 پایه نهچندان قدرتمند ادامه حیات میدهد: یکی پولهایی که به جیب ترامپ و آمریکا ریخته میشود و دیگری زنده بودن سلمان بن عبدالعزیز.
در مورد اول و در سایه توقف صدور نفت بعد از حمله به تاسیسات آرامکو و افزایش هزینههای جنگ در یمن بعد از شانه خالی کردن امارات از مشارکت در آن، امکان افزایش باجهای ریاض به آمریکا طی درازمدت وجود نخواهد داشت، به طور حتم در نقطهای این کار متوقف خواهد شد و آن زمانی است که به تعبیر ترامپ موعد سر بریدن این گاو شیرده خواهد رسید.
در مورد دوم نیز هرچند سلمان بن عبدالعزیز همچنان در قید حیات است، اما منابع نزدیک به وی تاکید دارند عبدالعزیز وضعیت جسمانی چندان مناسبی ندارد و با توجه به سن و سالش، فقط چند صباحی با اعلام خبر مرگ او فاصله داریم.
در چنین شرایطی ولیعهد عربستان خود را با انتفاضهای مرکب از خانواده آل سعود، قبایلی که بن سلمان طی چند سال گذشته آنها را به شدت مورد اهانت قرار داد، روحانیون مذهبی وهابی و تا حدودی جامعه عربستان مواجه خواهد دید. انتفاضهای که تصور نمیشود شرکت امنیتی بلکواتر هم بتواند برای دفاع از ولیعهد عربستان در مقابل آن مقاومت چندانی داشته باشد.
شاید همین نگرانی باعث شده است بنسلمان به دنبال یکدست کردن اطرافیان خود در دربار باشد، و وفاداری به شخص او اصل اول این گزینش محسوب میشود تا دیگران را یا از کار برکنار کند یا به دیار نیستی بفرستد.
شکست نظامی در یمن، ناتوانی دیپلماتیک در برابر ایران و محور مقاومت، گسست داخلی در خانواده آل سعود، عدم همراهی قبایل عربستان با خواستههای ولیعهد، ناراحتی و حتی مخالفت جدی روحانیون برجسته دینی با عملکرد اصلاحات اجتماعی، ورشکستگی اقتصادی در کنار افول عقیدتی و اخلاقی و فساد و استبداد دست به دست هم دادهاند تا ضرباهنگ ورود عربستان به سراشیبی افول سرعت بیشتری به خود بگیرد.
گرچه پیشبینی میشود در صورت وقوع این اتفاق، این تحول یکی از خونینترین تغییرات در منطقه عربی و خشنترین در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس باشد.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری اعتماد آنلاین ،تاریخ انتشار: 15 آبان 1398،کدخبر: 354887،www.etemadonline.com