شعار سال: چطور ممکن است در حالی که قیمت ورق گرم c و ورق سرد فولاد در بازار CIS به ترتیب حدود ۳۵۰ و ۴۵۰دلار و یا قیمت صادراتی همین محصولات در ترکیه ۳۷۰ و ۴۸۰دلار میباشد، این ورقها به قیمت حدود ۶۰۰دلار و ۹۰۰دلار آنهم با دلار ۱۷۵۰۰تومانی به دست مصرف کننده نهایی برسد؟!
رانت ایجاد شده در بازار محصولات فولادی که بر مبنای اختلاف قیمت میان بازار آزاد و عرضههای بورس کالا ایجاد شده این روزها به یکی از شیرینترین رانتها تبدیل شده است. رانت شیرینی که معادل و حتی بیش از قیمتی است که در کل زنجیره فولاد از معدن تا محصول نهایی را در برمیگیرد با این تفاوت که درصدی از این سود کلان به ابتدا تا انتهای زنجیره فولاد نمیرسد
برای مقابله با این روند بیمار عدم تایید معاملات در بورس کالا بی شک روی دیگری هم خواهد داشت و آن عدم عرضه مکفی و در نتیجه کمبود شمش، ورق و یا میلگرد در بازار خواهد بود. اگر قرار بر عدم تایید معاملات است، باید کف عرضهها نیز رعایت شود. به عنوان مثال اگر قرار بر دو بار عرضه ورق hb مبارکه در ماه یا ماهانه ۲۰۰هزار تن از این محصول است، در صورت ابطال معاملات ۱۰۰هزار تن در نوبت اول عرضه و در نوبت دوم دو برابر نوبت اول یا ۲۰۰هزار تن باید عرضه گردد تا تجمع تقاضا ایجاد نگردد در غیر اینصورت به دلیل کمبود عرضه، قیمتها افزایش یافته و در معاملات بعدی در بورس کالا، قیمتهای بالاتری از طرف متقاضیان پیشنهاد میشود که مجددا بورس مجبور به عدم تایید معاملات میشود و این رویه به همین شکل ادامه خواهد یافت تا در نهایت معاونت معدنی به دلیل افزایش قیمت از رویکرد خود عقب نشینی کند و در ادامه وزارت مقصر افزایش قیمتها شناخته شود. این مقوله در معاملات شمش فولادی نیز به شکل واضحی قابل مشاهده است.
قابل پذیرش نیست که وزارت صمت قوانینی برای قیمتگذاری فولاد داشته باشد و این قوانین در بورس کالا رعایت نشود. این کنسل شدنهای پیدرپی معاملات شائبه دهن کجی سازمان بورس به قوانین وزارت صمت را به ذهن متبادر میسازد. اگر قرار بر این است که قیمتهای فولاد در هماهنگی با قیمتهای جهانی قرار گیرد و جلوی گرانفروشی در بورس کالا گرفته شود بهتر است که سقف قیمتی هم به بورس کالا به صورت هفتگی ابلاغ شود تا امکان ارایه قیمتهای بالا به بورس کالا (یا بخوانید سیگنالدهی به بازار برای افزایش قیمت) داده نشود. با این روش ضمن عرضه کافی هفتگی به بازار، جلوی هیجانات قیمتی هم گرفته خواهد شد.
در مورد مقوله رانت شیرین در ورق فولاد مبارکه، آنچه که به ذهن میرسد این است که وزارت صمت آنچنان درگیر قیمتگذاری بر روی شمش، میلگرد و مقاطع است که به طور کامل این بازار را رها کرده است. این در حالی است که ارزآوری و ارزش افزوده ناشی از تولیداتی که ورق در آنها به کار رفته به مراتب بیشتر از میلگرد خواهد بود.
اگر شما به عنوان یک عراقی قصد خرید ۱۰۰۰ تن ورق سرد یا گرم مبارکه را داشته باشید، میتوانید حدود ۳۵۰ و ۴۵۰ دلار این محصولات را از فولاد مبارکه و یا فولاد اکسین خریداری کنید، چون قیمت جهانی این محصولات همین است، ولی اگر یک ایرانی ۱۰۰۰ تن از این محصولات را از این کارخانجات بخواهد خرید کند، به سختی میتواند زیر ۶۰۰ یا ۹۰۰ دلار محصولات را تهیه کند!