شعار سال: آقای کدخدایی به خوبی واقف است که ایراد به اعمال نظارت استصوابی که شورای نگهبان سی سال است اعمال میکند، به نگاه سیاسی این شورا بر میگردد نه جلوگیری از ورود قاتلان. اساسا جلوگیری از ورود قاتلان به انتخابات وظیفه شورای نگهبان نیست.اطلاعات این موارد در اختیار قوه قضاییه است و یک استعلام ساده وزارت کشور و هیات اجرایی تکلیف آن را روشن میکند.
موضوع ردصلاحیت افراد به خاطر نگاه سیاسی است. نمونه روشن آن دبیرکل حزب اتحاد ملت است که در انتخابات اخیر مجلس صلاحیتش را آقایان شورای نگهبان احراز نفرمودند.
لذا تقلیل کاری که نظارت استصوابی میکند به ممانعت از ورود قاتلان به انتخابات اتفاقا نشان میدهد آقایان شورای نگهبان اتفاقا دستشان برای دفاع از کاری که در این سی سال انجام دادند کاملا خالی است. لذا از دو زاویه میتوان آن را نقد کرد. 1- مغالطه ای که به کار بردن. 2- مسولیت وضع موجود
اول مغالطه ها :
مغالطهٔ کُنه و وجه: معرفی یک صفت یا یک جنبهٔ خاص از یک پدیده بهعنوان ذات و اساس آن. (اینجا کدخدایی قاتل را که یک جنبه خاص است به عنوان ذات و اساس ردصلاحیت فعالان سیاسی معرفی میکند)
مغالطه علت جعلی: معرفی امری که علت نیست یا بخش کوچکی از علت است بهعنوان علت اصلی. (اینجا ردصلاحیت قاتل را علت اصلی گرفته است)
کوچکنمایی: جلوه دادن جنبه یا جنبههای خاصی از یک واقعیت بهصورت کوچکتر و کماهمیتتر از آنچه هست. (کم تاثیر نشان دادن ردصلاحیت شورای نگهبان در پایین آمدن میزان مشارکت مردمی)
دوم: مسولیت وضع موجود
اما چرا شورای نگهبان مسئول وضع موجود است؟ به این دلیل که شورای نگهبان در سی سال گذشته تمام و صادقانه ترین تلاشهایش را کرده تا تنها یک نوع سلیقه در نظام تصمیم گیری کشور در قوای مقننه و مجریه حاکم شوند. خروجی این تلاش ها این است که روز به روز ، انتخابات به انتخابات شکاف میان حاکمیت و ملت افزایش پیدا کرده است.
طبیعتا برای آقای کدخدایی و اعضای شورای نگهبان تفاوتی نمی کند که میزان مشارکت مردم در انتخابات ها چقدر باشد. چون در هر صورت در صندلی خود می نشینند و هیچ بخشی از زندگی آنها دچار مشکل نخواهد شد. اما برای آنها که می خواهند جامعه و کشور را مدیریت کنند، این موضوع از هر چیزی مهمتر از است. به این دلیل روشن که وقتی اکثریت مردم از کسانی که بر آنها حکومت می کنند حمایت نکنند، این عدم حمایت خود را در اطاعت از فرامین نهادهای حاکم نشان می دهد.
وقتی اکثریت مردم در هر انتخابات اعلام می کنند که یک مدل و سلیقه فکری را نمی خواهند اما با این حال هر بار که انتخابات برگزار میشود همانها هستند که در میز انتخاب برای مردم چیده میشوند و نهایتا به جایی می رسیم که رئیس قوه مقننه کشور امروز با کمترین آراء مشارکت کننده در انتخابات های بعد از انقلاب درحال تصمیم گیری برای 80 میلیون ایرانی است و طبیعی است که تصمیماتشان هم با حمایت مردم روبه رو نشود.
داوود حشمتی
پایگاه تحلیلی- خبری شعار سال، برگرفته از کانال تلگرامی امتداد