طبیعی است که در پشت پرده هر زبان، قطعاً قوم و فرهنگی جا گرفته که دارای فولکلور و آداب و رسوم خاص خود می باشند، تا جائیکه براحتی می توان با معرفی زبان، سلسله رفتارها، اعتقادها و باورها را حدس زد و به ارزیابی آن جامعه کوچکتر پرداخت!
امروزه اکثر زبانها علیرغم اینکه تحت فشار زبان های غالب قرار دارند، توسط صاحبان فرهیخته خود تحت مراقبت و عملیات احیاء و توسعه و تقویت قرار گرفته و دوران رکود و فترت آنها به پایان رسیده و به تدریج ما شاهد باز احیاء و نیز دریافت امتیازات جدید و حتی تدریس در مدارس ابتدائی همان مناطق هستیم.
آذری ها پیشتاز مراقبت هوشمندانه از زبان و فولکلور خویش در ایران عزیزند، فلذا ما مازندرانی ها که دارنده یکی از قوی ترین و غنی ترین ربانها و فرهنگهای بومی در کشوریم، می توانیم از این نمونه موفق، الگو گرفته و غفلت های احتمالی را جبران کرده و نهضت حفاظت و حمایت از زبان مادری خویش را آغاز کنیم!
زبان مادری ما به شدت در مخاطره انقراض، تحریف، تضعیف، تلفیق و تحقیر قرار دارد و هر روز بر مصائب فرهنگی ما افزوده شده و ما خواسته یا ناخواسته در حال قربانی شدن در یک شبیخون فرهنگی هستیم و هنوز نتوانستیم با چالش های فرهنگی مقابله همه جانبه ای داشته باشیم و شاید یکی از دلایل آن بیگانگی فرهنگی ما از فرهنگ ملی و نیز فرهنگ غنی بومی ما باشد، فرهنگ و خرده فرهنگی که متوالیاً در حال خورده شدن هستند و در همین راستاست که نگرانی های ذیل همواره ما را می آزارد، چرا که در ارزیابی ها و آنالیزهای فرهنگی دائماً عناوین ذیل گزارش می گردند که :
۱- نسل امروز مازندران، غالباً مازندرانی حرف نمی زند و اصلاً لزومی هم برای آن نمی بیند!
۲-اغلب فرزندان مازندرانی، مازندرانی نمی دانند و یا اگر هم بفهمند، قادر به تکلم مازندرانی نیستند!
۳-اصطلاحات غلیظ زبان مازندرانی رو به فراموشی اند و مکالمه امروز مازندرانی، شبه فارسی است!
۴-نسل جدید، نسل قدیم را وادار به گویش دست و پا شکسته فارسی می کند!
۵-والدین، صحبت مازندرانی فرزندان خود را بی کلاسی و نوعی عقب ماندگی فرهنگی تلقی می کنند!
۶-الفاظ مازندرانی علاوه بر خطر حذف در حال استحاله و تبدیل به واژه های جایگزین مشابه فارسی اند!
۷-یک نشریه مازندرانی چاپ نمی شود و حتی یک صفحه یا یک ستون مازندرانی هم نداریم!
۸-یک کتاب مازندرانی در مازندران نوشته نمی شود و فرهنگ جامع لغات و اصطلاحات مازندرانی نداریم!
۹-یک شب شعر مازندرانی در مازندران نداریم و اشعار مازندرانی مشاهیر مازندرانی تبلیغ نمی شوند!
۱۰-تشکلی اختصاصی برای شعرای مازندرانی سرا در مازندران نداشته و کنگره شعر مازندرانی نداریم!
۱۱-هیچ مسئولی در هیچ برنامه رادیویی و تلویزیونی داوطلبانه مازندرانی صحبت نمی کند!
۱۲-غالب مدیران در برابر اصرار برای صحبت مازندرانی در رسانه امتناع کرده و یا بالاجبار تمکین می کنند!
۱۳-یک خطبه نماز جمعه، سخنرانی، تدریس، مداحی، کاملاً به زبان مازندرانی اجرا نمی شوند!
۱۴-هیچ نقش مثبت، جدی و آبرومندی به فردی با پوشش و گویش مازندرانی داده نمی شود!
۱۵-غالب مجریان رسانه استانی مصر به گویش فارسی و برخی هم در اجرای مازندرانی ناتوانند!
۱۶-اکثر خوانندگان نسل جدید، فارسی خوان بوده و نسل خوانندگان مازندرانی به شدت افت کرده است!
۱۷-تلویزیون مازندران عالباً برنامه مازندرانی ندارد و گاهی هم فقط یک برنامه مازندرانی اجرا می شود!
۱۸-رادیو هم اگر چه بسیار کم، ولی به مراتب بیشتر از تلویزیون به زبان مازندرانی توجه می کند!
۱۹-زبان مازندرانی در نظام آموزشی، تعلیم داده نمی شود و آموزش و پرورش احساس وظیفه نمی کند!
۲۰-ضرب المثل ها، حکایات، اشعار و داستانهای مازندرانی از اولویت بیان و اجرا برخوردار نیستند!
۲۱-بازیها، سرگرمیها، مراسم، عادات، آداب، سنتها و تکیه کلامهای مازندران کمرنگ شده اند!
۲۲-لباسهای اصیل مازندرانی بجز در مراسم خاص و به شکل سمبلیک نه پوشیده و نه دیده می شوند!
۲۳-غذاها، دسرها، پختنی های مراسم خاص که اشتهار مازندران قدیم بوده اند، رو به فراموشی اند!
۲۴-اعضای خانواده های قدیم و دوستان قدیمی مازندرانی هم غالباً با هم فارسی صحبت می کنند!
خلاصه اینکه مازندران با همه دارایی های فرهنگی اش در حال محو شدن و دفن شدن در فراموشخانه تاریخ و ذوب شدن در قالب های ریخته گری زبان و فرهنگ غیر مازندرانی است و علاقه به سرزمین پدری و زبان مادری در مرحله فراموشی و میل به مهاجرت به تهران و سایر نقاط در حال فزونی است!
ارشاد اسلامی، تبلیغات اسلامی، مطبوعات و نشریات استانی، صدا و سیما، آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انجمن ها و تشکلهای فرهنگی و هنری و آموزشی بخش خصوصی و نهادهای دیگری که مستقیم یا غیر مستقیم به فرهنگ مربوط می شوند، همه و همه باید نسبت به این مخاطره فرهنگی احساس مسئولیت کرده و در دو فرایند مجزا اما کاملاً مرتبط با هم بتوانند بطور همزمان هم به تعالی زبان و فرهنگ ملی بپردازند و هم تمهیدات لازم را برای زنده نگه داشتن زبان و فرهنگ مازندرانی فراهم آورند!
غنای زبان و فرهنگ مازندران به اندازه ای عالی است که در غالب مواقع حتی می تواند به تقویت زبان و فرهنگ ملی نیز مبادرت ورزد و تنها شرطش این است که این قابلیت ها و پتانسیل ها شناسائی و شکوفا شده و در موقعیت های مناسب کاربردی اش ارائه گردند!
جالب است بدانید که زبان و فرهنگ مازندران، استان های مازندران، گلستان، سمنان، گیلان، تهران، کرج و قزوین را تحت نفوذ و سیطره فرهنگی خود قرار داده و علیرغم انفکاک جغرافیایی، وابستگی فرهنگی اهالی آنها به زبان و فرهنگ مازندران کاملاً عینی و مشهود است!
بیائید و با همت مضاعف و کار مضاعف،در حالیکه کاملاً اولویت زبان و فرهنگ ملی یعنی فارسی را رعایت می کنیم، به احترام والدین، اجداد و نیاکان خویش و نیز حفظ حریم اصالتها و ارزشهای نهفته در فولکلور مازندران و به امید برافراشته کردن مجدد پرچم فرهنگی مازندران،" زبان و فرهنگ مازندرانی را پاس بداریم!"
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وبلاگ کته پشت، تاریخ انتشار: جمعه 26 شهریور 1389، کد خبر: - ، www.kateposht.blogfa.com
ن.ف83