پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۰۳۳۹۱
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۹ - ۲۳:۵۰
غالب سطح زندگی در بسیاری از تولیدات شبکه نمایش خانگی اشرافی است. یعنی فاصله‌ای بسیار زیاد بین میانگین سبک زندگی مردم جامعه با سطح رایج زندگی در این تولیدات وجود دارد. درواقع، این سریال‌ها ویترینی برای به نمایش گذاشتن ماشین‌های گران قیمت و خانه‌های فوق لاکچری شده اند؛ و این در جامعه‌ای اتفاق می‌افتد که بر طبق آمار منتشر شده ۴۵ درصد جمعیت معادل ۳۸ میلیون نفر حاشیه نشین و بد مسکن هستند و نزدیک به ۵۷ میلیون فقیر وجود دارد.

شعار سال: غالب سطح زندگی در بسیاری از تولیدات شبکه نمایش خانگی اشرافی است. یعنی فاصله‌ای بسیار زیاد بین میانگین سبک زندگی مردم جامعه با سطح رایج زندگی در این تولیدات وجود دارد. درواقع، این سریال‌ها ویترینی برای به نمایش گذاشتن ماشین‌های گران قیمت و خانه‌های فوق لاکچری شده اند. و این در جامعه‌ای اتفاق می‌افتد که بر طبق آمار منتشر شده ۴۵ درصد جمعیت معادل ۳۸ میلیون نفر حاشیه ‌نشین و بد مسکن هستند و نزدیک به 57 میلیون فقیر وجود دارد. و نکته دیگری که در این نوع سریال‌ها به چشم می‌خورد نحوه کسب درآمد و به عبارتی پولدار بودن افراد در هاله غلیظی از ابهام وجود دارد. در سوی دیگر ما شاهد حجم بالای مخاطبانی هستیم که بسیار زیاد پیگیر این نوع سریال‌ها هستند و بسیاری از این سریال‌ها حتی در روستاها به فروش می‌رسد. حال سوالی که پیش می‌آید این است که این نوع سریال‌ها چه تاثیری
روی جامعه دارند؟
امیر محمود حریرچی جامعه شناس در پاسخ به تاثیر این نوع سریال ها بر جامعه  گفت: « این سریال‌ها نماینده روش زندگی برخی مسئولان است و از طریق ساخت این سریال‌ها به نوعی قبح اشرافی گری ریخته می‌شود و آنچه برای مردم باقی می‌ماند حسرت این نوع زندگی است. چون به مردم این را القا می‌کنند که شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که این نوع سبک زندگی رواج دارد ولی اینکه شخصیت‌ها این ثروت را از کجا آورده‌اند خیلی دارای اهمیت نیست. اصطلاحا به این نوع تفکر می‌گویند نئولیبرالیسم که نشان‌دهنده نوعی سرمایه داری لجام گسیخته‌ای که به استثمار قشر پایین می‌پردازند و البته که این سریال‌ها گاها به مشکلات و خصومت‌های این طبقه هم اشاره می‌کنند با این مضمون که این افراد هم مشکل دارند.البته ما در تبلیغات ساده تلویزیونی هم با رواج این نوع اشرافی گری مواجه هستیم مثلا برای تبلیغ یک روغن نباتی، مخاطب با یک آشپزخانه فوق لاکچری مواجه می‌شود.» او در ادامه تصریح کرد: « اینگونه فقر یک پدیده شخصی و یک انتخاب می‌شود در واقع به مخاطب اینگونه گفته می‌شود که شما مقصر فقر خود هستید، تلاش نکردید و نتوانسته‌اید ثروت کسب کنید. و به طریقی به تحقیر مخاطب می‌پردازند و این تولیدات در جامعه‌ای به فروش می‌رود که بنا بر آمار‌های رسمی، نیمی از جمعیت فقیر هستند و این نشان‌دهنده آن است که حتی صدا و سیما مخاطبین خود را نمی‌شناسد و فاصله طبقاتی بین درصد بالایی از دهک‌های پایین و درصد کمی از دهک‌های بالا به خوبی در این تولیدات به نمایش گذاشته می‌شود. وجود فقرا در یک جامعه نشان‌دهنده آن است که مسئولین حق مردم را به درستی نمی‌شناسند پس فقر یک پدیده شخصی نیست. اگر کاخی وجود دارد در کنار آن صدها کوخ هست و از نظر من فقر،‌ام الفساد است و پشت فقر آسیب‌هایی وارد جامعه می‌شود که باعث
ناامن شدن جامعه می‌شوند. در جامعه ما فرصت‌های برابر برای کسب ثروت وجود ندارد. این رواج اشرافی گری برای جامعه اینگونه آسیب‌هایی به همراه دارد. »


بر آشپزخانه‌های فرهنگی ما نظارتی وجود ندارد!
در همین خصوص جعفر بای جامعه شناس نیز به روزنامه آفتاب یزد گفت: « ما باید درباره ذائقه فرهنگی مردم صحبت کنیم. فرهنگ زیرساخت افکار و اندیشه آدمی است و بر اساس مدل فرهنگی، انسان می‌اندیشد، نظر می‌دهد و رفتار می‌کند. یعنی حتی زیرساخت رفتار، خوراک، پوشاک و تمام فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی ما تحت تاثیر فرهنگ است و متاسفانه خوراک فرهنگی نسل جوان ما از کانون‌های بیگانه فراهم می‌شود. این امر باعث شده است که جامعه ما دچار یک لجام گسیختگی در حوزه مصرف فرهنگی بشود مثلا آشفتگی‌هایی که بین تفاوت نسلی وجود دارد و ما امروز حتی شاهد تفاوت فاحش فرزندان با یکدیگر هستیم. خوراک فرهنگی در طیف وسیعی در جامعه رواج یافته است یعنی جامعه ما چه شهری و چه روستایی از این خوراک فرهنگی تغذیه می‌کنند. تاثیرات فرهنگی تند و عمیق است و به شدت تاثیر‌گذار است. از روزی که نهاد خانواده نسبت به خوراک فرهنگی نسلی بی‌تفاوت شد و به تبع آن در مدارس هم ما دچار فقدان نظارت خوراک فرهنگی نظام تربیتی هستیم. در سطح بالاتر ما در جامعه هم با این چالش مواجه هستیم و تمام این‌ها باعث یک فاجعه عمیق فرهنگی خواهد شد. ما تا امروز بیشتر عناصر بیگانه را متهم می‌کردیم ولی الان داخل کشور شاهد یک نوع رواج سبک اشرافی گری هستیم برای اینکه بازار آن‌ها گرم باشد. بر آشپزخانه‌های فرهنگی ما نظارتی وجود ندارد. »


نتیجه گیری
شبکه نمایش خانگی صورت سرمایه دارانه‌تری از تولید سریال و فیلم در ایران است و در حقیقت نظارت‌های دولتی را به آن شکل ندارد و هدف فروش در آن دارای اهمیت است. یعنی سریال، کالایی می‌شود و باید این کالا به فروش برسد و قرار نیست به رشد، تربیت و زندگی متعالی بپردازد. و اتفاقا برای فروش از حسرت‌ها و امیال مخاطب استفاده می‌کند چون مخاطب حسرت داشتن چنین ثروت‌هایی را به دوش می‌کشد درست مانند سریال‌های ترکیه ای. برای مثال سریال «دل» با نشان دادن حجم بالای ماشین‌های بسیار گران قیمت، دنیای خیالی‌ای را به تصویر می‌کشد و تمام شخصیت‌های آن در سطح بالایی از رفاه زندگی می‌کنند که حتی متناسب با سن آن‌ها نیست. و مصرف‌کنندگان تنها در حسرت یک دنیای خیالی باقی می‌مانند و امروز ما با انبوه نوجوانانی مواجه هستیم که تعریفی از مفهوم تلاش و رنج ندارند و اتفاقا همین سریال‌ها برای نوجوانان شخصیتی می‌سازند که همه در 30 سالگی پولدار هستند و علاوه بر ماشین گران قیمت، خانه فوق لاکچری در شمال تهران دارند و معلوم هم نیست که طی چه فرآیندی در این سن با حداکثر ده سال کار مفید به چنین ثروتی رسیده اند. نسل امروز ما با چنین سریال‌هایی اجتماعی می‌شوند و رویای این نسل چنین ثروتی هست که مشخص نیست از کجا به دست آمده است و اگر از آن‌ها بپرسیم آرزویت چیست؟ پاسخ می‌دهند
"می خواهم پولدار بشوم " و راه عادی خلق ثروت را هم نمی‌توانند بپذیرند. نسل امروز به دنبال یک شبه پولدار شدن است ولی این نسل نمی‌تواند در بازار کار یدی انجام دهد.

 

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پیشخوان، تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۹، کد خبر: -، pishkhan.com

اخبار مرتبط
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
0
0
واقعا تكليف فيلم سازي ايران چي ميشه؟ واحد هاي نظارتي ما كجا هستن؟ سريالي مثل دل مياد اخرين راه حل مقابله با مشكلات رو خودكشي مطرح ميكنه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
0
0
علاوه براین ها نویسنده و کارگردان بیشعور دل باعث ازار معلولین بیگناه در سراسر کشور شده در فیلم آب بسته خود معلولیت را نشان دهنده عواقب بد مردم میداند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۳
0
0
بهتر است کارگردانی مثل اقای منوچهر هادی با نداشتن سواد کارگردانی دیگر مجوز فیلم سازی نگیرند دیگر دو فیلم آخرشان فاجعه‌ای بیش نبود یکی رحمان 1400یکی دل
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین