شعار سال: استان تهران به چهار استان تقسیم میشود. استان تهران غربی تشکیل میشود. استان تهران شرقی تشکیل میشود. حالا استان تهران جنوبی تشکیل میشود. اینها اخباری است که هرازچند گاهی درباره تقسیم استانی که پایتخت بزرگ ایران را در خود جای داده به گوش میرسد. اما ماجرا چیست و چه نتایجی به دنبال دارد؟
با مرور روزگاران دور در تاریخ ایران میتوان دریافت که «تهران» تا زمانی که در ابتدای دوران حکومت قاجار بر این مرزوبوم، درحالیکه قریهای کوچک در شمال ری باستانی بود، به عنوان پایتخت انتخاب نشد، نامی مهم در تقسیمات کشوری نبود. حتی در اولین قانونهای تقسیمات کشوری در دوران پس از مشروطه – که اولین آن در سال 1285 به تصویب رسید – نامی از تهران به عنوان استان نیست. در دومین قانون تقسیمات کشور، محدوده فعلی استان تهران به همراه محدودههای گیلان، مازندران، اصفهان، مرکزی، زنجان و سمنان فعلی، استان «شمال» را در میان 6 استان وقت تشکیل میدادند. بعدتر و در سال 1316، با تقسیم ایران به 10 استان، تهران مرکز استان دوم شامل قم، کاشان، سمنان، ساری و گرگان شد. تغییرات استانها از این زمان به بعد تدریجی است. در تغییرات مربوط به تهران، میتوان به تشکیل استان مرکزی به مرکزیت تهران با دربرگرفتن شهرستانهای قزوین، ساوه، قم و دماوند و محلات در سال 1326 اشاره کرد. در سال ۱۳۵۵، فرمانداریهای شمیرانات و ری منحل و در محدوده شهرستان تهران، شمیرانات و ری شهرستانهای جدیدی به مرکزیت شهر تهران از ترکیب بخشهای حومه، ری، فشاپویه، لواسانات و رودبار قصران تاسیس شد. در سال ۱۳۵۶، مرکز استان مرکزی از تهران به اراک انتقال یافته، شهرستان قزوین به استان زنجان الحاق و فرمانداریهای تهران و کرج در محدوده شهرستانهای مربوطه مستقیماً زیرنظر وزارت کشور قرار گرفت. در سال ۱۳۵۷، در محدوده شهرستان تهران و کرج و ورامین، استان تهران به مرکزیت شهر تهران ایجاد شده و شهرستانهای شمیران و ری بار دیگر تاسیس شد. در واقع عمر «استان تهران» با نام و محدودهای نزدیک به آنچه امروز میشناسیم، تقریبا به اندازه عمر انقلاب اسلامی است. با این حال، بعد از انقلاب نیز در سال 1375 قم از استان تهران جدا و استانی مستقل شد و در بهمنماه سال 1388 نیز استان البرز به عنوان سیویکمین استان کشور پا به عرصه وجود گذاشت و مناطقی از غرب استان تهران شامل شهرستانهای امروزی کرج، ساوجبلاغ (به مرکزیت هشتگرد)، طالقان، نظرآباد، اشتهارد و فردیس در حوزه این استان قرار گرفتند.
در طول 10 سال گذشته اما باز هم بحثهایی بر سر تقسیم استان تهران به دو تا چهار استان مطرح شده است. در حالی که همچنان درباره مسائلی مثل جداسازی حوزه شهری و مجموعههایی مثل شورای شهر تهران بهویژه از ری مطرح و هربار چالشزا شدهاند، زمانی صحبت از تقسیم استان تهران به چهار استان شمالی، جنوبی، شرقی و غربی میشود و گاه صحبت از تشکیل یکی از این استانها به میان میآید.
مثلا در سال 89، شایعه تقسیم تهران به چهار استان شمالی، جنوبی، شرقی و غربی مطرح شد که استاندار وقت تهران آن را تکذیب کرد. در سال 91 و در آخرین ماههای دولت محمود احمدینژاد نیز سخن از تشکیل استانی به نام «خرداد» - برگرفته از ماه وقوع وقایع 15 خرداد 1342 در ورامین - به مرکزیت ورامین و در برگرفتن شهرستانهای پیشوا و پاکدشت به میان آمد که البته به سرانجام نرسید. احمدینژاد در سفرهای استانی خود، زمانی که به جنوب شرق استان تهران سفر کرده بود، در ورزشگاه تختی ورامین در این باره گفته بود که «استان شدن یک میلیون جمعیت میخواهد. مردم شهرستان ورامین قرار بگذارند جمعیت را تغییر دهند، ما نیز این شهرستان را به استان ارتقاء خواهیم داد».
در دولت یازدهم نیز حسین گروسی نماینده مردم شهرستانهای شهریار، ملارد و شهر قدس در مجلس نهم در جریان بازدید عباس آخوندی، وزیر وقت راه و شهرسازی از بازار ایرانی اسلامی شهر جدید اندیشه پیشنهاد تشکیل استان «تهران غربی» را به مرکزیت شهریار و دربرگیرنده شهرستانهای شهریار، شهر قدس، ملارد، رباط کریم و بهارستان مطرح کرد و گفت که پیگیری آن در مجلس انجام میشود، اما خبری از آن نشد.
در این میان، طرحهایی هم برای انتزاع وزارتخانهها از تهران یا حتی تغییر پایتخت گاهبهگاه مطرح شده که هیچکدام به نتیجه خاصی نرسیدهاند.
حالا دیروز نیز احمد امیرآبادی، عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی طرح ایجاد استان تهران جنوبی را در جلسه علنی پارلمان اعلام وصول کرد. وی درباره اعلام وصول طرح ایجاد استان تهران جنوبی گفت: «این طرح به صورت عادی در مجلس اعلام وصول شده است».
خبرگزاری فارس گزارش داده است که بر مبنای ماده واحده این طرح استان تهران جنوبی متشکل از شهرستانهای رباط کریم، بهارستان، ساوه، زندیه، تفرش و اسلامشهر به مرکزیت شهر پرند تاسیس میشود. تبصره این طرح تصریح دارد که با انتزاع شهرستانهای فوق از استانهای تهران و مرکزی کارکنان سازمانی وسایل و تجهیزات بودجه و اعتبارات مربوط به تناسب از محل امکانات استانهای مذکور کسر میشود و به استان جدید تخصیص داده شده و منتقل میشود. معاون اول رئیسجمهوری، وزارای کشور و امور اقتصاد و دارایی و روسای سازمانهای برنامه و بودجه کشور و اداری و استخدامی کشور مسئول اجرای حکم این تبصره هستند.
دلایل توجیهی این طرح هنوز منتشر نشده است، اما اگر طرحهای مشابه و پیشنهادهایی که پیشتر برای تقسیم استان تهران مطرح شده است در نظر بگیریم، تمرکززدایی، تقسیم و مدیریت عادلانهتر بودجه، رسیدگی به مناطق محرومتر حاشیه پایتخت و... را میتوان از دلایل احتمالی مطرح شدن چنین طرحهایی دانست.
بر اساس قوانین تقسیمات کشوری، «وزارت کشور بنا به ضرورت میتواند با تصویب هیئت وزیران با انتزاع و الحاق روستاها، بخشها یا شهرستانهای مجاور، استانها را تعدیل کند مگر آن که به تصویب مجلس شورای اسلامی، ایجاد استان جدید ضروری شناخته نشود». همچنین ماده 9 قانون تقسیمات کشوری میگوید که استان جدید باید حداقل یک میلیون نفر جمعیت داشته باشد و مرکز استان یکی از شهرهای همان استان باشد که مناسبترین کانون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، طبیعی و اجتماعی آن استان شناخته میشود.
با توجه به گرانی زندگی در پایتخت و بهخصوص قیمت خرید و اجاره مسکن در تهران در کنار شرایط اقتصادی نابسامانی که باعث شده از یک سو مهاجرت به سوی پایتخت زیاد شود و از سوی دیگر شاغلان و کارجویان ناچار به زیست در شهرهای اقماری تهران باشند، جمعیت این شهرها روندی فزاینده داشته است و بعید نیست که نسبت به سالهای گذشته بتوان با تجمیع چند شهر، جمعیت یک میلیونی موردنیاز استان شدن این مناطق را محقق کرد. استقبال از استان شدن نیز از نظر اجتماعی بالاست. سوابق استانشدن استانهایی مثل گلستان (با جدایی از مازندران)، اردبیل (با جدایی از آذربایجانشرقی)، قزوین (با جدایی از استان زنجان و بعد از مدتی پیوستن موقت به استان تهران) و قم (با جدایی از تهران) نشان میدهد که مردم این مناطق از این روند استقبال میکنند. در حال حاضر در حوزههایی مثل استان خوزستان، فارس، همدان، لرستان و اصفهان، چنین پیشنهادهایی مطرح شده است و برخی از مردم بسیار طرفدار آن هستند تا جایی که استانشدن مناطقی از این استانها در میان وعدههای انتخاباتی کاندیداهای مجلس و حتی گاه ریاست جمهوری مورد توجه قرار میگیرد. شاید تنها استثنا در این میان استان خراسان باشد که تقسیم آن به سه استان خراسان شمالی، جنوبی و رضوی، چندان مورد رضایت مردم دو استان شمالی و جنوبی نبود و البته دلیل آن احتمال توجه ویژه به خراسان رضوی به محوریت مشهد دانسته میشد. با این حال در محدوده این دو استان هم پیشنهادهایی برای تشکیل استان جدید وجود دارد.
علیرغم استقبال عمده از طرحهای تفکیک استانها از نظر اجتماعی، بیشترین نگرانی از این جدایی دقیقا به مسائلی مثل اشتغال، توجه بودجهای، سیاسی و قومی برمیگردد. هرچند برتریجویی میان شهرهای یک استان میتواند خود محرک استقبال از استانشدن باشد، اما درباره تهران این شرایط به صورت بروز دوگانه «تهرانی-شهرستانی» هم مطرح است. در شرایطی که اخیرا گزارشهایی مثل تلاش والدین برای تولد فرزندشان در تهران و درج «متولد تهران» یا حتی «شمیرانات» در شناسنامه نوزادان مطرح شده است، چنین مسئلهای بیش از پیش به چشم میآید و میتواند به این دوگانه در جغرافیایی کوچکتر دامن بزند. نمیتوان فراموش کرد که درهمتنیدگی جغرافیایی شهرهای استان تهران به دلیل وسعت فراوان شهرها در محدوده کوچک استان، مسائل اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی این شهرها را به هم پیوند داده است. مثلا بسیاری از ساکنان این شهرها برای کار به تهران میآیند و کارخانههایی که دفاتر آنها در تهران است، در محدوده شهرهای اقماری آن قرار دارند. همچنین رد جرایم بسیاری در یکی از شهرهای استان تهران و بهویژه پایتخت، در شهرهای دیگر گرفته میشود. در نتیجه ممکن است تقسیم استان تهران به دو یا حتی تا چهار استان، چالشهای بسیاری برای مردم، مشاغل و حتی پیچیدگی حوزههای انتظامی، قضایی و امنیتی آن به وجود آورد که باید به آنها توجه ویژه شود. شاید ماههای پایانی مجلس دهم، برای بررسی طرحی با این ابعاد که البته به صورت عادی هم اعلام وصول شده فرصت مناسبی نباشد و حتی شائبه انتخاباتی بودن را ایجاد کند. در نتیجه بهتر است تامل بیشتری در بررسی و تصویب آن صورت گیرد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ابتکار، تاریخ انتشار: 19 آذر 1398، کدخبر: 148705 ، www.ebtekarnews.com