شعار سال: هفته گذشته دختر ۱۳ سالهای در تالش به دلیل فرار کردن با پسر مورد علاقه خود، زمانی که خواب بود توسط پدرش به قتل رسید تا برچسب بی غیرت و بیشرفی را از دامن خود و خانواده خود پاک کند. قتل ناموسی دختران ایران سالها و دهههاست که در بسیاری از مناطق ایران وجود دارد. پدران و برادرانی که به دلیل خروج دخترانشان از رفتارهای خارج از عرف تحت نظر خودشان او را یا به قتل میرساندند یا به اجبار راضی به ازدواج با دیگری میکردند، برخی هم سعی میکردند تا از آن منطقه بروند که زخم زبانی از مردم آن منطقه نشنوند.
تعصب و جاهلیت سالهاست که جان دخترانمان را میگیرد. زنا، خودداری از ازدواج اجباری، رابطه با جنس مخالف و ... از جمله مواردی است که باعث ارتکاب خشونت مردان علیه زنان خانواده صورت میگیرد، خشونتهایی که اغلب به قتل میانجامد. همین سال گذشته بود که در کهگیلویه و بویراحمد دختری به خاطر مزاحمتهای یکی از پسران روستا، توسط برادرش آنقدر سرش به دیوار کوبیده شد تا جان داد.
آمارها از قتلهای ناموسی در کشور نشان میدهد که سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی رخ میدهد که در استانهایی با بافت فرهنگی قبیله و عشیرهای بالاتر از دیگر نقاط کشور است؛ خوزستان، کردستان، ایلام و سیستان و بلوچستان در ردههای بالای رتبهبندی قتلهای ناموسی قرار دارند.
در جامعه حتی زمانی که به دختران تجاوز میشود بازهم زنان را مورد سرزنش قرار میدهند
اعظم آهنگر جامعه شناس در گفت وگویی به رویداد ۲۴ میگوید: ما در جامعهای زندگی میکنیم که حتی در زمان تعرض به زنان نیز باز هم سرزنش قربانی را در پیش میگیریم و همیشه زنان را مورد اتهام قرار میدهیم. حیا در جامعه برای زنان ما یک مسئله حیاتی است و برخی معتقدند زنی که میخواهد مادر باشد و اصلا یک زن خوب یک زن با حیا است. ما این حیا را به همه موارد بسط و تعمیم دادهایم و گفتهایم دوست نداشته باش، زن نباید احساس خود را نشان دهد، زن باید حیا داشته باشد و از همین رو باید بسیاری از موارد را نادیده بگیرد.
فشار اجتماعی قاتل دختران جامعه مردسالار
وی ادامه داد: از آنجایی که خانوادهها تحت فشار اجتماعی قرار دارند، زمانی که اقدامی خارج از چارچوب از دختر خود میبینند اقدام به چنین رفتارهای خشونت باری میزنند. بحث سرزنشی که وجود دارد، نه تنها به دختر بلکه به تمام خانواده تعمیم داده میشود و آن خانواده به بی غیرتی و بی بند و باری و تربیت نکردن فرزندان محکوم میشوند.
آهنگر با بیان اینکه در داستان رومینا موضوع گستردهتر میشود و قومیت گرایی میشود، تصریح کرد: در این موضوع حتی شنیده میشود که تفاوت مذهب دخیل است و میگویند، چون این آقا از مذهب دیگری است حتی دوست داشتن دخترشان هم نوعی جرم محسوب میشود. از همین رو ما نمیتوانیم فقط پدر یا برادر را برای قتل دختران سرزنش کنیم، ما باید جامعهای را سرزنش کنیم که اگر در خانوادهای دختر و پسری از همدیگر خوششان میآید که اقتضای سنشان دوست داشتن و عاشق شدن است، به جای اینکه روشهای درست دوست داشتن یا حتی ازدواج کردن را به آنها یاد دهیم، خانوادهها را سرزنش میکنند و این فشار تا حدی زیاد میشود که به قول خودشان به حذف آن لکه ننگ منجر میشود. این خانوادهها فکر میکنند میتوانند تا آخر عمر به راحتی زندگی کنند، اما واقعیت این است که مشکلات و معضلات دیگری گریبانگیر این خانواده خواهد شد.
برای رفتار با فرزندان فراریمان باید آموزش ببنیم
این جامعه شناس در ادامه با بیان اینکه خانوادههای ما یاد نگرفتهاند که در برابر چنین مسائلی چگونه با فرزندانشان صحبت کنند، تصریح کرد: فرار کردن دختر و پسر در برخی از مناطق یک رسم است. به این صورت که اگر خانوادهها برای ازدواج دختر و پسر مقاومتی از خود نشان دهند، دختر و پسر باهمدیگر فرار میکنند و بعد از آن ازدواج میکنند. در برخی از مناطق اردبیل که فعالیتهایی در این حوزه داشتم دختر و پسر فرار میکنند و بعد از مدتی آنها را به عقد همدیگر درمیآورند. اما در برخی از مناطق چنین مسئلهای اصلا مرسوم نیست و خانوادهها به هیچ عنوان نمیتوانند آن را قبول کنند. در موضوع رومینا نیز خانواده تحت فشار اجتماعی قرار داشته است و حتی مردان خانواده به پدر رومینا پیشنهاد میدهند که اگر تو نمیتوانی او را بکشی زن و بچه من را نگه دار تا این کار را انجام دهم.
وی ادامه داد: نوعی تفکر اجتماعی که برخواسته از نوعی از آیتمها است، باعث میشود که خانواده تحت فشار اجتماعی قرار بگیرد که نتیجه حذف آن فرد است. از همین رو خانوادهها برای اینکه برچسب بی غیرت به آنها زده نشود دست به چنین کاری میزنند، اما نمیدانند این کار خانواده آنها را تا همیشه اذیت خواهد کرد و فرزندان آن خانه حتی برای ازدواج هم دچار مشکلات عدیدهای خواهند شد.
آهنگر با تاکید بر اینکه ما خانوادهها باید موارد لازم برای مقابله با چنین اتفاقهایی را آموزش ببینیم، تصریح کرد: خانوادهها اگر فرزندشان فرار کرد باید این موضوع را بررسی کنند، اگر دختر به سن بلوغ عقلی رسیده است و این فرار کردن واقعا براساس علاقه بوده است باید شرایط ازدواج کردن آنها را فراهم کنند و اشتباه است اگر بخواهند چوب لای چرخ آنها بگذارند. اگر هم دختر به سن عقلی نرسیه است و مسئله اغفال در میان است، برای او مسئله را باز کنند و بگویند دوست داشتن اصلا بد نیست و خب شما دوتا میتوانید فعلا برای مدتی نامزد بمانید و مطمئنا اگر آن پسر از نظر فرهنگی یا هر موضوع دیگری نامناسب باشد قطعا در همان دوران نامزدی جدا خواهند شد. حتی اگر خانواده پسر راضی نبودند خانواده دختر به او بگویند اگر واقعا دختر ما را میخواهی به عنوان یک فرد بالغ خواستگاری کن و حتی هزینه ازدواج را هم ما میدهیم. اگر پسر واقعا لایق باشد در همان دوران نامزدی خود را نشان میدهد اگر هم نامناسب باشد بازهم در همان دوران یکی دوساله نامزدی مشخص میشود. پدر و مادرها باید راهها را مرحله به مرحله آموزش دهیم و از آن مهمتر به جامعه آموزش دهیم که اگر دختر و پسری فرار کردند، یکی از اقتضائات سن یا ترشحات هورمونی آنها است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه تحلیلی خبری رویداد ۲۴، کد خبر: ۲۱۶۲۳۴، تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۳۹۹، www.rouydad۲۴.com