شعار سال: سال ۹۹ به طرز عجیبی پر از اخبار مرتبط با خودکشی کودکان و نوجوانان بود. بر اساس آخرین پژوهشهای انجام شده، ۲۵۰ خودکشی از سوی کودکان تنها در ۱۰ سال گذشته در ایران رسانهای شده است، اما این رقم در سال ۹۹ به نوعی دیگر توجهات را جلب کرد. آن هم در حالی که متخصصان معتقدند پدیده خودکشی زمانی که از سوی کودکان و نوجوانان انجام میشود، تبعات جدی تری برای جامعه به همراه دارد. خودکشی هم زمان چهار دختر در شهرستان بابل، خودکشی پسر ۱۸ ساله پس از شنیدن نتیجه کنکور، خودکشی محمد ۱۱ ساله در یکی از روستاهای استان هرمزگان که دو ماه بعد جنازه برادرش هم در آبها پیدا شد، خودکشی دختر ۱۵ ساله در رامهرمز، خودکشی پسر ۱۲ ساله در سعادت آباد تهران، خودکشی دختر ۱۵ ساله در مشهد و... اینها تنها تعدادی از برجستهترین اخباری است که در سال ۹۹ و درباره خودکشی کودکان و نوجوانان در سراسر ایران رسانهای شد و سپس سازمانهای کشور هم خبر رسمی را تأیید کردند.
به همین دلیل هم شاید بهتر باشد حالا که قرار است قدمهای نخست در زمینه آگاهی رسانی درباره اختلالات روانی را برداریم، با این پدیده در حوزه کودک و نوجوان شروع کنیم؛ آن هم به چند دلیل. نخست اینکه، اختلالات روان پزشکی مرتبط با کودکان در صورت درمان نشدن میتواند تا همیشه ادامه دار باشد و حتی در بزرگسالی تشدید شود. از سوی دیگر، اخبار مرتبط با اقدام به خودکشی از سوی کودکان، تأثیر منفی بیشتری بر احساسات عمومی جامعه میگذارد و در نهایت، آغاز روند درمان این بیماریها در کودکان میتواند مانع بسیاری از حوادث تلخ در آینده شود.
بروز اختلالات روانی در کودکی نشان از ژنتیک دارد
«محمدرضا کاظمی»، فوق تخصص اعصاب و روان و روان پزشک کودکان و نوجوانان معتقد است هنوز آحاد جامعه از اختلالات روان پزشکی مرتبط با کودک و نوجوان آگاه نیستند. از نظر او بسیاری از اختلالات روانی بین کودکان و بزرگسالان مشترک است، بخشی از آنها در کودکی بروز پیدا میکند و بخشی دیگر تنها مربوط به دوران کودکی است که باید با انواع آنها آشنا شد: «مثلا اختلالات مرتبط با تکلم یا مشکلات مرتبط با مهارتهای حرکتی و مهارتهای عصبی-عضلانی، اختلال درخودماندگی که با عنوان طیف اوتیسم آن را میشناسیم، نقص توجه یا بیش فعالی، اضطراب جدایی، اختلالات خلقی مثل افسردگی، اختلالات اضطرابی مثل وسواس. همه اینها امکان دارد علائم اختلالات روانی باشد و تا بزرگسالی ادامه یابد. همه اینها میتوانند در بزرگسالی شروع شوند و همچنین میتوانند از کودکی یا نوجوانی آغاز شوند. نکته مهم اینکه بروز این علائم در کودکی نشان از رشتههای ژنتیکی دارد که لزوم توجه بیشتر اطرافیان را میطلبد».
حتی افسردگی که شاید اختلالی صرفا مرتبط با بزرگسالان محسوب شود هم برای کودکان و نوجوانان قابل ابتلاست. آمار و ارقام عددهای قابل توجهی را ذکر میکنند، اما در نهایت و از نظر این متخصص مهم این است که والدین با نحوه روبه روشدن با علائم این بیماریها آشنا باشند: «اختلال افسردگی هم جزء مواردی است که میتواند شروعی در کودکی یا نوجوانی داشته باشد. در سنین پیش از دبستان، شیوعش حدود سه دهم درصد است. در سنین مدرسه همین شیوع به دو تا سه درصد میرسد و همین عدد در دوران نوجوانی به چهار تا هشت درصد خواهد رسید. در کودکی این نسبت بین دختران و پسران مساوی است، اما در دوران نوجوانی دختران دو تا سه برابر بیش از پسران به افسردگی مبتلا میشوند. افسردگی در دوران کودکی با علائم متفاوت و غیرمعمولی از آنچه ما در دوران بزرگسالی میشناسیم، بروز میکند. مواردی مثل حس گناه، بی ارزشی، کم و زیاد شدن خواب، ازبین رفتن حس لذت، حس غمگین بودن و انرژی نداشتن. کودکان شاید نتوانند علائم درونی را مثل غم به خوبی ابراز کنند. اما والدین میتوانند برخی از این موارد را حس کنند. مثلا کم و زیاد شدن خواب، اشتها یا تغییر در عملکرد تحصیلی، بی میلی برای بازی کردن، داشتن حس گناه فراوان، بی قراری مداوم یا کندی بسیار. نوجوانها این علائم را بهتر میتوانند ابراز یا درباره آن صحبت کنند. همه علائمی که در کودکان گفتیم، به علاوه میل رفتن به سمت مصرف مواد مخدر، ضداجتماعی شدن با بروز رفتارهایی همچون فرار از مدرسه هم میتواند در نوجوانان خود را بروز دهد و قابل شناسایی برای والدین باشد. همچنین، یک علامت بسیار مهم درباره افسردگی کودکان و به خصوص نوجوانان حس خشم است. باید شک کنیم که اگر یک کودک یا نوجوانی از میزان معمول بیشتر زودرنج و حساس شده و خشم از خود بروز میدهد، شاید به افسردگی مبتلا شده باشد».
خودکشی در میان زیر ۱۲ سالهها نادر است؟
به عقیده دکتر کاظمی، اینجاست که والدین و اطرافیان هوشیار که متوجه علائم شده اند باید برای درمان سراغ افراد متخصص بروند و به طور هم زمان فراموش نکنند که نقش خودشان به عنوان والدین تا چه اندازه در روند درمان اهمیت دارد: «وقتی فردی دچار اختلالات روان پزشکی میشود، جدای از درمانهای دارویی، نیازمند حمایتهای خانوادگی و اجتماعی است. اختلالات روانی عموما زیستی-روانی-اجتماعی هستند.
بخش زیستی، مرتبط با بدن، بخش اجتماعی، مرتبط با تجربیات زندگی و بخش اجتماعی هم درباره تجربههای محیطی است. مثل ازدست دادن شغل، عزیز یا مشکلات اقتصادی که میتواند زمینه ساز بروز بیماری باشد. پس درمان هم باید روی همین سه بخش متمرکز شود. داروها روی بخش زیستی اثر میگذارند، روان درمانی تمرکز بر درمان شرایط روانی است و برای درمان اجتماعی افراد نیازمند حمایت محیطی و اجتماعی هستند. همه این موارد ذکرشده درباره بچهها اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. چون امکان دارد که کودک به هزاران دلیل برای درمان همکاری نکند».
نکته مهم اینکه، هرچه کودکان به سمت نوجوانی پیش میروند، فکر و اقدام به خودکشی میتواند در آنهایی که زمینه اختلالات روانی دارند، بیشتر شود، با این حال، حتی این مرحله از افسردگی هم قابل درمان است: «خودکشی جزء تصمیماتی است که عموما با اختلالات افسردگی ارتباط دارد. اگرچه درمان باعث شده این اقدامات کمتر شود. گفته میشود در زیر ۱۲ سالهها اقدام به خودکشی کامل نادر است، چون آنها توانایی کمتری برای طراحی نقشه خودکشی دارند. اما این روزها دسترسی کودکان به مکتوبات و همچنین اینترنت، راههایی را پیش روی آنها قرار داده و فقدان درک درست از برگشت ناپذیری بعد از مرگ هم مزید بر علت میشود. در مجموع خودکشیهای کامل در کودکان کمتر، اقدام به خودکشی در دختران شایعتر از پسران، اما خودکشی کامل در پسران بیش از دختران است. نکته مهم، اما اینکه اگر افسردگی زود تشخیص داده شود، درمان را آغاز کرده و مراقبتهای حمایتی والدین را به کار ببریم، میتوان این احتمال را کاهش داد. همچنین لازم است که رسانهها در انتشار و پوشش اخبار مرتبط با افسردگی درست عمل کنند و در مقابل والدین باید نسبت به این موضوع حساس باشند و از کودکان و نوجوانان خود در مقابل موج اخبار پرتنش محافظت کنند».
ثبت ۲۵۰ خودکشی کودکان در ۱۰ سال اخیر
اردیبهشت ماه سال گذشته بود که پزشکی قانونی استان تهران اعلام کرد، مرگ ناشی از مصرف قرص برنج در کشور افزایش یافته است. به گفته این سازمان، در سال ۱۳۹۸، ۲۲۰ مورد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج به مراکز پزشکی قانونی استان تهران ارجاع شده که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۱۳۹۷، ۱۹ درصد افزایش یافته است. همچنین، معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی کشور پیش تر، آمار خودکشی در سال ۹۸ را پنج هزار و ۱۴۳ نفر اعلام کرد. به گفته مسعود قادی پاشا، این رقم در مقایسه با سال ۹۷ حدود ۰.۸ درصد رشد داشته است.
بر اساس پژوهش «انجمن دفاع از حقوق کودک»، هیچ گونه آمار رسمی و روشنی از تعداد خودکشی کودکان در کشور وجود ندارد، اما بررسیهای این NGO از خودکشی بیش از ۲۵۰ کودک طی سالهای ۹۰ تا ۹۹ حکایت دارد. این در حالی است که این آمار تنها تعداد خودکشیهایی است که رسانهای شده و عدد واقعی بیش از اینهاست. تنها آمار رسمی در دسترس مربوط به ثبت احوال است که میگوید خودکشی، پنجمین دلیل مرگ ومیر نوجوانان و جوانان در کشور به حساب میآید. در واقع ۳.۸۹ درصد مرگ در این سن، به دلیل خودکشی است. بر اساس همین پژوهش، ۴۸ درصد از خودکشیهای رسانهای شده طی این ۱۰ سال مربوط به پسران و ۵۲ درصد هم مربوط به دختران بوده است. ۴۵ درصد از خودکشیها مربوط به بازه سنی ۹ تا ۱۴ سال و ۵۵ درصد دیگر مربوط به بازه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال بوده است. علل این خودکشیها هم به نوبه خود قابل توجه است. فقر هشت درصد، مشکلات آموزشی ۲۶ درصد، درگیری با خانواده ۲۸ درصد، روابط عاطفی پنج درصد، تجاوز هشت درصد، تحت تأثیر فیلم و ویدئو پنج درصد و همچنین ۲۰ درصد از خودکشیها به خاطر ازدواج اجباری بوده است. همچنین شهرهای تهران، اصفهان و همدان بیشترین آمار خودکشی را داشته اند.
خودکشی پدیدهای بین المللی است که ایران هم از آن رنج میبرد. درمانش، اما تنها به دست متخصصانی ممکن است که دانش و تجربه برخورد با این موضوعات را داشته باشند. در غیر این صورت، روزها و هفتهها میگذرند و باز هم باید شاهد جانهای جوانی باشیم که فرصت زیادی برای زندگی کردن داشته اند، اما خودشان به زندگی خود پایان داده اند.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته ازبرخط، تاریخ انتشار: ۱۸خرداد ۱۴۰۰، کد خبر: barkhat.news/۱۶۲۳۰۲۶۹۴۷۸۹