
شعارسال: «مهاجرت» یکی از شاخصههای کلیدی جهان به هم پیوسته امروز است. جمعیت مهاجران بینالمللی در سراسر دنیا طی ۱۵ سال اخیر، به رشد خود ادامه داده و در سال ۲۰۱۵، به ۲۴۴ میلیون نفر رسیده است؛ جمعیتی معادل ۴/ ۳ درصد از جمعیت جهان. حضور جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک کشور باثبات در منطقهای پرتنش و بروز بحرانهای متعدد در کشورهای جهان اسلام (خصوصا همسایگان ایران)، سبب شده تا مهاجرت به ایران، همواره بهعنوان یکی از گزینههای مطرح برای مردم برخی از این کشورها مدنظر باشد. همچنین اشتراکات فرهنگی و مذهبی مردمان این کشورها با جامعه ایرانی، انگیزه مضاعفی برای مهاجرت به ایران پدید آورده است. در مقابل، برخی رویکردها سبب ایجاد مشکلات و موانعی شده و در عمل، بسیاری از این انگیزهها را (حداقل برای طبقه نخبه، تحصیلکرده یا ثروتمند) کمرنگ کرده است. اتباع خارجی، همواره در تبلیغات رسانههای رسمی و غیررسمی بهعنوان یک چالش و معضل شناخته شدهاند. این تصویری که در اذهان مردم از جامعه مهاجر ترسیم شدهاست، بههیچوجه از منطق کارشناسی برخوردار نیست. با این تفاسیر، حضور اتباع خارجی در کشور، همواره بهعنوان یک تهدید تلقی شده و تمام تلاش سیاستمداران و دولتمردان کشور نیز به یافتن راهحلی برای مقابله با این تهدید و کاهش خسارتها و هزینههای تحمیلشده به ایران، معطوف شده است. درحالیکه این نگاه، مبتنی بر انگارههای غلط و غیرکارشناسی شکلگرفته است و واقعیت امر چیز دیگری است. یکی از این نگرشهای غلط، این است که ریشه بیکاری جوانان ایرانی، حضور اتباع خارجی در کشور تلقی میشود. در این مطلب، سعی بر آن شده است تا با تکیهبر تحلیلهای کارشناسی، این انگاره رایج در مورد مهاجران خارجی، مورد نقد و بررسی قرار بگیرد تا از این طریق، با رویکردی صحیح به توسعه سیاستهای مهاجرپذیری منجر شود.
سوال نمایندگان مجلس از وزیر کار: اشغال بازار اشتغال کشور
علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی که برای پاسخ به سوال نماینده شاهینشهر در جلسه علنی ۱۲ مهر ۱۳۹۶ به مجلس شورای اسلامی رفته بود، نتوانست نمایندگان مجلس را قانع کند و در نهایت، با کارت زرد نمایندگان مواجه شد. موضوع سوال آقای حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده شاهینشهر، اشغال بازار کار کشور و فرصتهای شغلی آن از سوی اتباع غیرایرانی بود. وی سوال خود را اینگونه طرح کرد: «آیا بزرگترین معضل امروز کشور بیکاری است؟ آیا بحران بیکاری جوانان رشید کشور را مانند شمع آب کرده است؟ آیا فقر و فساد زاییده بیکاری است؟ و کیان خانوادهها به دلیل این مسأله از هم پاشیده شده یا در مرحله فروپاشی است؟ آیا سن ازدواج جوانان به دلیل بیکاری افزایش یافته است؟ و در یک کلام آیا بیکاری امالفساد است یا خیر؟
اگر جواب سوالات فوق مثبت است، چرا فرصت اشتغال ٢ تا ٣میلیون نفر در کشور به اتباع خارجی غیرمجاز داده شده است؟ اکنون پس از گذشت ٤سال از تصدی شما بر وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید پرسید در این رابطه چه اقداماتی انجام دادهاید؟ و برای اجرای ماده ١٢٠ قانون کار مبنی بر اینکه اتباع بیگانه فقط میتوانند در مشاغل خاص مشغول به کار شوند، چه کردهاید؟ بازار کار کشور و فرصتهای شغلی آن در اختیار اتباع بیگانه است و این موضوع برخلاف نظامات قانونی است؛ علت این امر چیست؟»
مساله، چیز دیگری است.
در اذهان عمومی، این باور پذیرفتهشده است که یکی از ریشههای اصلی بیکاری جوانان ایرانی، مهاجران خارجی(عموما افغانستانی) هستند و آنها بازار کار کشورمان را اشغال کردهاند. این باور آنقدر در میان عموم مردم پررنگ شده است که چند سالی است که در روز کارگر، تشکلهای کارگری در تجمعات خود، خواستار اخراج افغانستانیها از کشور میشوند. مسوولان نیز با شعارهایی تحت عنوان «صیانت از نیروی کار داخلی»، «بهکارگیری نیروی کار بومی» و «افزایش نرخ اشتغال جوانان» به تقویت این باور پرداختهاند. این نگرشهای عمومی و تا حدی رایج، هیچگاه بر مبنای کارشناسی شکل نگرفته است و ابعاد مختلف این پدیده، بررسی نشده است. سوال اصلی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا حضور اتباع خارجی، سبب بیکاری جوانان ایرانی شده است؟ آیا اتباع خارجی، ظرفیتهای مشاغل کشور را اشغال کردهاند و این فرصتها را از جوانان ایرانی گرفتهاند؟ آیا با اخراج اتباع خارجی از کشور، نرخ اشتغال جوانان ایرانی با جهش چشمگیری مواجه میشود؟
اتباع خارجی، رقیب جوانان ایرانی در بازار اشتغال نیستند.
طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران، پروانه کار افغانستانیها صرفا در مشاغل ۱۸گانه صادر میشود. این بخشها شامل گروههای چهارگانه زیر هستند:
• گروه کورهپزخانهها: مشاغل آهکپزی(گچپز، آهکپز، کیسهزن و کورهخالیکن)، مشاغل آجرپزی(کورهچین، قالبزن، کورهسوز و خشتزن کوره)
• گروه کارهای ساختمانی: مشاغل امور ساختمانی(بستهبندی مصالح ساختمانی، چاهکن، حفار تونل، آسفالتکار، بتنریز، تعمیر کوره آجرپزی، مشاغل بلوکزنی و موزاییکساز، بتونساز، بلوکساز، پلهساز، تیرچهساز و پرسکار موزاییک)، مشاغل سنگبری و سنگتراشی(برشکار سنگ، کارگر دستگاه سنگبری، کارگر سنگتراش، صیقلکار سنگ، سنگکوبی و برش کاشی)، مشاغل راهسازی و معدن(کارگر پلسازی، کارگر تعمیر و نگهداری تونل، کارگر استخراج معدن و کارگر حفار معدن).
• گروه کارگاههای کشاورزی: مشاغل کشاورزی(کارگر بیلزن، کارگر زراعتکار، کارگر سمپاش و کارگر علوفه جمعکن)، مشاغل مرغداری و دامداری(دامپرور و دامدار، چوپان و متصدی مرغداری)، مشاغل کشتارگاه(سلاخ دام و طیور، پوست و پرکن، سیرابی و رودهپاککن، جمعآوری ضایعات و فاضلاب کشتارگاه)، مشاغل چرمسازی و سالامبورسازی(آهکزن، چرمساز، ماشین کار شستوشوی پوست، کارگر مواد شیمیایی و سالامبورساز)
• سایر گروههای شغلی: سوزاندن و امحای زباله، بازیافت مواد شیمیایی، کوره ریختهگری، حناسایی، تولید کود شیمیایی، کمپوستسازی و...
اتباع خارجی در این لیست مشاغل، رقیب جوانان ایرانی نیستند، بلکه مشاغلی را پر میکنند که ایرانیها تمایلی به انجام آنها و همچنین توانمندی لازم را برای آن ندارند.
بیکاری؛ معضل جوانان تحصیلکرده ایرانی
نکته دیگر این است که عمده بیکاری جوانان ایرانی مربوط به فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار است. مطابق با گزارش مرکز آمار در سال ۱۳۹۴، مقطع تحصیلی لیسانس دارای بیشترین تعداد بیکاران در میان شش مقطع تحصیلی است و ۴۵ درصد بیکاران در این مقطع تحصیلی قرار دارند. نرخ بیکاری به تفکیک سطح تحصیلات، مطابق نمودار زیر است:
طبق نمودار فوق، مجموع بیکاران شش مقطع دیپلم و پیشدانشگاهی، فوق دیپلم، لیسانس، فوقلیسانس و دکترای حرفهای، دکترای تخصصی و سوادآموزی یک میلیون و ۴۱۳ هزار نفر است. از این مجموع ۴۵ درصد بیکاران این شش گروه مورد بررسی دارای مدرک تحصیلی لیسانس هستند. بعد از این گروه، افراد دارای تحصیلات دیپلم و پیشدانشگاهی با ۵/ ۳۴ درصد بیشترین تعداد بیکاران را دارند. ۱۱ درصد از بیکاران جوان هم دارای مدرک فوق دیپلم هستند. همچنین ۲/ ۸ درصد از این بیکاران دارای فوق لیسانس و دکترای حرفهای هستند و ۰۱/ ۰ درصد آنها دارای تحصیلات دکترای تخصصی هستند.
بنابراین، بخش اعظم (حدود دوسوم) نرخ بیکاری در جوانان ایرانی، بیشتر در مقطع افراد تحصیلکرده(فوق دیپلم تا فوقلیسانس) است. این در حالی است که افغانستانیهای مهاجر بیشتر در کارهایی اشتغال دارند که نیازی به تحصیلات دانشگاهی ندارد، جزو مشاغل سخت محسوب میشوند و مورد استقبال کارجویان داخلی دارای تحصیلات دانشگاهی قرار نمیگیرد. در واقع، عموما بین کارجویان ایرانی و مهاجران افغانستانی، رقابت شغلی وجود ندارد و مهاجران، جانشین جوانان ایرانی در بازار کار نمیشوند، بلکه مشاغلی را پر میکنند که ایرانیهای عمدتا تحصیلکرده تمایلی به انجام آنها ندارند.
اتباع خارجی و کامل کردن هرمهای اشتغال
مساله بسیار مهمی که وجود دارد این است که اتباع خارجی با کامل کردن ردههای پایین هرمهای اشتغال، باعث اشتغالزایی برای افراد با مهارت بیشتر در میان ایرانیان شدهاند. به مثالهای زیادی در این مورد میتوان اشاره کرد. بهعنوان نمونه، چوپانی گلههای دام در برخی مناطق ایران است. کاری دشوار که فقط مهاجران به سراغ آن رفتند. با فراهم شدن امکان چرای گاوها، صنعت دامپروری در برخی مناطق رونق گرفته و ملزومات سطح بالاتر آن ممکن شدند. بهعنوانمثال برای واکسیناسیون و امور بهداشتی دام، نیاز به دامپزشک پیدا شده و دامپزشکان ایرانی که از دانشگاه فارغالتحصیل شده بودند بهواسطه پر شدن خلأ شغلی چوپانی گلههای دام، امکان اشتغال پیدا کردند.
سهم بخش خدمات در اشتغالزایی
تصور نادرستی در صحبتهای برخی از تصمیمگیرندگان کلان در مورد بخشهای مختلف اشتغال در کشور وجود دارد و آن این است که کشاورزی هم مانند تولید و خدمات باعث اشتغالزایی میشود. درحالیکه روندهای جهانی بههیچوجه اینگونه نیست و در دنیای امروز برای افزایش اشتغالزایی بر کشاورزی تاکید نمیشود. آن هم در کشوری مثل ایران که با بحران کمآبی روبهرو است. نمودار زیر سهم سه بخش تولید، خدمات و کشاورزی را در اشتغال آمریکا طی سالهای ۱۸۴۰ تا ۲۰۱۵ نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود سهم دو بخش تولید و کشاورزی همواره کاهشی و سهم بخش خدمات در اشتغالزایی همواره افزایشی بوده است.
با این حال، یکی از استدلالهای نمایندگان مجلس در مخالفت با اشتغال مهاجران این است که آنها بخش کشاورزی ما را اشغال کردهاند. بهعنوانمثال در همان جلسه علنی روز ۱۲مهر ۱۳۹۶ مجلس شورای اسلامی آقای حاجیدلیگانی نماینده شاهینشهر در بخشی از سوال خود به وزیر کار گفت: اتباع بیگانه به هر صنفی وارد شده، در برخی مناطق اراضی کشاورزی را نیز اجاره کرده و بهعنوان تولیدکننده مواد غذایی شناخته شدهاند، همچنین برخی از اتباع بیگانه به کارفرمایان بزرگی مبدل شدهاند لذا رقابت نابرابری برای جوانان ایرانی ایجاد شده است.
درحالیکه اولا بخش کشاورزی اشتغالزایی چندانی ندارد. ثانیا مهاجران و اتباع خارجی با میزان دستمزد بسیار پایینتری در مشاغل مربوط به کشاورزی مشغول به کار میشوند. بدین ترتیب هزینه نهایی تولید محصولات کشاورزی و غذایی را پایین میآورند و این برای اقتصاد ایران، منفعت دارد. از سوی دیگر، آنها در بخشهای کاشت و برداشت محصولات مشغول به کار میشوند. بدین ترتیب در هرم اشتغال ایرانیان در کارهایی همچون پخش و بازاریابی برای محصولات کشاورزی مشغول به کار شدهاند.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه دنیای اقتصاد ،تاریخ انتشار: 8 بهمن 1398،کدخبر: 3315100 ، www.donya-e-eqtesad.com