شعار سال: آرش هاشمزادههمایونی، کارشناس ارشد معماری و شهرسازی در یادداشت اختصاصی نوشت: بافت فرسوده شهری چیست؟
بافتهای فرسوده شهری، محلههای ناکارآمد و مسالهداری از شهر هستند که چالشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و به خصوص کالبدی را تحمل میکنند. از بعد قانونی، طبق تعریف شورایعالی معماری و شهرسازی ایران، بافت فرسوده به بافتهایی اطلاق میشود که حداقل ۵۰ درصد از بلوک شهری آن دارای هر سه تعریف زیر باشند:
۱- ناپایداری: ۵۰% از بناهای موجود در بلوک ناپایدار بوده و از استحکام لازم برخوردار نباشند.
۲- نفوذناپذیری: حداقل ۵۰% معابر بلوک دارای عرض کمتر از ۶ متر باشد.
۳. ریزدانگی: حداقل ۵۰% عرصه ساختمانها در آن بلوک شهری مساحتی کمتر از ۲۰۰ مترمربع داشته باشند.
البته باید خاطر نشان کرد که تعاریف ارائه شده سال ۱۳۸۴ شورایعالی معماری و شهرسازی فقط شاخصهای کالبدی را مورد توجه قرار گرفته است و شاخصهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مورد توجه قرار نگرفته است که در سالهای متاخر تلاشهایی در اصلاح این مصوبه انجام شده است که هنوز منتج به نتیجه نهایی نشده است.
چالش اصلی بافتهای فرسوده چیست؟
بافتهای فرسوده معمولا سر منشا بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی، فرهنگی و کالبدی بوده است. ابنیه فرسوده موجود در این گونه بافتها شهری عموما فاقد سازه مناسب و پایداری لازم هستند که این معضل خطراتی زیادی را برای ساکنان تهدید میکند. همچنین اینگونه بافتهای شهری معمولا دسترسی خوبی به خدمات شهری (فضاهای سبز، فضاهای بهداشتی، فضاهای آموزشی و فضاهای فرهنگی و ...) ندارند. همچنین در زمان بروز حوادثی مانند زلزله و آتشسوزی به دلیل پایین بودن خدمات شهری و دسترسی پذیری پایین، بیشتر در معرض خطر هستند. همچنین بافت فرهنگی اقتصادی این محلهها، بستری را برای رشد معضلات مختلف اجتماعی و اقتصادی بوده است.
بافتهای فرسوده چگونه شکل گرفتند؟
بافتهای شهری دارای گونههای مختلف از جمله بافت فرسوده مرکزی دارای ارزش تاریخی، بافت پیرامونی و بافتهای میانی و ... هستند که رشد و معضلات هر یک متفاوت است، ولی به طور کلی بافتهای ناکارآمدی و مساله داری شهری بعد از اصلاحات اراضی شاه و رشد مهاجرت روستاییان به شهرها شروع به رشد نمودهاند. با شروع این مهاجرت و عدم توجه مدیریت شهری به ساختوساز بیضابطه و بیقانون و رشد سرطانی بخشهایی از حومه شهرها، این بافتهای مسالهدار شهری به تدریج شکل گرفتند و در میان سایر بافتهای شهری تثبیت شدهاند.
متولی بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده چه نهادهایی هستند؟
متولی بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری در مقیاس کل کشور، اول وزارت کشور (با تمرکز بر ابعاد فرهنگی اجتماعی سیاسی) و بعد شرکت بازآفرینی شهری ایران (زیر مجموعه وزارت راه و شهرسازی) است. در شهرداریها نیز معاونتهایی وظیفه احیای این بافتها را بر عهده دارند که در شهرداری تهران این وظیفه را سازمان نوسازی شهر تهران عهده دار است.
در ۲۰ سال اخیر همه این وزارتخانهها و سازمانها و نهادها با تعریف ردیفهای متعدد بودجهای همواره سعی در بهسازی، نوسازی یا بازسازی بافتهای فرسوده نمودهاند، ولی سرعت رشد فرسودگی و ناکارآمدی بافتهای شهری همواره از سرعت مرمت و نوسازی این بافتها، بیشتر بوده است و همه دستگاهها نه تنها از رسیدن به اهداف و چشماندازهای اولیه خود عقب افتادهاند بلکه بافتهای فرسوده و ناکارآمد در چند دهه اخیر رشد بیشتری داشته است.
مشکل عدم تحقق بازآفرینی بافتهای شهری مسالهدار و ناکارآمد ایران چیست؟
مشکلات فراوانی بر سر راه بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری قرار دارد. در دهههای اخیر همواره دولتها به طور شفاهی تاکید زیادی برای حل این مساله داشتهاند، ولی قدرت مقابله با این ناهنجاری شهری همواره از توان آنها خارج بوده است و در چند دهه اخیر همواره اینگونه بافتها رشد فزایندهای داشتهاند. از عمده مشکلات بافتهای فرسوده شهری میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- مشکلات حقوقی:
عموم املاک موجود در بافتهای شهری یا فاقد سند رسمی یا تحت مالکیت اوقاف هستند. این چالش بدون همراهی مجلس و تغییرات قوانین به گره کوری برای بازآفرینی و احیای بافتهای فرسوده شهری تبدیل شده است.
۲- روزمرگی دستگاههای متولی بازآفرینی بافتهای فرسوده:
دستگاههای متولی بازآفرینی بافتهای فرسوده خود به روزمرگی شدید و بوروکراسیهای پیچیده اداری دچار شدند و چابکی خود را در انجام وظایف محوله از دست دادهاند. در واقع قافله را به رشد فزاینده و افزایش بافتهای فرسوده باختهاند. این نهادها با توان مالی اندک، در دهه اخیر بیشتر از آنکه به رشد توان فنی و برونسپاری طرحها پروژههای بافتهای مسالهدار شهری فکر کنند، به فکر بزرگ نمودن تشکیلات اداری و رشد پرسنل اداری و غیرفنی خود بودهاند و به شرایطی دچار شدهاند که در حال حاضر بیشتر بودجه تخصیص داده شده صرفا صرف تامین حقوق و پرسنلی میشود. پرسنلی که متاسفانه متناسب با آنهای پروژه و طرحی برای بازآفرینی بافتهای شهری و نظارت فنی روی آنها وجود ندارد.
۳- عدم اولویتدهی دولتها به بازآفرینی بافتهای فرسوده و توسعه درونزای شهر در مقابل مسکن سازی در حومه شهرها:
بافتهای فرسوده محل خوبی برای تامین مسکن مورد نیاز مردم است، ولی به دلیل چالشهای گفته شده و زمانبر بودن حل این چالش، دولتهای مختلف تمایلی به تامین نیاز مسکن شهروندان از طریق الگوهای بازآفرینی شهری، نداشتهاند و طرحهایی نظیر شهرهای جدید حومهای، مسکن مهر، مسکن اجتماعی و مسکن ملی همواره راه حل مطلوب و آرمانی دولتها برای حل مشکل مسکن بوده است.
۴- قوانین معماری شهرسازی نا متناسب برای بافتهای مسالهدار شهری:
تعمیم دادن قوانین عام معماری و شهرسازی نیز به یک دیگر از گرههای کور بازآفرینی بافتهای مساله دار شهری تبدیل شده است. امروزه در مراکز شهرهای مهم اروپایی، با اولویت دهی به حملونقل عمومی و تئوریهای جدیدتر شهرسازی، لزومی به تامین پارکینگ برای همه واحدهای مسکونی وجود ندارد. آنها با این سیاست، شهروندان را به سمت استفاده از حملونقل عمومی تشویق میکنند. ضوابط و مقررات عام و استاندارد معماری-شهرسازی قطعا راهگشای خوبی برای اینگونه بافتهای شهری نیست و باید برای این بافتهای برنامهای متفاوت در نظر گفته شود.
۵- عدم نگاه کل نگر به موضوع:
موضوع بازآفرینی بافتهای مسالهدار و فرسوده شهری، مساله بین دستگاهی و جامع و کلی است. دستگاههای اجرایی مختلفی از جمله شهرداری، آب و فاضلاب، توانیر، سازمان اوقاف، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش، و وزارت کشور، وزارت ارتباطات و دهها سازمان و ارگان و وزارتخانه دیگر درگیر مسائل مشکلات اینگونه محلات هستند. ولی نظام بخشی کشور و جدا بودن و جزیرهای بودن هر یک از این نهادها و نیز عدم دارا بودن جایگاه مستحکم برای طرحهای شهری و عدم الزام به اجرا طرحها برای دستگاههای مختلف، تحقق پذیری طرحهای بازآفرینی شهری را دچار ابهام نموده است.
۶- رشد افسار گسیخته تولید بافتهای فرسوده جدید:
عدم تامین خدمات مورد نیاز شهری در ساختوساز جدید (نمونه در مسکن مهر) و نیز نظارت نامطلوب در ساختوساز بافتهای حومهای (نمونه در شهرکهای متعدد حومه شهر تهران و کرج) باعث شده نه تنها از بافتهای فرسوده فعلی کم نشود بلکه بافتهای مسالهدار جدید نیز به بافتهای ناکارآمد و مسالهدار قبلی اضافه شود.
۷- عدم تمایل سرمایهگذاری دولت و شهرداری در خدمات زیربنایی و رو بنایی مورد نیاز بافتهای مسالهدار شهری:
بازآفرینی بافتهای شهری در ایران عملا فقط به بهسازی و نوسازی ابنیه مسکونی محدود شده است در صورتی که یکی از دلایل مهم فرسودگی این بافتها، کمبود خدمات شهری مورد نیاز (فضاهای سبز، فضاهای بهداشتی، فضاهای آموزشی و فضاهای فرهنگی و ...) است. در واقع دولت و شهرداری، به دلیل هزینه بر بودن این بخش از کار مرمت شهری، عملا اجرای شهری مناسب برای این محله را نادیده میگیرند و متولی در جهت تامین خدمات مورد نیاز بافتهای شهری وجود ندارد.
چگونگی حل مشکلات بازآفرینی بافتهای مسالهدار شهری
با بررسی علل ذکر شده عدم تحقق بازآفرینی بافتهای فرسوده یا بافتهای مسالهدار شهری میتوان ۳ عامل اصلی این عدم تحقق بهسازی و نوسازی اینگونه بافتها را اینگونه برشمرد:
۱- ضعف قوانین و مقررات (قوانین ملکی و نیز ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی)
۲- ضعف مدیریت و تعدد دستگاهها متولی بدون داشتن جایگاه قانونی محکم برای طرحها
۳- کمبود بودجه در طرحهای شهری در قیاس با سایر بخشهای عمرانی کشور
با شناخت کامل موضوع و نیز شناخت کامل علل و عوامل عدم تحقق طرحهای بازآفرینی شهری میتوان با یک برنامهریزی دقیق با محوریت وزارت راه و شهرسازی، به جنگ این ناهنجاری بزرگ اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی-کالبدی در بافتهای شهری ایران رفت. اگر قبل از رودررو شدن با این ناهنجاری عظیم علل عدم تحقق و عدم موفقیت طرحهای قبلی بررسی نشود و برای آن راهکاری اندیشیده نشود، عملا طرحهای بازآفرینی آینده نیز نتیجهای جز نتایج کسب شده در گذشته نخواهد داشت.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از اسکان، تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۰، کدخبر:، www.eskannews.com، ۳۸۴۱۷