شعار سال: ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﯿﻦالمللی ﮐﺎر، ﺳﻦ ﺟﻮاﻧﯽ را سن ۱۵ تا ۲۴ ﺳﺎل در ﻧﻈﺮ میگیرد و در اﯾﺮان ﺳﺎزﻣﺎن ملی ﺟﻮاﻧﺎن این ﺳﻦ را ۱۵ تا ۲۹ ﺳﺎل درﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ طبق گزارشهای مرکز آمار ایران، ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻮان ۲۹ ــ ۱۵ ﺳﺎﻟﻪ کشورمان از ﺳﺎل ۱۳۸۵ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ در ﺣﺎل ﮐﺎﻫﺶ اﺳﺖ.
موضوعات زیرساختی کشور هیچ ربطی به جناحبندیهای سیاسی ندارند و به تمام ملت مربوط هستند؛ به این معنی که وابسته به دیدگاه و جناح خاصی نیستند، "جمعیت" یکی از این مقولههاست حتی رویکرد غربی میگوید جمعیت باید افزایش پیدا کند! سیاسی کردن چنین مواردی جز آسیب و زیان فایده دیگری برای آینده کشور همراه نخواهد داشت.
مردم نیز باید بدانند که جامعه در شرایط جمعیتی مطلوبی قرار ندارد؛ فرصت و پنجره جمعیتی کشور بهاندازه ۳۰ تا ۴۰ سال است که نیمی از آن طی شده است! پنجره جمعیتییک فرصت طلایی است که در آن جوانانِدر سن فرزندآوری، به بیشترین حد خود میرسند، بهعبارتی از روزی که دهه شصتیها وارد سن ازدواج شدند، پنجره جمعیتی بهروی کشورمان باز شد.
در برنامه ششم توسعه، قرار بود که نرخ باروری کشور به ۲.۵ فرزند برسد، اما در زمان حاضر این شاخص با کاهش قابل توجه به حدود ۱.۷ فرزند رسیده است! معنی این اتفاق آن است که از ابتدای برنامه ششم، نرخ باروری ما کاهش پیدا کرده است.
برای اطلاع از این که جمعیت ایران در چه مرحلهای از عمر خود قرار دارد و همینطور بررسی برخی شاخصهای مهم جمعیتی با جناب "دکتر محمد جواد محمودی" رئیس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی ستاد فرهنگ شورایعالی انقلاب فرهنگی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
یکی از شاخصهای مهم جمعیتی، نرخ رشد است؛ این شاخص به روند افزایش خالص جمعیت در طول یک سال اشاره دارد؛ برای شروع بفرمایید که کشور ما در این شاخص چه وضعیتی دارد.طبق برآوردهای انجامشده بر مبنای نتایج سرشماری، جمعیت ایران در پایان نیمه اول سال جاری حدود ۸۳.۶ میلیون نفر است؛ مطابق نتایج سرشماری، نرخ رشد جمعیت ایران از ۱.۲۹ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۱.۲۴ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است.
برآورد نشان میدهد نرخ رشد جمعیت کشورمان با کاهش بیشتر، در زمان حاضر به حدود ۱ درصد رسیده است! بهعبارت دیگر سالیانه فقط حدود ۸۰۰ هزار نفر به جمعیت ما بهصورت خالص اضافه میشود.
"نرخ جایگزینی" مؤلفه مهم دیگری در مطالعات جمعیتی است؛ این مؤلفه بهچهمعنی است؟برای توضیح "نرخ جایگزینی" باید نخست به تعریف نرخ باروری بپردازیم؛ نرخ باروری به تعداد متوسط فرزندانی که یک زن در طول دوره باروری خود به دنیا میآورد، اشاره دارد؛ با توجه به اینکه نرخ باروری کماکان کمتر از نرخ مورد نیاز برای جایگزینی جمعیت (حدود ۱.۷ فرزند بهازای هر زن) است، پیشبینی میشود در سالهای آینده با کاهش بیشتر نرخ رشد جمعیت مواجه شویم؛ نرخ جایگزینی برای جلوگیری از کاهش جمعیت ۲.۱ است.
برای درک بیشتر شاخص نرخ باروری بفرمایید که روند موالید کشور در طول سالهای اخیر چه سیری را طی کرده است؟سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۴ در کشور افزایش موالید در حال رخ دادن بوده است، اما پس از سال ۱۳۹۴ بهعلت خالیشدن توان درونی جمعیت، تعداد تولدها با شیب تقریباً تندی شروع به کاهش کرده و در سال ۱۳۹۸ تعداد موالید کشور (۱۱۹۶۰۰۰)، نسبت به سال قبل کاهش بیش از ۱۲.۵ درصدی (کاهش بیش از ۱۷۰ هزار تولد!) را شاهد بوده که در چند دهه اخیر بیسابقه بوده است.
تعداد تولدهای سال ۱۳۹۸ در مقایسه با سال ۱۳۹۴ نشاندهنده کاهش ۳۷۴۲۱۹ نفری است همچنین میزان موالید از حدود ۲۰ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۳۹۴ با کاهشی محسوس به ۱۴.۴ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۳۹۸ به کمترین حد خود طی ۵۰ سال گذشته رسیده است.
درصد افراد در گروه ۶۴ ــ ۱۵ ساله از ۷۰.۸ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۶۹.۹ درصد در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است؛ کاهش افراد در سن کار، یکی از پیامدهای کاهش شدید باروری در کشور است.
کشور ما در زمان حاضر در دوره "پنجره جمعیتی" قرار دارد، این دوره از نگاه آمار چه تعریفی دارد؟کمترین درصد کاهش جمعیت در گروه سنی ۲۹ ــ ۱۵ ساله مشاهده میشود؛ جمعیت در گروه سنی ۲۹ ــ ۱۵ ساله طی چهار دهه از ۲۶.۴ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۲۵.۱ درصد در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است؛ این ثبات جمعیت جوان بهمعنای قرار داشتن در "پنجره جمعیتی" است البته پنجره جمعیتی ما تا کمتر از ۲۰ سال آینده بسته میشود!
بنا به تعاریف بینالمللی، دوره سنی ۶۴ ــ ۳۰ به میانسالی جمعیت اشاره دارد؛ با توجه به توضیحات شما، وضعیت دیگر دورههای سنی در کشور چگونه است؟نکته قابل توجه در این زمینه، تغییرات قابل ملاحظه در دو گروه سنی ۱۴ ــ ۰ ساله و ۶۴ ــ ۳۰ ساله است؛ جمعیت گروه سنی ۱۴ ــ ۰ ساله از ۴۵.۵ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۲۴.۰ درصد در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است؛ جمعیت گروه سنی ۶۴ ــ ۳۰ نیز از ۲۵.۱ درصد طی چهار دهه به ۴۴.۸ درصد افزایش یافته است.
پس دوره میانسالی جمعیت کشور آغاز شده است و این موضوع که هنوز وارد مرحله میانسالی جمعیت نشدهایم، درست نیست!بله! همینطور است؛ ما از اوایل دهه ۹۰ وارد مرحله میانسالی جمعیت شدهایم؛ طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ جمعیت گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال با سیر کاهشی محسوسی حدود ۱۰ درصد همراه بوده و در مقابل گروه سنی ۳۰ تا ۶۴ سال (میانسال) در همین دوره بیش از ۱۰ درصد افزایش داشته است؛ بهعبارت دیگر جمعیت گروه سنی ۳۰ سال به بالا روند افزایشی خود را با سرعت بیشتر ادامه داده است.
دلیل وجود آمارها و نظرات مختلف در حوزه جمعیت چیست و برای رفع این معضل چه باید کرد؟باید در مقوله جمعیت کارهای اساسی انجام دهیم و تا زمانی که "جمعیت" متولی مشخصی نداشته باشد، مشکلات این حوزه سر و سامان نمیگیرد؛ ما در شورایعالی انقلاب فرهنگی با تشکیل "کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی" جرقه این کار را زدهایم؛ در این زمینه باید به یک اجماع نخبگانی برسیم؛ در آن صورت دیگر شاهد آمارهای متفاوتی در این زمینه نخواهیم بود و همه در موضوع جمعیت به توافق خواهند رسید.
منظور شما این است که با وجود وزارتخانههای مختلفی همچون بهداشت، ورزش و جوانان، فرهنگ و ارشاد و... در واقع هیچ سازمانی رسیدگی به امور جمعیتی را بهعهده نگرفته است؟بله دقیقاً! اگر نهاد مشخصی بهعنوان متولی این حوزه وجود داشت، میتوانستیم اقدامات جمعیتی را پیگیری و مطالبه کنیم و در نتیجه سیاستهای جمعیتی به بار مینشستند؛ در زمان حاضر اگر از هر نهاد یا سازمانی پرسش کنیم ادعا میکند که در جهت سیاستهای جمعیتی خوب کار میکند و بقیه ارگانها کمکاری میکنند!
در واقع حتی ارگانهایی که برای رسیدگی به مصوبات و قوانین جمعیتی مشخص شدهاند از انجام وظیفه خود شانه خالی میکنند! این اهمال در آینده، کشور را با چه تبعاتی درگیر میکند؟با وجود تذکرهای متوالی و متعدد مقام معظم رهبری هنوز شاهدیم هر بخشی وظایف خود را به ارگانهای دیگر ارجاع میدهد، از طرفی دولت هم اصلاً به مسئله کاهش جمعیت اعتقاد ندارد! بنابراین یک نهاد متولی باید جوانب بحران جمعیت را تبیین کند و مثلاً هر دو ماه یک بار در این رابطه گزارش دهد. با ادامه روند کاهش جمعیت با انقراض نسلی روبهرو خواهیم بود.
دلیل کمکاری و عدم توجه مجلس و دولت در طراحی و اجرای قوانین و سیاستهای جمعیتی چیست؟متأسفانه ساختار سنی مملکت در حال تغییر است و در این رابطه توجیهاتی مثل نبود منابع مالی قابل قبول نیست؛ چطور است که در حوزه فوتبال برای پرداخت میلیاردها تومان به "ویلموتس" مشکل نداریم، اما برای حل بحران ازدواج و فرزندآوری با کمبود اعتبار مواجهایم! باید در نظر داشته باشیم که پولهای اینچنینی از هزینههای جاری کشور کسر میشود و از بیتالمال است.
بهنظرم با شرایط موجود باید هر کاری داریم، زمین بگذاریم و بهعوض تمام تلاش خود را به حل مسئله جمعیت معطوف کنیم.
با توجه به اینکه جمعیت حوزهای بیمتولی است حتی در خصوص اختصاص بودجه در مورد محل هزینهکرد آن شفافسازی نمیشود؛ اخیراً بر اساس بررسیها شاهد بودهایم که در وزارت بهداشت متأسفانه کمتر از ۲۵ درصدِ اعتبار ۱۱۰۰ میلیاردی درمان ناباروری بهعنوان یارانه درمان خرج درمان زوجین نابارور میشود!تاکنون بهطور مشخص هیچ بودجهای در کشورمان به مسئله جمعیت اختصاص داده نشده است؛ با این حال اعلام میشود که "با کمبود اعتبار مواجهایم"! بهنظر من حتی اگر لازم باشد باید با استقراض داخلی یا خارجی برای مسئله بحران جمعیت هزینه کنیم!
اگر وارد سالخوردگی جمعیت شویم، هیچ راه گریزی نخواهیم داشت؛ ما در شورایعالی انقلاب فرهنگی استارت این کار را زدهایم و باید در این راه از ما حمایت شود؛ وقتی رهبر انقلاب از مسئولان مطالبه میکنند همه در ظاهر قبول میکنند، اما در عمل کسی کاری انجام نمیدهد! در حالی که بسیاری از اقدامات لازم در این زمینه جنبه مادی ندارد؛ ما نیاز داریم با تغییر در ساختارهای اقتصادی، موضوع جمعیت را پایه همه برنامهریزیها و سیاستگذاریها قرار دهیم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار: 4 شهریور 1399، کد خبر: 2333753، www.tasnimnews.com